حمص: تفاوت میان نسخهها
خلاصهسازی و ویکیسازی و اصلاح بخشبندی
جز (←اماکن مهم) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (خلاصهسازی و ویکیسازی و اصلاح بخشبندی) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[پرونده:حمص قبل از جنگ.jpg|بندانگشتی|میدان ساعت در حمص]] | [[پرونده:حمص قبل از جنگ.jpg|بندانگشتی|میدان ساعت در حمص]] | ||
'''حِمْص'''، استان و شهری در سوریه. | '''حِمْص'''، استان و شهری در سوریه. | ||
=== | ==اطلاعات کلی== | ||
وسیعترین استان [[سوریه]]، به مرکزیت شهر حمص، در مرکز سوریه قرار دارد. از شمال به استانهای حماه و رقّه، از شمالشرقی به استان دیرالزور، از جنوبشرقی به کشورهای [[عراق]] و [[اردن]]، از جنوب به استان [[دمشق]] و از مغرب به استان طرطوس و کشور [[لبنان]] محدود است.<ref>الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۲ـ۵۶۳؛ الموسوعة العربیة العالمیة؛ خوند، ذیل مادّه.</ref> | |||
آب و هوای استان حمص در زمستان، معتدل و سرد و مرطوب و در تابستان، معتدل و گرم خشک است.<ref>الموسوعة العربیة، همانجا.</ref> دریاچه قطینه (حمص) ـ که درگذشته قدس نامیده میشد<ref>رجوع کنید به ابناثیر، ج ۱۲، ص۶، ۲۷۳.</ref>ـ در بیست کیلومتری جنوبغربی شهر حمص، از ذخیره آب نهرالعاصی تشکیل شده است و به فراوانی ماهی شهرت دارد.<ref>میدودکو و اوسیپوف، ص۲۵۶.</ref> | آب و هوای استان حمص در زمستان، معتدل و سرد و مرطوب و در تابستان، معتدل و گرم خشک است.<ref>الموسوعة العربیة، همانجا.</ref> دریاچه قطینه (حمص) ـ که درگذشته قدس نامیده میشد<ref>رجوع کنید به ابناثیر، ج ۱۲، ص۶، ۲۷۳.</ref>ـ در بیست کیلومتری جنوبغربی شهر حمص، از ذخیره آب نهرالعاصی تشکیل شده است و به فراوانی ماهی شهرت دارد.<ref>میدودکو و اوسیپوف، ص۲۵۶.</ref> | ||
منابع و معادن مهم استان، نفت، گاز، آهن و اورانیوم است.<ref>رجوع کنید به الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۴ـ ۵۶۵.</ref> ذرت، گندم، پنبه، چغندرقند، میوه و انواع سبزی از محصولات آنجاست و صنایع آن، نساجی، پتروشیمی، سیمان، صنایع شیمیایی، صنایع روغنی، کنسروسازی و پشم است.<ref>رجوع کنید به ابوحجر، ص۱۸۵.</ref> | |||
منطقه حمص قبل از [[اسلام]] مقصد مهاجرانی از قبایل بنیکلب، کنْده، تَنوخ، طَی، حَجر، کلْب و هَمْدان/ حَمْدان بود.<ref>رجوع کنید به ابنشداد، ج ۲، قسم ۲، ص۳۸، پانویس ۲؛ بهنسی، ص۵۷؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجا.</ref> قبایل بَهراء و حِمْیرْ و غسّان در سدههای سوم و چهارم در استان حمص بهسر میبردند.<ref>یعقوبی، البلدان، ص۳۲۴؛ ابنحائک، ص۲۴۵ـ۲۴۶؛ قلقشندی، ص۳۴۸.</ref> ثَعلبیه، سوالمه، آلنعیم، آلفضل، عنزه و موالی (که در قرنهای یازدهم و دوازدهم در آنجا ساکن شدند) از قبایل مهم حمص بهشمار میروند<ref>رجوع کنید به بکری، ۱۴۰۳، ج ۱، ص۳۴۱؛ ابنخانقاه، مقدمه عمر، ص۵۷؛ وصفی زکریا، ج ۲، ص۳۵۳، ۳۶۵، ۳۸۲، ۳۹۶؛ نیز رجوع کنید به جبّور، ص۲۲۰، ۲۲۴، ۲۲۷.