پرش به محتوا

تطنجیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
==منابع نقل‌کننده خطبه==
==منابع نقل‌کننده خطبه==


کهن‌ترین اشاره به این خطبه، نقل حکایت پایانی خطبه است که [[هبة الله موسوی]] در 703ق/1304م در ''[[المجموع الرائق]]''، جای داده است.<ref>ج 1، ص 452</ref> تنها نقل کهن از این خطبه در ضمن ''[[مشارق انوارالیقین]]'' [[حافظ رجب برسی|حافظ رجب بُرْسی]] (عارف و عالم شیعی قرن هشتم و نهم) آمده است.<ref>ص 166-170</ref>
کهن‌ترین اشاره به این خطبه، نقل حکایت پایانی خطبه است که [[هبة الله موسوی]] در ۷۰۳ق/۱۳۰۴م در ''[[المجموع الرائق]]''، جای داده است.<ref>ج ۱، ص۴۵۲</ref> تنها نقل کهن از این خطبه در ضمن ''[[مشارق انوارالیقین]]'' [[حافظ رجب برسی|حافظ رجب بُرْسی]] (عارف و عالم شیعی قرن هشتم و نهم) آمده است.<ref>ص ۱۶۶-۱۷۰</ref>
 
هبة‌الله موسی توضیحی درباره خطبه نیفزوده است. [[حافظ رجب برسی|بُرسی]] نیز سندی یا حتی یادی از راوی خطبه نیاورده است.<ref>برسی، ص 166.</ref>


هبة‌الله موسی توضیحی درباره خطبه نیفزوده است. بُرسی نیز سندی یا حتی یادی از راوی خطبه نیاورده است.<ref>برسی، ص۱۶۶.</ref>


==محل و زمان ایراد خطبه==
==محل و زمان ایراد خطبه==


[[حافظ رجب برسی|بُرسی]] تصریح نموده که ایراد خطبه در جایی میان [[کوفه]] و [[مدینه]] بوده است.<ref>ص 166</ref>
[[حافظ رجب برسی|بُرْسی]] تصریح نموده که ایراد خطبه در جایی میان [[کوفه]] و [[مدینه]] بوده است.<ref>ص 166</ref>


در متن خطبه با اشاراتی، زمان خطبه به اندکی پس از [[جنگ صفین]] بازگردانده شده و در آن از انتقام کشتگان صفین، چون [[عمار بن یاسر]] و [[اویس قرنی]]، سخن به میان آمده است.<ref>«الخطبة»، 168</ref>
در متن خطبه با اشاراتی، زمان خطبه به اندکی پس از [[جنگ صفین]] بازگردانده شده و در آن از انتقام کشتگان صفین، چون [[عمار بن یاسر]] و [[اویس قرنی]]، سخن به میان آمده است.<ref>«الخطبة»، 168</ref>
خط ۴۶: خط ۴۵:
این خطبه را باید در کنار خطبه‌هایی مشابه مانند [[خطبة البیان]]، [[خطبه افتخار]]، [[خطبه لؤلؤه]] و [[خطبه اقالیم]] قرار داد که همگی در طیفی از مضامین، کم و بیش به آنچه در [[قرن‌ سوم|قرن‌های سوم]] تا [[قرن پنجم|پنجم]] هجری قمری، اندیشه‌های [[غلو|غالیانه]] دانسته می‌شده، ارتباط دارند.<ref>پاکتچی، 26-30؛ نیز نک‌ : خطبةالبیان، سراسر اثر</ref>
این خطبه را باید در کنار خطبه‌هایی مشابه مانند [[خطبة البیان]]، [[خطبه افتخار]]، [[خطبه لؤلؤه]] و [[خطبه اقالیم]] قرار داد که همگی در طیفی از مضامین، کم و بیش به آنچه در [[قرن‌ سوم|قرن‌های سوم]] تا [[قرن پنجم|پنجم]] هجری قمری، اندیشه‌های [[غلو|غالیانه]] دانسته می‌شده، ارتباط دارند.<ref>پاکتچی، 26-30؛ نیز نک‌ : خطبةالبیان، سراسر اثر</ref>


