پرش به محتوا

بهلول: تفاوت میان نسخه‌ها

۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۵
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Obeidan
خط ۲۰: خط ۲۰:
3نامه نیز خطاب به خلیفه، وزیر و صاحب شرطه نقل شده که حال و هوای اندرزنامه‌های کهن، یا حتیٰ نهج‌البلاغه بر آنها غالب است(همو، 107-108). در یک روایت نیز از ابوبکر و عمر ستایش شده است(همو، 103)که باید در واکنش به تشیع او ساخته شده باشد. مجموعۀ اشعاری که در عقلاءالمجانین نیشابوری گرد آمده، 39 بیت(در 13قطعۀ کوتاه) است که مضمون بیشتر آنها دربارۀ آخرت و قناعت در این جهان می‌گردد؛ اما 3 دو بیتی نیز نقل شده(نک‌: ص108)که مضمونی ظریف و عاشقانه دارد. این اشعار بسیار ساده، بی‌تکلف و گاه خالی از لطف است؛ و یکی از آنها(نک‌: ص109، رائیه) ظاهراً قافیۀ درستی هم ندارد(مگر آنکه همه را به وقف بخوانیم که پسندیده نیست).
3نامه نیز خطاب به خلیفه، وزیر و صاحب شرطه نقل شده که حال و هوای اندرزنامه‌های کهن، یا حتیٰ نهج‌البلاغه بر آنها غالب است(همو، 107-108). در یک روایت نیز از ابوبکر و عمر ستایش شده است(همو، 103)که باید در واکنش به تشیع او ساخته شده باشد. مجموعۀ اشعاری که در عقلاءالمجانین نیشابوری گرد آمده، 39 بیت(در 13قطعۀ کوتاه) است که مضمون بیشتر آنها دربارۀ آخرت و قناعت در این جهان می‌گردد؛ اما 3 دو بیتی نیز نقل شده(نک‌: ص108)که مضمونی ظریف و عاشقانه دارد. این اشعار بسیار ساده، بی‌تکلف و گاه خالی از لطف است؛ و یکی از آنها(نک‌: ص109، رائیه) ظاهراً قافیۀ درستی هم ندارد(مگر آنکه همه را به وقف بخوانیم که پسندیده نیست).


==بهلول در آثار قرن قرن پنجم==
==بهلول در آثار قرن پنجم==


از قرن 5ق به بعد، انبوه کتابهایی که از بهلول یاد کرده‌اند، هرکدام بریکی از جنبه‌های شخصیت او تکیه می‌کنند. راغب(ص719-721)، ابن جوزی(ص516-518) و بعدها برهان‌الدین وطواط(د 718ق/1318م) در غررالخصائص(ص127-128) در وجود بهلول، جز شخصیتی گول و خنده‌آور نمی‌بینند. صوفیانی چون مستملی(د 434ق) نیز در شرح‌التعرف(4/1491، 1639)، او را نماد فرزانه‌ای که مردم سخنانش را در نمی‌یابند، پنداشته‌اند. ابن عربی بابی بانام «بهالیل» گشوده، و شیوۀ آن را «بَهْلَلَة» خوانده است(1/247). در همین زمان، در آثار صوفیان ایرانی نیز از بهلول به عنوان شخصیتی دانا و حاضرجواب یاد شده است(مثلاً شمس تبریزی، 137؛ مولوی، 40، 108-110). در قرن بعد، یافعی(ص63-66، 74، 75، 100-102) داستانهای مربوط به به او را سخت گسترش داده، و به آنها رنگی کاملاً صوفیانه بخشیده است. اینک بهلول در قالب یکی از قهرمانان تصوف جلوه می‌کند.
از قرن 5ق به بعد، انبوه کتابهایی که از بهلول یاد کرده‌اند، هرکدام بریکی از جنبه‌های شخصیت او تکیه می‌کنند. راغب(ص719-721)، ابن جوزی(ص516-518) و بعدها برهان‌الدین وطواط(د 718ق/1318م) در غررالخصائص(ص127-128) در وجود بهلول، جز شخصیتی گول و خنده‌آور نمی‌بینند. صوفیانی چون مستملی(د 434ق) نیز در شرح‌التعرف(4/1491، 1639)، او را نماد فرزانه‌ای که مردم سخنانش را در نمی‌یابند، پنداشته‌اند. ابن عربی بابی بانام «بهالیل» گشوده، و شیوۀ آن را «بَهْلَلَة» خوانده است(1/247). در همین زمان، در آثار صوفیان ایرانی نیز از بهلول به عنوان شخصیتی دانا و حاضرجواب یاد شده است(مثلاً شمس تبریزی، 137؛ مولوی، 40، 108-110). در قرن بعد، یافعی(ص63-66، 74، 75، 100-102) داستانهای مربوط به به او را سخت گسترش داده، و به آنها رنگی کاملاً صوفیانه بخشیده است. اینک بهلول در قالب یکی از قهرمانان تصوف جلوه می‌کند.
کاربر ناشناس