</ref>. همچنین تمرکز اصلی ترکمنها در [[شام]]، در اواسط سده چهاردهم/ بیستم در حمص بود.<ref>بشور، ص۳۴.</ref> | منطقه حمص قبل از [[اسلام]] مقصد مهاجرانی از قبایل بنیکلب، کنْده، تَنوخ، طَی، حَجر، کلْب و هَمْدان/ حَمْدان بود.<ref>رجوع کنید به ابنشداد، ج ۲، قسم ۲، ص۳۸، پانویس ۲؛ بهنسی، ص۵۷؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجا.</ref> قبایل بَهراء و حِمْیرْ و غسّان در سدههای سوم و چهارم در استان حمص بهسر میبردند.<ref>یعقوبی، البلدان، ص۳۲۴؛ ابنحائک، ص۲۴۵ـ۲۴۶؛ قلقشندی، ص۳۴۸.</ref> ثَعلبیه، سوالمه، آلنعیم، آلفضل، عنزه و موالی (که در قرنهای یازدهم و دوازدهم در آنجا ساکن شدند) از قبایل مهم حمص بهشمار میروند<ref>رجوع کنید به بکری، ۱۴۰۳، ج ۱، ص۳۴۱؛ ابنخانقاه، مقدمه عمر، ص۵۷؛ وصفی زکریا، ج ۲، ص۳۵۳، ۳۶۵، ۳۸۲، ۳۹۶؛ نیز رجوع کنید به جبّور، ص۲۲۰، ۲۲۴، ۲۲۷.</ref>. همچنین تمرکز اصلی ترکمنها در [[شام]]، در اواسط سده چهاردهم/ بیستم در حمص بود.<ref>بشور، ص۳۴.</ref> | ||
بسیاری از راههای اصلی شمال به جنوب کشور، مانند حلب ـ دمشق، و راههای شرقی ـ غربی از این استان میگذرند.<ref>نک به نقشه جمهوری عربی سوریه.</ref> | بسیاری از راههای اصلی شمال به جنوب کشور، مانند حلب ـ دمشق، و راههای شرقی ـ غربی از این استان میگذرند.<ref>نک به نقشه جمهوری عربی سوریه.</ref> | ||
شهر حمص، در حدود ۱۶۰ کیلومتری شمال دمشق، در دشت حاصلخیز حمص، در ارتفاع ۵۰۸ متری قرار دارد و پس از دمشق و حلب، سومین شهر پراهمیت سوریه است.<ref>رجوع کنید به خوند، همانجا؛ دبیات، ص۱۸.</ref> این شهر در مغرب بادیةالشام و در فاصله مستقیم سی کیلومتری از مرز لبنان واقع است.<ref>رجوع کنید به خوند، همانجا؛ نقشه جمهوری عربی سوریه.</ref> | |||
در حدود ۱۶۰ کیلومتری شمال دمشق، در دشت حاصلخیز حمص، در ارتفاع ۵۰۸ متری قرار دارد و پس از دمشق و حلب، سومین شهر پراهمیت | |||
===نام شهر=== | ===نام شهر=== | ||
نام این شهر را بسیاری از مورخان مانند دینوری،<ref>دینوری، ص ۱۷۲.</ref> بلاذری<ref>بلاذری، ص۱۸۰.</ref> و ابناثیر<ref>ابناثیر، ج ۲، ص۳۱۱.</ref> و جغرافیانویسانی مانند اصطخری،<ref>اصطخری، ص ۶۱.</ref> مقدسی،<ref>مقدسی، ص ۱۵۴.</ref> بکری<ref>بکری، ۱۴۰۳، ج ۱، ص۲۶۰.</ref> و زهری<ref>زهری، ص۷۰.</ref> و لغتشناسان قدیمی مانند صاحببن عباد<ref>صاحببن عباد، ج ۷، ص۵۰.</ref> و ابندرید<ref>ابندرید، ج ۱، ص۵۴۳.</ref> و همچنین بسیاری از مؤلفان سدههای اخیر به صورت حِمْص ضبط کردهاند؛<ref>برای نمونه رجوع کنید به کحّاله، ص۵۳۳؛ شُرّاب، ص۱۴۲.</ref> اما ضبط حُمص نیز در منابع دیده میشود.<ref>برای نمونه رجوع کنید به دام، ص۸۰؛ سامی، ذیل مادّه؛ >اطلس تاریخی اسلام<، ص۲۰.</ref> | نام این شهر را بسیاری از مورخان مانند دینوری،<ref>دینوری، ص ۱۷۲.</ref> بلاذری<ref>بلاذری، ص۱۸۰.</ref> و ابناثیر<ref>ابناثیر، ج ۲، ص۳۱۱.