پرش به محتوا

قناعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{اخلاق-عمودی}}
{{اخلاق-عمودی}}
'''قناعت'''، به معنای اکتفا کردن به اندک و ضد زیاده‌خواهی است. قناعت در ادبیات و فرهنگ [[اسلام|اسلامی]] به معنای صحیح مصرف کردن نیز آمده، که در ادبیات اقتصادی امروز جهان با واژگانی مانند بهره‌وری، کارآیی، بهینه‌سازی مصرف و صرفه‌جویی بیان می شود.


{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = {{سخ}}{{حدیث| وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُم مِن شَعَائِرِ‌ اللَّـهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ‌ ۖ فَاذْكُرُ‌وا اسْمَ اللَّـهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ ۖ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ‌ ۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرْ‌نَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُ‌ونَ﴿٣٦﴾|ترجمه= و شتران فربه را براى شما از [جمله‌] شعاير خدا قرار داديم: در آنها براى شما خير است. پس نام خدا را بر آنها -در حالى كه برپاى ايستاده‌اند- ببَريد و چون به پهلو درغلتيدند از آنها بخوريد و به تنگدست [سائل‌] و به بينوا[ى غير سائل ]بخورانيد. اين گونه آنها را براى شما رام كرديم، اميد كه شكرگزار باشيد.}}|تاریخ بایگانی| منبع =[[سوره حج|حج]]، ٣٦.| تراز = چپ| عرض = 200px| اندازه خط = ۱۴px|رنگ پس‌زمینه =#ECFAF5| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
'''قناعت'''، به معنای اکتفا کردن به‌اندک و ضد زیاده‌خواهی است. قناعت در ادبیات و فرهنگ [[اسلام|اسلامی]] به معنای صحیح مصرف کردن نیز آمده، که در ادبیات اقتصادی امروز جهان با واژگانی مانند بهره‌وری، کارآیی، بهینه‌سازی مصرف و صرفه‌جویی بیان می‌شود.
 
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = {{سخ}}{{حدیث| وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکم مِن شَعَائِرِ‌ اللَّهِ لَکمْ فِیهَا خَیرٌ‌ ۖ فَاذْکرُ‌وا اسْمَ اللَّهِ عَلَیهَا صَوَافَّ ۖ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ‌ ۚ کذَٰلِک سَخَّرْ‌نَاهَا لَکمْ لَعَلَّکمْ تَشْکرُ‌ونَ﴿۳۶﴾|ترجمه= و شتران فربه را برای شما از [جمله‌] شعایر خدا قرار دادیم: در آنها برای شما خیر است. پس نام خدا را بر آنها -در حالی که برپای ایستاده‌اند- ببَرید و چون به پهلو درغلتیدند از آنها بخورید و به تنگدست [سائل‌] و به بینوا[ی غیر سائل ]بخورانید. این گونه آنها را برای شما رام کردیم، امید که شکرگزار باشید.}}|تاریخ بایگانی| منبع =[[سوره حج|حج]]، ۳۶.| تراز = چپ| عرض = ۲۰۰px| اندازه خط = ۱۴px|رنگ پس‌زمینه =#ECFAF5| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


==در لغت و اصطلاح==
==در لغت و اصطلاح==
قناعت در لغت به معنای بسنده کردن به اندکی از آنچه مورد نیاز انسان است.<ref>مفردات راغب، کتاب قاف، ص۴۱۳.</ref> <ref>طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ۴، ص ۳۸۴</ref>
قناعت در لغت به معنای بسنده کردن به‌اندکی از آنچه مورد نیاز انسان است.<ref>مفردات راغب، کتاب قاف، ص۴۱۳.</ref><ref>طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ۴، ص۳۸۴</ref>
در عربی، «قَنِعَ» را به «رَضِیَ» و «قَناعت» را به «الرِّضا بالقِسم»، (رضایت داشتن به قسمت) معنا کرده اند.<ref>ابن منظور، ۱۹۹۷: ذیل واژه قَنَعَ</ref> در فرهنگ فارسی نیز قناعت در معنای خرسند بودن به قسمت و بسنده کردن به مقدار اندک، گفته شده است.<ref>معین، ۱۳۸۰: ۷۶۹؛ معلوف، ۱۳۸۳: ۶۵۷</ref>
در عربی، «قَنِعَ» را به «رَضِی» و «قَناعت» را به «الرِّضا بالقِسم»، (رضایت داشتن به قسمت) معنا کرده‌اند.<ref>ابن منظور، ۱۹۹۷: ذیل واژه قَنَعَ</ref> در فرهنگ فارسی نیز قناعت در معنای خرسند بودن به قسمت و بسنده کردن به مقدار اندک، گفته شده است.<ref>معین، ۱۳۸۰: ۷۶۹؛ معلوف، ۱۳۸۳: ۶۵۷</ref>


