پرش به محتوا

حمص: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۸۷۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ مارس ۲۰۱۷
خلاصه‌سازی و ویکی‌سازی و اصلاح بخش‌بندی
(خلاصه‌سازی و ویکی‌سازی و اصلاح بخش‌بندی)
خط ۲: خط ۲:
[[پرونده:حمص قبل از جنگ.jpg|بندانگشتی|میدان ساعت در حمص]]
[[پرونده:حمص قبل از جنگ.jpg|بندانگشتی|میدان ساعت در حمص]]
'''حِمْص'''، استان و شهری در سوریه.
'''حِمْص'''، استان و شهری در سوریه.
==استان==
وسیع‌ترین استان [[سوریه]]، به مرکزیت شهر حمص که در مرکز سوریه قرار دارد و از شمال به استان‌های حماه و رقّه، از شمال‌شرقی به استان دیرالزور، از جنوب‌شرقی به کشورهای [[عراق]] و [[اردن]]، از جنوب به استان [[دمشق]] و از مغرب به استان طرطوس و کشور [[لبنان]] محدود است.<ref>الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۲ـ۵۶۳؛ الموسوعة العربیة العالمیة؛ خوند، ذیل مادّه.</ref>


===آب و هوا===
==اطلاعات کلی==
وسیع‌ترین استان [[سوریه]]، به مرکزیت شهر حمص، در مرکز سوریه قرار دارد. از شمال به استان‌های حماه و رقّه، از شمال‌شرقی به استان دیرالزور، از جنوب‌شرقی به کشورهای [[عراق]] و [[اردن]]، از جنوب به استان [[دمشق]] و از مغرب به استان طرطوس و کشور [[لبنان]] محدود است.<ref>الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۲ـ۵۶۳؛ الموسوعة العربیة العالمیة؛ خوند، ذیل مادّه.</ref>
 
آب و هوای استان حمص در زمستان، معتدل و سرد و مرطوب و در تابستان، معتدل و گرم خشک است.<ref>الموسوعة العربیة، همانجا.</ref> دریاچه قطینه (حمص) ـ که درگذشته قدس نامیده می‌شد<ref>رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج ۱۲، ص۶، ۲۷۳.</ref>ـ در بیست کیلومتری جنوب‌غربی شهر حمص، از ذخیره آب نهرالعاصی تشکیل شده است و به فراوانی ماهی شهرت دارد.<ref>میدودکو و اوسیپوف، ص۲۵۶.</ref>
آب و هوای استان حمص در زمستان، معتدل و سرد و مرطوب و در تابستان، معتدل و گرم خشک است.<ref>الموسوعة العربیة، همانجا.</ref> دریاچه قطینه (حمص) ـ که درگذشته قدس نامیده می‌شد<ref>رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج ۱۲، ص۶، ۲۷۳.</ref>ـ در بیست کیلومتری جنوب‌غربی شهر حمص، از ذخیره آب نهرالعاصی تشکیل شده است و به فراوانی ماهی شهرت دارد.<ref>میدودکو و اوسیپوف، ص۲۵۶.</ref>
منابع و معادن مهم استان، نفت، گاز، آهن و اورانیوم است.<ref>رجوع کنید به الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۴ـ ۵۶۵.</ref> ذرت، گندم، پنبه، چغندرقند، میوه و انواع سبزی از محصولات آنجاست و صنایع آن، نساجی، پتروشیمی، سیمان، صنایع شیمیایی، صنایع روغنی، کنسروسازی و پشم است.<ref>رجوع کنید به ابوحجر، ص۱۸۵.</ref>


بر روی این رود، سدّی به ارتفاع ۴ر۷ متر و طول ۱۳۰’۱متر بسته شده که به همراه سدّ رستن، در تأمین آب زمینهای کشاورزی و آب آشامیدنی آبادیهای استان مؤثر است.<ref>رجوع کنید به بهنسی، ص۵۵؛ الموسوعة العربیة، همانجا.</ref> منابع و معادن مهم استان، نفت، گاز، آهن و اورانیوم است.<ref>رجوع کنید به الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۴ـ ۵۶۵.</ref>
ذرت، گندم، پنبه، چغندرقند، میوه و انواع سبزی از محصولات آنجاست و صنایع آن، نساجی، پتروشیمی، سیمان، صنایع شیمیایی، صنایع روغنی، کنسروسازی و پشم است.<ref>رجوع کنید به ابوحجر، ص۱۸۵.</ref>
===قبایل===
منطقه حمص قبل از [[اسلام]] مقصد مهاجرانی از قبایل بنی‌کلب، کنْده، تَنوخ، طَی، حَجر، کلْب و هَمْدان/ حَمْدان بود.<ref>رجوع کنید به ابن‌شداد، ج ۲، قسم ۲، ص۳۸، پانویس ۲؛ بهنسی، ص۵۷؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجا.</ref> قبایل بَهراء و حِمْیرْ و غسّان در سده‌های سوم و چهارم در استان حمص به‌سر می‌بردند.<ref>یعقوبی، البلدان، ص۳۲۴؛ ابن‌حائک، ص۲۴۵ـ۲۴۶؛ قلقشندی، ص۳۴۸.</ref> ثَعلبیه، سوالمه، آل‌نعیم، آل‌فضل، عنزه و موالی (که در قرن‌های یازدهم و دوازدهم در آنجا ساکن شدند) از قبایل مهم حمص به‌شمار می‌روند<ref>رجوع کنید به بکری، ۱۴۰۳، ج ۱، ص۳۴۱؛ ابن‌خانقاه، مقدمه عمر، ص۵۷؛ وصفی زکریا، ج ۲، ص۳۵۳، ۳۶۵، ۳۸۲، ۳۹۶؛ نیز رجوع کنید به جبّور، ص۲۲۰، ۲۲۴، ۲۲۷.</ref>. همچنین تمرکز اصلی ترکمن‌ها در [[شام]]، در اواسط سده چهاردهم/ بیستم در حمص بود.<ref>بشور، ص۳۴.</ref>
منطقه حمص قبل از [[اسلام]] مقصد مهاجرانی از قبایل بنی‌کلب، کنْده، تَنوخ، طَی، حَجر، کلْب و هَمْدان/ حَمْدان بود.<ref>رجوع کنید به ابن‌شداد، ج ۲، قسم ۲، ص۳۸، پانویس ۲؛ بهنسی، ص۵۷؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجا.</ref> قبایل بَهراء و حِمْیرْ و غسّان در سده‌های سوم و چهارم در استان حمص به‌سر می‌بردند.<ref>یعقوبی، البلدان، ص۳۲۴؛ ابن‌حائک، ص۲۴۵ـ۲۴۶؛ قلقشندی، ص۳۴۸.</ref> ثَعلبیه، سوالمه، آل‌نعیم، آل‌فضل، عنزه و موالی (که در قرن‌های یازدهم و دوازدهم در آنجا ساکن شدند) از قبایل مهم حمص به‌شمار می‌روند<ref>رجوع کنید به بکری، ۱۴۰۳، ج ۱، ص۳۴۱؛ ابن‌خانقاه، مقدمه عمر، ص۵۷؛ وصفی زکریا، ج ۲، ص۳۵۳، ۳۶۵، ۳۸۲، ۳۹۶؛ نیز رجوع کنید به جبّور، ص۲۲۰، ۲۲۴، ۲۲۷.</ref>. همچنین تمرکز اصلی ترکمن‌ها در [[شام]]، در اواسط سده چهاردهم/ بیستم در حمص بود.<ref>بشور، ص۳۴.</ref>