</ref> و جغرافیانویسانی مانند اصطخری،<ref>اصطخری، ص ۶۱.</ref> مقدسی،<ref>مقدسی، ص ۱۵۴.</ref> بکری<ref>بکری، ۱۴۰۳، ج ۱، ص۲۶۰.</ref> و زهری<ref>زهری، ص۷۰.</ref> و لغتشناسان قدیمی مانند صاحببن عباد<ref>صاحببن عباد، ج ۷، ص۵۰.</ref> و ابندرید<ref>ابندرید، ج ۱، ص۵۴۳.</ref> و همچنین بسیاری از مؤلفان سدههای اخیر به صورت حِمْص ضبط کردهاند؛<ref>برای نمونه رجوع کنید به کحّاله، ص۵۳۳؛ شُرّاب، ص۱۴۲.</ref> اما ضبط حُمص نیز در منابع دیده میشود.<ref>برای نمونه رجوع کنید به دام، ص۸۰؛ سامی، ذیل مادّه؛ >اطلس تاریخی اسلام<، ص۲۰.</ref> | ||
===تاسیس شهر=== | ===تاسیس شهر=== | ||
برخی مؤلفان، بنای | برخی مؤلفان، بنای حمص را به یونانیان نسبت دادهاند.<ref>رجوع کنید به بکری، ۱۹۹۲، ج ۱، ص۱۸۳ـ۱۸۴؛ یاقوت حموی؛ حافظ ابرو، همانجاها؛ محمدعلیپاشا، ص۱۰۲.</ref> بنابر قولی دیگر، یکی از اولاد نسل دهم کنعان، بهنام صمار، حمص را بنیان نهاده است.<ref>رجوع کنید به خوری، قسم ۱، ص۳۷.</ref> چون این شهر میان نهرالعاصی و فرات قرار دارد، به آن شبه بینالنهرین نیز گفته شده است.<ref>الموسوعة العربیه، ج ۸، ص۵۶۶.</ref> حمص مرز شمالی بلاد عرب بوده <ref>ابنحائک، ص۸۴ـ۸۵.</ref> و به گفته یاقوت حموی<ref>یاقوت حموی، همانجا.</ref> که آن را در اقلیم چهارم دانسته، زیتون از این شهر به [[فلسطین]] برده شده است. | ||
== | ==صدر اسلام== | ||
[[مسلمانان]] در سال پانزدهم یا شانزدهم [[هجرت]] با امضای صلحنامه، که نخستین صلح مسلمانان بود، وارد این شهر شدند<ref>رجوع کنید به یعقوبی، البلدان، ص۳۲۴؛ طبری، ج ۳، ص۵۹۹ـ۶۰۱؛ محمود سعید عمران، ص۷۸.</ref> و عبادة بن صامت انصاری نخستین والی حمص شد؛ مسلمانان، کلیسای قدیس یوحنا را [[مسجد]] کردند و در نگهداری آثار و باروی شهر کوشیدند.<ref>بلاذری، ص۱۷۹؛ الموسوعةالعربیة، ج ۸، ص۵۶۲، ۵۶۷.</ref> اندکی پس از ورود مسلمانان به حمص، بیش از پانصد تن از [[صحابه]] در این شهر ساکن شدند.<ref>رجوع کنید به بهنسی، ص۶۷ـ۶۹.</ref> | |||
===حکومت امویان=== | ===حکومت امویان=== | ||
در سال ۲۱، [[خالد بن ولید]]، که ساکن حمص بود، درگذشت و خارج از دروازه شمالی شهر دفن شد؛ سپس [[معاویه]]، که والی [[عثمان بن عفان]] در [[شام]] بود، حمص را در اختیار گرفت و در سال ۳۳ق عبدالرحمانبن خالدبن ولید را والی حمص کرد.<ref>طبری، ج ۴، ص۱۴۴، ۳۲۱؛ ابناثیر، ج ۳، ص۲۱؛ ابنعثمان، ص۱۶۱.</ref> در زمان معاویه، [[خراج]] جُندِ حمص ۳۵۰/۰۰۰ دینار بود.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۲۳۳.</ref> | در سال ۲۱، [[خالد بن ولید]]، که ساکن حمص بود، درگذشت و خارج از دروازه شمالی شهر دفن شد؛ سپس [[معاویه]]، که والی [[عثمان بن عفان]] در [[شام]] بود، حمص را در اختیار گرفت و در سال ۳۳ق عبدالرحمانبن خالدبن ولید را والی حمص کرد.<ref>طبری، ج ۴، ص۱۴۴، ۳۲۱؛ ابناثیر، ج ۳، ص۲۱؛ ابنعثمان، ص۱۶۱.</ref> در زمان معاویه، [[خراج]] جُندِ حمص ۳۵۰/۰۰۰ دینار بود.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۲۳۳.</ref> | ||
