پرش به محتوا

حوامیم: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{الگو:کتاب‌شناسی ناقص}}
{{الگو:کتاب‌شناسی ناقص}}
'''حَوامیم''' یا '''حامیمات'''، عنوانی برای سوره چهلم ([[سوره غافر]]) تا سوره چهل‌وششم ([[سوره احقاف]]) [[قرآن کریم]] در ترتیب مصحف کنونی است. ویژگی مشترک این سوره‌ها شروع آنها با [[حروف مقطعه|حروف مقطّعه]] «حم» (حامیم) است. بعلاوه، در تمام این سوره‌ها، بلافاصله پس از حروف مقطّعه، از [[وحى]] و قرآن و نزول آن سخن به میان آمده است. به این سوره‌ها ذوات حم، آل حم و حامیمات نیز گفته می‌شود.
'''حَوامیم''' یا '''حامیمات'''، عنوانی برای سوره چهلم ([[سوره غافر]]) تا سوره چهل‌وششم ([[سوره احقاف]]) [[قرآن کریم]] در ترتیب مصحف کنونی است. ویژگی مشترک این سوره‌ها شروع آنها با [[حروف مقطعه|حروف مقطّعه]] «حم» (حامیم) است. بعلاوه، در تمام این سوره‌ها، بلافاصله پس از حروف مقطّعه، از [[وحی]] و قرآن و نزول آن سخن به میان آمده است. به این سوره‌ها ذوات حم، آل حم و حامیمات نیز گفته می‌شود.


==خصوصیات حوامیم==
==خصوصیات حوامیم==
 
حَوامیم، نام گروهی سوره‌های چهلم تا چهل وششم [[قرآن کریم]] است که با [[حروف مقطعه|حروف مُقَطَّعه]] «حم» (حامیم) آغاز می‌شوند. این سوره‌ها به ترتیب عبارتند از: [[سوره غافر|غافِر]] (مؤمن)، [[سوره فصلت|فُصِّلَت]]، [[سوره شوری|شوری]]، [[سوره زخرف|زُخرُف]]، [[سوره دخان|دُخان]]، [[سوره جاثیه|جاثیه]] و [[سوره احقاف|احقاف]].<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۹۶۸.</ref> به مجموع این سوره‌ها ذوات حم یا آل حم<ref> رجوع کنید به طبرسی، ج۸، ص۷۹۷؛ قرطبی، ج۱۵، ص۲۸۸ </ref> و حامیمات نیز گفته‌اند.<ref>رجوع کنید به: دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۴۹-۱۲۵۰، در توضیح سوره‌های غافر تا احقاف.</ref>
حَوامیم، نام گروهىِ سوره‌هاى چهلم تا چهل وششم [[قرآن کریم]] است که با [[حروف مقطعه|حروف مُقَطَّعه]] «حم» (حامیم) آغاز مى شوند. این سوره‌ها به ترتیب عبارتند از: [[سوره غافر|غافِر]] (مؤمن)، [[سوره فصلت|فُصِّلَت]]، [[سوره شوری|شورى]]، [[سوره زخرف|زُخرُف]]، [[سوره دخان|دُخان]]، [[سوره جاثیه|جاثیه]] و [[سوره احقاف|احقاف]].<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۹۶۸.</ref> به مجموع این سوره‌ها ذوات حم یا آل حم<ref> رجوع کنید به طبرسى، ج۸، ص۷۹۷؛ قرطبى، ج۱۵، ص۲۸۸ </ref> و حامیمات نیز گفته‌اند.<ref>رجوع کنید به: دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۴۹-۱۲۵۰، در توضیح سوره‌های غافر تا احقاف.</ref>
   
