کاربر ناشناس
تبرج: تفاوت میان نسخهها
تکمیل و تصحیح منابع
جز (←پیوند به بیرون) |
imported>Mortezanazarzadeh (تکمیل و تصحیح منابع) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==معنای لغوی== | ==معنای لغوی== | ||
ریشه این واژه، برج، در عربی در دو معنای اصلی به کار میرود: «بروز و ظهور»، و «ملجأ و مکان بلند»؛ تبرّج از معنای نخست گرفته شده است و بروج (برجهای فلکی و برج و باروهای شهر) به معنای دوم راجع است.<ref>ابن فارس، ج۱، ص۲۳۸.</ref> | ریشه این واژه، برج، در عربی در دو معنای اصلی به کار میرود: «بروز و ظهور»، و «ملجأ و مکان بلند»؛ تبرّج از معنای نخست گرفته شده است و بروج (برجهای فلکی و برج و باروهای شهر) به معنای دوم راجع است.<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۳۸.</ref> | ||
راغب اصفهانی<ref>راغب اصفهانی، ص ۴۱.</ref> برج را به معنای قصر دانسته و بروج آسمانی را نیز برگرفته از همین معنا برمیشمارد؛ او معتقد است که تبرّج از تعبیر «الثوب المُبَرّج» (لباس زیبایی که صور بروج آسمانی بر آن نقش بسته) گرفته شده، بدینگونه که اظهار زیبایی بدان تشبیه شده است. لغویان متقدم باتوجه به معنای بروز و ظهور، تبرّج زن را به معنای اظهار زیبایی (دست و صورت) وی دانستهاند.<ref>ابن درید، ج۱، ص۲۶۵؛ | راغب اصفهانی<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۳۳۲ش، ص ۴۱.</ref> برج را به معنای قصر دانسته و بروج آسمانی را نیز برگرفته از همین معنا برمیشمارد؛ او معتقد است که تبرّج از تعبیر «الثوب المُبَرّج» (لباس زیبایی که صور بروج آسمانی بر آن نقش بسته) گرفته شده، بدینگونه که اظهار زیبایی بدان تشبیه شده است. لغویان متقدم باتوجه به معنای بروز و ظهور، تبرّج زن را به معنای اظهار زیبایی (دست و صورت) وی دانستهاند.<ref>ابن درید، جمهرة اللغة، ۱۹۸۸م، ج۱، ص۲۶۵؛ فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۱۵، ذیل «برج».</ref> | ||
==معنای اصطلاحی== | ==معنای اصطلاحی== | ||
معنای اصطلاحی تبرّج برگرفته از آیة ۳۳ [[سوره احزاب]] است: {{متن قرآن| وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ ۖ...﴿٣٣﴾|ترجمه=و در خانههايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد...|سوره=احزاب|آیه=۳۳}}. | معنای اصطلاحی تبرّج برگرفته از آیة ۳۳ [[سوره احزاب]] است: {{متن قرآن| وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ ۖ...﴿٣٣﴾|ترجمه=و در خانههايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد...|سوره=احزاب|آیه=۳۳}}.{{یادداشت|برای مورد دیگری از کاربرد این کلمه در قرآن رجوع کنید به نور: ۶۰.}} این آیه خطاب به همسران [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) است، اما در تفاسیر همه زنان را مشمول این حکم دانستهاند.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۷۹۶؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۱۷۹.</ref> | ||
==شمول حکم== | ==شمول حکم== | ||
گذشته از این، بنا بر دیگر شواهد قرآنی، به ویژه آیه ۳۵ [[سوره احزاب]] که هم مردان هم زنان مسلمان و [[مؤمن]] مورد خطاباند و از آنجا که مردان مسلمان نیز ملزم به رعایت حدود شرعیاند، تبرّج منحصر به زنان نمیتواند باشد.<ref>رجوع کنید به طباطبائی، ج۱۶، ص۳۱۳.</ref> | گذشته از این، بنا بر دیگر شواهد قرآنی، به ویژه آیه ۳۵ [[سوره احزاب]] که هم مردان هم زنان مسلمان و [[مؤمن]] مورد خطاباند و از آنجا که مردان مسلمان نیز ملزم به رعایت حدود شرعیاند، تبرّج منحصر به زنان نمیتواند باشد.<ref>رجوع کنید به طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۱۳.</ref> | ||
==نمونههای تبرج== | ==نمونههای تبرج== | ||
در قرآن کریم، خودنمایی زنان نهی شده و به نمونههایی از آن ـ که میتوان آنها را از موارد تبرّج به شمار آورد ـ اشاره شده است، از جمله: | در قرآن کریم، خودنمایی زنان نهی شده و به نمونههایی از آن ـ که میتوان آنها را از موارد تبرّج به شمار آورد ـ اشاره شده است، از جمله: | ||