بسیاری از راه‌های اصلی شمال به جنوب کشور، مانند حلب ـ دمشق، و راههای شرقی ـ غربی از این استان می‌گذرند.<ref>نک به نقشه جمهوری عربی سوریه.</ref>
بسیاری از راه‌های اصلی شمال به جنوب کشور، مانند حلب ـ دمشق، و راههای شرقی ـ غربی از این استان می‌گذرند.<ref>نک به نقشه جمهوری عربی سوریه.</ref>


== شهر==
شهر حمص، در حدود ۱۶۰ کیلومتری شمال دمشق، در دشت حاصلخیز حمص، در ارتفاع ۵۰۸ متری قرار دارد و پس از دمشق و حلب، سومین شهر پراهمیت سوریه است.<ref>رجوع کنید به خوند، همانجا؛ دبیات، ص۱۸.</ref> این شهر در مغرب بادیة‌الشام و در فاصله مستقیم سی کیلومتری از مرز لبنان واقع است.<ref>رجوع کنید به خوند، همانجا؛ نقشه جمهوری عربی سوریه.</ref>
در حدود ۱۶۰ کیلومتری شمال دمشق، در دشت حاصلخیز حمص، در ارتفاع ۵۰۸ متری قرار دارد و پس از دمشق و حلب، سومین شهر پراهمیت کشور است.<ref>رجوع کنید به خوند، همانجا؛ دبیات، ص۱۸.</ref> این شهر در مغرب بادیة‌الشام و در فاصله مستقیم سی کیلومتری از مرز لبنان واقع است.<ref>رجوع کنید به خوند، همانجا؛ نقشه جمهوری عربی سوریه.</ref>
 
شهر حمص با راه‌های اصلی به شهرهای حلب، حماه، تدمر و بندر طرطوس مرتبط است.<ref>رجوع کنید به دبیات، ص۲۴۸؛ نقشه جمهوری عربی سوریه.</ref> در دهه‌های اخیر، شهر به‌جز در قسمت غربی (که محدودیت طبیعی داشته) بیشتر در مجاورت راه‌های اصلی گسترش یافته و این گاه به جابه‌جایی و انتقال صنایع به خارج از شهر انجامیده است.<ref>رجوع کنید به دبیات، ص۱۴۶، ۱۷۴؛ الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۳.</ref>


===نام شهر===
===نام شهر===
نام این شهر را بسیاری از مورخان مانند دینوری،<ref>دینوری، ص ۱۷۲.</ref> بلاذری<ref>بلاذری، ص۱۸۰.</ref> و ابن‌اثیر<ref>ابن‌اثیر، ج ۲، ص۳۱۱.</ref> و جغرافیانویسانی مانند اصطخری،<ref>اصطخری، ص ۶۱.</ref> مقدسی،<ref>مقدسی، ص ۱۵۴.</ref> بکری<ref>بکری، ۱۴۰۳، ج ۱، ص۲۶۰.</ref> و زهری<ref>زهری، ص۷۰.</ref> و لغت‌شناسان قدیمی مانند صاحب‌بن عباد<ref>صاحب‌بن عباد، ج ۷، ص۵۰.</ref> و ابن‌درید<ref>ابن‌درید، ج ۱، ص۵۴۳.</ref> و همچنین بسیاری از مؤلفان سده‌های اخیر به صورت حِمْص ضبط کرده‌اند؛<ref>برای نمونه رجوع کنید به کحّاله، ص۵۳۳؛ شُرّاب، ص۱۴۲.</ref> اما ضبط حُمص نیز در منابع دیده می‌شود.<ref>برای نمونه رجوع کنید به دام، ص۸۰؛ سامی، ذیل مادّه؛ >اطلس تاریخی اسلام<، ص۲۰.</ref>
نام این شهر را بسیاری از مورخان مانند دینوری،<ref>دینوری، ص ۱۷۲.</ref> بلاذری<ref>بلاذری، ص۱۸۰.</ref> و ابن‌اثیر<ref>ابن‌اثیر، ج ۲، ص۳۱۱.</ref> و جغرافیانویسانی مانند اصطخری،<ref>اصطخری، ص ۶۱.</ref> مقدسی،<ref>مقدسی، ص ۱۵۴.</ref> بکری<ref>بکری، ۱۴۰۳، ج ۱، ص۲۶۰.</ref> و زهری<ref>زهری، ص۷۰.</ref> و لغت‌شناسان قدیمی مانند صاحب‌بن عباد<ref>صاحب‌بن عباد، ج ۷، ص۵۰.</ref> و ابن‌درید<ref>ابن‌درید، ج ۱، ص۵۴۳.</ref> و همچنین بسیاری از مؤلفان سده‌های اخیر به صورت حِمْص ضبط کرده‌اند؛<ref>برای نمونه رجوع کنید به کحّاله، ص۵۳۳؛ شُرّاب، ص۱۴۲.</ref> اما ضبط حُمص نیز در منابع دیده می‌شود.<ref>برای نمونه رجوع کنید به دام، ص۸۰؛ سامی، ذیل مادّه؛ >اطلس تاریخی اسلام<، ص۲۰.</ref>
حمص در دوره یونانیان و رومی ها، ایمسیا/ اِمسا<ref>جوادعلی، ج ۲، ص۶۲۲؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجا؛ ابوخلیل، ص۹، ۲۶۸.</ref> و در قرون وسطا، از سوی صلیبیان شهر شتر نامیده می‌شد.<ref>میدودکو و اوسیپوف، ص۲۵۴ـ۲۵۵.</ref> نام این شهر با ضبط‌های دیگری مانند امیسّا، امیسا، امسّا، حُمسا و حِمسا نیز دیده شده است.<ref>رجوع کنید به جوادعلی، ج ۲، ص۴۱، ۶۲۲، ج ۳، ص۹۵.</ref>
نام حمص از واژه حث (نام قبیله) یا از واژه امیسای یونانی یا از واژه‌ای آرامی که گویای موقعیت شهر در دشت است، گرفته شده است.<ref>خوری، قسم ۱، ص۳۷.</ref> بنای این شهر به حمص‌بن مُکنف عَملیقی یا به حمص‌بن مَهْربن جان‌بن مکنف‌بن عملیق منسوب است.<ref>یاقوت حموی، ذیل مادّه؛ حافظ‌ابرو، ج ۱، ص۳۴۳.</ref>


