Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۷
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (←مصادیق) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش صوری مختصر) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
در [[دین اسلام]] حقوق به حقالناس و حقالله تقسیم میشوند.<ref> نگاه کنید به | در [[دین اسلام]] حقوق به حقالناس و حقالله تقسیم میشوند.<ref> نگاه کنید به ابنشعبه، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۲۵۵.</ref> مراد از حقالناس، حقوق مردم بر انسان است؛ در مقابلِ حقوق خدا بر انسان.<ref> نگاه کنید به عاملی، الاصطلاحات الفقهیه، ۱۴۱۳ق، ص۷۱.</ref> | ||
هرچند همه حقالناسها به نوعی حقالله محسوب میشوند،<ref> نگاه کنید به شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۴۳؛ موسوی اردبیلی، فقه القضاء، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۸۸.</ref> هنگامی که این اصطلاح در برابر حقالله به کار میرود، منظور از آن تنها دستهای از حقوق است که به حق مردم بر انسان اشاره دارد.<ref> شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۴۳؛ نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه القضاء، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۸۸.</ref> | هرچند همه حقالناسها به نوعی حقالله محسوب میشوند،<ref> نگاه کنید به شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۴۳؛ موسوی اردبیلی، فقه القضاء، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۸۸.</ref> هنگامی که این اصطلاح در برابر حقالله به کار میرود، منظور از آن تنها دستهای از حقوق است که به حق مردم بر انسان اشاره دارد.<ref> شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۴۳؛ نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه القضاء، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۸۸.</ref> | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
برخی [[فقیه|فقیهان]]، حقالناس را بر دو نوع دانستهاند: حقالناسِ محض، مانند رعایت جان و مال مردم و حقالناس غیرمحض؛ یعنی حقوقی که هر دو جنبهٔ حقالله و حقالناس را دارند؛ مانند [[سرقت]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۶۳.</ref> [[تعزیر]]<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۰۹.</ref> و [[قذف]].<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۱۶۰.</ref> | برخی [[فقیه|فقیهان]]، حقالناس را بر دو نوع دانستهاند: حقالناسِ محض، مانند رعایت جان و مال مردم و حقالناس غیرمحض؛ یعنی حقوقی که هر دو جنبهٔ حقالله و حقالناس را دارند؛ مانند [[سرقت]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۶۳.</ref> [[تعزیر]]<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۰۹.</ref> و [[قذف]].<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۱۶۰.</ref> | ||
از منظر دین اسلام، حقالناس به حقوق مالی اختصاص ندارد و جان و آبروی افراد را نیز در برمیگیرد.<ref> نگاه کنید به علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۴، ص۱۶۰.</ref> از اینرو [[غیبت]]،<ref> نگاه کنید به | از منظر دین اسلام، حقالناس به حقوق مالی اختصاص ندارد و جان و آبروی افراد را نیز در برمیگیرد.<ref> نگاه کنید به علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۴، ص۱۶۰.</ref> از اینرو [[غیبت]]،<ref> نگاه کنید به علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۴، ص۱۶۰.</ref> [[تهمت]]، [[سخنچینی]]، ناراحتکردن بیجای مردم،<ref> علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۱۵۰.</ref> در روایتی از [[امام سجاد علیه السلام|امام سجاد(ع)]] که به [[رسالة الحقوق|رساله حقوق]] شناخته میشود، بیش از ۵۰ حق و تکلیف نسبت به دیگران آمده است.<ref>ابنشعبه، تحفالعقول، ۱۴۰۴ق، ص۲۵۵-۲۷۲.</ref> | ||
==جایگاه== | ==جایگاه== | ||
