پرش به محتوا

عمر بن عبدالعزیز: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح و ویکی‌سازی
جز (←‏خلافت: افزایش جزیی)
(اصلاح و ویکی‌سازی)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات حاکم
{{جعبه اطلاعات حاکم
| عنوان           =عمر بن عبدالعزیز
| عنوان =عمر بن عبدالعزیز
| تصویر           =
| تصویر =
| اندازه تصویر     =
| اندازه تصویر =
| توضیح تصویر     =
| توضیح تصویر =
|نام               =عمر بن عبدالعزیز
|نام =عمر بن عبدالعزیز
| لقب             =
| لقب =
| تولد (مکان)     =
| تولد (مکان) =
| مرگ (مکان)       = خُناصِرَه - دیر سمعان  
| مرگ (مکان) = خُناصِرَه - دیر سمعان  
| پدر             =عبدالعزیز بن مروان بن حکم
| پدر =عبدالعزیز بن مروان بن حکم
| مادر             =ام‌عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب
| مادر =ام‌عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب
| فرزندان         =
| فرزندان =
| همسر/همسران     =
| همسر/همسران =
| دین             =[[اسلام]]
| دین =[[اسلام]]
| محل دفن         =دیر سمعان در منطقه [[حمص]]
| محل دفن =دیر سمعان در منطقه [[حمص]]
| سمت             =[[خلیفه اموی]]
| سمت =[[خلیفه اموی]]
| سلسله           =[[بنی‌امیه]]
| سلسله =[[بنی‌امیه]]
| گستره حکمرانی   =
| گستره حکمرانی =
| آغاز حکومت       =۹۹ق
| آغاز حکومت =۹۹ق
| پایان حکومت     =۱۰۱ق
| پایان حکومت =۱۰۱ق
| همزمان با       =[[امام باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]]
| همزمان با =[[امام باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]]
| مرکز حکومت       =[[شام]]
| مرکز حکومت =[[شام]]
| اقدامات مهم     =جلوگیری از [[سب علی(ع)]]، بازگرداندن [[فدک]] و برداشتن [[منع کتابت حدیث|ممنوعیت کتابت حدیث]]
| اقدامات مهم =جلوگیری از [[سب علی(ع)]]، بازگرداندن [[فدک]] و برداشتن [[منع کتابت حدیث|ممنوعیت کتابت حدیث]]
| آثار برجا مانده =
| آثار برجا مانده =
| پیش از           =یزید بن عبدالملک
| پیش از =یزید بن عبدالملک
| پس از           = [[سلیمان بن عبدالملک]]
| پس از = [[سلیمان بن عبدالملک]]
}}
}}
'''عُمَر بن عَبدالعَزیز بن مَروان''' ([[سال ۶۳ هجری قمری|۶۳]]-[[سال ۱۰۱ هجری قمری|۱۰۱ق]]) هشتمین خلیفه [[اموی]] بود که از سال [[سال ۹۹ هجری قمری|۹۹]] تا ۱۰۱ق حکومت کرد. شیوه حکومتی وی با دیگر [[خلفای بنی امیه]] متفاوت بود، از این‌رو از وی در روایاتی از [[امامان شیعه]] نیز از وی به نیکی یاد شده، هرچند بنا به روایتی به خاظر نشستن در جایگاهی که حق [[امامان شیعه]] بوده، در آسمان‌ها [[لعن]] شده است.
'''عُمَر بن عَبدالعَزیز بن مَروان''' ([[سال ۶۳ هجری قمری|۶۳]]-[[سال ۱۰۱ هجری قمری|۱۰۱ق]]) هشتمین خلیفه [[اموی]] بود که از سال [[سال ۹۹ هجری قمری|۹۹]] تا ۱۰۱ق حکومت کرد. شیوه حکومتی وی با دیگر [[خلفای بنی امیه]] متفاوت بود، از این‌رو در روایاتی از [[امامان شیعه]] نیز از وی به نیکی یاد شده؛ هر چند بنا به روایتی، به خاطر نشستن در جایگاهی که حق [[امامان شیعه]] بوده، در آسمان‌ها [[لعن]] شده است.


