پرش به محتوا

غزوه احد: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ ژوئن ۲۰۱۸
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Shakeri
خط ۳۱: خط ۳۱:


==لشکرکشی مشرکین به مدینه==
==لشکرکشی مشرکین به مدینه==
در [[سال سوم هجری]]، یک سال پس از شکست سختی که مسلمانان در [[جنگ بدر]] بر [[مشرک|مشرکان]] وارد کردند، [[قریش]] به فرماندهی [[ابوسفیان]] به خونخواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر با [[پیامبر(ص)]] و مسلمانان شدند. ابوسفیان به این منظور کسانی را همچون [[عمرو بن عاص]] و [[ابن زبعری]] و [[ابوعزّه]]، به جلب همکاری دیگر قبایل برانگیختند.<ref>ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۳۲۳ـ۳۲۲؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۱؛ نیز ر.ک: طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۰۰.</ref> و سپس با لشکری که شمار آن را سه هزار نفر گفته‌اند، به سوی [[مدینه]] حرکت کردند. بنا بر روایت واقدی گویا پیامبر(ص) در [[قبا]] ـ جایی در نزدیکی مدینه ـ بود که به وسیله نامه‌ای که عمویش [[عباس بن عبدالمطلب]] پنهانی سوی پیامبر(ص) فرستاده بود، از خروج مشرکان برای نبرد خبردار شد،<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۰۳.</ref> اما در روایات دیگر به این نامه اشاره‌ای نشده است.<ref>مثلا ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۲؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۰۲.</ref>
در [[سال سوم هجری]]، یک سال پس از شکست سختی که مسلمانان در [[جنگ بدر]] بر [[مشرک|مشرکان]] وارد کردند، [[قریش]] به فرماندهی [[ابوسفیان]] به خونخواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر با [[پیامبر(ص)]] و مسلمانان شدند. ابوسفیان به این منظور کسانی را همچون [[عمرو بن عاص]] و [[ابن زبعری]] و [[ابوعزّه]]، به جلب همکاری دیگر قبایل برانگیخت.<ref>ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۳۲۳ـ۳۲۲؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۱؛ نیز ر.ک: طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۰۰.</ref> و سپس با لشکری که شمار آن را سه هزار نفر گفته‌اند، به سوی [[مدینه]] حرکت کردند. بنا بر روایت واقدی گویا پیامبر(ص) در [[قبا]] ـ جایی در نزدیکی مدینه ـ بود که به وسیله نامه‌ای که عمویش [[عباس بن عبدالمطلب]] پنهانی سوی پیامبر(ص) فرستاده بود، از خروج مشرکان برای نبرد خبردار شد،<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۰۳.</ref> اما در روایات دیگر به این نامه اشاره‌ای نشده است.<ref>مثلا ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۲؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۰۲.</ref>


در [[پنجم شوال]]، مشرکان به عُرَیض ـ ناحیه‌ای در نزدیکی احد ـ رسیدند و چارپایان را در مزارع آنجا برای چرا رها کردند.<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۷ـ۲۰۶.</ref> پیامبر(ص) به وسیله یکی از اصحاب از شمار و نیز تجهیزات آنها آگاهی یافت. تنی چند از بزرگان [[اوس و خزرج]] چون [[سعد بن معاذ]]، [[اسید بن حضیر]] و [[سعد بن عباده]] با گروهی، از بیم هجوم مشرکان تا بامداد [[جمعه]] در [[مسجد]] پاسداری می‌دادند.<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۸.</ref>
در [[پنجم شوال]]، مشرکان به عُرَیض ـ ناحیه‌ای در نزدیکی احد ـ رسیدند و چارپایان را در مزارع آنجا برای چرا رها کردند.<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۷ـ۲۰۶.</ref> پیامبر(ص) به وسیله یکی از اصحاب از شمار و نیز تجهیزات آنها آگاهی یافت. تنی چند از بزرگان [[اوس و خزرج]] چون [[سعد بن معاذ]]، [[اسید بن حضیر]] و [[سعد بن عباده]] با گروهی، از بیم هجوم مشرکان تا بامداد [[جمعه]] در [[مسجد]] پاسداری می‌دادند.<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۸.</ref>
کاربر ناشناس