   
این هفت سوره، جزو [[سوره‌های مکی]] هستند و ترتیب نزولشان همان ترتیب مصحف است<ref> رجوع کنید به مقدمتان فى علوم القرآن، ص۹، ۱۵؛ زرکشى، ج۱، ص ۱۹۳؛ سیوطى، ۱۴۰۸، ص۱۱۸ـ ۱۱۹؛ قس همو، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۱ </ref> و حتى نزول آنها را یکجا دانسته‌اند.<ref> رجوع کنید به سیوطى، ۱۴۰۸، ص۱۱۸ </ref> گفته شده جمع‌بستن «حم» به «حوامیم» از کلام عرب نیست، بلکه از کلام کودکان است که مى گویند: «تَعَلَّمنا الْحَوامیم» و بهتر آن است که حم به ذوات حم یا آل حم جمع بسته شود.<ref>ر.ک: جوهری، الصحاح، ذیل «حم»؛ زَبیدی، تاج العروس، «حم»؛ شرتونی، اقرب الموارد، ذیل «حم» </ref>
این هفت سوره، جزو [[سوره‌های مکی]] هستند و ترتیب نزولشان همان ترتیب مصحف است<ref> رجوع کنید به مقدمتان فی علوم القرآن، ص۹، ۱۵؛ زرکشی، ج۱، ص۱۹۳؛ سیوطی، ۱۴۰۸، ص۱۱۸-۱۱۹؛ قس همو، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۱ </ref> و حتی نزول آنها را یکجا دانسته‌اند.<ref> رجوع کنید به سیوطی، ۱۴۰۸، ص۱۱۸ </ref> گفته شده جمع‌بستن «حم» به «حوامیم» از کلام عرب نیست، بلکه از کلام کودکان است که می‌گویند: «تَعَلَّمنا الْحَوامیم» و بهتر آن است که حم به ذوات حم یا آل حم جمع بسته شود.<ref>رجوع کنید به: جوهری، الصحاح، ذیل «حم»؛ زَبیدی، تاج العروس، «حم»؛ شرتونی، اقرب الموارد، ذیل «حم» </ref>


== ویژگی‌ مشترک==
== ویژگی‌ مشترک==
در همه این سوره‌ها، بلافاصله پس از حروف مقطّعه، از [[وحی]] و قرآن و نزول آن سخن به میان می‌آید. به عقیده برخی مفسران، این ویژگی مشترک، به علاوه همگونی این سوره‌ها از حیث بافت و نظم سخن و همسانی آن‌ها از حیث حجم، موجب شباهت و پیوستگی آن‌ها شده است و در نتیجه، این سوره‌ها در پی هم قرار گرفته‌اند.<ref> رجوع کنید به طبرسی، ذیل فصّلت: ۱؛ سیوطی، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۸-۱۱۹ </ref> به گفته [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]]،<ref> سیوطی، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۸ </ref> [[سوره زمر]] هم که پیش از حوامیم قرار گرفته و از نظر آغاز شدن با عبارتِ «تَنزیلُ الْکِتاب» به آن‌ها شباهت دارد، در مصحف [[ابی بن کعب|اُبی بن کَعْب]] «حم» داشته است.


در همه این سوره‌ها، بلافاصله پس از حروف مقطّعه، از [[وحى]] و قرآن و نزول آن سخن به میان مى آید. به عقیده برخى مفسران، این ویژگى مشترک، به علاوه همگونى این سوره‌ها از حیث بافت و نظم سخن و همسانى آن‌ها از حیث حجم، موجب شباهت و پیوستگى آن‌ها شده است و در نتیجه، این سوره‌ها در پى هم قرار گرفته‌اند.<ref> رجوع کنید به طبرسى، ذیل فصّلت: ۱؛ سیوطى، ۱۴۰۸، ص ۱۱۸ـ۱۱۹ </ref> به گفته [[جلال الدین سیوطی|سیوطى]]،<ref> سیوطی، ۱۴۰۸، ص ۱۱۸ </ref> [[سوره زمر]] هم که پیش از حوامیم قرار گرفته و از نظر آغاز شدن با عبارتِ «تَنزیلُ الْکِتاب» به آن‌ها شباهت دارد، در مصحف [[ابی بن کعب|اُبىّ بن کَعْب]] «حم» داشته است.
سیوطی در جای دیگر،<ref> سیوطی، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص۲۱۹ </ref> از توالی سوره‌های حوامیم و در عین حال متوالی نبودن [[سوره‌های مسبحات|سوره‌های مُسَبِّحات]] نتیجه گرفته که ترتیب سُوَر قرآن یا دست کم ترتیب بسیاری از آن‌ها توقیفی است، زیرا اگر ترتیب سوره‌ها اجتهادی بود، باید سوره‌های مسبحّات نیز در مصحف پی در پی قرار می‌گرفتند. روایت‌هایی که در فضیلت این مجموعه سوره‌ها بیان شده، تا اندازه‌ای نشان می‌دهد که این مجموعه‌ها در زمان [[پیامبر(ص)]] شناخته شده بوده‌اند.


