کاربر ناشناس
النقض (کتاب): تفاوت میان نسخهها
←موضع کلی مؤلف: گسترش مقاله
imported>Kmhoseini (←مسلک مؤلف: تغییر تیتر) |
imported>Kmhoseini (←موضع کلی مؤلف: گسترش مقاله) |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
قزوینی، [[محدثین|مُحدّثان]] را به غواصانی تشبیه کرده است که هر چه به دست میآورند عرضه میکنند و به غث و ثمین آن کاری ندارند<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۲۵۵.</ref>، فلاسفه را از دشمنان دین دانسته<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۱۸.</ref> و بر بعضی از صوفیان [[اهل سنت]] تاخته و از آنان، به تعریض، با عنوان «زاهدان و عارفان» یاد کرده، هرچند کسانی همچون شبلی و جنید و بایزید را از آنان متمایزدانسته است.<ref>قزوینی رازی، نقض، صص۴۱۷-۴۱۸.</ref> قزوینی برای تألیف و تصنیف ارزش خاصی قائل است، چنانکه با وجود ستایش از دینداری یکی از علمای امامی، با نام ابوطالب بابویه، او را از نظر علمی در مرتبهای ندانسته است که بتواند کتابی بنویسد.<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۲۹۴.</ref> | قزوینی، [[محدثین|مُحدّثان]] را به غواصانی تشبیه کرده است که هر چه به دست میآورند عرضه میکنند و به غث و ثمین آن کاری ندارند<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۲۵۵.</ref>، فلاسفه را از دشمنان دین دانسته<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۱۸.</ref> و بر بعضی از صوفیان [[اهل سنت]] تاخته و از آنان، به تعریض، با عنوان «زاهدان و عارفان» یاد کرده، هرچند کسانی همچون شبلی و جنید و بایزید را از آنان متمایزدانسته است.<ref>قزوینی رازی، نقض، صص۴۱۷-۴۱۸.</ref> قزوینی برای تألیف و تصنیف ارزش خاصی قائل است، چنانکه با وجود ستایش از دینداری یکی از علمای امامی، با نام ابوطالب بابویه، او را از نظر علمی در مرتبهای ندانسته است که بتواند کتابی بنویسد.<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۲۹۴.</ref> | ||
== | ==برخی از نظرات مولف== | ||
===عدم تحریف قرآن=== | |||
از اتهامات نویسنده کتاب به شیعیان اعتقاد شیعیان به [[تحریف قرآن]] است. بر اساس این اتهام شیعیان معتقدند بخش هایی از قرآن که نام امامان در آن ها وارد شده بوده از میان رفته است. عبدالجلیل رازی در کتاب النقض چنین عقیده ای را اشتباه دانسته و به تحریف ناپذیری قرآن تاکید کرده و چنین عقیده ای را عقیده شیعه ندانسته است. | |||
===احترام به خلفا و صحابه در عین انتقاد از آنان=== | |||
قزوینی دربارۀ [[خلفای سه گانه|خلفا]]، به نوعی، با مدارا برخورد کرده و به رغم احترام به [[صحابه]] و [[خلفای سه گانه|خلفا]]، موضع [[شیعه|شیعی]] خویش را به طور کامل حفظ میکند و مشروعیت خلافت آنان را نمیپذیرد: | قزوینی دربارۀ [[خلفای سه گانه|خلفا]]، به نوعی، با مدارا برخورد کرده و به رغم احترام به [[صحابه]] و [[خلفای سه گانه|خلفا]]، موضع [[شیعه|شیعی]] خویش را به طور کامل حفظ میکند و مشروعیت خلافت آنان را نمیپذیرد: | ||