در اصطلاح دینی: صفتی است که با تکرار و تمرین در انسان به صورت ملکه‌ای در می‌آید که باعث خشنودی و راضی شدن به چیز کم و نگه‌داشتن نفس از زیاده‌خواهی است. [[شرع مقدس]] حد و حدود هر چیزی را در مصرف شخص تعیین کرده است. باید توجه داشت که بیشتر از آن حدی که معین شده و بیشتر از حد لزوم صرف و خرج نشود.
در اصطلاح دینی: صفتی است که با تکرار و تمرین در انسان به صورت ملکه‌ای در می‌آید که باعث خشنودی و راضی شدن به چیز کم و نگه‌داشتن نفس از زیاده‌خواهی است. [[شرع مقدس]] حد و حدود هر چیزی را در مصرف شخص تعیین کرده است. باید توجه داشت که بیشتر از آن حدی که معین شده و بیشتر از حد لزوم صرف و خرج نشود.
خط ۱۳: خط ۱۴:
==اهمیت و ضرورت آن در اسلام==
==اهمیت و ضرورت آن در اسلام==
قناعت در فرهنگ [[اسلام|اسلامی]] یکی از شاخص‌های بالندگی و آفرینندگی و خلاقّیت و عزّت بوده که ممکن است در فرد یا یک ملت تحقق یابد.
قناعت در فرهنگ [[اسلام|اسلامی]] یکی از شاخص‌های بالندگی و آفرینندگی و خلاقّیت و عزّت بوده که ممکن است در فرد یا یک ملت تحقق یابد.
هر کس می تواند با توجه به شرایط و وضعیتی که در آن قرار دارد طبق این اصل الهی رفتار کند، و به اقتصاد جامعه کمک کند.
هر کس می‌تواند با توجه به شرایط و وضعیتی که در آن قرار دارد طبق این اصل الهی رفتار کند، و به اقتصاد جامعه کمک کند.
حضرت [[علی(ع)]] سفارشات زیادی به کارگزاران و فرمانداران خود نسبت به پرهیز از [[اسراف]] و [[تبذیر]] دارند و آنان را ملزم به صرفه‌جویی و مصرف صحیح [[بیت المال]] می‌کند.ایشان می فرمایند: نوک قلم‌ها را باریک و فاصله سطرها را کم کنید و از زیاده‌روی در هزینه نمودن بیت المال بپرهیزید زیرا که اموال [[مسلمانان]] نباید متحمل ضرر شود.<ref>بحارالانوار. ج۴۱. ص ۱۰۵.</ref>
حضرت [[علی(ع)]] سفارشات زیادی به کارگزاران و فرمانداران خود نسبت به پرهیز از [[اسراف]] و [[تبذیر]] دارند و آنان را ملزم به صرفه‌جویی و مصرف صحیح [[بیت المال]] می‌کند.ایشان می‌فرمایند: نوک قلم‌ها را باریک و فاصله سطرها را کم کنید و از زیاده‌روی در هزینه نمودن بیت المال بپرهیزید زیرا که اموال [[مسلمانان]] نباید متحمل ضرر شود.<ref>بحارالانوار. ج۴۱. ص۱۰۵.</ref>