در خطبۀ تطنجیه، برخی عبارات مثل: "'''منم آنکه [[ادریس]] را به جایگاهی برین برآورد.'''"<ref>«الخطبة»، 168</ref> در مقایسه با آیه57 [[سوره مریم|سورۀ مریم]]، یا تعبیر: "'''منم اول، منم آخر، منم ظاهر و منم باطن.'''"<ref>«الخطبة»، 168</ref> در مقایسه با آیه 3 [[سوره حدید|سورۀ حدید]] و نسبت دادن هلاک امم پیشین به خود<ref>«الخطبة»، 167</ref> در مقایسه با آیات متعدد قرآنی، نشان می‌دهد که دست کم طیفی از عبارات این خطبه، مرتبط با اندیشه‌های غالیانه بوده است.
در خطبۀ تطنجیه، برخی عبارات مثل: منم آنکه [[ادریس]] را به جایگاهی برین برآورد.<ref>«الخطبة»، 168</ref> در مقایسه با آیه57 [[سوره مریم|سورۀ مریم]]، یا تعبیر: منم اول، منم آخر، منم ظاهر و منم باطن.<ref>«الخطبة»، 168</ref> در مقایسه با آیه 3 [[سوره حدید|سورۀ حدید]] و نسبت دادن هلاک امم پیشین به خود<ref>«الخطبة»، 167</ref> در مقایسه با آیات متعدد قرآنی، نشان می‌دهد که دست کم طیفی از عبارات این خطبه، مرتبط با اندیشه‌های غالیانه بوده است.


تصویر ارائه شده در برخی از عبارات خطبه از آفرینش، مانند این عبارت که: "'''منم سازندۀ اقالیم به امر دانای خردمند، منم کلمه‌ای که امور بدان انجام پذیرد و دهرها بگذرند... .'''"<ref>«الخطبة»، 169</ref>، قابل مقایسه با اندیشه "صانع" در رتبه‌ای پس از خدای متعال نزد غنوصیان، و رابطی میان اندیشه غنوصی صانع، با اندیشه [[مسیحییت|مسیحی]] می‌تواند باشد.
تصویر ارائه شده در برخی از عبارات خطبه از آفرینش، مانند این عبارت که: منم سازندۀ اقالیم به امر دانای خردمند، منم کلمه‌ای که امور بدان انجام پذیرد و دهرها بگذرند... .<ref>«الخطبة»، 169</ref>، قابل مقایسه با اندیشه "صانع" در رتبه‌ای پس از خدای متعال نزد غنوصیان، و رابطی میان اندیشه غنوصی صانع، با اندیشه [[مسیحییت|مسیحی]] می‌تواند باشد.


تعبیرهایی مانند آنکه: "'''منم صاحب ازلیت اول.'''"<ref>«الخطبة»، 168</ref> و در سخن از رابطه خود با [[پیامبر(ص)]]، تعبیر اینکه: "'''او دانش خود را به من آموخت و من دانش خود را به او آموختم.'''"<ref>«الخطبة»، 167</ref>، در نقاط اوج خطبه دیده می‌شود.
تعبیرهایی مانند آنکه: منم صاحب ازلیت اول.<ref>«الخطبة»، 168</ref> و در سخن از رابطه خود با [[پیامبر(ص)]]، تعبیر اینکه: او دانش خود را به من آموخت و من دانش خود را به او آموختم.<ref>«الخطبة»، 167</ref>، در نقاط اوج خطبه دیده می‌شود.


با این وصف، در پایان خطبه، این تعبیر که" "'''علی نور مخلوق و عبد مرزوق است.'''"<ref>«الخطبة»، 170</ref> با التفات از ضمیر متکلم به ذکر نام خود، بار دیگر درصدد تأکید برآن است که برداشت الوهیت در ذهن شنونده یا خواننده، زدوده شود.
با این وصف، در پایان خطبه، این تعبیر که علی نور مخلوق و عبد مرزوق است.<ref>«الخطبة»، 170</ref> با التفات از ضمیر متکلم به ذکر نام خود، بار دیگر درصدد تأکید برآن است که برداشت الوهیت در ذهن شنونده یا خواننده، زدوده شود.


