پرش به محتوا

عمر بن عبدالعزیز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی منابع با نسخه عربی
جز (جایگزینی منبع عربی با ترجمه)
جز (جایگزینی منابع با نسخه عربی)
خط ۳۱: خط ۳۱:


==خاندان==
==خاندان==
عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم در سال ۶۲<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.</ref> یا [[سال ۶۳ هجری قمری|۶۳]]  قمری به دنیا آمد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۴. </ref> کنیه او ابوفحص بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳. </ref> پدرش عبدالعزیز بن مروان بن حکم و مادرش، ام‌عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب بوده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳.</ref> [[عبدالملک بن مروان]] خلیفه وقت؛ (حک: [[سال ۶۵ هجری قمری|۶۵]]-[[سال ۸۶ هجری قمری|۸۶]]) عموی عمر بن عبدالعزیز در اواخر خلافت خود در سال ۸۵ق او را از مدینه فراخواند و دخترش فاطمه را به همسری او در آورد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۱۹۳</ref>  
عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم در سال ۶۱<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۹۲.</ref>، یا ۶۲<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.</ref> و یا [[سال ۶۳ هجری قمری|۶۳]]  قمری به دنیا آمد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۴. </ref> کنیه او ابوفحص بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳. </ref> پدرش عبدالعزیز بن مروان بن حکم و مادرش، ام‌عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب بوده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳.</ref> [[عبدالملک بن مروان]] خلیفه وقت؛ (حک: [[سال ۶۵ هجری قمری|۶۵]]-[[سال ۸۶ هجری قمری|۸۶]]) عموی عمر بن عبدالعزیز در اواخر خلافت خود در سال ۸۵ق پس از درگذشت پدر عمر، او را از مدینه فراخواند و دخترش فاطمه را به همسری او در آورد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۱۹۳</ref>  


== پیش از خلافت==
== پیش از خلافت==
[[عبدالملک بن مروان]] در سال ۸۵ق حکومت «خناصره» (منطقه‌ای در [[حلب]])<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۱۴</ref> را به او سپرد.<ref>طقوش، دولت امویان، ترجمه جودکی، ص۱۴۲</ref> ولید بن عبدالملک، در [[سال ۸۷ قمری]] حکومت مدینه را به عمر بن عبدالعزیز سپرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.</ref> و او را امیر[[حج]] کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۳۴۳.</ref> ولی در [[سال ۹۳ قمری]] بنا به درخواست [[حجاج بن یوسف]] او را از حکومت مدینه برکنار کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱.</ref>حجاج در نامه‌ای به ولید یادآور شده بود که «بی‌دینان و اختلاف‌جویان و شورشیان [[عراق|عراقی]] از عراق به مدینه و [[مکه]] پناه می‌برند و این امر مایه وهن است.» <ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱-۴۸۲.</ref>  
[[عبدالملک بن مروان]] در سال ۸۵ق حکومت «خناصره» (منطقه‌ای در [[حلب]])<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۱۴</ref> را به او سپرد.<ref>طقوش، دولت امویان، ترجمه جودکی، ص۱۴۲</ref> ولید بن عبدالملک، در [[سال ۸۷ قمری]] حکومت مدینه را به عمر بن عبدالعزیز سپرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.</ref> و او را امیر[[حج]] کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۳۴۳.</ref> ولی در [[سال ۹۳ قمری]] بنا به درخواست [[حجاج بن یوسف]] او را از حکومت مدینه برکنار کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱.</ref>حجاج در نامه‌ای به ولید یادآور شده بود که «بی‌دینان و اختلاف‌جویان و شورشیان [[عراق|عراقی]] از عراق به مدینه و [[مکه]] پناه می‌برند و این امر مایه وهن است.» <ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱-۴۸۲.</ref>  