==در علم اخلاق==
==در علم اخلاق==
در علم [[اخلاق]] قناعت در مقابل [[حرص]] استعمال می‏‌شود. صفت قناعت موجب می‏‌شود که شخص به مقدار نیاز و ضرورت بسنده کند و زاید بر آن را نطلبد.<ref>ر.ک: نراقى، ملا مهدى، جامع السعادات، ج ۲، ص ۱۰۴</ref>
در علم [[اخلاق]] قناعت در مقابل [[حرص]] استعمال میشود. صفت قناعت موجب میشود که شخص به مقدار نیاز و ضرورت بسنده کند و زاید بر آن را نطلبد.<ref>رجوع کنید به: نراقی، ملا مهدی، جامع السعادات، ج ۲، ص۱۰۴</ref>


==آثار و برکات قناعت==
==آثار و برکات قناعت==
خط ۲۳: خط ۲۴:
|-
|-
|
|
{{ستون-شروع|4}}
{{ستون-شروع|۴}}
* رضایت خداوند.<ref>امام صادق(ع) می فرمایند: هر که به معاش اندک خدا راضی گردد خدا هم به عمل اندک او راضی شود.اصول کافی. ج۳. ص۲۰۷. حدیث ۳. </ref>
* رضایت خداوند.<ref>امام صادق(ع) می‌فرمایند: هر که به معاش اندک خدا راضی گردد خدا هم به عمل اندک او راضی شود.اصول کافی. ج۳. ص۲۰۷. حدیث ۳. </ref>
* موجب عزت انسان.<ref>حضرت علی(ع) عزّت و سربلندی انسان را نتیجه قناعت می دانند.میزان الحکمه. ج۸. ح ۱۶۸۶۰.</ref>
* موجب عزت انسان.<ref>حضرت علی(ع) عزّت و سربلندی انسان را نتیجه قناعت می‌دانند.میزان الحکمه. ج۸. ح ۱۶۸۶۰.</ref>
* سبکی حساب در روز [[قیامت]].<ref>{{حدیث|حضرت علی(ع) فرموده‌اند: اِقنَع بِما اوتیتَهُ يخفَّ علیکَ الحساب| ترجمه=به آنچه داده شدی قناعت ورز تا حساب روز قیامت بر تو سبک و آسان گردد.میزان الحکمه. ج۸. ص ۲۸۳ - ۲۸۲.}} </ref>
* سبکی حساب در روز [[قیامت]].<ref>{{حدیث|حضرت علی(ع) فرموده‌اند: اِقنَع بِما اوتیتَهُ یخفَّ علیکَ الحساب| ترجمه=به آنچه داده شدی قناعت ورز تا حساب روز قیامت بر تو سبک و آسان گردد.میزان الحکمه. ج۸. ص۲۸۳ - ۲۸۲.}} </ref>
* بی نیازی از مردم.<ref>رسول خدا(ص) فرمودند: هر که می‌خواهد بی نیازترین مردم باشد باید به آنچه در دست خداست اعتمادش بیشتر از آنچه در دست دیگرانست بوده باشد.اصول کافی.ج۳. ص ۲۰۹. حدیث ۸.</ref>
* بی‌نیازی از مردم.<ref>رسول خدا(ص) فرمودند: هر که می‌خواهد بی‌نیازترین مردم باشد باید به آنچه در دست خداست اعتمادش بیشتر از آنچه در دست دیگرانست بوده باشد.اصول کافی.ج۳. ص۲۰۹. حدیث ۸.</ref>
* هدایت.<ref>پیامبر اکرم(ص) فرمودند: خوشا به حال آنکه با اسلام هدایت شود و معیشت او به حد کفاف باشد و قناعت کند. نهج الفصاحه. شماره ۱۹۸۰.</ref>
* هدایت.<ref>پیامبر اکرم(ص) فرمودند: خوشا به حال آنکه با اسلام هدایت شود و معیشت او به حد کفاف باشد و قناعت کند. نهج الفصاحه. شماره ۱۹۸۰.</ref>
* ثروت.<ref>حضرت علی(ع) فرموده اند: هیچ گنجی غنی تر از قناعت نیست. جلوه های حکمت. اصغر ناظم زاده. ص ۴۴۷.</ref>
* ثروت.<ref>حضرت علی(ع) فرموده‌اند: هیچ گنجی غنی‌تر از قناعت نیست. جلوه‌های حکمت. اصغر ناظم زاده. ص۴۴۷.</ref>
* حیاة طیبه.<ref>هر مرد و زن با ایمانی که کار نیکی انجام دهد او را زندگی پاکیزه خواهیم بخشید.از حضرت علی(ع) در رابطه با آیه۹۷ سوره نحل، (مَن عمل صالحاً من ذکرٍ او اُنثی و هو مومنَ فلنحیینّهُ حیاهً طیبه) پرسیدند که منظور خداوند از حیاه طیبه چیست؟ آن حضرت فرمودند: هی القناعهِ.</ref>
* حیاة طیبه.<ref>هر مرد و زن با ایمانی که کار نیکی انجام دهد او را زندگی پاکیزه خواهیم بخشید.از حضرت علی(ع) در رابطه با آیه۹۷ سوره نحل، (مَن عمل صالحاً من ذکرٍ او اُنثی و هو مومنَ فلنحیینّهُ حیاهً طیبه) پرسیدند که منظور خداوند از حیاه طیبه چیست؟ آن حضرت فرمودند: هی القناعهِ.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
خط ۳۷: خط ۳۸:
==مراتب قناعت==
==مراتب قناعت==
قناعت دارای دو مرتبۀ عالی و اعلی است؛ مرتبۀ نخست راضی بودن به حد ضرورت و کفاف و مرتبۀ دوم رضایت به کمتر از آن است.<ref>نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۶۳۶.</ref>
قناعت دارای دو مرتبۀ عالی و اعلی است؛ مرتبۀ نخست راضی بودن به حد ضرورت و کفاف و مرتبۀ دوم رضایت به کمتر از آن است.<ref>نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۶۳۶.</ref>
قناعت تنها جنبۀ آخرتی ندارد بلکه از نظر سیاسی و اقتصادی نیز ریشه امور است، بسیاری از جهت گیری‌های سیاسی در روابط بین‌الملل بر میزان قناعت صورت می‌گیرد، آبروی سیاسی و اقتصادی و خود کفایی یک مملکت را نیز قناعت حفظ می‌کند.<ref>اخلاق اسلامی در نهج‌البلاغه، ص ۳۵۸.</ref>
قناعت تنها جنبۀ آخرتی ندارد بلکه از نظر سیاسی و اقتصادی نیز ریشه امور است، بسیاری از جهت گیری‌های سیاسی در روابط بین‌الملل بر میزان قناعت صورت می‌گیرد، آبروی سیاسی و اقتصادی و خود کفایی یک مملکت را نیز قناعت حفظ می‌کند.<ref>اخلاق اسلامی در نهج‌البلاغه، ص۳۵۸.</ref>