رازگرایی، بر بدنه اصلی خطبه حاکم است و کاربرد تعبیرهای نامأنوس مانند منم طیرثا، منم جانبوثا، منم بارحلون و منم علیوثوثا<ref>«الخطبة»، 169</ref> که به واژه‌هایی سریانی می‌ماند، نامیدن درکه‌ای در قعر [[جهنم]] به "عمقیوس"<ref>«الخطبة»، 169</ref> و استفاده از تعبیر کلیدی، اما دشوار فهم "تطنج"<ref>«الخطبة»، 166 ـ 167</ref> نمودی از این رازگرایی است.
رازگرایی، بر بدنه اصلی خطبه حاکم است و کاربرد تعبیرهای نامأنوس مانند منم طیرثا، منم جانبوثا، منم بارحلون و منم علیوثوثا<ref>«الخطبة»، 169</ref> که به واژه‌هایی سریانی می‌ماند، نامیدن درکه‌ای در قعر [[جهنم]] به "عمقیوس"<ref>«الخطبة»، 169</ref> و استفاده از تعبیر کلیدی، اما دشوار فهم "تطنج"<ref>«الخطبة»، 166 ـ 167</ref> نمودی از این رازگرایی است.
خط ۶۶: خط ۶۵:


==خلط درباره این خطبه==
==خلط درباره این خطبه==
[[آقا بزرگ تهرانی]] این گمان را مطرح کرده که خطبۀ تطنجیه،‌‌ همان خطبۀ اقالیم مورد اشارۀ [[ابن شهر آشوب]] در کتاب [[مناقب آل ابی طالب|مناقب]] است، <ref> ج۷، ص ۱۹۹، ۲۰۱-۲۰۲؛ ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۴۷ </ref> اما مضامین مورد اشاره در مناقب به نقل خطبۀ اقالیم، غالباً در خطبۀ تطنجیه دیده نمی‌شوند. <ref> پاکتچی، ۲۹ </ref>


[[آقا بزرگ تهرانی]] این گمان را مطرح کرده که خطبۀ تطنجیه، همان خطبۀ اقالیم مورد اشارۀ [[ابن شهر آشوب]] در کتاب [[مناقب آل ابی طالب|مناقب]] است،<ref>ج7، ص 199، 201-202؛ ابن شهر آشوب، ج 2، ص 47</ref> اما مضامین مورد اشاره در مناقب به نقل خطبۀ اقالیم، غالباً در خطبۀ تطنجیه دیده نمی‌شوند.<ref>پاکتچی، 29</ref>
خلطی نیز میان خطبۀ تطنجیه و خطبۀ فخار (افتخار) در گزارش برسی رخ داده است. <ref> ص ۱۲۲؛ پاکتچی، ۲۶-۲۷ </ref>
 
خلطی نیز میان خطبۀ تطنجیه و خطبۀ فخار(افتخار) در گزارش برسی رخ داده است.<ref>ص 122؛ پاکتچی، 26-27</ref>


==دیدگاه‌های علما==
==دیدگاه‌های علما==
درواقع با صرف‌نظر از هبةالله موسوی و بُرسی که شخصیت‌هایی ویژه در میان [[امامیه]] بوده‌اند، خطبۀ تطنجیه تا [[قرن سیزدهم]] قمری نزد امامیه مورد توجه قرار نگرفته است.
درواقع با صرف‌نظر از هبةالله موسوی و بُرسی که شخصیت‌هایی ویژه در میان [[امامیه]] بوده‌اند، خطبۀ تطنجیه تا [[قرن سیزدهم]] قمری نزد امامیه مورد توجه قرار نگرفته است.


در دورۀ [[صفویه]]، [[فیض کاشانی]]، نسبت این خطبه به حضرت را تأیید کرده،<ref>ص 409</ref> در حالی که [[علامه مجلسی]] با وجود وقوف بر کتاب بُرسی، این خطبه را در [[بحارالانوار]] نیاورده و دربارۀ آن سکوت کرده است.
در دورۀ [[صفویه]]، [[فیض کاشانی]]، نسبت این خطبه به حضرت را تأیید کرده، <ref> ص ۴۰۹ </ref> در حالی که [[علامه مجلسی]] با وجود وقوف بر کتاب بُرسی، این خطبه را در [[بحارالانوار]] نیاورده و دربارۀ آن سکوت کرده است.


[[سید کاظم رشتی|سیدکاظم رشتی]] از [[شیخیه]]، در حدود سال 1232ق<ref>آقابزرگ، ج7، ص201</ref> این خطبه را زمینه مناسبی برای پی‌جویی اندیشه‌های خود یافته و شرحی مبسوط بر آن نوشته است.<ref>برای نقد: شعرانی، ج2، ص120</ref>
[[سید کاظم رشتی|سیدکاظم رشتی]] از [[شیخیه]]، در حدود سال ۱۲۳۲ق<ref>آقابزرگ، ج۷، ص۲۰۱</ref> این خطبه را زمینه مناسبی برای پی‌جویی اندیشه‌های خود یافته و شرحی مبسوط بر آن نوشته است. <ref> برای نقد: شعرانی، ج۲، ص۱۲۰</ref>