===تاسیس شهر===
===تاسیس شهر===
برخی مؤلفان، بنای آن را به یونانیان نسبت داده‌اند.<ref>رجوع کنید به بکری، ۱۹۹۲، ج ۱، ص۱۸۳ـ۱۸۴؛ یاقوت حموی؛ حافظ ابرو، همانجاها؛ محمدعلی‌پاشا، ص۱۰۲.</ref> بنابر قولی دیگر، یکی از اولاد نسل دهم کنعان، به‌نام صمار، حمص را بنیان نهاده است.<ref>رجوع کنید به خوری، قسم ۱، ص۳۷.</ref> چون این شهر میان نهرالعاصی و فرات قرار دارد، به آن شبه بین‌النهرین نیز گفته شده است.<ref>الموسوعة العربیه، ج ۸، ص۵۶۶.</ref> حمص مرز شمالی بلاد عرب بوده <ref>ابن‌حائک، ص۸۴ـ۸۵.</ref> و به گفته یاقوت حموی<ref>یاقوت حموی، همانجا.</ref> که آن را در اقلیم چهارم دانسته، زیتون از این شهر به [[فلسطین]] برده شده است.
برخی مؤلفان، بنای حمص را به یونانیان نسبت داده‌اند.<ref>رجوع کنید به بکری، ۱۹۹۲، ج ۱، ص۱۸۳ـ۱۸۴؛ یاقوت حموی؛ حافظ ابرو، همانجاها؛ محمدعلی‌پاشا، ص۱۰۲.</ref> بنابر قولی دیگر، یکی از اولاد نسل دهم کنعان، به‌نام صمار، حمص را بنیان نهاده است.<ref>رجوع کنید به خوری، قسم ۱، ص۳۷.</ref> چون این شهر میان نهرالعاصی و فرات قرار دارد، به آن شبه بین‌النهرین نیز گفته شده است.<ref>الموسوعة العربیه، ج ۸، ص۵۶۶.</ref> حمص مرز شمالی بلاد عرب بوده <ref>ابن‌حائک، ص۸۴ـ۸۵.</ref> و به گفته یاقوت حموی<ref>یاقوت حموی، همانجا.</ref> که آن را در اقلیم چهارم دانسته، زیتون از این شهر به [[فلسطین]] برده شده است.


==تاریخ پیش از اسلام==
==صدر اسلام==
تاریخ مشخص حمص از هزاره سوم پیش از میلاد، که حمص از شهرهای مهم مملکت إبلا به شمار می‌رفت، شروع می‌شود.<ref>رجوع کنید به ابوخلیل، ص۹.</ref> آثار به‌دست آمده از این شهر نشان می‌دهد که در ۲۳۰۰ق م، گروهی از قبیله روثان در آنجا به‌سر می‌بردند. پس از آنان، طوایفی از عمالقه به حمص رفتند و سپس آموری‌ها تا ۱۹۰۰ق م در حمص زندگی کردند.<ref>رجوع کنید به خوری، قسم ۱، ص۳۲، ۳۹ـ۴۴.</ref>
[[مسلمانان]] در سال پانزدهم یا شانزدهم [[هجرت]] با امضای صلح‌نامه، که نخستین صلح مسلمانان بود، وارد این شهر شدند<ref>رجوع کنید به یعقوبی، البلدان، ص۳۲۴؛ طبری، ج ۳، ص۵۹۹ـ۶۰۱؛ محمود سعید عمران، ص۷۸.</ref> و عبادة بن صامت انصاری نخستین والی حمص شد؛ مسلمانان، کلیسای قدیس یوحنا را [[مسجد]] کردند و در نگهداری آثار و باروی شهر کوشیدند.<ref>بلاذری، ص۱۷۹؛ الموسوعة‌العربیة، ج ۸، ص۵۶۲، ۵۶۷.</ref> اندکی پس از ورود مسلمانان به حمص، بیش از پانصد تن از [[صحابه]] در این شهر ساکن شدند.<ref>رجوع کنید به بهنسی، ص۶۷ـ۶۹.</ref>


