confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹
ویرایش
(پیوند میان ویکی در ویکی داده و حذف از مبدا ویرایش) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''بَرمَکیان'''، خاندانی از [[بلخ]] که با نزدیک شدن به دستگاه [[خلافت]] [[امویان]] و [[عباسیان]]، قدرت یافتند و در دوره اول عباسی، هنگام خلافت [[هارون الرشید]] (حکومت:۱۷۰-۱۹۳ق)، و در اوج اقتدار عباسیان، در بسیاری از شؤون حکومتی دخالت داشتند. این خاندان با نام نیای خود برمک شناخته میشدند. برمک، خالد، یحیی، جعفر و فضل به مناصب حکومتی بلند دست یافتند. | '''بَرمَکیان'''، خاندانی از [[بلخ]] که با نزدیک شدن به دستگاه [[خلافت]] [[امویان]] و [[عباسیان]]، قدرت یافتند و در دوره اول عباسی، هنگام خلافت [[هارون الرشید]] (حکومت:۱۷۰-۱۹۳ق)، و در اوج اقتدار عباسیان، در بسیاری از شؤون حکومتی دخالت داشتند. این خاندان با نام نیای خود برمک شناخته میشدند. برمک، خالد، یحیی، جعفر و فضل به مناصب حکومتی بلند دست یافتند. | ||
درباره رابطه برمکیان با [[علویان]] و [[امام موسی کاظم(ع)]]، و نیز دلایل سقوط آنان گزارشهای متفاوتی وجود دارد؛ گزارشهایی از حمایت آنان از زندانیان علوی وجود دارد و روایتهایی نیز درباره همکاری آنان در گرفتاری موسیبنجعفر نوشته شده است. در ابتدای سال | درباره رابطه برمکیان با [[علویان]] و [[امام موسی کاظم(ع)]]، و نیز دلایل سقوط آنان گزارشهای متفاوتی وجود دارد؛ گزارشهایی از حمایت آنان از زندانیان علوی وجود دارد و روایتهایی نیز درباره همکاری آنان در گرفتاری موسیبنجعفر نوشته شده است. در ابتدای [[سال ۱۸۷ ق]]، هارون پس از بازگشت از [[حج]]، دستور قتل جعفر و زندانی شدن یحیی و فضل و مصادره اموال آنها را صادر کرد. | ||
==آشنایی برمکیان با اسلام== | ==آشنایی برمکیان با اسلام== | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
===فضل=== | ===فضل=== | ||
فضل، فرزند دیگر یحیی در سال ۱۴۷ق. به دنیا آمد.<ref>ابن خلکان، ج۴، ص۳۶.</ref> او نیزعلاوه بر جایگاه خاص وبی بدیل در دستگاه خلافت از سوی هارون، تربیت امین عباسی را عهدهدار شد.<ref> همو، ج۴، ص۲۸.</ref> در سال ۱۷۶ق. ولایت قسمت شرقی قلمرو عباسیان از نهروان تا ترکستان و آذربایجان و ارمنستان<ref>جهشیاری، ص۱۲۲؛ ابن خلکان، ج۴، ص۲۹.</ref> و در سال ۱۷۸ق. حکومت خراسان نیز به او داده شد.<ref>حمزه اصفهانی، ص۱۷۰؛ ابن خلکان، ج۴، ص۲۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۴۵.</ref> در سال ۱۷۹ق. حکومت وی بر خراسان پایان یافت؛ ولی حکومت آذربایجان و [[ارمنستان]] همچنان بر عهده وی بود.<ref>بارتولد، ص۹۰.</ref> | فضل، فرزند دیگر یحیی در [[سال ۱۴۷ق]]. به دنیا آمد.<ref>ابن خلکان، ج۴، ص۳۶.</ref> او نیزعلاوه بر جایگاه خاص وبی بدیل در دستگاه خلافت از سوی هارون، تربیت امین عباسی را عهدهدار شد.<ref> همو، ج۴، ص۲۸.