پرش به محتوا

خرابه شام: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Naqavi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Naqavi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
* [[امام سجاد(ع)]] فرمود: هنگامى كه ما را در خرابۀ شام قرار دادند، در آنجا انواع رنج‌ها را بر ما روا داشتند. روزى ديدم عمه‌ام [[زینب دختر امام علی|حضرت زينب(س)]]، ديگى بر روى آتش نهاده است. گفتم: عمّه جان! اين ديگ چيست؟ فرمود: كودكان گرسنه‌اند، خواستم به آنها وانمود كنم كه برایشان غذا مى‌پزم و بدين‌وسيله آنان را آرام كنم!.<ref>با کاروان شام، ص٩٧.</ref>
* [[امام سجاد(ع)]] فرمود: هنگامى كه ما را در خرابۀ شام قرار دادند، در آنجا انواع رنج‌ها را بر ما روا داشتند. روزى ديدم عمه‌ام [[زینب دختر امام علی|حضرت زينب(س)]]، ديگى بر روى آتش نهاده است. گفتم: عمّه جان! اين ديگ چيست؟ فرمود: كودكان گرسنه‌اند، خواستم به آنها وانمود كنم كه برایشان غذا مى‌پزم و بدين‌وسيله آنان را آرام كنم!.<ref>با کاروان شام، ص٩٧.</ref>
== از دیدگاه مورخان==
== از دیدگاه مورخان==
مورّخان و مقتل نویسان این مکان را به صورت‎های متفارتی توصیف کرده اند که در این میان عده ای موافق وجود چنین مکانی بوده و کسانی نیز مخالف وجود آن هستند:
مورّخان و مقتل نویسان این مکان را به صورت‎های متفاوتی توصیف کرده‌اند که در این میان عده‌ای موافق وجود چنین مکانی بوده و کسانی نیز مخالف وجود آن هستند:
===موافقان===
===موافقان===
* پس از خطبۀ [[حضرت زینب(س)]] در مجلس [[یزید]] كه اوضاع را بر ضدّ او متحوّل ساخت، يزيد ناچار اهل بيت را در خرابه‌اى بى‌سقف جاى داد. آنان سه روز در آن خرابه بودند و بر حسين (ع) [[عزاداری امام حسین|عزادارى]] مى‌كردند.<ref>مقتل خوارزمى، ج ٢، ص ٧۴</ref>  <ref>فرهنگ عاشورا، ص١۵٩.</ref>
* پس از خطبۀ [[حضرت زینب(س)]] در مجلس [[یزید]] كه اوضاع را بر ضدّ او متحوّل ساخت، يزيد ناچار اهل بيت را در خرابه‌اى بى‌سقف جاى داد. آنان سه روز در آن خرابه بودند و بر حسين (ع) [[عزاداری امام حسین|عزادارى]] مى‌كردند.<ref>مقتل خوارزمى، ج ٢، ص ٧۴</ref>  <ref>فرهنگ عاشورا، ص١۵٩.</ref>
خط ۱۹: خط ۱۹:
* [[مفید|شيخ مفيد]] روايت كرده كه: «يزيد دستور داد كه خاندان امام حسين (ع) را همراه با [[امام سجاد (ع)]] در خانه عليحده كه متصل به خانۀ خود بود (پشت قصر الخضراءِ يزيد) جاى دهند.<ref>الإرشاد، ترجمه ساعدی خراسانی‌، ص۴٨٠</ref>
* [[مفید|شيخ مفيد]] روايت كرده كه: «يزيد دستور داد كه خاندان امام حسين (ع) را همراه با [[امام سجاد (ع)]] در خانه عليحده كه متصل به خانۀ خود بود (پشت قصر الخضراءِ يزيد) جاى دهند.<ref>الإرشاد، ترجمه ساعدی خراسانی‌، ص۴٨٠</ref>