==تفاوت معترّ و قانع==
==تفاوت معترّ و قانع==
در [[تفسیر]] آیه ۳۶ [[سوره حج]] آورده اند: فرق میان «قانع» و «معتر» این است که قانع به کسی گویند که اگر چیزی به او بدهی قناعت می‌کند و راضی و خشنود می‌گردد و اعتراض و ایراد و خشمی نمی‌گیرد، اما معتر کسی است که به سراغ تو می‌آید و سؤال و تقاضا می‌­کند و‌ ای بسا به آنچه می‌دهی راضی نشود و اعتراض کند.<ref>تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۱۰۸.</ref> برخی گویند قانع کسی است که سؤال می‌کند و معتر کسی است که خود را در معرض اطعام قرار می‌دهد و سؤال نمی‌کند.<ref>تفسیر مجمع البیان، ج ۱۶، ص ۲۱۷.</ref> تفسیر اول طبق [[روایت]] صحیح‌تر به نظر می‌رسد.<ref> تفسیر مجمع البیان، ج ۱۶، ص ۲۱۷.</ref>
در [[تفسیر]] آیه ۳۶ [[سوره حج]] آورده‌اند: فرق میان «قانع» و «معتر» این است که قانع به کسی گویند که اگر چیزی به او بدهی قناعت می‌کند و راضی و خشنود می‌گردد و اعتراض و ایراد و خشمی نمی‌گیرد، اما معتر کسی است که به سراغ تو می‌آید و سؤال و تقاضا می‌­کند وای بسا به آنچه می‌دهی راضی نشود و اعتراض کند.<ref>تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص۱۰۸.</ref> برخی گویند قانع کسی است که سؤال می‌کند و معتر کسی است که خود را در معرض اطعام قرار می‌دهد و سؤال نمی‌کند.<ref>تفسیر مجمع البیان، ج ۱۶، ص۲۱۷.</ref> تفسیر اول طبق [[روایت]] صحیح‌تر به نظر می‌رسد.<ref> تفسیر مجمع البیان، ج ۱۶، ص۲۱۷.</ref>
نکتۀ مهم اینکه مقدم شدن قانع بر معتر نشانۀ آن است که آن دسته از محرومانی که عفیف النفس و خویشتن دارند، باید در مقام اول و قبل از
نکتۀ مهم اینکه مقدم شدن قانع بر معتر نشانۀ آن است که آن دسته از محرومانی که عفیف النفس و خویشتن دارند، باید در مقام اول و قبل از
دیگران مورد توجه قرار گیرند.<ref>تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۱۰۸.</ref>
دیگران مورد توجه قرار گیرند.<ref>تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص۱۰۸.</ref>