او در دوره حکمرانی بر مدینه، [[مسجد النبی]] را بازسازی کرد و توسعه داد. در [[سال ۸۸ قمری]] ولید بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز را مأمور کرد که مسجدالنبی را توسعه دهد و حجره‌های [[همسران پیامبر(ص)]] در مسجد قرار گیرند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۳۶.</ref>
او در دوره حکمرانی بر مدینه، [[مسجد النبی]] را بازسازی کرد و توسعه داد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۴.</ref> در [[سال ۸۸ قمری]] ولید بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز را مأمور کرد که مسجدالنبی را توسعه دهد و حجره‌های [[همسران پیامبر(ص)]] در مسجد قرار گیرند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۳۶.</ref>


پس از مرگ [[ولید بن عبدالملک]] در سال ۹۷ق، عمر بن عبدالعزیز بر جنازه او [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۹۵.</ref> در دوره [[سلیمان بن عبدالملک]] ([[سال ۹۶ قمری|۹۶]] تا [[سال ۹۹ هجری قمری|۹۹ هجری]]) عمر مشاور او بود{{مدرک}} و پس از مرگ سلیمان، بر جنازه او نیز نماز خواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref>  
پس از مرگ [[ولید بن عبدالملک]] در سال ۹۷ق، عمر بن عبدالعزیز بر جنازه او [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۹۵.</ref> در دوره [[سلیمان بن عبدالملک]] ([[سال ۹۶ قمری|۹۶]] تا [[سال ۹۹ هجری قمری|۹۹ هجری]]) عمر مشاور او بود{{مدرک}} و پس از مرگ سلیمان، بر جنازه او نیز نماز خواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref>  
خط ۴۳: خط ۴۳:
==خلافت==
==خلافت==
{{خلافت بنی امیه}}
{{خلافت بنی امیه}}
عمر بن عبدالعزیز در سال ۹۹ق  پس از سلیمان بن عبدالملک به [[خلافت]] رسید و تا سال ۱۰۱ق به مدت دو سال و نیم حکومت را در دست داشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۶.</ref> سلیمان بن عبدالملک بنا به گفته خودش برای جلوگیری از فتنه، عمر بن عبدالعزیز را جانشین خود قرار داد.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۲۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق،ج۶، ص۵۵۰.</ref> به گفته طبری او پس از رسیدن به خلافت [[آیه استرجاع]] (انا لله و انا الیه راجعون) را بر زبان جاری کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۵۵۲</ref> و در سخنرانی خود در آغاز خلافتش اعلام کرد:‌  
عمر بن عبدالعزیز در سال ۹۹ق  پس از سلیمان بن عبدالملک به [[خلافت]] رسید و تا سال ۱۰۱ق به مدت دو سال و نیم حکومت را در دست داشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۶.</ref> سلیمان بن عبدالملک بنا به گفته خودش برای جلوگیری از فتنه، عمر بن عبدالعزیز را جانشین خود قرار داد.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق،ج۶، ص۵۵۰.</ref> به گفته طبری او پس از رسیدن به خلافت [[آیه استرجاع]] (انا لله و انا الیه راجعون) را بر زبان جاری کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۵۵۲</ref> و در سخنرانی خود در آغاز خلافتش اعلام کرد:‌  
::بعد از قرآن هیچ کتابی و بعد از حضرت محمد(ص) هیچ پیامبری نیست. من قاضی نیستم، بلکه مجری هستم. بدعت‌گذار نیستم، بلکه تابع هستم.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۶۲.</ref>  
::بعد از قرآن هیچ کتابی و بعد از حضرت محمد(ص) هیچ پیامبری نیست. من قاضی نیستم، بلکه مجری هستم. بدعت‌گذار نیستم، بلکه تابع هستم.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۶۲.</ref>  


