کاربر ناشناس
سوره ممتحنه: تفاوت میان نسخهها
←شان نزول
imported>Sh.hoseini |
imported>Sh.hoseini |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==شان نزول== | ==شان نزول== | ||
[[حاطب بن ابی بلتعه]] از مسلمانانی در [[مدینه]] بود که خانوادهاش در [[مکه]] مانده بودند و در مکه فامیلی نداشت که از خانوادهاش حمایت کنند. قبل از شروع حرکت مسلمین برای فتح مکه، نامهای را به زنی به نام ساره میدهد که به اهالی مکه برساند و آنها را از حرکت پیامبر(ص) خبردار کند تا اینگونه حمایتی از خانوادهاش به عمل بیاورد. ولی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] از جاسوسی آن دو با خبر گردید و [[امام علی علیه السلام|حضرت علی(ع)]]، [[زبیر بن عوام|زبیر]] و [[مقداد بن عمرو|مقداد]] را مأموریت داد که به هر صورت ممکن، آن زن جاسوس را بیابند و دستگیر کنند. آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مکه یافتند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ترجمه متن، ج۱، ص۴۴۱</ref> در ابتدا انکار میکرد و میگفت: نامهای همراه ندارم. اثاثیه او را گشتند و چیزی پیدا نکردند. همگی تصمیم گرفتند که باز گردند؛ اما حضرت علی(ع) فرمود: نه پیامبر به ما دروغ میگوید و نه ما دروغ میگوییم. بر او غضب کرد و فرمود: نامه را بیرون بیاور. ساره نامه را از بین گیسوانش در آورد و جاسوسی او و حاطب بر ملا شد. پیامبر اکرم(ص) حاطب را خواست. حاطب عذر | ===دوستی و اعتماد به دشمنان=== | ||
[[حاطب بن ابی بلتعه]] از مسلمانانی در [[مدینه]] بود که خانوادهاش در [[مکه]] مانده بودند و در مکه فامیلی نداشت که از خانوادهاش حمایت کنند. قبل از شروع حرکت مسلمین برای فتح مکه، نامهای را به زنی به نام ساره میدهد که به اهالی مکه برساند و آنها را از حرکت پیامبر(ص) خبردار کند تا اینگونه حمایتی از خانوادهاش به عمل بیاورد. ولی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] از جاسوسی آن دو با خبر گردید و [[امام علی علیه السلام|حضرت علی(ع)]]، [[زبیر بن عوام|زبیر]] و [[مقداد بن عمرو|مقداد]] را مأموریت داد که به هر صورت ممکن، آن زن جاسوس را بیابند و دستگیر کنند. آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مکه یافتند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ترجمه متن، ج۱، ص۴۴۱</ref> در ابتدا انکار میکرد و میگفت: نامهای همراه ندارم. اثاثیه او را گشتند و چیزی پیدا نکردند. همگی تصمیم گرفتند که باز گردند؛ اما حضرت علی(ع) فرمود: نه پیامبر به ما دروغ میگوید و نه ما دروغ میگوییم. بر او غضب کرد و فرمود: نامه را بیرون بیاور. ساره نامه را از بین گیسوانش در آورد و جاسوسی او و حاطب بر ملا شد. پیامبر اکرم(ص) حاطب را خواست. حاطب ضمن عذر خواهی، اظهار ایمان کرد و گفت: قصد من فقط حمایت از خانوادهام در مکه بوده است. آیات ابتدایی این سوره نازل شد و مسلمین را از دوستی با مشرکین نهی کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص۹. </ref> | |||
=== | |||
سبب نزول اين سوره، داستان يک زن بوده و مسئله آزمايش زنان مهاجر بهمنظور روشن شدن انگيزه آنان از هجرت به مدينه در اين سوره آمده است؛ لذا آن را سوره «مرأة» (سوره زن) گفتهاند. فرهنگ نامه علوم قرآن،دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 808 | |||
پیامبر اکرم در «حديبيه» با شرك گرايان مكه پيمان صلح امضا كرد. به موجب يكى از بندهاى آن مقرر گرديده بود كه اگر از مردم مكّه كسى به مدينه هجرت كرد و يا به مردم مسلمان پيوست، او را به مكه بازگردانند، امّا اگر كسى از مردم توحيدگرا و باايمان پشت به اسلام نمود و به مكه بازگشت، استبداد حاكم بر آنجا مى تواند او را پناه دهد و باز نگرداند. | |||
پس از نگارش اين قرارداد و امضا و مهر آن، به ناگاه بانويى توحيدگرا و كمال طلب به نام «سبيعه» دختر «حارث» كه در انديشه اسلام بود با پذيرش آن به مسلمانان پيوست و از همان سرزمين «حديبيه» تصميم گرفت كه ديگر به سوى مكه باز نگردد و خود را بدين وسيله از شرارت شرك و بيداد و خرافه پرستى و گمراهى نجات دهد. | |||
همسر اين زن نوانديش و حقجو كه در شرك و كفر پافشارى داشت، به حضور پيامبر رفت و گفت: هان اى محمد(ص)، بايد همسرم را از گروه مسلمانان طرد نموده و او را به من بازگردانى تا به مكه ببرم، چرا كه اين كار يكى از بندهاى قرارداد ما با شماست و هنوز مركب اين قرارداد خشك نشده است. | |||
امتحان و آزمونى كه قرآن در مورد بانوان مسلمان رهنمود مى دهد، اين گونه بود كه بايد آنان سوگند ياد مى كردند كه گريزشان از قلمرو شرك و استبداد و روى آوردن به سوى مدينه و اعلام اسلام و ايمان، تنها به انگيزه حق گرايى و دين خواهى و ارزش طلبى و بيزارى از كفر و ظلم و خرافه است و نه به خاطر دشمنى و كينه با شوهر يا درگيرى خانوادگى و شخصى و يا علاقه به شهر و ديار جديد و يا به انگيزه هاى ديگر مادى و دنيوى، نظير دست يافتن به ثروت و قدرت و يا شوهر جديد؛ به همين دليل هم پيامبر پس از فرود آيه، «سبيعه» را در برابر بازگشت به سوى مكّه به همراه شوهر كفرگرايش و يا سوگندِ مورد اشاره قرار داد و آن بانوى حق طلب سوگند ياد كرد كه: نه، به انگيزه دشمنى با شوهر و يا در راه ثروت و قدرت و يافتن زندگى و شوهر جديد نيامده، بلكه تنها انگيزه هجرت و پناهندگى او، عشق به حق و عدالت و خدا و پيامبر است و بس. | |||
فرمود: او را به مكّه بازپس نمى فرستد، بلكه مهريه و هزينه هايى را كه شوهر كفرگراى او مدعى است در راه او هزينه كرده است، مى پردازد. آن مرد پذيرفت و پيامبر هم هزينه مورد نظر او را پرداخت و آن زن نيز پس از چندى با «عمر» ازدواج كرد. | |||
پس از اين قرارداد و فرود اين آيه، پيامبر گرامى هر گاه مردى از مكّه به مدينه مى آمد و تقاضاى پناهندگى مى كرد، تقاضاى او را نمى پذيرفت و طبق قراداد «حديبيه» او را بازپس مى فرستاد، امّا هر گاه زنى مى آمد و تقاضاى پناهندگى مى نمود، او را طبق رهنمود آيه مورد اشاره مى آزمود و پس از دريافت اخلاص و ا يمان و حق طلبى او، به او حق پناهندگى مى داد و هزينه ها و مهريه اى را كه شوهر كفرگرايش مدعى بود مى پرداخت. | |||
==آیات مشهور== | ==آیات مشهور== |