* از دیدگاه [[محمد هادی یوسفی غروی]]: [[اهل بیت (ع)]] به خاطر موقعیت اجتماعی و احترامی که بین مردم داشتند، اساساً در چنین مکانی(خرابه) ساکن نشده اند:
* از دیدگاه [[محمد هادی یوسفی غروی]]: [[اهل بیت (ع)]] به خاطر موقعیت اجتماعی و احترامی که بین مردم داشتند یزید نمی توانسته آن‌ها را در خرابه مکان دهد، پس اساساً در چنین مکانی(خرابه) ساکن نشده اند:
::متأسفانه یکی از مشکلاتی که از نظر تاریخی گرفتار آن هستیم،این است که چون [[بکاء|ابکاء]] و تشدید مصیبت، محور شده است، بر سر هر دو راهی، بین مصیبت کمتر و مصیبت بیشتر، مصیبت بیشتر را انتخاب کردند، اگر چه از نظر سندی خیلی ضعیف و واهی و سند مصیبت ضعیف، قوی باشد. البته مشکل مهمتر این است که افرادی که این کارها را انجام دادند، فراموش کردند که اهل بیت موقعیت اجتماعی داشتند، لذا طوری مصائب را برای ایشان ردیف می‌کنند که گویی اصلاً در جامعه احترامی نداشتند. این کار جنایت بزرگی است که در اثر توجه به مصیبت، مصیبت را بزرگتر می‌کنند و به این توجه ندارند که با این کار وانمود می‌کنند اهل بیت هیچ موقعیت اجتماعی نداشتند. در همان جلسهٔ اول، یزید مفتضح شد و ناچار گشت در همان جلسهٔ اول، اظهار پشیمانی کند. بنابراین خرابه‌ای در کار نبوده است. این اشتباه است. محلهٔ خراب درست است، نه خرابه. اگر همین الآن به دمشق بروید و سراغ قبر [[معاویه]] را بگیرید، می‌گویند «فی محلة الخراب» اسم آن محله، محلهٔ خراب است. چون وقتی [[خالد بن ولید]] و [[ابو عبید جراح]] وارد دمشق شدند، خیلی از سران رومی تحمل نمی‌کردند زیر پرچم عرب‌ها بروند و لذا خانه‌های آنها و خانه‌های افسران عالی رتبه خالی ماند. چون این اماکن خالی بود، از آ نها به خانه‌های خراب یاد می‌شد؛ لذا خرابه‌ای در کار نبوده است و نمی‌شود مسألهٔ خرابه را با اظهار پشیمانی یزید جمع کرد. خبر اسکان در قصر قطعی و از مسلمات تاریخ است.<ref>[http://www.ketabmah.ir/MagazinePdf/20-38.PDF بررسی تحلیلی سیر مقتل نگاری عاشورا]</ref>
:::متأسفانه یکی از مشکلاتی که از نظر تاریخی گرفتار آن هستیم،این است که چون [[بکاء|ابکاء]] و تشدید مصیبت، محور شده است، بر سر هر دو راهی، بین مصیبت کمتر و مصیبت بیشتر، مصیبت بیشتر را انتخاب کردند، اگر چه از نظر سندی خیلی ضعیف و واهی و سند مصیبت ضعیف، قوی باشد. البته مشکل مهمتر این است که افرادی که این کارها را انجام دادند، فراموش کردند که اهل بیت موقعیت اجتماعی داشتند، لذا طوری مصائب را برای ایشان ردیف می‌کنند که گویی اصلاً در جامعه احترامی نداشتند. این کار جنایت بزرگی است که در اثر توجه به مصیبت، مصیبت را بزرگتر می‌کنند و به این توجه ندارند که با این کار وانمود می‌کنند اهل بیت هیچ موقعیت اجتماعی نداشتند. در همان جلسهٔ اول، یزید مفتضح شد و ناچار گشت در همان جلسهٔ اول، اظهار پشیمانی کند. بنابراین خرابه‌ای در کار نبوده است. این اشتباه است. محلهٔ خراب درست است، نه خرابه. اگر همین الآن به دمشق بروید و سراغ قبر [[معاویه]] را بگیرید، می‌گویند «فی محلة الخراب» اسم آن محله، محلهٔ خراب است. چون وقتی [[خالد بن ولید]] و [[ابو عبید جراح]] وارد دمشق شدند، خیلی از سران رومی تحمل نمی‌کردند زیر پرچم عرب‌ها بروند و لذا خانه‌های آنها و خانه‌های افسران عالی رتبه خالی ماند. چون این اماکن خالی بود، از آ نها به خانه‌های خراب یاد می‌شد؛ لذا خرابه‌ای در کار نبوده است و نمی‌شود مسألهٔ خرابه را با اظهار پشیمانی یزید جمع کرد. خبر اسکان در قصر قطعی و از مسلمات تاریخ است.<ref>[http://www.ketabmah.ir/MagazinePdf/20-38.PDF بررسی تحلیلی سیر مقتل نگاری عاشورا]</ref>
 
==مدّت اقامت كاروان در این مکان==
==مدّت اقامت كاروان در این مکان==
در مورد مدت اقامت [[اهل بیت (ع)]] و كاروان اسرا در خرابۀ شام، اختلاف است؛ به‌ طورى‌كه نمى‌توان براى آن، زمان معينى مشخص كرد. در بعضى عبارت‌ها است که یزید آنان را در خرابه‌ای منزل داده بود که «لا یکنهم عن الحر و البرد» یعنى از سرما و گرما محفوظ نبودند و دیوار آن خرابه مشرف بر خراب شدن بود و در بعضى عبارات حدیث است که «حتی تقشرت وجوه الفاطمیات» یعنى آنقدر در خرابه ماندند که صورت‌های آن‌ها پوست انداخته بود و در بعضى عبارات نوشته‌اند که روز بیستم [[صفر]] غل و زنجیر از گردن بیمار برداشته‌اند.<ref>ریاحین الشریعه در ترجمه بانوان دانشمند شیعه، ص١٩١</ref>
در مورد مدت اقامت [[اهل بیت (ع)]] و كاروان اسرا در خرابۀ شام، اختلاف است؛ به‌ طورى‌كه نمى‌توان براى آن، زمان معينى مشخص كرد. در بعضى عبارت‌ها است که یزید آنان را در خرابه‌ای منزل داده بود که «لا یکنهم عن الحر و البرد» یعنى از سرما و گرما محفوظ نبودند و دیوار آن خرابه مشرف بر خراب شدن بود و در بعضى عبارات حدیث است که «حتی تقشرت وجوه الفاطمیات» یعنى آنقدر در خرابه ماندند که صورت‌های آن‌ها پوست انداخته بود و در بعضى عبارات نوشته‌اند که روز بیستم [[صفر]] غل و زنجیر از گردن بیمار برداشته‌اند.<ref>ریاحین الشریعه در ترجمه بانوان دانشمند شیعه، ص١٩١</ref>
کاربر ناشناس