از ۱۹۰۰ق م تا ۱۲۲۵ق م حمص ابتدا در تصرف مصری‌ها بود که بر نهرالعاصی سدّ بستند و سپس در اختیار اقوام هکسوس، حثیون و میتانیون بود. در زمان حثیون، حمص شهر مرکزی آنان بود و سراسر دشت‌های مشرق شهر تا تدمر و فرات و تمام حوضه آبریز نهرالعاصی تابع آنجا بود. پس از آن، تقریبآ به مدت پانصد سال حمص به دست فینیقیان، عبرانیان و آرامیان افتاد.<ref>رجوع کنید به همان، قسم ۱، ص۷۱ـ۸۱، ۹۴، ۱۱۹.</ref> از ۷۳۲ق م تا ۳۳۱ق م آشوریان، کلدانیان و سپس مدتی ایرانیان بر حمص حکومت کردند.<ref>رجوع کنید به همان، قسم ۱، ص۱۶۹.</ref>
از ۳۳۱ق م اسکندر مقدونی شهر را تصرف کرد و به مرمت آنجا و نیز بستن سدّی نزدیک دریاچه قطینه پرداخت. حمص از این زمان تا سال ۸۰ق م در اختیار سلوکیان قرار داشت.<ref>همان، قسم ۱، ص۲۱۲؛ الموسوعة العربیة، همانجا.</ref> در سال ۶۴ق م رومیان حمص را گرفتند و مدت‌ها بر آنجا حکومت کردند.<ref>رجوع کنید به خوری، قسم ۱، ص۲۷۴؛ حتی، ج ۱، ص۳۴۰.</ref>
در سده‌های اول و دوم میلادی، به‌سبب گسترش دولت تدمر، حمص مدتی تابع آنجا شد و احتمالا از سال ۷۹ تا ۲۳۵ میلادی تابع امپراتوری روم گردید.<ref>رجوع کنید به ابوخلیل، ص۲۶؛ خوری، قسم ۱، ص۲۹۶، ۳۰۹ـ۳۳۵.</ref> در این دوران، مسیحیت در آنجا رواج یافت که یکی از نشانه‌های آن احداث کلیساهای متعدد بود، از جمله امّالزنّار در سال ۵۹ میلادی و کلیسای برباره.<ref>رجوع کنید به الموسوعة العربیة، همانجا.</ref> پس از رومیان، حکام تدمر بار دیگر شهر را ۳۷ سال، تا ۲۷۳ میلادی، در اختیار داشتند تا اینکه این شهر در قلمرو امپراتوری روم شرقی قرار گرفت.<ref>رجوع کنید به خوری، قسم ۱، ص۳۴۴، ۳۵۴؛ حتی، ج ۱، ص۳۱۷، ۴۴۰؛ ابوخلیل، ص۲۹.</ref>
از سال ۳۰۷ میلادی، امپراتور قسطنطین اول (متوفی ۳۳۷ میلادی) بر شهر مسلط شد و در آنجا به مسیحیت رسمیت بخشید. در ۳۹۱ میلادی بت‌پرستی در حمص تحریم شد و معبد شمس ـ که بتکده حمصیان بودـ به کلیسای قدیس یوحنا بدل گردید. در ۴۹۵ میلادی، [[دمشق]]، تدمر و [[بعلبک]] تابع حمص بودند.<ref>الموسوعة العربیة، همانجا.</ref> در زمان حکومت روم شرقی در حمص، این شهر یکی از مراکز فینیقیان نیز به‌شمار می‌رفت.<ref>حتی، ج ۱، ص۳۸۹.</ref> زلزله‌های سال‌های ۴۴۷، ۵۲۶ و ۵۲۸ میلادی بسیاری از قسمت‌های شهر را ویران کرد.<ref>رجوع کنید به الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۶ـ۵۶۷.</ref>
کلیسای هیلانی/ هلانی ــکه از عجایب جهان به‌شمار می‌رفت ــ در حمص واقع است و از شکوفایی حمص در دوره روم شرقی حکایت می‌کند.<ref>رجوع کنید به مسعودی، ص۱۴۴؛ بکری، ۱۹۹۲، ج ۱، ص۳۱۱.</ref>
در ۵۴۰ میلادی، انوشیروان ساسانی حمص را تصرف کرد<ref>رجوع کنید به دینوری، ص۶۹؛ ثعالبی مرغنی، ص۶۱۲.</ref> و پس از آن، ساسانیان حدود هفتاد سال در شهر فرمانروایی کردند، اما مقارن ورود اسلام، حمص شهری عربی ـ یمنی و جزو مناطق بنی‌کلب و از نواحی مستقل سوریه به‌شمار می‌رفت و امپراتور روم شرقی، هرقل، در این شهر اقامت داشت.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۱، ص۱۵۷؛ طبری، ج ۲، ص۶۴۶؛ مسعودی، ص۲۷۲.</ref>
==صدر اسلام==
[[مسلمانان]] در سال پانزدهم یا شانزدهم [[هجرت]] با امضای صلح‌نامه، که نخستین صلح مسلمانان بود، وارد این شهر شدند<ref>رجوع کنید به یعقوبی، البلدان، ص۳۲۴؛ طبری، ج ۳، ص۵۹۹ـ۶۰۱؛ محمود سعید عمران، ص۷۸.</ref> و عبادة‌بن صامت انصاری نخستین والی حمص شد؛ مسلمانان، کلیسای قدیس یوحنا را [[مسجد]] کردند و در نگهداری آثار و باروی شهر کوشیدند.<ref>بلاذری، ص۱۷۹؛ الموسوعة‌العربیة، ج ۸، ص۵۶۲، ۵۶۷.</ref> اندکی پس از ورود مسلمانان به حمص، بیش از پانصد تن از [[صحابه]] در این شهر ساکن شدند.<ref>رجوع کنید به بهنسی، ص۶۷ـ۶۹.</ref>
===حکومت امویان===
===حکومت امویان===
در سال ۲۱، [[خالد بن ولید]]، که ساکن حمص بود، درگذشت و خارج از دروازه شمالی شهر دفن شد؛ سپس [[معاویه]]، که والی [[عثمان بن عفان]] در [[شام]] بود، حمص را در اختیار گرفت و در سال ۳۳ق عبدالرحمان‌بن خالدبن ولید را والی حمص کرد.<ref>طبری، ج ۴، ص۱۴۴، ۳۲۱؛ ابن‌اثیر، ج ۳، ص۲۱؛ ابن‌عثمان، ص۱۶۱.</ref> در زمان معاویه، [[خراج]] جُندِ حمص ۳۵۰/۰۰۰ دینار بود.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۲۳۳.</ref>
در سال ۲۱، [[خالد بن ولید]]، که ساکن حمص بود، درگذشت و خارج از دروازه شمالی شهر دفن شد؛ سپس [[معاویه]]، که والی [[عثمان بن عفان]] در [[شام]] بود، حمص را در اختیار گرفت و در سال ۳۳ق عبدالرحمان‌بن خالدبن ولید را والی حمص کرد.<ref>طبری، ج ۴، ص۱۴۴، ۳۲۱؛ ابن‌اثیر، ج ۳، ص۲۱؛ ابن‌عثمان، ص۱۶۱.</ref> در زمان معاویه، [[خراج]] جُندِ حمص ۳۵۰/۰۰۰ دینار بود.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۲۳۳.</ref>
===نبرد یا علی(ع)===
 
