پرش به محتوا

امامزاده: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۷
اصلاح پاورقی و منابع
imported>M.r.seifi
(اصلاح پاورقی و منابع)
خط ۲: خط ۲:


==تعریف اصطلاحی==
==تعریف اصطلاحی==
اصطلاح امام‌زاده برای اشاره به فرزند یکی از [[امامان شیعه|امامان دوازده گانه]] و نیز نوادگان آنان به کار می‌رود. [[دهخدا]] در معنای واژه امامزاده کسی را که بلافاصله یا به فاصله کم از نسل امام باشد، امامزاده دانسته است. به گفته او مقبره و محل دفن امام‌زاده نیز در فرهنگ عامیانه امام‌زاده خوانده می‌شود.<ref>دهخدا، لغت‌نامه، ج۳، ص ۳۳۰۸.</ref> بعضی معتقدند که در این اصطلاح، منظور اصلی محلی است که آن شخص در آنجا مدفون است و به اصطلاح، از باب ذکر حال و اراده محل است.<ref> دایره المعارف تشیع، ج۲، ص ۳۹۲.</ref>
اصطلاح امام‌زاده برای اشاره به فرزند یکی از [[امامان شیعه|امامان دوازده گانه]] و نیز نوادگان آنان به کار می‌رود. [[دهخدا]] در معنای واژه امامزاده کسی را که بلافاصله یا به فاصله کم از نسل امام باشد، امامزاده دانسته است. به گفته او مقبره و محل دفن امام‌زاده نیز در فرهنگ عامیانه امام‌زاده خوانده می‌شود.<ref>دهخدا، لغت‌نامه، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص ۳۳۰۸.</ref> بعضی معتقدند که در این اصطلاح، منظور اصلی محلی است که آن شخص در آنجا مدفون است و به اصطلاح، از باب ذکر حال و اراده محل است.<ref> دایره المعارف تشیع، ج۲، ص ۳۹۲.</ref>


گاهی به ساختمان امامزاده «آستانه»، «مقام»، «مقبره»، «بقعه»، «مرقد» و یا «مشهد» می گویند.<ref>فرهنگ شیعه، ص ۱۸۱.</ref>
گاهی به ساختمان امامزاده «آستانه»، «مقام»، «مقبره»، «بقعه»، «مرقد» و یا «مشهد» می گویند.<ref>فرهنگ شیعه، ص ۱۸۱.</ref>
خط ۹: خط ۹:
درباره زمان دقیق کاربرد واژه امام‌زاده در فرهنگ [[تشیع]] خبر قطعی در درست نیست، اما از آنجا که [[عبدالجلیل قزوینی رازی|قزوینی]] در [[النقض (کتاب)|النقض]] این واژه را به کار برده<ref> النقض، ص۱۹۸.</ref> می‌توان گفت کاربرد واژه امامزاده در قرن ششم معمول بوده است و شاید به دوران قبل از ان هم بازگردد، چون در همین کتاب حتی ضرب‌المثل برای امامزاده ذکر شده است<ref> النقض، ۵۶۹.</ref> و این حکایت از استعمال رایج لفظ امامزاده در آن دوران و حتی قبل از آن دارد.
درباره زمان دقیق کاربرد واژه امام‌زاده در فرهنگ [[تشیع]] خبر قطعی در درست نیست، اما از آنجا که [[عبدالجلیل قزوینی رازی|قزوینی]] در [[النقض (کتاب)|النقض]] این واژه را به کار برده<ref> النقض، ص۱۹۸.</ref> می‌توان گفت کاربرد واژه امامزاده در قرن ششم معمول بوده است و شاید به دوران قبل از ان هم بازگردد، چون در همین کتاب حتی ضرب‌المثل برای امامزاده ذکر شده است<ref> النقض، ۵۶۹.</ref> و این حکایت از استعمال رایج لفظ امامزاده در آن دوران و حتی قبل از آن دارد.