سیوطى در جاى دیگر،<ref> سیوطی، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۲۱۹ </ref> از توالى سوره هاى حوامیم و در عین حال متوالى نبودن [[سوره های مسبحات|سوره هاى مُسَبِّحات]] نتیجه گرفته که ترتیب سُوَر قرآن یا دست کم ترتیب بسیارى از آن‌ها توقیفى است، زیرا اگر ترتیب سوره‌ها اجتهادى بود، باید سوره هاى مسبحّات نیز در مصحف پى در پى قرار مى گرفتند. روایت هایى که در فضیلت این مجموعه سوره‌ها بیان شده، تا اندازه اى نشان مى دهد که این مجموعه‌ها در زمان [[پیامبر(ص)]] شناخته شده بوده‌اند.
از سوی دیگر، سیوطی<ref> سیوطی، ۱۴۰۸، همانجا </ref> معتقد است میان حوامیم و شش سوره‌ای که دارای حرف مقطّعه «راء» هستند، یعنی [[سوره یونس|یونس]]، [[سوره هود|هود]]، [[سوره یوسف|یوسف]]، [[سوره رعد|رعد]]، [[سوره ابراهیم|ابراهیم]] و [[سوره حجر|حِجْر]]، شباهت وجود دارد؛ چنانکه در آغاز دومین سوره از حوامیم (فصّلت)، همانند ابتدای دومین سوره از سور دارای «الر» (هود)، اسلوب توصیف کتاب وحیانی تغییر می‌کند و قرآن به عنوان کتابی که آیات آن تفصیل یافته است (فُصِّلَتْ ایاتُه)، معرفی می‌شود.
 
از سوى دیگر، سیوطى<ref> سیوطى، ۱۴۰۸، همانجا </ref> معتقد است میان حوامیم و شش سوره اى که داراى حرف مقطّعه «راء» هستند، یعنى [[سوره یونس|یونس]]، [[سوره هود|هود]]، [[سوره یوسف|یوسف]]، [[سوره رعد|رعد]]، [[سوره ابراهیم|ابراهیم]] و [[سوره حجر|حِجْر]]، شباهت وجود دارد؛ چنانکه در آغاز دومین سوره از حوامیم (فصّلت)، همانند ابتداى دومین سوره از سور داراى «الر» (هود)، اسلوب توصیف کتاب وحیانى تغییر مى کند و قرآن به عنوان کتابى که آیات آن تفصیل یافته است (فُصِّلَتْ ایاتُه)، معرفى مى شود.