او به مدت دو سال و نیم خلافت کرد و از جمله کارهای وی در دوران خلافتش، جلوگیری از [[سب علی(ع)]]، بازگرداندن [[فدک]] به [[بنی فاطمه|فرزندان فاطمه]]، برداشتن [[منع کتابت حدیث|ممنوعیت کتابت حدیث]] و [[رد مظالم|رد مظالمی]] بود که از سوی خاندانش به مردم شده بود. همچنین پیش از خلافت که از سوی [[ولید بن عبدالملک]] خلیفه وقت، حاکم [[مدینه]]بود، به دستور او [[مسجد النبی]] را توسعه داد و حجره [[همسران پیامبر]] داخل مسجد قرار گرفت.
او به مدت دو سال و نیم خلافت کرد و از جمله کارهای وی در دوران خلافتش، جلوگیری از [[سب علی(ع)]]، بازگرداندن [[فدک]] به [[بنی فاطمه|فرزندان فاطمه]]، برداشتن [[منع کتابت حدیث|ممنوعیت کتابت حدیث]] و [[رد مظالم|رد مظالمی]] بود که از سوی خاندانش به مردم شده بود. وی همچنین پیش از خلافت که از سوی [[ولید بن عبدالملک]] خلیفه وقت، حاکم [[مدینه]]بود، [[مسجد النبی]] را توسعه داد و حجره [[همسران پیامبر]] را داخل مسجد قرار داد.
 
عمر بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ق در خُناصِرَه درگذشت و در دیر سمعان [[دفن]] شد. مقبره او در کشور [[سوریه]] قرار دارد.


عمر بن عبدالعزیز در  سال ۱۰۱ق در خُناصِرَه درگذشت و در دیر سمعان [[دفن]] شد مقبره او در کشور [[سوریه]] قرا دارد.
==خاندان==
==خاندان==
عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم در سال ۶۱<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۹۲.</ref>، یا ۶۲<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.</ref> و یا [[سال ۶۳ هجری قمری|۶۳]] قمری به دنیا آمد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۴. </ref> کنیه او ابوفحص بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳. </ref> پدرش عبدالعزیز بن مروان بن حکم و مادرش، ام‌عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب بوده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳.</ref> [[عبدالملک بن مروان]] خلیفه وقت؛ (حک: [[سال ۶۵ هجری قمری|۶۵]]-[[سال ۸۶ هجری قمری|۸۶]]) عموی عمر بن عبدالعزیز در اواخر خلافت خود در سال ۸۵ق پس از درگذشت پدر عمر، او را از مدینه فراخواند و دخترش فاطمه را به همسری او در آورد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۱۹۳</ref>  
عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم در سال ۶۱<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۹۲.</ref>، یا ۶۲<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.</ref> و یا [[سال ۶۳ هجری قمری|۶۳]] قمری به دنیا آمد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۴.</ref> کنیه او ابوفحص بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳.</ref> پدرش عبدالعزیز بن مروان بن حکم و مادرش، ام عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب بوده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳.</ref> [[عبدالملک بن مروان]] خلیفه وقت، (حک: [[سال ۶۵ هجری قمری|۶۵]]-[[سال ۸۶ هجری قمری|۸۶]]) عموی عمر بن عبدالعزیز در اواخر خلافت خود در سال ۸۵ق پس از درگذشت پدر عمر، او را از مدینه فراخواند و دخترش فاطمه را به همسری او درآورد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۱۹۳.</ref>  
{{تبارنامه بنی‌امیه}}
{{تبارنامه بنی‌امیه}}