در سال ۳۷ق و در [[نبرد صفین|نبرد صفّین]]، بیشتر اهالی شهر، به‌نفع معاویه به جنگ با [[حضرت علی]] (ع) پرداختند.<ref>دینوری، ص۱۶۰، ۱۷۲؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجا.</ref>
در سال ۳۷ق و در [[نبرد صفین|نبرد صفّین]]، بیشتر اهالی شهر، به‌نفع معاویه به جنگ با [[حضرت علی]] (ع) پرداختند.<ref>دینوری، ص۱۶۰، ۱۷۲؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجا.</ref>


خط ۵۷: خط ۳۳:
در سال ۱۳۲ق، با روی کار آمدن [[عباسیان]]، حمص تابع [[عراق]] شد.<ref>رجوع کنید به بیطار، ص۶۶.</ref> مخالفت‌های بسیار اهالی حمص با حکام عباسی ــ مانند قیام سال ۱۹۰ق در زمان [[هارون الرشید]]، شورش برضد امین در سال ۱۹۴ق و برضد نماینده‌اش اسحاق‌بن سلیمان، و مخالفت‌های پراکنده در سده سوم با حکام عباسی ــ نشان‌دهنده مقبول نبودن حکومت آنان در این شهر است.<ref>رجوع کنید به یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۴۲۸، ۴۴۶، ۴۹۰، ۴۹۵، ۵۰۵؛ ابن‌اثیر، ج ۶، ص۲۲۷.</ref>
در سال ۱۳۲ق، با روی کار آمدن [[عباسیان]]، حمص تابع [[عراق]] شد.<ref>رجوع کنید به بیطار، ص۶۶.</ref> مخالفت‌های بسیار اهالی حمص با حکام عباسی ــ مانند قیام سال ۱۹۰ق در زمان [[هارون الرشید]]، شورش برضد امین در سال ۱۹۴ق و برضد نماینده‌اش اسحاق‌بن سلیمان، و مخالفت‌های پراکنده در سده سوم با حکام عباسی ــ نشان‌دهنده مقبول نبودن حکومت آنان در این شهر است.<ref>رجوع کنید به یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۴۲۸، ۴۴۶، ۴۹۰، ۴۹۵، ۵۰۵؛ ابن‌اثیر، ج ۶، ص۲۲۷.</ref>


==شرکت در فتوحات==
در سال ۱۳۹ق اهالی حمص در فتوحات مسلمانان در [[اندلس]] مشارکت داشتند و افرادی از این شهر در سپاه عبدالرحمان‌بن معاویه در اشبیلیه مستقر شدند. این امر موجب شد تا اشبیلیه از آن پس به نام حمص معروف شود.<ref>ابن‌اثیر، ج ۵، ص۴۹۱؛ نیز رجوع کنید به حتی، ج ۲، ص۱۵۶.</ref>
در سال ۱۳۹ق اهالی حمص در فتوحات مسلمانان در [[اندلس]] مشارکت داشتند و افرادی از این شهر در سپاه عبدالرحمان‌بن معاویه در اشبیلیه مستقر شدند. این امر موجب شد تا اشبیلیه از آن پس به نام حمص معروف شود.<ref>ابن‌اثیر، ج ۵، ص۴۹۱؛ نیز رجوع کنید به حتی، ج ۲، ص۱۵۶.</ref>