==تفسیر «حم» ==
==تفسیر «حم» ==
 
چون درباره معنای حروف مقطّعه رأی قاطع وجود ندارد، در تفسیر «حم» نیز تشتت آرا و اقوال به چشم می‌خورد، از جمله:
چون در باره معناى حروف مقطّعه رأى قاطع وجود ندارد، در تفسیر «حم» نیز تشتت آرا و اقوال به چشم مى خورد، از جمله:
* حم را نامی از نام‌های [[خدا]]، نام سوره، نام قرآن و سوگند خدا به [[حلم]] و مُلک خویش دانسته‌اند. گفته‌اند از کنار هم گذاشتن «الر» و «حم» و «ن»، واژه «الرحمن» به دست می‌آید.<ref> رجوع کنید به ابن قتیبه، ص۳۶؛ میبدی، ج ۸، ص۴۴۷ ۴۴۸؛ ابوالفتوح رازی؛ قرطبی، ذیل غافر: ۱ </ref>
* حم را نامى از نام هاى [[خدا]]، نام سوره، نام قرآن و سوگند خدا به [[حلم]] و مُلک خویش دانسته اند. گفته‌اند از کنار هم گذاشتن «الر» و «حم» و «ن»، واژه «الرحمن» به دست مى آید.<ref> رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۳۶؛ میبدى، ج ۸، ص ۴۴۷ـ ۴۴۸؛ ابوالفتوح رازى؛ قرطبى، ذیل غافر: ۱ </ref>
* بعضی هم گفته‌اند منظور از «حم» شخص [[پیامبر اکرم]] است،<ref> رجوع کنید به سیوطی، ۱۳۶۳ش، ج ۳، ص۳۳ </ref> که به نظر می‌رسد این رأی باعنوان آل حم برای این سوره‌ها بی‌ارتباط نباشد.
* بعضى هم گفته‌اند منظور از «حم» شخص [[پیامبر اکرم]] است،<ref> رجوع کنید به سیوطى، ۱۳۶۳ش، ج ۳، ص۳۳ </ref> که به نظر مى رسد این رأى باعنوان آل حم براى این سوره‌ها بى ارتباط نباشد.
* برخی از مفسران نیز «حم» را جزو افعال دانسته و گفته‌اند «حُمَّ» یعنی «قُدِّر» یا «قُضِی ماهوکائن»،<ref> رجوع کنید به طبرسی، ذیل غافر: ۱؛ ابوالفتوح رازی؛ قرطبی، همانجا‌ها </ref> البته این رأی، شاذ و مخالف با نظر رایج است و با قرائات مشهور و معتبر نیز سازگار نیست.
* برخى از مفسران نیز «حم» را جزو افعال دانسته و گفته‌اند «حُمَّ» یعنى «قُدِّر» یا «قُضِىَ ماهوکائن»،<ref> رجوع کنید به طبرسى، ذیل غافر: ۱؛ ابوالفتوح رازى؛ قرطبى، همانجا‌ها </ref> البته این رأى، شاذ و مخالف با نظر رایج است و با قرائات مشهور و معتبر نیز سازگار نیست.
* براساس نظریه‌ای مشهور درباره حروف مقطّعه، که این حروف را نشانه‌های اختصاری نام‌ها و اوصاف خدا می‌داند، برخی حرف «ح» را نشانه اوصافی چون حلیم و حکیم و حمید و حی و حنّان، و حرف «م» را نشانه اوصافی چون مَلِک و مجید و مُبدِء (خالق) و منّان دانسته‌اند<ref> رجوع کنید به طبرسی؛ قرطبی، همانجا‌ها </ref> یا گفته‌اند «ح» از الرحمن و «م» از الرحیم گرفته شده است.<ref> رجوع کنید به سیوطی، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۲۶ </ref> بنابر روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام]] در پاسخ به پرسش سفیان ثوری درباره حروف مقطّعه، معنای «حم»، الحمید المجید است.<ref> رجوع کنید به ابنبابویه، ص۲۲؛ درباره این روایت رجوع کنید به طباطبائی، ذیل شوری: ۱ </ref>