== پیش از خلافت==
== پیش از خلافت==
{{خلافت بنی امیه}}
{{خلافت بنی امیه}}
[[عبدالملک بن مروان]] در سال ۸۵ق حکومت «خناصره» (منطقه‌ای در [[حلب]])<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۳۱۴.</ref> را به او سپرد.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۰ش، ص۱۴۲.</ref> [[ولید بن عبدالملک]]، در [[سال ۸۷ قمری]] حکومت مدینه را به عمر بن عبدالعزیز سپرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.</ref> و او را امیر[[حج]] کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۳۴۳.</ref> ولی در [[سال ۹۳ قمری]] بنا به درخواست [[حجاج بن یوسف]] او را از حکومت مدینه برکنار کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱.</ref>حجاج در نامه‌ای به ولید یادآور شده بود که «بی‌دینان و اختلاف‌جویان و شورشیان [[عراق|عراقی]] از عراق به مدینه و [[مکه]] پناه می‌برند و این امر مایه وهن است.» <ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱-۴۸۲.</ref>  
[[عبدالملک بن مروان]] در سال ۸۵ق حکومت «خناصره» (منطقه‌ای در [[حلب]])<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۳۱۴.</ref> را به او سپرد.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۰ش، ص۱۴۲.</ref> [[ولید بن عبدالملک]]، در [[سال ۸۷ قمری]] حکومت مدینه را به عمر بن عبدالعزیز سپرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.</ref> و او را [[امیر الحاج|امیر حج]] کرد، <ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۳۴۳.</ref> ولی در [[سال ۹۳ قمری]] بنا به درخواست [[حجاج بن یوسف]] از حکومت مدینه برکنار شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱.</ref> حجاج در نامه‌ای به ولید یادآور شده بود که «بی‌دینان و اختلاف‌جویان و شورشیان [[عراق|عراقی]] از عراق به مدینه و [[مکه]] پناه می‌برند و این امر مایه وهن است».<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱-۴۸۲.</ref>  


او در دوره حکمرانی بر مدینه، [[مسجد النبی]] را بازسازی کرد و توسعه داد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۴.</ref> در [[سال ۸۸ قمری]] ولید بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز را مأمور کرد که مسجدالنبی را توسعه دهد و حجره‌های [[همسران پیامبر(ص)]] در مسجد قرار گیرند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۳۶.</ref>
او در دوره حکمرانی بر مدینه، [[مسجد النبی]] را بازسازی کرد و توسعه داد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۴.</ref> در [[سال ۸۸ قمری]] ولید بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز را مأمور کرد که مسجدالنبی را توسعه دهد و حجره‌های [[همسران پیامبر(ص)]] در مسجد قرار گیرند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۳۶.</ref>


پس از مرگ [[ولید بن عبدالملک]] در سال ۹۷ق، عمر بن عبدالعزیز بر جنازه او [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۹۵.</ref> در دوره [[سلیمان بن عبدالملک]] ([[سال ۹۶ قمری|۹۶]] تا [[سال ۹۹ هجری قمری|۹۹ هجری]]) عمر مشاور او بود{{مدرک}} و پس از مرگ سلیمان، بر جنازه او نیز نماز خواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref>  
پس از مرگ [[ولید بن عبدالملک]] در سال ۹۷ق، عمر بن عبدالعزیز بر جنازه او [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۹۵.</ref> در دوره [[سلیمان بن عبدالملک]] ([[سال ۹۶ قمری|۹۶]] تا [[سال ۹۹ هجری قمری|۹۹ هجری]]) عمر مشاور او بود<ref>ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان اثناعشری در ایران، ۱۳۹۰ش، ص۵۶.</ref> و پس از مرگ سلیمان، بر جنازه او نیز نماز خواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref>  