==ویرانی‌ها و کشتارها==
==ویرانی‌ها و کشتارها==
این شهر چندین بار دست خوش قتل و غارت و ویرانی شده است از جمله:
این شهر چندین بار دستخوش قتل و غارت و ویرانی شده است از جمله:
# در اواخر دوره [[امویان|اموی]]، مردم این شهر با مروان دوم، آخرین خلیفه اموی، به مخالفت برخاستند ولی سرکوب شدند. مروان در ۱۲۷ق باروی شهر را ویران کرد و با آنکه اهالی امان خواسته بودند، به قتل آنان پرداخت.<ref>بلاذری، ص۱۸۳؛ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۳۴۰؛ مسعودی، ص۳۲۵.</ref>
# در اواخر دوره [[امویان|اموی]]، مردم این شهر با مروان دوم، آخرین خلیفه اموی، به مخالفت برخاستند ولی سرکوب شدند. مروان در ۱۲۷ق باروی شهر را ویران کرد و با آنکه اهالی امان خواسته بودند، به قتل آنان پرداخت.<ref>بلاذری، ص۱۸۳؛ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۳۴۰؛ مسعودی، ص۳۲۵.</ref>
# در سال ۲۵۰ق، مستعین عباسی برای سرکوب شورش‌هایی که به اخراج نماینده‌اش، کیدربن عبداللّه اشروسنی، از شهر انجامید، به حمص حمله کرد و بسیاری را کشت.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۴۹۵.</ref>
# در سال ۲۵۰ق، مستعین عباسی برای سرکوب شورش‌هایی که به اخراج نماینده‌اش، کیدربن عبداللّه اشروسنی، از شهر انجامید، به حمص حمله کرد و بسیاری را کشت.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۴۹۵.</ref>
#حمص، پیش از آنکه در ۲۵۴ق در قلمرو طولونیان قرار گیرد، با چند درگیری دیگر روبه‌رو بود که مهم‌ترینِ آنها، حمله موسی‌بن بغای کبیر (سردار ترک دربار عباسی) به شهر و اسارت بزرگان و کشتار بسیاری از اهالی حمص بود.<ref>رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج ۷، ص۱۳۴ـ۱۳۵؛ ابوخلیل، ص۵۴.</ref> در اواخر دوره طولونیان، وصیف‌بن صوار تکین (حاکم حمص)، برای دفاع از شهر، دستور حفر خندق داد.<ref>خوری، قسم ۲، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>
#حمص، پیش از آنکه در ۲۵۴ق در قلمرو طولونیان قرار گیرد، با چند درگیری دیگر روبه‌رو بود که مهم‌ترینِ آنها، حمله موسی‌بن بغای کبیر (سردار ترک دربار عباسی) به شهر و اسارت بزرگان و کشتار بسیاری از اهالی حمص بود.<ref>رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج ۷، ص۱۳۴ـ۱۳۵؛ ابوخلیل، ص۵۴.</ref> در اواخر دوره طولونیان، وصیف‌بن صوار تکین (حاکم حمص)، برای دفاع از شهر، دستور حفر خندق داد.<ref>خوری، قسم ۲، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>
# در ۳۳۳ق، سیف‌الدوله حمدانی بر حمص مسلط شد و حمدانیان بیش از هفتاد سال در آنجا حکم راندند. در زمان آنان، رومی ها، به‌ویژه در نیمه دوم سده چهارم، بارها به حمص حمله کردند، اهالی را کشتند، به آثار آنجا آسیب رساندند و شهر را آتش زدند. پس از حمدانیان، حمص چند قسمت شد و هر قسمت در اختیار یک حکومت قرار گرفت: بنی‌مرداس شرق حمص را در اختیار داشتند و فاطمیان، سلاجقه و اتابکان، هریک، بر قسمتی از حمص مسلط بودند.<ref>رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج ۸، ص۴۱۷، ۵۹۶، ۶۰۴، ۶۸۲، ج ۹، ص۹۰؛ الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۷.</ref>
# در ۳۳۳ق، سیف‌الدوله حمدانی بر حمص مسلط شد و حمدانیان بیش از هفتاد سال در آنجا حکم راندند. در زمان آنان، رومی ها، به‌ویژه در نیمه دوم سده چهارم، بارها به حمص حمله کردند، اهالی را کشتند، به آثار آنجا آسیب رساندند و شهر را آتش زدند. پس از حمدانیان، حمص چند قسمت شد و هر قسمت در اختیار یک حکومت قرار گرفت: بنی‌مرداس شرق حمص را در اختیار داشتند و فاطمیان، سلاجقه و اتابکان، هریک، بر قسمتی از حمص مسلط بودند.<ref>رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج ۸، ص۴۱۷، ۵۹۶، ۶۰۴، ۶۸۲، ج ۹، ص۹۰؛ الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۷.</ref>
==وضعیت در سده‌های اولیه==
در سده‌های اولیه اسلامی، جغرافی‌دانان و مؤلفان مسلمان درباره این شهر گزارش‌هایی داده‌اند. ابن‌حائک<ref>ابن‌حائک، ص۴۰.</ref> آن را نیکوترین شهرها و زُهْری<ref>زُهْری، ص۷۰.</ref> آن را شهری با باغ و مزارع بسیار معرفی کرده است. در این سده‌ها، حمص یکی از پنج کوره (استان) شام بود.<ref>رجوع کنید به ابن‌رسته، ص۱۰۷؛ اصطخری، ص۶۱؛ ابن‌حوقل، ص۱۶۸، ۱۷۷؛ بکری، ۱۹۹۲، ج ۱، ص۴۹۸.</ref> خیابان‌های حمص، دست‌کم تا اواخر سده سوم، سنگ‌فرش بود.<ref>رجوع کنید به ابن‌فقیه، ص۱۱۲؛ جیهانی، ص۱۸۱؛ نیز رجوع کنید به اصطخری، همانجا.</ref>
در اواخر قرن چهارم، این شهر با قلعه‌ای مستحکم، بزرگ‌ترین شهر شام بود.<ref>مقدسی، ص۱۵۴، ۱۵۶.</ref> حمصِ دوره اسلامی، با بادیة‌الشام و تدمر ارتباط بسیاری داشت و دارای توابع بسیار بود.<ref>رجوع کنید به ابن‌خرداذبه، ص۷۵ـ۷۶.</ref> صالح‌بن مرداس در ۴۱۴ق بر شهر و قلعه حمص تسلط یافت.<ref>خوری، قسم ۲، ص۱۷۹.</ref> در ۴۲۲ق، نصربن مرداس، حاکم حمص، گروهی از کردان را در قلعه سَّفح اسکان داد. از آن پس این قلعه به حِصن‌الاکراد معروف شد.<ref>ابن‌شداد، ج ۲، قسم ۲، ص۱۱۵.</ref> در ۴۸۵ق تاج‌الدوله تُتُش حمص را تصرف کرد.<ref>ابن‌اثیر، ج۱۰، ص۲۰۲ـ۲۰۳؛ نیز رجوع کنید به د. اسلام، ج ۳، ص۳۹۸؛ حتی، ج ۲، ص۲۰۴ـ۲۰۷.</ref>
==جنگ‌های صلیبی==
حمص از جمله شهرهایی است که نخستین جنگ‌های صلیبی در اوایل سده ششم، در آن روی داد و این شهر درگیر جنگ‌های سخت شد و آسیب فراوان دید.<ref>رجوع کنید به >اطلس تاریخی اسلام<، ص۲۲.</ref> در ۵۱۷ق طغتکین، صاحب [[دمشق]]، نیز به حمص حمله کرد و آنجا را آتش زد.<ref>ابن‌اثیر، ج۱۰، ص۶۱۷.</ref> این شهر یکبار در ۵۲۳ق و سپس در ۵۳۱ق تابع زنگیان شد.<ref>ابن‌اثیر، ج۱۰، ص۶۵۸ـ۶۵۹،، ج ۱۱، ص۵۰.</ref>
==دوره زنگیان و اسدیان==
حمصِ دوره زنگیان بیشتر به صورت اقطاع اداره می‌شد.<ref>رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج ۱۱، ص۳۳۸، ۴۱۷.</ref> در ۵۵۹ق، نورالدین محمودبن عمادالدین زنگی شهر را به اقطاع به اسدالدین شیرکوه ایوبی اعطا کرد که موجب آغاز حکومت سلسله اسدی در حمص شد.<ref>د.اسلام، ج ۳، ص۳۹۹.</ref>
حمص در دوره زنگیان از دو زلزله سخت (در ۵۵۲ و ۵۶۵ق) آسیب بسیاری دید. در ۵۷۰ق [[صلاح الدین ایوبی|صلاح‌الدین ایوبی]] آنجا را تصرف کرد.<ref>رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج ۱۱، ص۲۱۸، ۳۵۴، ۴۱۷.</ref> ابن‌جبیر ـ که در ۵۸۰ق به این شهر سفر کرده ـ از وضع نسبتاً مساعد شهر خبر داده است. به گفته او،<ref>ابن‌جبیر، ص ۲۳۱ـ۲۳۳.</ref> قلعه آنجا استوار، باروی شهر بسیار نیکو و دارای دروازه‌های فلزی است و این شهر مستطیلی شکل، بازار، مدرسه و خان‌هایی دارد، از جمله خان‌کبیر که مانند قلعه است، و خان سلطان که صلاح‌الدین ایوبی آن را ساخته است.
==بی رونقی==
در ۶۶۲ با مرگ اشرف موسی، حاکم حمص، سلسله اسدی حمص، پس از یکصد سال حکومت، منقرض شد. پس از این سلسله، حمص استقلال نسبی خود را از دست داد و گاهی به حماه و گاهی به دمشق وابسته شد.<ref>الموسوعة العربیة، همانجا؛ خوری، قسم ۲، ص۲۳۰ـ۲۳۳، ۲۴۸ـ۲۴۹؛ د.اسلام، همانجا.</ref>
در نیمه دوم قرن هفتم، با حمله [[مغولان|مغول‌ها]] به حمص، بارو و دروازه‌های شهر از بین رفت.<ref>بهنسی، ص۵۸؛ الموسوعة العربیة، همانجا؛ خوری، قسم ۲، ص۲۳۲، ۲۵۰.</ref> پس از این رویداد، تا ۷۸۴ق ممالیک، و تا ۹۲۳ق چرکس‌ها حمص را اداره کردند.<ref>ابوخلیل، ص۶۵، ۷۱؛ خوری، قسم ۲، ص۲۴۱.</ref>
در ۷۰۲ق زلزله‌ای شدید در حمص موجب کشته شدن بسیاری از اهالی و ویرانی آثار شهر شد، چندان که تا چند قرن بعد نتوانست جایگاه قدیم را باز یابد.<ref>رجوع کنید به خوری، قسم ۲، ص۲۵۳.</ref> در سده‌های هشتم و نهم، حمص کوچک‌ترین و کم‌اهمیت‌ترین قسمت شام بود و از لحاظ مرتبه، هشتمین شهر شام به‌شمار می‌رفت.<ref>رجوع کنید به دمشقی، ص۲۶۹؛ ابوالفداء، ص۲۶۰ـ۲۶۱.</ref> به گزارش ابن‌بطوطه،<ref>ابن‌بطوطه  ج ۲، ص۶۶۵.</ref> در سال ۷۴۹ق با شیوع وبا، سیصد تن از اهالی شهر در یک روز کشته شدند.
==عثمانی و تغییرات در شهر==
در ۹۲۲ق سلطان سلیم اول، شهر را تصرف کرد.<ref>حتی، ج ۲، ص۳۰۶ـ۳۰۹؛ ابوخلیل، ص۱۱۵.</ref> در ۱۲۴۲ق وبا، بار دیگر، بسیاری از اهالی را کشت. چهار سال بعد، بر اثر درگیری شورشیان با عثمانی ها، ارگ شهر کاملا ویران شد.<ref>خوری، قسم ۲، ص۳۷۳ـ۳۷۵؛ الموسوعة العربیة، همانجا.</ref> در دوره عثمانی، محلات جدیدی در قسمت شمالی حمص شکل گرفت.
در ۱۲۹۷ق، مدحت‌پاشا برای تقویت راه‌های ارتباطی حمص اقداماتی کرد، که از آن جمله احداث راه میان حمص و [[طرابلس]] و حماه، و احداث راه‌آهن حمص ـ طرابلس بود که در ۱۳۲۸ق/ ۱۹۱۰م بهره‌برداری شد.<ref>رجوع کنید به خوری، قسم ۲، ص۳۸۴ـ۳۸۵، ۴۲۰.</ref> ادامه راه‌سازی در حمص در اواخر قرن سیزدهم/ نوزدهم و اوایل قرن بعد، این شهر را از طریق راه آهن به حلب در شمال و مدینه در جنوب متصل کرد.<ref>الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۲ـ۵۶۳.</ref> در دوره عثمانی حمص و توابع آن شصت جامع، پنج مسجد، سه مدرسه و هشت دروازه داشت.<ref>سامی، همانجا؛ ابن‌خانقاه، مقدمه عمر، ص۱۸.</ref>
==جنگ‌های جهانی==
===جنگ جهانی اول===
در پایان جنگ جهانی اول، امیرفیصل‌بن حسین (پادشاه عراق) حمص را تصرف کرد<ref>خوری، قسم ۲، ص۴۲۹.</ref> اما پس از جنگ، فرانسوی‌ها در ۱۳۳۹ق/۱۹۲۰م این شهر را در اختیار گرفتند. مبارزات مردم حمص با آنان، در ۱۳۰۴ش/۱۹۲۵ به درگیری سختی انجامید که با شدت و ضعف تا ۱۳۰۸ش/۱۹۲۹ ادامه یافت.<ref>رجوع کنید به معلم، ص۱۹۱ـ۱۹۲؛ خوری، قسم ۲، ص۴۳۲ـ۴۳۳، ۴۳۷، ۴۴۳ـ۴۴۴؛ ابوخلیل، ص۱۴۱.</ref>
جمعیت شهر از هشت‌هزار تن در ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م به پنجاه‌هزار تن در ۱۳۳۹ق/۱۹۲۰م و ۱۳۰/۰۰۰ تن در ۱۳۴۱ش/۱۹۶۲م رسید که در محله‌های تازه تأسیس اسکان یافتند.<ref>محمدعلی پاشا، ص۱۰۲؛ د. اسلام، ج ۳، ص۴۰۰.</ref>
===جنگ جهانی دوم===
در زمان جنگ جهانی دوم، در ۱۳۲۰ش/۱۹۴۱، نیروهای انگلیسی، به‌همراه نیروهای فرانسوی، وارد حمص شدند و در ۱۳۲۵ش/۱۹۴۶ [[سوریه]] را ترک گفتند.<ref>خوری، قسم ۲، ص۴۵۰، ۴۵۲.</ref> پس از جنگ، آرامشِ نسبی حاکم بر شهر، موجب شد تا صادرات نفت عراق از طریق دریای مدیترانه، در ۱۳۳۶ش/۱۹۵۷ از حمص بگذرد. نقش اقتصادی حمص، باتوجه به عبور لوله‌های نفتی کرکوک از آنجا، موجب شد که حکومت وقت، پالایشگاه نفتی بزرگی در غرب شهر ایجاد کند.<ref>رجوع کنید به بهنسی، ص۶۹ـ۷۰؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجا.</ref>