</ref> در سال ۱۷۶ق. ولایت قسمت شرقی قلمرو عباسیان از نهروان تا ترکستان و آذربایجان و ارمنستان<ref>جهشیاری، ص۱۲۲؛ ابن خلکان، ج۴، ص۲۹.</ref> و در سال ۱۷۸ق. حکومت خراسان نیز به او داده شد.<ref>حمزه اصفهانی، ص۱۷۰؛ ابن خلکان، ج۴، ص۲۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۴۵.</ref> در سال ۱۷۹ق. حکومت وی بر خراسان پایان یافت؛ ولی حکومت آذربایجان و [[ارمنستان]] همچنان بر عهده وی بود.<ref>بارتولد، ص۹۰.</ref> | ||
===دیگر برمکیان=== | ===دیگر برمکیان=== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در مورد رابطه برمکیان با [[علویان]] و نیز [[امام موسی کاظم علیه السلام]] که معاصر آنان بود گزارههای متفاوتی وجود دارد. در برخی از گزارشها یحیی بن خالد از [[منصور دوانیقی|منصور عباسی]] خواست باتوجه به نماز خواندن [[حضرت علی(ع)]] در ایوان مدائن از تخریب آن خودداری کند.<ref>ابن طقطقی، ص۱۵۴؛ ابن خلدون، ج۳، ص۲۴۷.</ref> بر اساس گزارشی دیگر هنگامی که هارون، فضلبنیحیی را مأمور سرکوب شورش [[یحیی بن عبدالله علوی]] کرد، یحیی برمکی به فرزندش هشدار داد که از ریختن خون فرزند [[رسول خدا]] اجتناب کند و با توجه به این که برمکیان متهم به تشیع هستند قضیه را با مصالحه فیصله دهد،<ref> طبری، ج۸، ص۲۸۹؛ ابن خلکان، ج۱، ص۳۳۴؛ خواند میر، ص۲۳۷.</ref> او همچنین به فرزند دیگرش، جعفر سفارش کرد تا یحیی علوی را از زندان آزاد کند<ref>ابوالفرج اصفهانی، ص۳۹۰.</ref> و خود نیز به علوی مذکور کمک مالی کرد.<ref>جهشیاری، ص۱۵۷</ref> | در مورد رابطه برمکیان با [[علویان]] و نیز [[امام موسی کاظم علیه السلام]] که معاصر آنان بود گزارههای متفاوتی وجود دارد. در برخی از گزارشها یحیی بن خالد از [[منصور دوانیقی|منصور عباسی]] خواست باتوجه به نماز خواندن [[حضرت علی(ع)]] در ایوان مدائن از تخریب آن خودداری کند.<ref>ابن طقطقی، ص۱۵۴؛ ابن خلدون، ج۳، ص۲۴۷.</ref> بر اساس گزارشی دیگر هنگامی که هارون، فضلبنیحیی را مأمور سرکوب شورش [[یحیی بن عبدالله علوی]] کرد، یحیی برمکی به فرزندش هشدار داد که از ریختن خون فرزند [[رسول خدا]] اجتناب کند و با توجه به این که برمکیان متهم به تشیع هستند قضیه را با مصالحه فیصله دهد،<ref> طبری، ج۸، ص۲۸۹؛ ابن خلکان، ج۱، ص۳۳۴؛ خواند میر، ص۲۳۷.</ref> او همچنین به فرزند دیگرش، جعفر سفارش کرد تا یحیی علوی را از زندان آزاد کند<ref>ابوالفرج اصفهانی، ص۳۹۰.</ref> و خود نیز به علوی مذکور کمک مالی کرد.<ref>جهشیاری، ص۱۵۷</ref> | ||
