Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۶۱
ویرایش
جز (←شأن نزول) |
جز (←شأن نزول) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==شأن نزول== | ==شأن نزول== | ||
در [[شأن نزول]] این سوره دو دیدگاه متفاوت میان [[مفسران]] وجود دارد: | در [[شأن نزول]] این سوره دو دیدگاه متفاوت میان [[مفسران]] وجود دارد: | ||
# مفسرین اهل سنت نقل کردهاند که عدهای از سران [[قریش]] نزد [[پیامبر(ص)]] بودند و پیامبر مشغول دعوت آنان به [[اسلام]] بود و امید داشت که در دل آنان مؤثر باشد. در این هنگام [[عبدالله ابن ام مکتوم]] که نابینا و ظاهرا فقیر بود وارد مجلس شد و از پیامبر خواست [[آیه|آیاتی]] از [[قرآن]] را برای او بخواند و به او تعلیم دهد و پیوسته سخن خود را تکرار میکرد. او آنقدر سخن پیامبر(ص) را قطع کرد که حضرت ناراحت شد و آثار ناخشنودی در چهرهاش نمایان شد و در دل گفت این سران عرب پیش خود میگویند پیروان محمد(ص) نابینایان و بردگاناند؛ بنابراین روی از عبدالله برگرداند و به سخنان با آن گروه ادامه داد پس این آیات نازل شد و پیامبر را توبیخ کرد. پیامبر(ص) پس از آن، عبدالله را همواره گرامی میداشت و میگفت «مرحبا به کسی که پروردگارم به سبب او مرا عتاب کرد».<ref>طبری، جامع البيان في تفسير القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳۰، ص۳۳؛ تفسیر رازی، ۱۴۲۰ق، ج۳۱، ص۵۳.</ref> | # مفسرین اهل سنت نقل کردهاند که عدهای از سران [[قریش]] نزد [[پیامبر(ص)]] بودند و پیامبر مشغول دعوت آنان به [[اسلام]] بود و امید داشت که در دل آنان مؤثر باشد. در این هنگام [[ابن ام مکتوم|عبدالله ابن ام مکتوم]] که نابینا و ظاهرا فقیر بود وارد مجلس شد و از پیامبر خواست [[آیه|آیاتی]] از [[قرآن]] را برای او بخواند و به او تعلیم دهد و پیوسته سخن خود را تکرار میکرد. او آنقدر سخن پیامبر(ص) را قطع کرد که حضرت ناراحت شد و آثار ناخشنودی در چهرهاش نمایان شد و در دل گفت این سران عرب پیش خود میگویند پیروان محمد(ص) نابینایان و بردگاناند؛ بنابراین روی از عبدالله برگرداند و به سخنان با آن گروه ادامه داد پس این آیات نازل شد و پیامبر را توبیخ کرد. پیامبر(ص) پس از آن، عبدالله را همواره گرامی میداشت و میگفت «مرحبا به کسی که پروردگارم به سبب او مرا عتاب کرد».<ref>طبری، جامع البيان في تفسير القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳۰، ص۳۳؛ تفسیر رازی، ۱۴۲۰ق، ج۳۱، ص۵۳.</ref> | ||
# مفسرین شیعه نقل کردهاند که این آیات درباره مردی از [[بنیامیه]] نازل شده است که نزد پیامبر(ص) نشسته بود. در همان حال عبدالله بن ام مکتوم وارد شد و هنگامی که آن مرد چشمش به عبدالله افتاد خود را جمع کرد. مثل اینکه میترسید آلوده شود و قیافه در هم کشید و صورت خود را برگرداند. پس خداوند در این آیات او را سرزنش کرد. این شأن نزول در [[حدیث|حدیثی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۶۴؛ طوسی، التبیان، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۲۶۹.</ref> | # مفسرین شیعه نقل کردهاند که این آیات درباره مردی از [[بنیامیه]] نازل شده است که نزد پیامبر(ص) نشسته بود. در همان حال عبدالله بن ام مکتوم وارد شد و هنگامی که آن مرد چشمش به عبدالله افتاد خود را جمع کرد. مثل اینکه میترسید آلوده شود و قیافه در هم کشید و صورت خود را برگرداند. پس خداوند در این آیات او را سرزنش کرد. این شأن نزول در [[حدیث|حدیثی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۶۴؛ طوسی، التبیان، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۲۶۹.</ref> |