در سده‌های اولیه نیز این لفظ استفاده میشده اما معنایی غیر از معنای امروزی داشته و گاهی برای اسم شخص خاص بکار می‌رفته است، مثلا امامزاده رکن‌الدین.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۴۴، ص ۴۲.</ref> حمدالله مستوفی که در قرن هشتم می‌زیسته در کتاب نزهه القلوب، بارها از لفظ امامزاده استفاده کرده و در معنای فرزندان ائمه اطهار(ع) به کار برده است.<ref>نزهه القلوب، صص ۵۴، ۵۸، ۶۳، ۱۱۶، ۱۲۴.</ref>
در سده‌های اولیه نیز این لفظ استفاده میشده اما معنایی غیر از معنای امروزی داشته و گاهی برای اسم شخص خاص بکار می‌رفته است، مثلا امامزاده رکن‌الدین.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴۴، ص۴۲.</ref> حمدالله مستوفی که در قرن هشتم می‌زیسته در کتاب نزهه القلوب، بارها از لفظ امامزاده استفاده کرده و در معنای فرزندان ائمه اطهار(ع) به کار برده است.<ref>مستوفی، نزهة القلوب، ۱۳۶۲ش، ص۵۴، ۵۸، ۶۳، ۱۱۶، ۱۲۴.</ref>
از قرن نهم به بعد به وفور در کتاب‌های مختلف لفظ اما‌م‌زاده دیده می‌شود، که در اولاد و نسل بکار رفته است.<ref>شرفنامه تاریخ مفصل کردستان، ج۲، ص ۲۱۸؛ حدیقة الشیعة، ج۲، ص ۸۰۲.</ref> ودر قرن دهم در زمان [[صفویه]] به اوج خود می‌رسد.<ref>حق الیقین، ص ۶۲۴؛ الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة (لابن حجر الهیثمی)، فیضالإله، ص ۱۱۶.</ref>
از قرن نهم به بعد به وفور در کتاب‌های مختلف لفظ اما‌م‌زاده دیده می‌شود، که در اولاد و نسل بکار رفته است.<ref>بدلیسی، شرفنامه تاریخ مفصل کردستان، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص ۲۱۸؛ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص ۸۰۲.</ref> ودر قرن دهم در زمان [[صفویه]] به اوج خود می‌رسد.<ref>مجلسی، حق الیقین، ص ۶۲۴؛ الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة (لابن حجر الهیثمی)، فیضالإله، ص ۱۱۶.</ref>


==امامزاده با واسطه==
==امامزاده با واسطه==
از ترکیب کلمه امام با زاده آنچه به ذهن خطور می‌کند این است امامزاده باید فرزند بدون واسطه امام باشد، ولی در فرهنگ عامیانه، به فرزندان با واسطه، گاهی واسطه زیاد نیز امامزاده گفته می‌شود، این مطلب با آموزه‌های دینی نیز هم‌خوانی دارد، وقتی تمامی امامان دوازده‌گانه، ابن رسول الله خطاب می‌شوند و حتی [[امام موسی کاظم(ع)]] به دفاع از این مطلب در نزد [[هارون الرشید]] برمی‌خیزد.<ref>ابن جوزی، ج ۹، ص ۸۸؛ دلائل الإمامة، ص ۲۵؛ کافی، ج۴، ص ۵۵۳.</ref>
از ترکیب کلمه امام با زاده آنچه به ذهن خطور می‌کند این است امامزاده باید فرزند بدون واسطه امام باشد، ولی در فرهنگ عامیانه، به فرزندان با واسطه، گاهی واسطه زیاد نیز امامزاده گفته می‌شود، این مطلب با آموزه‌های دینی نیز هم‌خوانی دارد، وقتی تمامی امامان دوازده‌گانه، ابن رسول الله خطاب می‌شوند و حتی [[امام موسی کاظم(ع)]] به دفاع از این مطلب در نزد [[هارون الرشید]] برمی‌خیزد.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ج۹، ص۸۸؛ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص ۲۵؛کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۵۳.</ref>