[[میرزای قمی]] (د 1232ق)، نسبت این خطبه و امثال آن را به علی (ع) نفی کرده است.<ref>ص 786</ref>
[[میرزای قمی]] (د ۱۲۳۲ق)، نسبت این خطبه و امثال آن را به علی (ع) نفی کرده است. <ref> ص ۷۸۶ </ref>


نزدیک به یک قرن بعد، [[حائری یزدی]](د 1333ق) در الزام الناصب، این خطبه را بیشتر از حیث مضامینش در [[علائم ظهور|علامات ظهور]] مورد توجه قرار داده و در کتاب خود نقل کرده است.<ref>ج2، 242</ref>
نزدیک به یک قرن بعد، [[حائری یزدی]] (د ۱۳۳۳ق) در الزام الناصب، این خطبه را بیشتر از حیث مضامینش در [[علائم ظهور|علامات ظهور]] مورد توجه قرار داده و در کتاب خود نقل کرده است. <ref> ج۲، ۲۴۲ </ref>


در كتاب [[الانوار الالهیة]] آمده است این خطبه از طريق معتبری به اثبات نرسيده‌، اگرچه مشتمل بر امور و مطالب و مضامينی هست كه در بعضی روايات، وارد شده است.<ref>تبريزی، ص97</ref>
در کتاب [[الانوار الالهیه]] آمده است این خطبه از طریق معتبری به اثبات نرسیده‌، اگرچه مشتمل بر امور و مطالب و مضامینی هست که در بعضی روایات، وارد شده است. <ref> تبریزی، ص۹۷.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۹۴: خط ۹۱:
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
*قرآن کریم.
*قرآن کریم.
*نهج البلاغه.
*آقابزرگ، الذریعه.
*آقابزرگ، الذریعه.
*ابن شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابی طالب، نجف، مطبعه حیدریه.
*ابن شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابی طالب، نجف، مطبعه حیدریه.
*ابن منظور، لسان العرب.
*ابن منظور، لسان العرب.
*برسی، رجب، مشارق انوار الیقین، بیروت، 1379ق.
*برسی، رجب، مشارق انوار الیقین، بیروت، ۱۳۷۹ق.
*بیرونی، ابوریحان، تحقیق ما للهند، حیدرآباد، 1377ق.
*بیرونی، ابوریحان، تحقیق ما للهند، حیدرآباد، ۱۳۷۷ق.
*پاکتچی، احمد، "اندیشه هفت اقلیم" مطالعات اسلامی، مشهد، 1383ش، شماره 65ـ66.
*پاکتچی، احمد، «اندیشه هفت اقلیم» مطالعات اسلامی، مشهد، ۱۳۸۳ش، شماره ۶۵ـ۶۶.
*حائری یزدی، علی، الزام الناصب، نجف، 1390ق.
*حائری یزدی، علی، الزام الناصب، نجف، ۱۳۹۰ق.
*تبريزی، جواد بن علی، الأنوار الإلهية، بی‌جا، بی‌تا.
*تبریزی، جواد بن علی، الأنوار الإلهیة، بی‌جا، بی‌تا.
*الخطبة البیان، نجف، 1385ق.
*الخطبة البیان، نجف، ۱۳۸۵ق.
*رشتی، کاظم، شرح الخطبه التطنجیه، تبریز، 1270ق.
*رشتی، کاظم، شرح الخطبه التطنجیه، تبریز، ۱۲۷۰ق.
*شعرانی، الوالحسن، تعلیقات بر شرح اصول الکافی، به کوشش غفاری، تهران، 1388ق.
*شعرانی، الوالحسن، تعلیقات بر شرح اصول الکافی، به کوشش غفاری، تهران، ۱۳۸۸ق.
*فیض کاشانی، محمدمحسن، قره العیون، تهران، 1378ق.
*فیض کاشانی، محمدمحسن، قره العیون، تهران، ۱۳۷۸ق.
*قمی، ابوالقاسم، جامع الشتات، تهران، 1311ق.
*قمی، ابوالقاسم، جامع الشتات، تهران، ۱۳۱۱ق.
*موسوی، هبه الله، المجموع الرائق، به کوشش درگاهی، تهران، 1417ق.
*موسوی، هبه الله، المجموع الرائق، به کوشش درگاهی، تهران، ۱۴۱۷ق.
*نهج البلاغه.
{{پایان}}
{{پایان}}


کاربر ناشناس