==خلافت==
==خلافت==
عمر بن عبدالعزیز در سال ۹۹ق پس از سلیمان بن عبدالملک به [[خلافت]] رسید و تا سال ۱۰۱ق به مدت دو سال و نیم حکومت را در دست داشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۶.</ref> سلیمان بن عبدالملک بنا به گفته خودش برای جلوگیری از فتنه، عمر بن عبدالعزیز را جانشین خود قرار داد.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق،ج۶، ص۵۵۰.</ref> و پس از او [[یزید بن عبدالملک]] به خلافت رسید.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۷۸.</ref> به گفته طبری او پس از رسیدن به خلافت [[آیه استرجاع]] (انا لله و انا الیه راجعون) را بر زبان جاری کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۵۵۲</ref> و در سخنرانی خود در آغاز خلافتش اعلام کرد:‌
عمر بن عبدالعزیز در سال ۹۹ق پس از سلیمان بن عبدالملک به [[خلافت]] رسید و تا سال ۱۰۱ق به مدت دو سال و نیم حکومت را در دست داشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۶.</ref> سلیمان بن عبدالملک بنا به گفته خودش برای جلوگیری از فتنه، عمر بن عبدالعزیز را جانشین خود قرار داد<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۵۰.</ref> و پس از او، [[یزید بن عبدالملک]] به خلافت رسید.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۷۸.</ref> به گفته طبری، او پس از رسیدن به خلافت [[آیه استرجاع]] (انا لله و انا الیه راجعون) را بر زبان جاری کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۵۵۲.</ref> و در سخنان خود در آغاز خلافت گفت: «بعد از قرآن هیچ کتابی و بعد از حضرت محمد(ص) هیچ پیامبری نیست. من قاضی نیستم، بلکه مجری هستم. بدعت‌گذار نیستم، بلکه تابع هستم».<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۶۲.</ref>  
::بعد از قرآن هیچ کتابی و بعد از حضرت محمد(ص) هیچ پیامبری نیست. من قاضی نیستم، بلکه مجری هستم. بدعت‌گذار نیستم، بلکه تابع هستم.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۶۲.</ref>  


=== اقدامات===
=== اقدامات===
* '''جلوگیری از سب علی'''؛ او دستور داد کسی حق ندارد حضرت علی(ع) را [[سب علی|سب]] کند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref> پیش از این به دستور [[معاویه بن ابی سفیان]]، حدود ۶۰ سال امام علی(ع) [[صحابی پیامبر]] و نخستین [[امام]] شیعیان بر روی منابر [[لعن]] می‌شد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.</ref> گفته شده او در نوجوانی که پدرش زنده بود، علی را تنقیص می‌کرد و تحت تأثیر استادش عبیدالله بن عبدالله بود که از او به نیکی یاد می‌کرد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۹۳.</ref>
* '''جلوگیری از سب علی''': عمر بن عبدالعزیز دستور داد کسی حق ندارد حضرت علی(ع) را [[سب علی|سب]] کند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref> پیش از این به دستور [[معاویة بن ابی سفیان]]، حدود ۶۰ سال امام علی(ع) [[صحابی پیامبر]] و نخستین [[امام]] شیعیان بر روی منابر [[لعن]] می‌شد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.</ref> گفته شده عمر بن عبدالعزیز، در نوجوانی که پدرش زنده بود، به خرده‌گیری از علی(ع) می‌پرداخت، اما پس از آن در نتیجهٔ نهی استادش، عبیدالله بن عبدالله، از امام علی به نیکی یاد می‌کرد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۹۳.</ref>
 
*'''بازگرداندن فدک ''': عمر بن عبدالعزیز [[فدک]] را که معاویه به [[مروان بن حکم]] داده بود و او هم آن را به پسرش عبدالعزیز بخشیده بود و عمر آن را ارث برده بود،<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ج۱۶، ص۲۱۶؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref> به [[بنی فاطمه|فرزندان فاطمه(س)]] بازگرداند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۱؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۲۶۴؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref> فدک دهکده‌ای حاصل‌خیز در نزدیکی [[خیبر]]،<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۲۳۸.</ref> در منطقه [[حجاز]] و به فاصله ۱۶۰ کیلومتری [[مدینه]] بود<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۲۳۸.</ref> که [[یهود|یهودیان]] در آن زندگی می‌کردند. این منطقه بدون جنگ در اختیار [[پیامبر(ص)]] قرار گرفت و پیامبر آن را به دخترش [[فاطمه(س)]] بخشید.<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۸.</ref> [[ابوبکر]] فدک را از [[فاطمه(س)]] گرفت و آن را به نفع خلافت مصادره کرد.<ref>شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۹ و ۲۹۰.</ref> عمر بن عبدالعزیز همچنین [[خمس]] را به [[بنی هاشم]] می‌داد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref>