==در نگاه امام علی (ع)==
==در نگاه امام علی(ع)==
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =[[امام علی علیه السلام|امام علی عليه السلام]]:{{سخ}}{{حدیث|کفی بِالقَناعَهِ مُلکاً و بِحُسنِ الخلقِ نعیما|ترجمه= پادشاهی در قناعت است و حسن خلق برای انسان کفایت می کند.}}|تاریخ بایگانی| منبع = [[نهج البلاغه]] فیض الاسلام. حکمت ۲۲۰.| تراز = چپ| عرض = 200px| اندازه خط = 12px|رنگ پس‌زمینه =#ECFFF8| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =[[امام علی علیه‌السلام|امام علی علیه‌السلام]]:{{سخ}}{{حدیث|کفی بِالقَناعَهِ مُلکاً و بِحُسنِ الخلقِ نعیما|ترجمه= پادشاهی در قناعت است و حسن خلق برای انسان کفایت می‌کند.}}|تاریخ بایگانی| منبع = [[نهج البلاغه]] فیض الاسلام. حکمت ۲۲۰.| تراز = چپ| عرض = ۲۰۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ECFFF8| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


[[امام علی(ع)]] قناعت را بهره‌مندی از دنیا به اندازه کفایت و رفع نیاز می‌داند. ایشان در [[تفسیر]] و ویژگی انسان قانع می‌فرماید: کسی که به اندازه کفایت زندگی، از دنیا بردارد به آسایش دست یابد و آسوده‌خاطر گردد درحالی‌ که دنیا‌پرستی کلید دشواری و مرکب رنج و گرفتاری است.<ref>دشتی، ۱۳۸۴: ۷۰۴</ref> برخلاف تعریفی که در کتب لغت آمده است، امام علی(ع) ملاک قناعت را مقدار و بهره‌مندی کم از دنیا نمی‌داند بلکه بهره‌مندی به اندازه کفاف و رفع نیاز را ملاک قناعت بیان می‌فرماید و توجه به دنیا بیش از حد نیاز، رسیدن به مرحله دنیاپرستی است که این مرحله انسان را گرفتار می‌سازد هرچند بیان اهل لغت به این معنا که انسان راضی به قسمت خود باشد را نمی‌توان بی‌ارتباط با این احکام دانست.
[[امام علی(ع)]] قناعت را بهره‌مندی از دنیا به‌اندازه کفایت و رفع نیاز می‌داند. ایشان در [[تفسیر]] و ویژگی انسان قانع می‌فرماید: کسی که به‌اندازه کفایت زندگی، از دنیا بردارد به آسایش دست یابد و آسوده‌خاطر گردد درحالی‌ که دنیا‌پرستی کلید دشواری و مرکب رنج و گرفتاری است.<ref>دشتی، ۱۳۸۴: ۷۰۴</ref> برخلاف تعریفی که در کتب لغت آمده است، امام علی(ع) ملاک قناعت را مقدار و بهره‌مندی کم از دنیا نمی‌داند بلکه بهره‌مندی به‌اندازه کفاف و رفع نیاز را ملاک قناعت بیان می‌فرماید و توجه به دنیا بیش از حد نیاز، رسیدن به مرحله دنیاپرستی است که این مرحله انسان را گرفتار می‌سازد هرچند بیان اهل لغت به این معنا که انسان راضی به قسمت خود باشد را نمی‌توان بی‌ارتباط با این احکام دانست.