در سال ۳۷ق و در [[نبرد صفین|نبرد صفّین]]، بیشتر اهالی شهر، بهنفع معاویه به جنگ با [[حضرت علی]] (ع) پرداختند.<ref>دینوری، ص۱۶۰، ۱۷۲؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجا.</ref> | در سال ۳۷ق و در [[نبرد صفین|نبرد صفّین]]، بیشتر اهالی شهر، بهنفع معاویه به جنگ با [[حضرت علی]] (ع) پرداختند.<ref>دینوری، ص۱۶۰، ۱۷۲؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجا.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۳۳: | ||
در سال ۱۳۲ق، با روی کار آمدن [[عباسیان]]، حمص تابع [[عراق]] شد.<ref>رجوع کنید به بیطار، ص۶۶.</ref> مخالفتهای بسیار اهالی حمص با حکام عباسی ــ مانند قیام سال ۱۹۰ق در زمان [[هارون الرشید]]، شورش برضد امین در سال ۱۹۴ق و برضد نمایندهاش اسحاقبن سلیمان، و مخالفتهای پراکنده در سده سوم با حکام عباسی ــ نشاندهنده مقبول نبودن حکومت آنان در این شهر است.<ref>رجوع کنید به یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۴۲۸، ۴۴۶، ۴۹۰، ۴۹۵، ۵۰۵؛ ابناثیر، ج ۶، ص۲۲۷.</ref> | در سال ۱۳۲ق، با روی کار آمدن [[عباسیان]]، حمص تابع [[عراق]] شد.<ref>رجوع کنید به بیطار، ص۶۶.</ref> مخالفتهای بسیار اهالی حمص با حکام عباسی ــ مانند قیام سال ۱۹۰ق در زمان [[هارون الرشید]]، شورش برضد امین در سال ۱۹۴ق و برضد نمایندهاش اسحاقبن سلیمان، و مخالفتهای پراکنده در سده سوم با حکام عباسی ــ نشاندهنده مقبول نبودن حکومت آنان در این شهر است.<ref>رجوع کنید به یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۴۲۸، ۴۴۶، ۴۹۰، ۴۹۵، ۵۰۵؛ ابناثیر، ج ۶، ص۲۲۷.</ref> | ||
در سال ۱۳۹ق اهالی حمص در فتوحات مسلمانان در [[اندلس]] مشارکت داشتند و افرادی از این شهر در سپاه عبدالرحمانبن معاویه در اشبیلیه مستقر شدند. این امر موجب شد تا اشبیلیه از آن پس به نام حمص معروف شود.<ref>ابناثیر، ج ۵، ص۴۹۱؛ نیز رجوع کنید به حتی، ج ۲، ص۱۵۶.</ref> | در سال ۱۳۹ق اهالی حمص در فتوحات مسلمانان در [[اندلس]] مشارکت داشتند و افرادی از این شهر در سپاه عبدالرحمانبن معاویه در اشبیلیه مستقر شدند. این امر موجب شد تا اشبیلیه از آن پس به نام حمص معروف شود.<ref>ابناثیر، ج ۵، ص۴۹۱؛ نیز رجوع کنید به حتی، ج ۲، ص۱۵۶.</ref> | ||
==ویرانیها و کشتارها== | ==ویرانیها و کشتارها== | ||
این شهر چندین بار | این شهر چندین بار دستخوش قتل و غارت و ویرانی شده است از جمله: | ||
# در اواخر دوره [[امویان|اموی]]، مردم این شهر با مروان دوم، آخرین خلیفه اموی، به مخالفت برخاستند ولی سرکوب شدند. مروان در ۱۲۷ق باروی شهر را ویران کرد و با آنکه اهالی امان خواسته بودند، به قتل آنان پرداخت.<ref>بلاذری، ص۱۸۳؛ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۳۴۰؛ مسعودی، ص۳۲۵.