در جای دیگر فرزندان و حتی نوادگان [[امام رضا(ع)]] آنهم با چند واسطه ابن الرضا خطاب می‌شوند، کاربرد واژه [[ابن الرضا]] برای [[امام جواد(ع)]]،<ref> التحاف، ص ۳۵؛ اثبات الهدی، عاملی، ج۴، ص ۳۹۲.</ref> [[امام هادی(ع)]]،<ref>اثبات الهدی، ج۴، ص ۴۳۴ و اثبات الوصیه، مسعودی، ص۲۳۷ و ارشاد، ج۲، ص ۳۰۷.</ref> و [[امام حسن عسکری(ع)]]،<ref> ارشاد، ج۲، ص۳۲۱ و سیره معصومان، ج۶، ص۲۴۸ و رساله فی تواریخ والآل، ص۸۷.</ref> دیده می‌شود؛ بدین جهت می‌توان گفت کاربرد واژه امام زاده برای فرزندان با واسطه امامان امری طبیعی است.
در جای دیگر فرزندان و حتی نوادگان [[امام رضا(ع)]] آنهم با چند واسطه ابن الرضا خطاب می‌شوند، کاربرد واژه [[ابن الرضا]] برای [[امام جواد(ع)]]،<ref> التحاف، ص ۳۵؛ اثبات الهدی، عاملی، ج۴، ص ۳۹۲.</ref> [[امام هادی(ع)]]،<ref>اثبات الهدی، ج۴، ص ۴۳۴ و اثبات الوصیه، مسعودی، ص۲۳۷ و ارشاد، ج۲، ص ۳۰۷.</ref> و [[امام حسن عسکری(ع)]]،<ref> ارشاد، ج۲، ص۳۲۱ و سیره معصومان، ج۶، ص۲۴۸ و رساله فی تواریخ والآل، ص۸۷.</ref> دیده می‌شود؛ بدین جهت می‌توان گفت کاربرد واژه امام زاده برای فرزندان با واسطه امامان امری طبیعی است.
خط ۵۳: خط ۵۳:
*ودر [[کاشان]] بقعه امامزاده [[علی بن محمد باقر(ع)|علی بن امام باقر(ع)]]<ref>نقض، متن، ص ۱۹۸و۵۸۸.</ref>
*ودر [[کاشان]] بقعه امامزاده [[علی بن محمد باقر(ع)|علی بن امام باقر(ع)]]<ref>نقض، متن، ص ۱۹۸و۵۸۸.</ref>


مستوفی نیز از بقعه امامزاده حسن در تهران،<ref>نزهه القلوب، ص۵۴.</ref>امامزاده اسحاق بن موسی بن جعفر درساوه،<ref>نزهه القلوب ص ۶۳ </ref>امامزاده حسین در قزوین،<ref>نزهه القلوب، ص ۵۸.</ref>امامزادگان احمد بن موسی و محمد بن موسی در شیراز<ref>نزهه القلوب، ص۱۱۶.</ref> و امامزاده اسماعیل فرزند امام موسی کاظم(ع)<ref>نزهه القلوب، ص ۱۲۴.</ref>در مایین یاد کرده است.
مستوفی نیز از بقعه امامزاده حسن در تهران،<ref>مستوفی، نزهة القلوب، ۱۳۶۲ش، ص۵۴.</ref>امامزاده اسحاق بن موسی بن جعفر درساوه،<ref>نزهه القلوب ص ۶۳ </ref>امامزاده حسین در قزوین،<ref>مستوفی، نزهة القلوب، ۱۳۶۲ش، ص ۵۸.</ref>امامزادگان احمد بن موسی و محمد بن موسی در شیراز<ref>مستوفی، نزهة القلوب، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۶.</ref> و امامزاده اسماعیل فرزند امام موسی کاظم(ع)<ref>مستوفی، نزهة القلوب، ۱۳۶۲ش، ص۱۲۴.</ref>در مایین یاد کرده است.