==اماکن مهم==
==اماکن مهم==
خط ۱۳۷: خط ۷۸:
در دوره عثمانی، قاضیانی چون عبداللّه افندی، عبدالفتاح سباعی و عمربن کرم جاویش؛ و علما و فقهایی چون ابراهیم‌بن علی‌بن حسن اتاسی، عبدالمنعم‌بن خضر معروف به ابن‌اشرف، علی‌بن زهره، عمرشماع، و ابن‌هلال ([[فقیه]] و ادیب) در این شهر به‌سر می‌بردند<ref>رجوع کنید به همان، قسم ۲، ص۳۱۵ـ۳۲۳، ۳۵۳ـ۳۵۶؛ ابن‌خانقاه، همان مقدمه، ص۳۵ـ ۴۲.</ref> در دوره اخیر و معاصر نیز حمص علما و بزرگانی داشته است، از جمله ابراهیم یازجی، ابراهیم حورانی، عبدالحمید زهراوی، و عیسی‌بن اسعد خوری، مؤلف معروف تاریخ حمص.<ref>رجوع کنید به فرفور، ص۱۰، ۳۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۸؛ خوری، قسم ۲، ص۴۸۹ـ۵۰۶.</ref>
در دوره عثمانی، قاضیانی چون عبداللّه افندی، عبدالفتاح سباعی و عمربن کرم جاویش؛ و علما و فقهایی چون ابراهیم‌بن علی‌بن حسن اتاسی، عبدالمنعم‌بن خضر معروف به ابن‌اشرف، علی‌بن زهره، عمرشماع، و ابن‌هلال ([[فقیه]] و ادیب) در این شهر به‌سر می‌بردند<ref>رجوع کنید به همان، قسم ۲، ص۳۱۵ـ۳۲۳، ۳۵۳ـ۳۵۶؛ ابن‌خانقاه، همان مقدمه، ص۳۵ـ ۴۲.</ref> در دوره اخیر و معاصر نیز حمص علما و بزرگانی داشته است، از جمله ابراهیم یازجی، ابراهیم حورانی، عبدالحمید زهراوی، و عیسی‌بن اسعد خوری، مؤلف معروف تاریخ حمص.<ref>رجوع کنید به فرفور، ص۱۰، ۳۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۸؛ خوری، قسم ۲، ص۴۸۹ـ۵۰۶.</ref>