:::مذهب [[شیعه|شیعت]] در حق [[صحابه]]، [[کفر]] و [[شرک]] نیست؛ آن است که با وجود [[امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علی]] علیه السلام بوبکر و غیر بوبکر را استحقاق [[امامت]] نیست به فقد شرایط موجبه.<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۲۵۷.</ref> | :::مذهب [[شیعه|شیعت]] در حق [[صحابه]]، [[کفر]] و [[شرک]] نیست؛ آن است که با وجود [[امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علی]] علیه السلام بوبکر و غیر بوبکر را استحقاق [[امامت]] نیست به فقد شرایط موجبه.<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۲۵۷.</ref> | ||
وی با این طرز تفکر، به تألیف کتابی تحت عنوان تنزیه [[عایشه]] میپردازد، با این حال، [[توبه]] را بر عایشه در ماجرای مخالفت با [[امام علی(ع) |علی علیه السلام]] واجب میشمارد و او را در جریان ممانعت از دفن [[امام حسن(ع) |امام حسن]] علیه السلام کنار [[پیامبر اسلام|پیغمبر]] صلی الله علیه وآله و سلم مورد مذمت قرار میدهد.<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۶۳۹.</ref> | وی با این طرز تفکر، به تألیف کتابی تحت عنوان تنزیه [[عایشه]] میپردازد، با این حال، [[توبه]] را بر عایشه در ماجرای مخالفت با [[امام علی(ع) |علی علیه السلام]] واجب میشمارد و او را در جریان ممانعت از دفن [[امام حسن(ع) |امام حسن]] علیه السلام کنار [[پیامبر اسلام|پیغمبر]] صلی الله علیه وآله و سلم مورد مذمت قرار میدهد.<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۶۳۹.</ref> | ||
به [[زیدیه|زیدیان]] نظر مثبتی داشته و با وجود توجه به برخی اختلافات اعتقادی [[امامیه]] و [[زیدیه]]<ref>رجوع کنید به قزوینی رازی، نقض، ص۳۷۵.</ref>، ائمۀ زیدیه را افرادی اهل صلاح و سداد دانسته، بزرگان آنان را ستوده و بر آن بوده است که مبانی اعتقادی امامیه با اعتقادات زیدیه اختلاف چندانی ندارد.<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۲۴۰، نیز رجوع کنید به صص۳۷۵، ۴۲۰-۴۲۱، ۵۵۷.</ref> قزوینی به تندی بر [[اسماعیلیه]]، که آنان را ملاحده خوانده، و به رهبران آنان (ازجمله [[حسن صباح]]) تاخته و ایشان را اساساً از زمرۀ شیعیان ندانسته<ref>رجوع کنید به قزوینی رازی، نقض، صص۳۰۴-۳۱۷، ۹۴-۱۰۰، ۱۲۴-۱۳۲، ۱۱۱، ۱۳۳، ۴۲۵، ۴۷۵.</ref> و به رسالهای مختصر از خود در رد ملاحده اشاره کرده است.<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۴۷۵.</ref> | |||
مولف کتاب النقض به [[زیدیه|زیدیان]] نظر مثبتی داشته و با وجود توجه به برخی اختلافات اعتقادی [[امامیه]] و [[زیدیه]]<ref>رجوع کنید به قزوینی رازی، نقض، ص۳۷۵.</ref>، ائمۀ زیدیه را افرادی اهل صلاح و سداد دانسته، بزرگان آنان را ستوده و بر آن بوده است که مبانی اعتقادی امامیه با اعتقادات زیدیه اختلاف چندانی ندارد.<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۲۴۰، نیز رجوع کنید به صص۳۷۵، ۴۲۰-۴۲۱، ۵۵۷.</ref> قزوینی به تندی بر [[اسماعیلیه]]، که آنان را ملاحده خوانده، و به رهبران آنان (ازجمله [[حسن صباح]]) تاخته و ایشان را اساساً از زمرۀ شیعیان ندانسته<ref>رجوع کنید به قزوینی رازی، نقض، صص۳۰۴-۳۱۷، ۹۴-۱۰۰، ۱۲۴-۱۳۲، ۱۱۱، ۱۳۳، ۴۲۵، ۴۷۵.</ref> و به رسالهای مختصر از خود در رد ملاحده اشاره کرده است.<ref>قزوینی رازی، نقض، ص۴۷۵.</ref> | |||
==جایگاه مؤلف== | ==جایگاه مؤلف== |