[[شیخ مفید]] یحیی را به دست داشتن در گرفتاری امام موسی بن جعفر(ع) متهم میکند. او نوشته است یحیی به جهت رقابت با محمد بن اشعث و با اطلاع از امامی بودن وی، از تنگدستی علی بن اسماعیل، نوه [[امام صادق(ع)]] سوء استفاده کرد و با دادن هدایایی به او، وی را به بدگویی از امام نزد هارون ترغیب کرد و همین امر منجر به دستگیری و شهادت امام شد.<ref>مفید، ج۲، ص۲۳۷</ref> در جای دیگر، مفید گزارش داده است هنگامی که موسی بن جعفر(ع) در زندان هارون بود، هارون دستور قتل او را به فضل ابلاغ کرد. فضلبنیحیی از انجام آن امتناع ورزید و مورد خشم هارون قرار گرفته و شلاق خورد.<ref>مفید، ج۲، ص۲۴۱؛ ابوالفرج اصفهانی، ص۴۱۶.</ref> مسمومیت و مرگ ادریس بن عبدالله (مؤسس سلسله [[ادریسیان]]) نیز به یحیی نسبت داده شده است.<ref>ابولفرج اصفهانی، ص۴۰۷</ref> | [[شیخ مفید]] یحیی را به دست داشتن در گرفتاری امام موسی بن جعفر(ع) متهم میکند. او نوشته است یحیی به جهت رقابت با [[محمد بن اشعث]] و با اطلاع از امامی بودن وی، از تنگدستی علی بن اسماعیل، نوه [[امام صادق(ع)]] سوء استفاده کرد و با دادن هدایایی به او، وی را به بدگویی از امام نزد هارون ترغیب کرد و همین امر منجر به دستگیری و شهادت امام شد.<ref>مفید، ج۲، ص۲۳۷</ref> در جای دیگر، مفید گزارش داده است هنگامی که موسی بن جعفر(ع) در زندان هارون بود، هارون دستور قتل او را به فضل ابلاغ کرد. فضلبنیحیی از انجام آن امتناع ورزید و مورد خشم هارون قرار گرفته و شلاق خورد.<ref>مفید، ج۲، ص۲۴۱؛ ابوالفرج اصفهانی، ص۴۱۶.</ref> مسمومیت و مرگ ادریس بن عبدالله (مؤسس سلسله [[ادریسیان]]) نیز به یحیی نسبت داده شده است.<ref>ابولفرج اصفهانی، ص۴۰۷</ref> | ||
==سقوط== | ==سقوط== | ||
[[هارون الرشید|هارون]] پس از بازگشت از حج (سال ۱۸۶ق | [[هارون الرشید|هارون]] پس از بازگشت از حج ([[سال ۱۸۶ق]]) در شب [[اول محرم]] [[سال ۱۸۷ق]]. دستور قتل جعفر و زندانی شدن یحیی و فضل و مصادره اموال آنها را صادر کرد. سرِ جعفر در شهر انبار به دست مسرور خادم جدا شده و بدنش قطعه قطعه شد و هرکدام در جایی از بغداد آویخته شد.<ref> یعقوبی، ج۲، ص۴۲۱؛ جهشیاری، ص۱۵۰. </ref> یحیی و فضل نیز زندانی شدند تا این که یحیی در سال ۱۹۰ق. در زندان درگذشت و جسدش در رقه در کنار [[فرات]] دفن شد.<ref>مسعودی، ج۳، ص۳۴۳و ۳۸۶؛ ابن خلکان، ج۶، ص۲۲۸. </ref> فضل نیز در زندان و به سال ۱۹۳ق. درگذشت.<ref>طبری، ج۸، ص۳۴۱.</ref> به فرمان هارون، محمد بنخالد و فرزندان و وابستگان وی که در امور دولت و وزارت دخالت چندانی نداشتند، به همراه فرزندان خردسال فضل و جعفر امان داده شدند.<ref>جهشیاری، ص۱۵۱؛ طبری، ج۸، ص۲۹۷.</ref> | ||
سقوط برمکیان به علت عدم بازگویی علت آن توسط هارون از نقاط مبهم تاریخ است که ارائه تحلیلهای متفاوت و گاه متناقضی را باعث شده است. برخی از مورخان ماجرای ازدواج جعفر با عباسه خواهر هارون به شرط آن که پیوند صوری باشد و عهدشکنی جعفر و تولد دو فرزند و زندگی مخفیانه آنها را علت سقوط برمکیان دانستهاند<ref> مسعودی، ج۳، ص۳۷۵-۳۷۸.</ref> برخی نیز این علت را صحیح ندانستهاند.<ref>نک: سجادی، ص۹۱-۹۴.</ref> گروهی دیگر خودداری فضل را از دادن قسمتی از درآمد فارس به هارون، علت خشم او دانستهاند.<ref>جهشیاری، ص۱۵۷.