* براساس نظریه اى مشهور درباره حروف مقطّعه، که این حروف را نشانه هاى اختصارى نام‌ها و اوصاف خدا مى داند، برخى حرف «ح» را نشانه اوصافى چون حلیم و حکیم و حمید و حىّ و حنّان، و حرف «م» را نشانه اوصافى چون مَلِک و مجید و مُبدِء (خالق) و منّان دانسته‌اند<ref> رجوع کنید به طبرسى؛ قرطبى، همانجا‌ها </ref> یا گفته‌اند «ح» از الرحمن و «م» از الرحیم گرفته شده است. <ref> رجوع کنید به سیوطى، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۲۶ </ref> بنابر روایتى از [[امام صادق علیه السلام]] در پاسخ به پرسش سفیان ثورى درباره حروف مقطّعه، معناى «حم»، الحمید المجید است.<ref> رجوع کنید به ابنبابویه، ص۲۲؛ درباره این روایت رجوع کنید به طباطبائى، ذیل شورى: ۱ </ref>
** نظریه نشانه اختصاری بودن حروف مقطّعه، باعث شده است که مفسران، به تناسب ذوق و سلیقه خود، فرضیه‌های مختلفی عرضه کنند. از جمله [[احمدبن محمد میبدی،|میبدی]] در تفسیر «حم» آرای متفاوتی دارد. مثلا، در جایی «ح» را اشاره به محبت و «م» را اشاره به منّت،<ref> رجوع کنید به میبدی، ج ۸ ص۴۵۶ </ref> در جایی دیگر «ح» را اشاره به حیات خدا و «م» را اشاره به مُلک او<ref> میبدی، ج۹، ص۵۹ </ref> و در موضعی دیگر «ح» را مفتاح حی و «م» را مفتاح مَلِک<ref> میبدی، ج۹، ص۱۵۳ </ref> دانسته است.<ref> قس ه‌مان، ج۹، ص۱۴۱۵، ۱۲۶؛ ابوالفتوح رازی، ذیل شوری: ۱ </ref> بر پایه همین نظریه، خاور‌شناسان نیز آرایی مطرح کرده‌اند. مثلا، [[هانس بوئر]] که آغاز هر سوره را نشانه محتوای آن می‌داند «حم» را ملخص واژه «جهنم» دانسته است، زیرا بنابه گفته او، حرف «ح» در کتابت عربی گاهی با حرف «ج» اشتباه می‌شود. هرچند خود او نیز به این قبیل تفسیر‌ها به دیده شک نگریسته است.<ref> رجوع کنید به بلاشر، ص۱۴۹، پانویس ۲۰۱ </ref>
** نظریه نشانه اختصارى بودن حروف مقطّعه، باعث شده است که مفسران، به تناسب ذوق و سلیقه خود، فرضیه هاى مختلفى عرضه کنند. از جمله [[احمدبن محمد میبدى،|میبدى]] در تفسیر «حم» آراى متفاوتى دارد. مثلا، در جایى «ح» را اشاره به محبت و «م» را اشاره به منّت، <ref> رجوع کنید به میبدى، ج ۸ ص ۴۵۶ </ref> در جایى دیگر «ح» را اشاره به حیات خدا و «م» را اشاره به مُلک او<ref> میبدى، ج۹، ص۵۹ </ref> و در موضعى دیگر «ح» را مفتاح حىّ و «م» را مفتاح مَلِک<ref> میبدى، ج۹، ص ۱۵۳ </ref> دانسته است. <ref> قس ه‌مان، ج۹، ص۱۴ـ۱۵، ۱۲۶؛ ابوالفتوح رازى، ذیل شورى: ۱ </ref> بر پایه همین نظریه، خاور‌شناسان نیز آرایى مطرح کرده اند. مثلا، [[هانس بوئر]] که آغاز هر سوره را نشانه محتواى آن مى داند «حم» را ملخص واژه «جهنم» دانسته است، زیرا بنابه گفته او، حرف «ح» در کتابت عربى گاهى با حرف «ج» اشتباه مى شود. هرچند خود او نیز به این قبیل تفسیر‌ها به دیده شک نگریسته است.<ref> رجوع کنید به بلاشر، ص۱۴۹، پانویس ۲۰۱ </ref>