'''حرص و طمع نقطه مقابل قناعت؛''' [[امام علی(ع)]] [[حرص]] را که از [[رذائل اخلاقی]] به شمار می‌رود، نقطه مقابل و مانع قناعت دانسته و برای رسیدن به قناعت، ریشه‌کنی حرص را گام نخست شمرده ‌است. بنا به فرموده حضرت: «قناعت به دست نمی‌آید مگر اینکه حرص نابود شود».<ref>تمیمی آمدی، ۱۳۸۴: ۵ / ۶۶</ref> حرص از طریق احساس محرومیت از چیزی ایجاد می‌شود در این صورت فعالیت‌های انسان برای بدست آوردن آن متمرکز خواهد شد.
'''حرص و طمع نقطه مقابل قناعت؛''' [[امام علی(ع)]] [[حرص]] را که از [[رذائل اخلاقی]] به شمار می‌رود، نقطه مقابل و مانع قناعت دانسته و برای رسیدن به قناعت، ریشه‌کنی حرص را گام نخست شمرده ‌است. بنا به فرموده حضرت: «قناعت به دست نمی‌آید مگر اینکه حرص نابود شود».<ref>تمیمی آمدی، ۱۳۸۴: ۵ / ۶۶</ref> حرص از طریق احساس محرومیت از چیزی ایجاد می‌شود در این صورت فعالیت‌های انسان برای بدست آوردن آن متمرکز خواهد شد.


==نشانه افراد قانع==
==نشانه افراد قانع==
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =[[امام علی علیه السلام|امام علی عليه السلام]]:{{سخ}}{{حدیث| مِن شَرَفِ الهِمَّةِ لُزومُ القَناعَةِ|ترجمه= پايبندى به قناعت، از والايى همّت است.}}|تاریخ بایگانی| منبع = تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص۳۹۱، ح ۸۹۹۹| تراز = چپ| عرض = 200px| اندازه خط = 12px|رنگ پس‌زمینه =#EEFCE5| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =[[امام علی علیه‌السلام|امام علی علیه‌السلام]]:{{سخ}}{{حدیث| مِن شَرَفِ الهِمَّةِ لُزومُ القَناعَةِ|ترجمه= پایبندی به قناعت، از والایی همّت است.}}|تاریخ بایگانی| منبع = تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص۳۹۱، ح ۸۹۹۹| تراز = چپ| عرض = ۲۰۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#EEFCE5| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
در [[احادیث]] [[شیعی]] برای افراد قانع، نشانه های مختلفی از جمله: آزادگی، مردانگی، همت بلند و سپاسگزارترین مردم ذکر شده است.
در [[احادیث]] [[شیعی]] برای افراد قانع، نشانه‌های مختلفی از جمله: آزادگی، مردانگی، همت بلند و سپاسگزارترین مردم ذکر شده است.
در روایتی از حضرت [[علی(ع)]] آمده است: قانع ترین مردم باش تا شکرگزارترین آنان باشی.<ref>ارشاد القلوب. جزء اول. ص ۱۱۸.</ref> همچنین در حدیث دیگری آن حضرت فرموده اند: زندگی با قناعت نشانه همت بلند است.<ref>میزان الحکمه. ج۲. ح ۱۶۸۶۳.</ref>
در روایتی از حضرت [[علی(ع)]] آمده است: قانع‌ترین مردم باش تا شکرگزارترین آنان باشی.<ref>ارشاد القلوب. جزء اول. ص۱۱۸.</ref> همچنین در حدیث دیگری آن حضرت فرموده‌اند: زندگی با قناعت نشانه همت بلند است.<ref>میزان الحکمه. ج۲. ح ۱۶۸۶۳.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس۲}}
{{پانویس۲}}


