کاربر ناشناس
جعفر کاشفالغطاء: تفاوت میان نسخهها
←اندیشه و عمل سیاسی
imported>Kmhoseini (←منابع) |
imported>Kmhoseini |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
شیخ جعفر کاشفالغطاء در امور سیاسی دوران خود نقش داشت. او ارتباط دوستانهای با [[فتحعلیشاه]] قاجار داشت و از او با القاب و صفاتی ستایش برانگیز یاد میکرد. <ref>حائری، نخستین رویاروییها با دو رویه تمدن غرب، ص ۳۲۹</ref> نفوذ سیاسی شیخ به قدری بود که وقتی پاشای بغداد در جنگهای مرزی از سپاهیان ایران شکست خورد، از او خواست واسطه مذاکرات صلح بین دو کشور باشد.<ref>اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج۳،ص ۱۴۸۳</ref> | شیخ جعفر کاشفالغطاء در امور سیاسی دوران خود نقش داشت. او ارتباط دوستانهای با [[فتحعلیشاه]] قاجار داشت و از او با القاب و صفاتی ستایش برانگیز یاد میکرد. <ref>حائری، نخستین رویاروییها با دو رویه تمدن غرب، ص ۳۲۹</ref> نفوذ سیاسی شیخ به قدری بود که وقتی پاشای بغداد در جنگهای مرزی از سپاهیان ایران شکست خورد، از او خواست واسطه مذاکرات صلح بین دو کشور باشد.<ref>اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج۳،ص ۱۴۸۳</ref> | ||
در زمان سفر به ایران، شیخ جعفر که در اوج شهرت و اقتدار دینی و سیاسی بود، در [[تهران]] به دیدار [[فتحعلیشاه قاجار]] رفت و در این دیدار شخصاً کتاب [[کشف الغطاء]] را به شاه تقدیم کرد و برای [[جهاد]] با [[کفر|کافران]] و گردآوری سربازان و ستاندن مالیات و [[زکات]] از مردم به منظور سامان دادن سپاه، اجازۀ رسمی به او داد.<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ص۳۹۴.</ref> | در زمان سفر به ایران، شیخ جعفر که در اوج شهرت و اقتدار دینی و سیاسی بود، در [[تهران]] به دیدار [[فتحعلیشاه قاجار|فتحعلیشاه قاجار]] رفت و در این دیدار شخصاً کتاب [[کشف الغطاء]] را به شاه تقدیم کرد و برای [[جهاد]] با [[کفر|کافران]] و گردآوری سربازان و ستاندن مالیات و [[زکات]] از مردم به منظور سامان دادن سپاه، اجازۀ رسمی به او داد.<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ص۳۹۴.</ref> | ||
===مشروعیت سلطنت=== | ===مشروعیت سلطنت=== | ||
کاشفالغطاء به مشروعیت ذاتی سلطنت قاجارها اعتقادی نداشت. او نیز مانند علمای دیگر، حق حاکمیت و ولایت را تنها از آن | کاشفالغطاء به مشروعیت ذاتی سلطنت قاجارها اعتقادی نداشت. او نیز مانند علمای دیگر، حق حاکمیت و ولایت را تنها از آن خدا، پیامبر و امامان میدانست. از نظر او علم نیز از عوامل ایجاد ولایت است و مجتهد با کسب علم میتواند حق ولایت را به دست آورد.<ref>هواسی، سلیمانی، یاری، «اندیشه فقهی و عمل سیاسی کاشفالغطاء...»، ص ۹۲</ref> حقی که شاهان از آن برخوردار نیستند. بنابر این مشروعیت سلطان تنها از آنجا است که برخی از کارها تنها از او بر میآید؛ به عبارت دیگر مشروعیت شاهان ذاتی نیست وعرضی است.<ref>حائری، نخستین رویاییها با دو رویه تمدن غرب، ص ۳۳۱؛ زرگرینژاد، اندیشه و سیاست در ایران قاجار، ج۱، ص ۴۷۲-۴۷۳</ref>برای مثال فقها امکان مادی و سیاسی جهاد را ندارند ولی این امر از پادشاه ساخته است.<ref>هواسی، سلیمانی، یاری، «اندیشه فقهی و عمل سیاسی کاشفالغطاء...»، ص ۹۲</ref> | ||
===حدود اختیارات فقیه=== | ===حدود اختیارات فقیه=== |