</ref> | # در اواخر دوره [[امویان|اموی]]، مردم این شهر با مروان دوم، آخرین خلیفه اموی، به مخالفت برخاستند ولی سرکوب شدند. مروان در ۱۲۷ق باروی شهر را ویران کرد و با آنکه اهالی امان خواسته بودند، به قتل آنان پرداخت.<ref>بلاذری، ص۱۸۳؛ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۳۴۰؛ مسعودی، ص۳۲۵.</ref> | ||
# در سال ۲۵۰ق، مستعین عباسی برای سرکوب شورشهایی که به اخراج نمایندهاش، کیدربن عبداللّه اشروسنی، از شهر انجامید، به حمص حمله کرد و بسیاری را کشت.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۴۹۵.</ref> | # در سال ۲۵۰ق، مستعین عباسی برای سرکوب شورشهایی که به اخراج نمایندهاش، کیدربن عبداللّه اشروسنی، از شهر انجامید، به حمص حمله کرد و بسیاری را کشت.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۴۹۵.</ref> | ||
#حمص، پیش از آنکه در ۲۵۴ق در قلمرو طولونیان قرار گیرد، با چند درگیری دیگر روبهرو بود که مهمترینِ آنها، حمله موسیبن بغای کبیر (سردار ترک دربار عباسی) به شهر و اسارت بزرگان و کشتار بسیاری از اهالی حمص بود.<ref>رجوع کنید به ابناثیر، ج ۷، ص۱۳۴ـ۱۳۵؛ ابوخلیل، ص۵۴.</ref> در اواخر دوره طولونیان، وصیفبن صوار تکین (حاکم حمص)، برای دفاع از شهر، دستور حفر خندق داد.<ref>خوری، قسم ۲، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref> | #حمص، پیش از آنکه در ۲۵۴ق در قلمرو طولونیان قرار گیرد، با چند درگیری دیگر روبهرو بود که مهمترینِ آنها، حمله موسیبن بغای کبیر (سردار ترک دربار عباسی) به شهر و اسارت بزرگان و کشتار بسیاری از اهالی حمص بود.<ref>رجوع کنید به ابناثیر، ج ۷، ص۱۳۴ـ۱۳۵؛ ابوخلیل، ص۵۴.</ref> در اواخر دوره طولونیان، وصیفبن صوار تکین (حاکم حمص)، برای دفاع از شهر، دستور حفر خندق داد.<ref>خوری، قسم ۲، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref> | ||
# در ۳۳۳ق، سیفالدوله حمدانی بر حمص مسلط شد و حمدانیان بیش از هفتاد سال در آنجا حکم راندند. در زمان آنان، رومی ها، بهویژه در نیمه دوم سده چهارم، بارها به حمص حمله کردند، اهالی را کشتند، به آثار آنجا آسیب رساندند و شهر را آتش زدند. پس از حمدانیان، حمص چند قسمت شد و هر قسمت در اختیار یک حکومت قرار گرفت: بنیمرداس شرق حمص را در اختیار داشتند و فاطمیان، سلاجقه و اتابکان، هریک، بر قسمتی از حمص مسلط بودند.<ref>رجوع کنید به ابناثیر، ج ۸، ص۴۱۷، ۵۹۶، ۶۰۴، ۶۸۲، ج ۹، ص۹۰؛ الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۷.</ref> | # در ۳۳۳ق، سیفالدوله حمدانی بر حمص مسلط شد و حمدانیان بیش از هفتاد سال در آنجا حکم راندند. در زمان آنان، رومی ها، بهویژه در نیمه دوم سده چهارم، بارها به حمص حمله کردند، اهالی را کشتند، به آثار آنجا آسیب رساندند و شهر را آتش زدند. پس از حمدانیان، حمص چند قسمت شد و هر قسمت در اختیار یک حکومت قرار گرفت: بنیمرداس شرق حمص را در اختیار داشتند و فاطمیان، سلاجقه و اتابکان، هریک، بر قسمتی از حمص مسلط بودند.<ref>رجوع کنید به ابناثیر، ج ۸، ص۴۱۷، ۵۹۶، ۶۰۴، ۶۸۲، ج ۹، ص۹۰؛ الموسوعة العربیة، ج ۸، ص۵۶۷.</ref> | ||
==اماکن مهم== | ==اماکن مهم== | ||