*'''بازگرداندن فدک ''':  عمر بن عبدالعزیز  [[فدک]] را که معاویه  به [[مروان بن حکم]] داده بود و او هم آن را به پسرش عبدالعزیز بخشیده بود و عمر آن را ارث برده بود،<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ج۱۶، ص۲۱۶؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>به [[بنی فاطمه|فرزندان فاطمه(س)]] باز گرداند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۱؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۲۶۴؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref> فدک دهکده‌ای حاصل‌خیز در نزدیکی [[خیبر]]،<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۲۳۸.</ref> در منطقه [[حجاز]] و به فاصله ۱۶۰ کیلومتری [[مدینه]] بود<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۲۳۸.</ref> که [[یهود|یهودیان]] در آن زندگی می‌کردند، این منطقه بدون جنگ در اختیار [[پیامبر(ص)]] قرار گرفت و پیامبر آن را به دخترش [[فاطمه(س)]] بخشید.<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۸.</ref> [[ابوبکر]] فدک را از [[فاطمه(س)]] گرفت و آن را به نفع خلافت مصادره کرد.<ref>شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۹ و ۲۹۰.</ref> عمر بن عبدالعزیز همچنین [[خمس]] را به [[بنی هاشم]] می‌داد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref>
*'''رفع منع کتابت حدیث''': عمر بن عبدالعزیز در نامه‌ای به [[ابوبکر بن حزم]]، والی مدینه دستور داد که احادیث پیامبراکرم(ص) را مکتوب کند.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۳۳.</ref> پیش از آن، از زمان خلافت [[ابوبکر|ابوبکر]]، سیاست [[منع حدیث]] اجرا و از نوشتن احادیث پیامبر جلوگیری می‌شد.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱-۱۲.</ref>
*'''رفع منع کتابت حدیث''': عمر بن عبدالعزیز در نامه‌ای به [[ابوبکر بن حزم]]، والی مدینه دستور داد که احادیث پیامبراکرم(ص) را مکتوب کند<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۳۳.</ref> پیش از آن، از زمان خلافت [[ابوبکر|ابوبکر]]، سیاست [[منع حدیث]] اجرا و از نوشتن احادیث پیامبر جلوگیری می‌شد.<ref> ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱-۱۲.</ref>


* '''برداشتن خراج و جزیه''': عمر بن عبدالعزیز در نامه‌ای به عبدالحمید بن عبدالرحمن کارگزارش در کوفه علاوه بر سفارش به عدالت و احسان و آبادانی دستور داد از مسلمانان خراج نگیرد.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۹.</ref> او همچنین به کارگزارانش دستور داد از نومسلمانان جزیه گرفته نشود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۰۱، ۲۷۵؛‌ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۹۹.</ref>  
* '''برداشتن خراج و جزیه''': عمر بن عبدالعزیز در نامه‌ای به عبدالحمید بن عبدالرحمن، کارگزارش در کوفه، علاوه بر سفارش به عدالت و احسان و آبادانی دستور داد از مسلمانان خراج نگیرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۹.</ref> او همچنین به کارگزارانش دستور داد از نومسلمانان جزیه گرفته نشود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۰۱، ۲۷۵؛‌ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۹۹.</ref>  