==سال‌های اخیر==
==ناآرامی‌های پس از بهار عربی==
در سال‌های اخیر، سوریه عرصه درگیری بین مخالفان مسلح با ارتش این کشور شده و این ناآرامی‌ها به مرور زمان و با حمایت برخی کشورهای خارجی، از یک اعتراض در مناطق مرزی به آشوب و سپس به جنگی داخلی بدل شد. جنگ باعث ویرانی گسترده در شهرها و مناطق مختلف سوریه شده و زیرساخت‌های این کشور را تخریب کرده است.
پس از بروز رخدادهای مشهور به بهار عربی در برخی کشورهای عربی از جمله مصر و تونس، سوریه عرصه درگیری بین مخالفان مسلح با ارتش این کشور شده و این ناآرامی‌ها به مرور زمان و با حمایت برخی کشورهای خارجی، از یک اعتراض در مناطق مرزی به آشوب و سپس به جنگی داخلی بدل شد. جنگ باعث ویرانی گسترده در شهرها و مناطق مختلف سوریه شده و زیرساخت‌های این کشور را تخریب کرده است.{{مدرک}}


آثار تاریخی نیز از لطمات جنگ در امان نبوده‌اند به طوری که یونسکو در گزارشی وضعیت آثار تاریخی در سوریه «تاسف برانگیز» دانسته است. شهر حمص نیز از این تخریب‌ها در امان نماند.
آثار تاریخی نیز از لطمات جنگ در امان نبوده‌اند به طوری که یونسکو در گزارشی وضعیت آثار تاریخی در سوریه «تاسف برانگیز» دانسته است. شهر حمص نیز از این تخریب‌ها در امان نماند.{{مدرک}}


==پانویس==
==پانویس==
<div class="reflist4" style="height: 300px; overflow: auto; padding: 3px" >
{{پانویس}}
{{پانویس|اندازه=ریز|3}}
</div>


==منابع==
==منابع==
<div class="reflist4" style="height: 300px; overflow: auto; padding: 3px" >
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
* ابن‌اثیر.
* ابن‌اثیر.
خط ۲۰۴: خط ۱۴۲:
* همو، تاریخ.
* همو، تاریخ.
{{پایان}}
{{پایان}}
</div>
 
== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
* منبع مقاله : [http://lib.eshia.ir/23019/1/6552 دانشنامه جهان اسلام]
* منبع مقاله : [http://lib.eshia.ir/23019/1/6552 دانشنامه جهان اسلام]
۴۴۱

ویرایش