# سخن گفتن تحریک آمیز | # سخن گفتن تحریک آمیز<ref>سوره احزاب، آیه ۳۲.</ref> | ||
# نمایان ساختن زیورهایی که ظاهر نیستند، و کوبیدن پا بر زمین هنگام راه رفتن به قصد جلب توجه | # نمایان ساختن زیورهایی که ظاهر نیستند، و کوبیدن پا بر زمین هنگام راه رفتن به قصد جلب توجه<ref>سوره نور، آیه ۳۱.</ref> | ||
در [[احادیث]] نیز به دیگر مصداقهای تبرّج اشاره شده و بر نهی از آنها تأکید شده است، از جمله پوشیدن لباسهای بدننما و تشبه به مردان، استعمال بیش از اندازۀ بوی خوش و جز اینها که موجب جلب توجه مردان میشود. بیش از همه سه روایت معروف از قَتاده، مجاهد و مقاتل نقل شده است که در هریک تبرّج در جاهلیت به نوعی خودنمایی آشکار به قصد دلربایی از مردان تفسیر شده است.<ref>ابن کثیر، ج۳، ص۷۹۷؛ سیوطی، ج۵، ص۱۹۷؛ سابق، ج۲، ص۱۹۰ـ ۱۹۲.</ref> | در [[احادیث]] نیز به دیگر مصداقهای تبرّج اشاره شده و بر نهی از آنها تأکید شده است، از جمله پوشیدن لباسهای بدننما و تشبه به مردان، استعمال بیش از اندازۀ بوی خوش و جز اینها که موجب جلب توجه مردان میشود. بیش از همه سه روایت معروف از قَتاده، مجاهد و مقاتل نقل شده است که در هریک تبرّج در جاهلیت به نوعی خودنمایی آشکار به قصد دلربایی از مردان تفسیر شده است.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۷۹۷؛ سیوطی، ج۵، ص۱۹۷؛ سابق، ج۲، ص۱۹۰ـ ۱۹۲.</ref> | ||
==حرمت تبرج== | ==حرمت تبرج== | ||
بنا بر آیات و احادیث ، فقها تبرّج را [[حرام]] شمردهاند، به این معنا که هرگونه عملی که زن به منظور خودنمایی، جلوهگری، جلب توجه مردان بیگانه و تأثیر در دل آنان انجام دهد، مصداق تبرّجِ نهی شده قرآنی است؛ هرچند که نمونهها و مصادیق آن غالباً به تناسب عادات و فرهنگ دستخوش تغییر است.<ref>مصطفوی، ذیل | بنا بر آیات و احادیث ، فقها تبرّج را [[حرام]] شمردهاند، به این معنا که هرگونه عملی که زن به منظور خودنمایی، جلوهگری، جلب توجه مردان بیگانه و تأثیر در دل آنان انجام دهد، مصداق تبرّجِ نهی شده قرآنی است؛ هرچند که نمونهها و مصادیق آن غالباً به تناسب عادات و فرهنگ دستخوش تغییر است.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۴۱۶ق، ذیل «برج»؛ زحیلی، الفقه الاسلامی، ۱۴۱۸ق، ج۹، ص۶۸۵۲.</ref> | ||
==مصادیق== | ==مصادیق== | ||
با توجه به مصادیق قرآنی و حدیثی تبرّج میتوان دریافت که این واژه تنها ناظر به پوشش ظاهری نیست بلکه بیش از آن رفتار و منش غیرمتین (در برابر عفاف) مورد نظر است؛ بدین سان تبرّج معنایی عامتر از [[حجاب]] و ستر دارد. | با توجه به مصادیق قرآنی و حدیثی تبرّج میتوان دریافت که این واژه تنها ناظر به پوشش ظاهری نیست بلکه بیش از آن رفتار و منش غیرمتین (در برابر عفاف) مورد نظر است؛ بدین سان تبرّج معنایی عامتر از [[حجاب]] و ستر دارد.{{یادداشت|برای آگاهی از نسبت میان این سه اصطلاح و تعریفها رجوع کنید به طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۷، ص۴۶۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۲۴۲.}} همچنین باید متذکر شد که حدود حجاب نه از نفی تبرّج به دست میآید و نه احتراز از تبرّج به تنهایی ــ اگرچه از نظر اخلاقی قطعاً ممدوح و در مواردی ضروری است ــ موجب استغنای زنان مسلمان از حجاب است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
* ابن درید، محمد بن الحسن، جمهرة اللغة، تصحیح رمزی منیر بعلبکی، بیروت، بی نا، ۱۹۸۸م. | |||
* ابن درید، | * ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، مصحح عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق. | ||
* ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، | * ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیرالقرآن العظیم، مصحح علی شیری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، [بیتا]. | ||
* ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، | * راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تصحیح محمد سید کیلانی، تهران، مرتضوی، ۱۳۳۲ش. | ||
* | * زحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی وادلّته، دمشق، دار الفکر، ۱۴۱۸ق. | ||
* طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق. | |||
* | * طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح و تعلیق سید هاشم رسولی محلاتی و سید فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق. | ||
* سید | * طوسی، محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تصحیح احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا. | ||
* | * فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تصحیح مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۵ق. | ||
* | * قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، قاهره، بی نا، ۱۳۸۷ق. | ||
* مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۶ق. | |||
* خلیل بن | |||
* | |||
* | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||