</ref> علاقه و ارتباط برمکیان با علویان و آزادی برخی از زندانیان ایشان توسط برمکیان نیز علت رویگردانی هارون و عقوبت ایشان ذکر شده است.<ref> طبری، ج۸، ص۲۸۹؛ ابن خلکان، ج۱، ص۳۳۴-۳۳۵</ref> برخی از منابع از نفرین [[امام رضا عليهالسلام]] در حق برمکیان در [[روز عرفه|عرفه]] و سقوط ایشان در همان سال یاد کردهاند.<ref>مجلسی، ج۴۹، ص۸۵. </ref> بدگویی مخالفان ورقیبانی از کارگزاران هارون چون علی بن عیسی یزدانیرود، منصور بن زیاد، جعفر بن محمد بن اشعث و فضل بن ربیع،<ref>جهشیاری، ص۱۲۴-۱۶۲.</ref> نفوذ برمکیان به ویژه فضل در سپاه خراسان<ref>طبری، ج۸، ص۲۵۷.</ref> نیز از علتهایی است که برای این حادثه بیان شده است. | سقوط برمکیان به علت عدم بازگویی علت آن توسط هارون از نقاط مبهم تاریخ است که ارائه تحلیلهای متفاوت و گاه متناقضی را باعث شده است. برخی از مورخان ماجرای ازدواج جعفر با عباسه خواهر هارون به شرط آن که پیوند صوری باشد و عهدشکنی جعفر و تولد دو فرزند و زندگی مخفیانه آنها را علت سقوط برمکیان دانستهاند<ref> مسعودی، ج۳، ص۳۷۵-۳۷۸.</ref> برخی نیز این علت را صحیح ندانستهاند.<ref>نک: سجادی، ص۹۱-۹۴.</ref> گروهی دیگر خودداری فضل را از دادن قسمتی از درآمد فارس به هارون، علت خشم او دانستهاند.<ref>جهشیاری، ص۱۵۷.</ref> علاقه و ارتباط برمکیان با علویان و آزادی برخی از زندانیان ایشان توسط برمکیان نیز علت رویگردانی هارون و عقوبت ایشان ذکر شده است.<ref> طبری، ج۸، ص۲۸۹؛ ابن خلکان، ج۱، ص۳۳۴-۳۳۵</ref> برخی از منابع از نفرین [[امام رضا عليهالسلام]] در حق برمکیان در [[روز عرفه|عرفه]] و سقوط ایشان در همان سال یاد کردهاند.<ref>مجلسی، ج۴۹، ص۸۵. </ref> بدگویی مخالفان ورقیبانی از کارگزاران هارون چون علی بن عیسی یزدانیرود، منصور بن زیاد، جعفر بن محمد بن اشعث و فضل بن ربیع،<ref>جهشیاری، ص۱۲۴-۱۶۲.</ref> نفوذ برمکیان به ویژه فضل در سپاه خراسان<ref>طبری، ج۸، ص۲۵۷.</ref> نیز از علتهایی است که برای این حادثه بیان شده است. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
[[en:Barmakids]] | [[en:Barmakids]] | ||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | |||
[[Category:خاندانهای اسلامی]] | |||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | |||
[[Category:خاندانهای اسلامی]] | |||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | |||
[[Category:خاندانهای اسلامی]] | |||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | |||
[[Category:خاندانهای اسلامی]] | |||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | |||
[[Category:خاندانهای اسلامی]] | |||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | |||
[[Category:خاندانهای اسلامی]] | |||
[[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | [[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | ||
[[رده:خاندانهای اسلامی]] | [[رده:خاندانهای اسلامی]] |