*'''گفتگو با خوارج''': عمر بن عبدالعزیز با [[خوارج]] گفتگو کرد و آنها را قانع کرد که از خونریزی دست بردارند.<ref> مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۳.</ref> او [[شوذب خارجی]] را که علیه حکومت خروج کرده بود، به مناظره دعوت کرد، شوذب نیز دو نفر از خوارج را برای مناظره نزد وی فرستاد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۰۳.</ref>
*'''گفتگو با خوارج''': عمر بن عبدالعزیز با [[خوارج]] گفتگو کرد و آنها را قانع کرد که از خونریزی دست بردارند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۳.</ref> او [[شوذب خارجی]] را که علیه حکومت خروج کرده بود، به مناظره دعوت کرد، شوذب نیز دو نفر از خوارج را برای مناظره نزد وی فرستاد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۰۳.</ref>


*'''[[رد مظالم]]''': گفته‌اند او در دوره خلافتش به بازگرداندن اموالی که با ستم از مردم گرفته شده بود، اهتمام می‌ورزید.<ref>ابن سعد، الطبقات، ۱۴۱۰، ج۵، ص۲۶۳؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref>
*'''[[رد مظالم]]''': گفته‌اند او در دوره خلافتش به بازگرداندن اموالی که با ستم از مردم گرفته شده بود، اهتمام می‌ورزید.<ref>ابن سعد، الطبقات، ۱۴۱۰، ج۵، ص۲۶۳؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref>


==موضع امام باقر ==
==موضع امام باقر ==
از آنجا که دوران حکومت عمر بن عبدالعزیز (۹۹ـ۱۰۱ق) همزمان با دوران امامت [[امام باقر (ع)]] (۹۵ـ۱۱۴ق) بود، در منابع از ارتباط امام و عمر بن عبدالعزیز گزارش‌هایی نقل شده است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref> برخی محققان موضع امام باقر (ع) در مقابل عمربن عبدالعزیز را ناصحانه ارزیابی می‌کنند.<ref>نگاه کنید به: دیلمی، «شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (ع) درباره او».</ref> امام باقر(ع) از روی خیرخواهی او را نصیحت می‌کرد و از عاقبت ظلم و ستم می‌ترسانید و این نصیحت‌ها را متناسب با روحیه عمر بن عبدالعزیز، که می‌خواست عدالت‌ پیشه باشد، می‌دانست.<ref>نگاه کنید به: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref>  
از آنجا که دوران حکومت عمر بن عبدالعزیز (۹۹ـ۱۰۱ق) همزمان با دوران امامت [[امام باقر (ع)]] (۹۵ـ۱۱۴ق) بود، در منابع از ارتباط امام چهارم شیعیان و عمر بن عبدالعزیز گزارش‌هایی نقل شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref> برخی محققان موضع امام باقر(ع) در مقابل عمر بن عبدالعزیز را ناصحانه ارزیابی می‌کنند.<ref>نگاه کنید به: دیلمی، «شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر(ع) درباره او».</ref> امام باقر(ع) از روی خیرخواهی او را نصیحت می‌کرد و از عاقبت ظلم و ستم می‌ترساند و این نصیحت‌ها را متناسب با روحیه عمر بن عبدالعزیز که می‌خواست عدالت‌ پیشه باشد می‌دانست.<ref>نگاه کنید به: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref>  