خط ۶۴: خط ۶۴:
* قرآن
* قرآن
* نهج البلاغه
* نهج البلاغه
* مکارم شیرازی و همکاران؛ تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۴.
* مکارم شیرازی و همکاران؛ تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۴ش.
* طبرسی، حسن بن فضل؛ تفسیر مجمع البیان، ترجمه مترجمان، فراهانی، چاپ اول، تهران، ۱۳۶۰.
* طبرسی، حسن بن فضل؛ تفسیر مجمع البیان، ترجمه مترجمان، فراهانی، چاپ اول، تهران، ۱۳۶۰ش.
* کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی - ترجمه کمره‌ ای‌ (۶ جلد)، اسوه، قم، ۱۳۷۵.
* کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی - ترجمه کمرهای (۶ جلد)، اسوه، قم، ۱۳۷۵ش.
* مهدوی کنی، محمدرضا؛ نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، بی‌جا، چاپ ششم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۵.
* مهدوی کنی، محمدرضا؛ نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، بی‌جا، چاپ ششم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۵ش.
* خادم الذاکرین، اکبر؛ اخلاق اسلامی در نهج‌البلاغه، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب (ع)، چاپ چهارم، قم، ۱۳۸۲.
* خادم الذاکرین، اکبر؛ اخلاق اسلامی در نهج‌البلاغه، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب(ع)، چاپ چهارم، قم، ۱۳۸۲ش.
* دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب (ترجمۀ طباطبایی)، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۳۷۶.
* دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب (ترجمۀ طباطبایی)، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۳۷۶ش.
* تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، قم، ۱۳۸۷.
* تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، قم، ۱۳۸۷ش.
* دشتی، محمد، نهج‌البلاغه، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، قم، ۱۳۸۴.
* دشتی، محمد، نهج‌البلاغه، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، قم، ۱۳۸۴ش.
* طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین (۶ جلد)، مرتضوی، تهران، ۱۳۷۵.
* طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین (۶ جلد)، مرتضوی، تهران، ۱۳۷۵ش.
* ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، جلد: ١، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع-دار صادر، بیروت.
* ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، جلد: ۱،‌ دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، بیروت.
* مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الانوار (۱۱۱ جلد)، دار احیاء التراث العربی، [بی‌جا] - [بی‌جا].
* مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الانوار (۱۱۱ جلد)،‌ دار احیاء التراث العربی، بی‌جا.
* نراقی، مهدی بن ابی‎ذر، جامع السعادات (۳ جلد)، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت.
* نراقی، مهدی بن ابی‎ذر، جامع السعادات (۳ جلد)، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت.
* محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة (با ترجمه فارسی)، ۱۴ جلد، موسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، قم، ۱۳۸۹.
* محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة (با ترجمه فارسی)، ۱۴ جلد، موسسه علمی فرهنگی‌ دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، قم، ۱۳۸۹ش.
* پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه: مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص)، علمی، تهران، ۱۳۸۲.
* پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه: مجموعه کلمات قصار حضرت رسول(ص)، علمی، تهران، ۱۳۸۲ش.
* ناظم‌زاده قمی، اصغر، جلوه‌های حکمت: گزیده موضوعی کلمات امیرالمومنین علی (ع) در ٢٢۵ موضوع. غرر الحکم و درر الحکم. نهج البلاغه، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، ۱۳۷۵.
* ناظم‌زاده قمی، اصغر، جلوه‌های حکمت: گزیده موضوعی کلمات امیرالمومنین علی(ع) در ۲۲۵ موضوع. غرر الحکم و درر الحکم. نهج البلاغه، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، ۱۳۷۵ش.
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، امیرکبیر، نوبت چاپ: بیست و ششم.
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، امیرکبیر، نوبت چاپ: بیست و ششم.
{{پایان}}
{{پایان}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۷۵۵

ویرایش