حقالناس موضوع اصلی برخی سورههای قرآن چون [[سوره مطففین|مطففین]]، [[سوره حجرات|حجرات]] و [[سوره همزه|همزه]] قرار گرفته است.{{مدرک}} در احادیث، حقالناس از عوامل مستجابنشدن [[دعا]] شمرده شده است.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۲۱.</ref> [[امام صادق|امام صادق(ع)]] هیچ عبادتی را برتر از ادای حق مؤمن ندانسته است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> در [[حدیث مناهی|حدیث مَناهی،]] از [[رسول اکرم(ص)|پیامبر اسلام(ص)]] آمده است کسی که حق دیگری برگردنش است و توان پرداخت آن را دارد، ولی در پراخت آن امروز و فردا میکند، هر روز در پروندهاش معادل گناه عَشّار، ثبت میشود.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۶-۱۷.</ref> عشار به کسی میگفتند که به دستور حاکم ستمگر، یکدهم اموال مردم را بهزور دریافت میکرد.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج۳، ۴۰۴.</ref> | حقالناس موضوع اصلی برخی سورههای قرآن چون [[سوره مطففین|مطففین]]، [[سوره حجرات|حجرات]] و [[سوره همزه|همزه]] قرار گرفته است.{{مدرک}} در احادیث، حقالناس از عوامل مستجابنشدن [[دعا]] شمرده شده است.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۲۱.</ref> [[امام صادق|امام صادق(ع)]] هیچ عبادتی را برتر از ادای حق مؤمن ندانسته است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> در [[حدیث مناهی|حدیث مَناهی،]] از [[رسول اکرم(ص)|پیامبر اسلام(ص)]] آمده است کسی که حق دیگری برگردنش است و توان پرداخت آن را دارد، ولی در پراخت آن امروز و فردا میکند، هر روز در پروندهاش معادل گناه عَشّار، ثبت میشود.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۶-۱۷.</ref> عشار به کسی میگفتند که به دستور حاکم ستمگر، یکدهم اموال مردم را بهزور دریافت میکرد.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج۳، ۴۰۴.</ref> | ||
در منابع [[فقه|فقهی]] از حقالناس در بخش احکام قضایی سخن میگویند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۶۳.</ref> در قوانین حقوقیِ [[جمهوری اسلامی ایران]] نیز به آن توجه شده است.<ref>برای نمونه: نگاه کنید به | در منابع [[فقه|فقهی]] از حقالناس در بخش احکام قضایی سخن میگویند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۶۳.</ref> در قوانین حقوقیِ [[جمهوری اسلامی ایران]] نیز به آن توجه شده است.<ref>برای نمونه: نگاه کنید به شیری، سقوط مجازات در حقوق کیفری اسلام و ایران، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۲؛ مجموعه جرائم و مجازاتها، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۶۰۵-۶۰۶.</ref> برای مثال در آن [[دیه]] و [[قصاص]] و برخی از جرایم [[تعزیر|تعزیری]] مثل توهین، از باب حقالناسبودن جرم دانسته شدهاند.<ref> شیری، سقوط مجازات در حقوق کیفری اسلام و ایران، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۹-۱۲۰</ref> | ||
==تفاوت با حق الله== | ==تفاوت با حق الله== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==جبران== | ==جبران== | ||
در حقالناس، علاوه بر [[توبه]]، باید حقوق مردم جبران شود یا صاحبحق آن را ببخشد.<ref>نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۹۴.</ref> به گفته برخی فقیهان این مسئله شامل حقوقی که انسان قبل از [[بلوغ]] ضایع کرده نیز میشود.<ref>نگاه کنید | در حقالناس، علاوه بر [[توبه]]، باید حقوق مردم جبران شود یا صاحبحق آن را ببخشد.<ref>نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۹۴.</ref> به گفته برخی فقیهان این مسئله شامل حقوقی که انسان قبل از [[بلوغ]] ضایع کرده نیز میشود.<ref>نگاه کنید به مراغی، العناوین الفقهیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶۶۰.</ref> | ||
بر پایه روایتی از [[پیامبر اکرم]]، در [[قیامت]] از حسنات کسی که حق مردم بر گردن او باشد، به صاحبحق میدهند و اگر حسناتش تمام شد، [[گناهان]] صاحبحق را به پای او مینویسند؛ سپس او را وارد آتش میکنند.<ref> علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۶۹، ص۶.</ref> همچنین بر پایه روایتی که در کتاب لئالی الاخبار از [[امام صادق(ع)]] نقل شده، شدیدترین حال انسان در [[قیامت]]، وقتی است که مستحقان [[زکات]] و [[خمس]] جلوی انسان را بگیرند و خدا از حسنات او به آنها عوض بدهد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18539/1/214 تویسرکانی، لئالی الاخبار، علامه، ج۳، ص۲۱۴.]</ref> | بر پایه روایتی از [[پیامبر اکرم]]، در [[قیامت]] از حسنات کسی که حق مردم بر گردن او باشد، به صاحبحق میدهند و اگر حسناتش تمام شد، [[گناهان]] صاحبحق را به پای او مینویسند؛ سپس او را وارد آتش میکنند.<ref> علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۶۹، ص۶.</ref> همچنین بر پایه روایتی که در کتاب لئالی الاخبار از [[امام صادق(ع)]] نقل شده، شدیدترین حال انسان در [[قیامت]]، وقتی است که مستحقان [[زکات]] و [[خمس]] جلوی انسان را بگیرند و خدا از حسنات او به آنها عوض بدهد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18539/1/214 تویسرکانی، لئالی الاخبار، علامه، ج۳، ص۲۱۴.]</ref> |