=== اقدامات===
=== اقدامات===
* '''جلوگیری از سب علی'''؛ او دستور داد کسی حق ندارد حضرت علی(ع) را [[سب علی|سب]] کند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸.</ref> پیش از این به دستور [[معاویه بن ابی سفیان]]، حدود ۶۰ سال امام علی(ع) [[صحابی پیامبر]] و نخستین [[امام]] شیعیان بر روی منابر [[لعن]] می‌شد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.</ref>
* '''جلوگیری از سب علی'''؛ او دستور داد کسی حق ندارد حضرت علی(ع) را [[سب علی|سب]] کند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref> پیش از این به دستور [[معاویه بن ابی سفیان]]، حدود ۶۰ سال امام علی(ع) [[صحابی پیامبر]] و نخستین [[امام]] شیعیان بر روی منابر [[لعن]] می‌شد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.</ref> گفته شده او در نوجوانی که پدرش زنده بود، علی را کوچک می‌شمرد و تحت تأثیر استادش عبیدالله بن عبدالله بود که از او به نیکی یاد می‌کرد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۹۳.</ref>


*'''بازگرداندن فدک''':  عمر بن عبدالعزیز  [[فدک]] را که معاویه  به [[مروان بن حکم]] داده بود و او هم آن را به پسرش عبدالعزیز بخشیده بود و عمر آن را ارث برده بود،<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ج۱۶، ص۲۱۶. </ref>به فرزندان [[فاطمه(س)]] باز گرداند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۱؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۲۶۴.</ref>
*'''بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه و دادن خمس به بنی‌هاشم''':  عمر بن عبدالعزیز  [[فدک]] را که معاویه  به [[مروان بن حکم]] داده بود و او هم آن را به پسرش عبدالعزیز بخشیده بود و عمر آن را ارث برده بود،<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ج۱۶، ص۲۱۶؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>به فرزندان [[فاطمه(س)]] باز گرداند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۱؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۲۶۴؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref> او همچنین [[خمس]] را به [[بنی هاشم]] می‌داد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref>
*'''رفع منع کتابت حدیث''': عمر بن عبدالعزیز دستور داد که احادیث پیامبراکرم(ص) را مکتوب کنند<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۳</ref>  پیش از خلافت او بنا به دستور [[عمر بن خطاب]] سیاست [[منع حدیث]] اجرا و از نوشتن احادیث جلوگیری می‌شد.<ref> ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱-۱۲.</ref>
*'''رفع منع کتابت حدیث''': عمر بن عبدالعزیز دستور داد که احادیث پیامبراکرم(ص) را مکتوب کنند<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۳</ref>  پیش از خلافت او بنا به دستور [[عمر بن خطاب]] سیاست [[منع حدیث]] اجرا و از نوشتن احادیث جلوگیری می‌شد.<ref> ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱-۱۲.</ref>


* '''برداشتن خراج و جزیه''': عمر بن عبدالعزیز در نامه‌ای به عبدالحمید بن عبدالرحمن کارگزارش در کوفه علاوه بر سفارش به عدالت و احسان و آبادانی دستور داد از مسلمانان خراج نگیرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۱۴۷؛ طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۹۷۱</ref> او همچنین به کارگزارانش دستور داد از نومسلمانان جزیه گرفته نشود و معتقد بود هر کس اسلام را پذیرفت باید از همه امتیازهایی که مسلمانان از آن برخوردارند، برخوردار شود.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۸۱</ref>
* '''برداشتن خراج و جزیه''': عمر بن عبدالعزیز در نامه‌ای به عبدالحمید بن عبدالرحمن کارگزارش در کوفه علاوه بر سفارش به عدالت و احسان و آبادانی دستور داد از مسلمانان خراج نگیرد.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۹.</ref> او همچنین به کارگزارانش دستور داد از نومسلمانان جزیه گرفته نشود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۰۱، ۲۷۵؛‌ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۹۹.</ref>  


*'''گفتگو با خوارج''': عمر بن عبدالعزیز  با [[خوارج]] گفتگو کرد و آنها را قانع کرد که از خونریزی دست بردارند.<ref> مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۳.</ref> او [[شوذب خارجی]] را که علیه حکومت خروج کرده بود، به مناظره دعوت کرد، شوذب نیز دو نفر از خوارج را برای مناظره نزد وی فرستاد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۰۳.</ref>
*'''گفتگو با خوارج''': عمر بن عبدالعزیز  با [[خوارج]] گفتگو کرد و آنها را قانع کرد که از خونریزی دست بردارند.<ref> مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۳.</ref> او [[شوذب خارجی]] را که علیه حکومت خروج کرده بود، به مناظره دعوت کرد، شوذب نیز دو نفر از خوارج را برای مناظره نزد وی فرستاد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۰۳.</ref>


*'''بازگرداندن اموال مردم''': عمر بن عبدالعزیز از کارهای ناشایست خاندان خود که آنها را «مظالم» می‌نامید، جلوگیری کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸ و ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۱</ref> او به کارگزاران خود دستور داد تا با مردم به نیکی رفتار کنند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸ و طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۷۶۸</ref> گفته‌اند او در دوره خلافتش به بازگرداندن اموالی که با ستم از مردم گرفته شده بود، اهتمام می‌ورزید.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۲</ref>  
*'''[[رد مظالم]]''': گفته‌اند او در دوره خلافتش به بازگرداندن اموالی که با ستم از مردم گرفته شده بود، اهتمام می‌ورزید.<ref>ابن سعد، الطبقات، ۱۴۱۰، ج۵، ص۲۶۳؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref>  


بنابر نقل [[یعقوبی]] و [[مسعودی]]، اقدامات عمر بن عبدالعزیز گروه‌ها و مخالفان را راضی کرد و مردم در دوره حکومت دو ساله او ستم کمتری از جانب [[بنی امیه]] تحمل کردند. هر چند بنی امیه از سیاست‌های او چندان راضی نبودند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۷۳؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۹۹</ref>
بنابر نقل [[مسعودی]]، اقدامات عمر بن عبدالعزیز گروه‌ها و مخالفان را راضی کرد و مردم در دوره حکومت دو ساله او ستم کمتری از جانب [[بنی امیه]] تحمل کردند. هر چند بنی امیه از سیاست‌های او چندان راضی نبودند.<ref> مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۹۹</ref>


==موضع امام باقر ==
==موضع امام باقر ==
خط ۷۷: خط ۷۷:
* ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13549 شرح نهج البلاغه]، تحقیق محمد ابراهیم ابوالفضل، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بی‌تا.
* ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13549 شرح نهج البلاغه]، تحقیق محمد ابراهیم ابوالفضل، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بی‌تا.
* ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش
* ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
* ابن کثیر، اسماعیل، البدایه و النهایه، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۰۷ق
* ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۶۸م.
* امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر، ۱۳۴۹ق.
* امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر، ۱۳۴۹ق.
* انصاری دمشقی، نخبة الدهر، تهران، اساطیر، چاپ اول
* انصاری دمشقی، نخبة الدهر، تهران، اساطیر، چاپ اول
خط ۸۶: خط ۸۶:
* حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت،‌ دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م
* حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت،‌ دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م
* دیلمی، احمد، «[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6443/8113/106577 شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (ع) درباره او]»، مجله تاریخ اسلام، ش۳۱، ۱۳۸۶ش.
* دیلمی، احمد، «[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6443/8113/106577 شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (ع) درباره او]»، مجله تاریخ اسلام، ش۳۱، ۱۳۸۶ش.
* ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۴۱۳ق
* ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۴۱۳ق.
* ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
* ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
* راوندی، قطب الدین سعید، الخرائج و الجرائح، قم، موسسه امام مهدی (ع)، ۱۴۰۹ق.
* راوندی، قطب الدین سعید، الخرائج و الجرائح، قم، موسسه امام مهدی (ع)، ۱۴۰۹ق.
* سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفا، مکتبة المثنی، بغداد، ۱۳۸۳ش
* سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفا، مکتبة المثنی، بغداد، ۱۳۸۳ش
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
* طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش
* طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعذ داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعذ داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
* ناصر خسرو، سفر نامه، تهران، زوار، چاپ هفتم، ۱۳۸۱ش
* ناصر خسرو، سفر نامه، تهران، زوار، چاپ هفتم، ۱۳۸۱ش
* یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
* یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
* یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش
{{پایان}}
{{پایان}}
{{خلفای اسلامی}}
{{خلفای اسلامی}}