==اقسام امامزادگان==
==اقسام امامزادگان==
خط ۱۸۱: خط ۱۸۱:
*ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، دارالمرتضویه، نجف اشرف، ۱۳۵۶، چاپ اول، ص۱۱.
*ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، دارالمرتضویه، نجف اشرف، ۱۳۵۶، چاپ اول، ص۱۱.
*بخاری، صحیح بخاری، موسوعه الحدیث الشریف الکتب السنه، دارالسلام، مملکه العربیه السعودیه، ۱۴۲۰ق.
*بخاری، صحیح بخاری، موسوعه الحدیث الشریف الکتب السنه، دارالسلام، مملکه العربیه السعودیه، ۱۴۲۰ق.
*بدلیسی، شرف خان بن شمس الدین بدلیسی(۹۴۵)، شرفنامه تاریخ مفصل کردستان، انتشارات اساطیر، تهران، ۱۳۷۷ش، چاپ اول.
*بدلیسی، شرف خان بن شمس الدین بدلیسی(۹۴۵)، شرفنامه تاریخ مفصل کردستان، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، موسسه چاپ و انتشارات امیرکبیر، ۱۳۳۸-۱۳۳۹ش.
*دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، موسسه چاپ و انتشارات امیرکبیر، ۱۳۳۸-۱۳۳۹ش.
*دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، موسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
*دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، موسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
*شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، دارکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۷، چاپ چهارم، ج۶، ص۲۲.
*شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، دارکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۷، چاپ چهارم، ج۶، ص۲۲.
*شوشتری، نور الله بن شریف الدین،الصوارم المُهرقة فی نقد الصواعق المُحرقة (لابن حجر الهیثمی)، مطبة النهضة، تهران، ۱۳۶۷ق، چاپ اول.
*شوشتری، نور الله بن شریف الدین،الصوارم المُهرقة فی نقد الصواعق المُحرقة (لابن حجر الهیثمی)، مطبة النهضة، تهران، ۱۳۶۷ق، چاپ اول.
*طبری، محمد بن جریر بن رستم‌، دلائل الإمامة، بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*طبری، محمد بن جریر بن رستم‌، دلائل الإمامة، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*قزوینی، عبدالجلیل، نقض، سلسله انتشارات آثار ملی، تهران، ۱۳۵۸ش.
*قزوینی، عبدالجلیل، نقض، سلسله انتشارات آثار ملی، تهران، ۱۳۵۸ش.
*قمی، حسن بن محمد بن حسن (نوشته در ۳۷۸)، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی بن حسن عبد الملک قمی (در ۸۰۵)، تحقیق سید جلال الدین تهرانی، تهران، توس، ۱۳۶۱ش.
*قمی، حسن بن محمد بن حسن (نوشته در ۳۷۸)، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی بن حسن عبد الملک قمی (در ۸۰۵)، تحقیق سید جلال الدین تهرانی، تهران، توس، ۱۳۶۱ش.
*کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی،‌ دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۴۰۷ ق، چاپ چهارم.
*کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی،‌ تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
*مستوفی، حمدالله، نزهه القلوب، دنیای کتاب، تهران، ۱۳۶۲ش.
*مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۲ش.
*مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة،انتشارات انصاریان، قم، ۱۳۸۳ ش، چاپ سوم.
*مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، حدیقة الشیعة، قم، انتشارات انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
*علامه مجلسی، حق الیقین، انتشارات اسلامیه.
*علامه مجلسی، حق الیقین، انتشارات اسلامیه.
*یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت،‌دار صادر، بی‌تا.
*یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت،‌دار صادر، بی‌تا.
کاربر ناشناس