در روایات آمده که امام باقر (ع) او را نجیب [[بنی امیه]] خطاب کرده است.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، داراحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۱۹.</ref> با این وجود معتقد بود که او علی‌رغم عدالت‌پیشه‌گی پس از مرگش در آسمان‌ها [[لعن]] خواهد شد؛ چراکه وی بر جایگاهی که حق [[امامان شیعه|امامان]] است و او هیچ حقی در آن نداشت، نشسته است.<ref>راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۷۶.</ref>
در روایات آمده که امام باقر(ع) او را نجیب [[بنی امیه]] خطاب کرده است.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، داراحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۱۹.</ref> با این وجود معتقد بود که او علی‌رغم عدالت‌پیشگی پس از مرگش در آسمان‌ها [[لعن]] خواهد شد؛ چرا که بر جایگاهی نشسته است که حق [[امامان شیعه|امامان]] است و او هیچ حقی در آن نداشت.<ref>راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۷۶.</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==
[[پرونده:مقبره عمر بن عبدالعزیز.jpg|بندانگشتی|مقبره عمر بن عبدالعزیز در نزدیکی شهر معمرة النعمان]]
[[پرونده:مقبره عمر بن عبدالعزیز.jpg|بندانگشتی|مقبره عمر بن عبدالعزیز در نزدیکی شهر معمرة النعمان]]
عمر بن عبدالعزیز در ۳۹ سالگی در رجب سال [[سال ۱۰۱ هجری قمری|۱۰۱ق]] در خُناصِرَه درگذشت و در دیر سمعان [[دفن]] شد.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۶.</ref> دیر سمعان در منطقه [[حمص]] مجاور قِنّسرین است<ref> مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۷۶.</ref> مقبره وی در شش کیلومتری معمرة النعمان (از شهرهای شرقی کشور [[سوریه]]) قرار دارد و در زمان حکومت [[ایوبیان]] در قرن ششم قمری بر آن [[ضریح|ضریحی]] ساخته شده است.<ref>[http://www.syriatourism.org/ar/page3711/%D8%B6%D8%B1%D9%8A%D8%AD_%D8%A7%D9%84%D8%AE%D9%84%D9%8A%D9%81%D8%A9_%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B2%D9%8A%D8%B2 «ضریح الخلیفة عمر بن عبدالعزیز»]</ref> برخی معتقدند خاندان [[اموی]] از بیم آنکه خلافت از دستشان بیرون رود، عمر بن عبدالعزیز را مسموم کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۸.</ref>
عمر بن عبدالعزیز در ۳۹ سالگی در رجب سال [[سال ۱۰۱ هجری قمری|۱۰۱ق]] در خُناصِرَه درگذشت و در دیر سمعان [[دفن]] شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۶.</ref> دیر سمعان در منطقه [[حمص]] در سوریه امروزی است.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۷۶.</ref> مقبره وی در شش کیلومتری معمرة النعمان (از شهرهای شرقی کشور [[سوریه]]) قرار دارد و در زمان حکومت [[ایوبیان]] در قرن ششم قمری بر آن [[ضریح|ضریحی]] ساخته شده است.<ref>[http://www.syriatourism.org/ar/page3711/%D8%B6%D8%B1%D9%8A%D8%AD_%D8%A7%D9%84%D8%AE%D9%84%D9%8A%D9%81%D8%A9_%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B2%D9%8A%D8%B2 «ضریح الخلیفة عمر بن عبدالعزیز»].</ref> برخی معتقدند خاندان [[اموی]] از بیم آنکه خلافت از دستشان بیرون رود، عمر بن عبدالعزیز را مسموم کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۸.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۷۳: خط ۷۴:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13549 شرح نهج البلاغه]، تحقیق محمد ابراهیم ابوالفضل، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بی‌تا.
* ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13549 شرح نهج البلاغه]، تحقیق محمد ابراهیم ابوالفضل، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بی‌تا.
* ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، ‌ دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
* ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
* ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۶۸م.
* ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، ‌ دار الفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۶۸م.
* امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر، ۱۳۴۹ق.
* امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر، ۱۳۴۹ق.
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۱ق
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، ‌ دار الفکر، ۱۴۰۱ق
* بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
* بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
* دیلمی، احمد، «[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6443/8113/106577 شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (ع) درباره او]»، مجله تاریخ اسلام، ش۳۱، ۱۳۸۶ش.
* دیلمی، احمد، «[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6443/8113/106577 شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر(ع) درباره او]»، مجله تاریخ اسلام، ش۳۱، ۱۳۸۶ش.
* ترکمنی آذر، پروین، تاریخ سیاسی شیعیان اثناعشری در ایران: از ورود مسلمانان به ایران تا تشکیل حکومت صفویه، قم، شیعه‌شناسی، ۱۳۹۰ش.
* ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
* ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
* ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
* ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
۴۴۱

ویرایش