==فضیلت حوامیم==
==فضیلت حوامیم==
 
درباره فضیلت حوامیم و آثار و پاداش‌های تلاوت این سوره‌ها، احادیثی در منابع روایی و تفاسیر آمده است. از جمله اینکه از حوامیم با اوصافی نظیر میوه قرآن، عروس‌های قرآن و باغی از باغ‌های بهشت یاد شده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به طبرسی، ج۸، ص۷۹۷-۷۹۸؛ ابوالفتوح رازی، ج ۱۷، ص۱۲؛ سیوطی، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۳۲-۲۳۳؛ مجلسی، ج۸۹، ص۳۰۱-۳۰۲؛ آقانجفی، ص۱۱۳ </ref>
درباره فضیلت حوامیم و آثار و پاداش هاى تلاوت این سوره‌ها، احادیثى در منابع روایى و تفاسیر آمده است. از جمله اینکه از حوامیم با اوصافى نظیر میوه قرآن، عروس هاى قرآن و باغى از باغ هاى بهشت یاد شده است.<ref> براى نمونه رجوع کنید به طبرسى، ج۸، ص۷۹۷ـ۷۹۸؛ ابوالفتوح رازى، ج ۱۷، ص ۱ـ۲؛ سیوطى، ۱۴۲۱، ج۷، ص۲۳۲ـ۲۳۳؛ مجلسى، ج۸۹، ص۳۰۱ـ ۳۰۲؛ آقانجفى، ص۱۱۳ </ref>




خط ۳۴: خط ۳۰:


== منابع ==
== منابع ==
  {{ستون-شروع|2}}
  {{ستون-شروع|۲}}
* آقانجفى، محمدتقى بن محمدباقر، خواصّ الآیات و خواصّ تمامى سوره هاى قرآن کریم، بمبئى ۱۲۹۹، چاپ افست تهران ۱۳۴۵ش.
* آقانجفی، محمدتقی بن محمدباقر، خواصّ الآیات و خواصّ تمامی سوره‌های قرآن کریم، بمبئی ۱۲۹۹، چاپ افست تهران ۱۳۴۵ش.
* صدوق، معانى الاخبار، چاپ على اکبر غفارى، قم ۱۳۶۱ش.
* صدوق، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
* صدوق، تفسیر غریب القرآن، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۸.
* صدوق، تفسیر غریب القرآن، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۸.
* ابوالفتوح رازى، روض الجِنان و روح الجَنان فى تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقى و محمدمهدى ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ش.
* ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵۱۳۷۶ش.
* جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطا، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
* جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطا، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
* خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
* خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
* زَبیدى، محمدبن محمد، تاج العروس من جواهرالقاموس، چاپ على شیرى، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
* زَبیدی، محمدبن محمد، تاج العروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
* زرکشى، محمدبن بهادر، البرهان فى علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
* زرکشی، محمدبن بهادر، البرهان فی علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
* سیوطی، عبدالرحمان بن ابى بکر، الاتقان فى علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۹۶۷، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
* سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۹۶۷، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
* سیوطی، عبدالرحمان بن ابى بکر، تناسق الدرر فى تناسب السور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
* سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، تناسق الدرر فی تناسب السور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
* سیوطی، عبدالرحمان بن ابى بکر، الدر المنثور فى التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
* سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
* شرتونى، سعید، اقرب الموارد فى فُصح العربیة و الشوارد، قم ۱۴۰۳.
* شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فُصح العربیة و الشوارد، قم ۱۴۰۳.
* طباطبائى، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن.
* طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن.
* طبرسى، مجمع البیان.
* طبرسی، مجمع البیان.
* قرطبى، محمدبن احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، بى تا.
* قرطبی، محمدبن احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، بی‌تا.
* مجلسى، بحارالانوار.
* مجلسی، بحارالانوار.
* مقدمتان فى علوم القرآن، چاپ آرتور جفرى و عبداللّه اسماعیل صاوى، قاهره: مکتبة الخانجى، ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
* مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره: مکتبة الخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
* میبدى، احمدبن محمد، کشف الاسرار و عدةالابرار، چاپ على اصغر حکمت، تهران ۱۳۶۱ش.
* میبدی، احمدبن محمد، کشف الاسرار و عدةالابرار، چاپ علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۶۱ش.
 
{{پایان}}
{{پایان}}
{{چپ‏چین}}
{{چپ‏چین}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش