کاربر ناشناس
سوره ممتحنه: تفاوت میان نسخهها
جز
←دوستی و اعتماد به دشمنان: اصلاح تیتر
imported>Salvand جز (− رده:سورههای دارای آیه مشهور (هاتکت)) |
imported>Salvand جز (←دوستی و اعتماد به دشمنان: اصلاح تیتر) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
در کتابهای تفسیری برای آیات ابتدایی و انتهایی (آیه دهم) سوره ممتحنه، دو [[اسباب نزول|شأن نزول]] گفته شده است: | در کتابهای تفسیری برای آیات ابتدایی و انتهایی (آیه دهم) سوره ممتحنه، دو [[اسباب نزول|شأن نزول]] گفته شده است: | ||
===دوستی | ===نهی از دوستی با مشرکان=== | ||
درباره شأن نزول آیات ابتدایی سوره ممتحنه آمده است: [[حاطب بن ابی بلتعه]] از مسلمانانی بود که به [[مدینه]] آمده بود؛ اما خانوادهاش در [[مکه]] مانده بودند و فامیلی نداشت که از آنان حمایت کنند. قبل از حرکت مسلمانان برای فتح مکه، او نامهای نوشت و به زنی به نام ساره داد تا به اهالی مکه برساند و آنها را از حرکت پیامبر(ص) خبردار کند تا اینگونه از خانوادهاش حمایت کرده باشد؛ اما [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] از جاسوسی آن دو با خبر شد و [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]]، [[زبیر بن عوام|زبیر]] و [[مقداد بن عمرو|مقداد]] را مأمور کرد آن زن را بازداشت کنند. آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مکه یافتند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ترجمه متن، ج۱، ص۴۴۱</ref> او در ابتدا انکار میکرد. اثاثیه او را گشتند و چیزی پیدا نکردند. همگی تصمیم گرفتند که باز گردند؛ اما امام علی(ع) گفت نه پیامبر به ما دروغ میگوید و نه ما دروغ میگوییم. پس بر آن زن غضب کرد و ساره نامه را از بین گیسوانش در آورد. پیامبر(ص) حاطب را خواست. حاطب ضمن عذر خواهی، اظهار ایمان کرد و گفت قصدش حمایت از خانواده بوده است. سپس آیات ابتدایی این سوره نازل شد و مسلمانان را از دوستی با مشرکان نهی کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۹.</ref> | درباره شأن نزول آیات ابتدایی سوره ممتحنه آمده است: [[حاطب بن ابی بلتعه]] از مسلمانانی بود که به [[مدینه]] آمده بود؛ اما خانوادهاش در [[مکه]] مانده بودند و فامیلی نداشت که از آنان حمایت کنند. قبل از حرکت مسلمانان برای فتح مکه، او نامهای نوشت و به زنی به نام ساره داد تا به اهالی مکه برساند و آنها را از حرکت پیامبر(ص) خبردار کند تا اینگونه از خانوادهاش حمایت کرده باشد؛ اما [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] از جاسوسی آن دو با خبر شد و [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]]، [[زبیر بن عوام|زبیر]] و [[مقداد بن عمرو|مقداد]] را مأمور کرد آن زن را بازداشت کنند. آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مکه یافتند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ترجمه متن، ج۱، ص۴۴۱</ref> او در ابتدا انکار میکرد. اثاثیه او را گشتند و چیزی پیدا نکردند. همگی تصمیم گرفتند که باز گردند؛ اما امام علی(ع) گفت نه پیامبر به ما دروغ میگوید و نه ما دروغ میگوییم. پس بر آن زن غضب کرد و ساره نامه را از بین گیسوانش در آورد. پیامبر(ص) حاطب را خواست. حاطب ضمن عذر خواهی، اظهار ایمان کرد و گفت قصدش حمایت از خانواده بوده است. سپس آیات ابتدایی این سوره نازل شد و مسلمانان را از دوستی با مشرکان نهی کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۹.</ref> | ||