خط ۱۳۷: | خط ۷۸: | ||
در دوره عثمانی، قاضیانی چون عبداللّه افندی، عبدالفتاح سباعی و عمربن کرم جاویش؛ و علما و فقهایی چون ابراهیمبن علیبن حسن اتاسی، عبدالمنعمبن خضر معروف به ابناشرف، علیبن زهره، عمرشماع، و ابنهلال ([[فقیه]] و ادیب) در این شهر بهسر میبردند<ref>رجوع کنید به همان، قسم ۲، ص۳۱۵ـ۳۲۳، ۳۵۳ـ۳۵۶؛ ابنخانقاه، همان مقدمه، ص۳۵ـ ۴۲.</ref> در دوره اخیر و معاصر نیز حمص علما و بزرگانی داشته است، از جمله ابراهیم یازجی، ابراهیم حورانی، عبدالحمید زهراوی، و عیسیبن اسعد خوری، مؤلف معروف تاریخ حمص.<ref>رجوع کنید به فرفور، ص۱۰، ۳۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۸؛ خوری، قسم ۲، ص۴۸۹ـ۵۰۶.</ref> | در دوره عثمانی، قاضیانی چون عبداللّه افندی، عبدالفتاح سباعی و عمربن کرم جاویش؛ و علما و فقهایی چون ابراهیمبن علیبن حسن اتاسی، عبدالمنعمبن خضر معروف به ابناشرف، علیبن زهره، عمرشماع، و ابنهلال ([[فقیه]] و ادیب) در این شهر بهسر میبردند<ref>رجوع کنید به همان، قسم ۲، ص۳۱۵ـ۳۲۳، ۳۵۳ـ۳۵۶؛ ابنخانقاه، همان مقدمه، ص۳۵ـ ۴۲.</ref> در دوره اخیر و معاصر نیز حمص علما و بزرگانی داشته است، از جمله ابراهیم یازجی، ابراهیم حورانی، عبدالحمید زهراوی، و عیسیبن اسعد خوری، مؤلف معروف تاریخ حمص.<ref>رجوع کنید به فرفور، ص۱۰، ۳۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۸؛ خوری، قسم ۲، ص۴۸۹ـ۵۰۶.</ref> | ||
== | ==ناآرامیهای پس از بهار عربی== | ||
در | پس از بروز رخدادهای مشهور به بهار عربی در برخی کشورهای عربی از جمله مصر و تونس، سوریه عرصه درگیری بین مخالفان مسلح با ارتش این کشور شده و این ناآرامیها به مرور زمان و با حمایت برخی کشورهای خارجی، از یک اعتراض در مناطق مرزی به آشوب و سپس به جنگی داخلی بدل شد. جنگ باعث ویرانی گسترده در شهرها و مناطق مختلف سوریه شده و زیرساختهای این کشور را تخریب کرده است.{{مدرک}} | ||
آثار تاریخی نیز از لطمات جنگ در امان نبودهاند به طوری که یونسکو در گزارشی وضعیت آثار تاریخی در سوریه «تاسف برانگیز» دانسته است. شهر حمص نیز از این تخریبها در امان نماند. | آثار تاریخی نیز از لطمات جنگ در امان نبودهاند به طوری که یونسکو در گزارشی وضعیت آثار تاریخی در سوریه «تاسف برانگیز» دانسته است. شهر حمص نیز از این تخریبها در امان نماند.{{مدرک}} | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | |||
{{پانویس | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ستون-شروع}} | {{ستون-شروع}} | ||
* ابناثیر. | * ابناثیر. | ||
خط ۲۰۴: | خط ۱۴۲: | ||
* همو، تاریخ. | * همو، تاریخ. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* منبع مقاله : [http://lib.eshia.ir/23019/1/6552 دانشنامه جهان اسلام] | * منبع مقاله : [http://lib.eshia.ir/23019/1/6552 دانشنامه جهان اسلام] |