پرش به محتوا

مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۴۳: خط ۴۳:
==انگیزه نگارش==
==انگیزه نگارش==
{{تفسیر}}
{{تفسیر}}
برخی از مورخان داستانی از علامه طبرسی نقل می‌کنند که حکایت از انگیزه وی را در نوشتن این تفسیر دارد. بر اساس این داستان، زمانی علامه طبرسی سکته کرده و خانواده‌اش با تصور این که وی مرده است او را به خاک سپردند. وی در قبر به هوش آمده و نذر می‎کند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد کتابی را در [[تفسیر]] قرآن بنویسد. همان شب فردی به قصد دزدیدن کفن وی، قبر را شکافته و علامه از قبر بیرون آمد و نذر خود را ادا کرد.
برخی از مورخان داستانی از علامه طبرسی نقل می‌کنند که حکایت از انگیزه وی را در نوشتن این تفسیر دارد. بر اساس این داستان، زمانی علامه طبرسی سکته کرده و خانواده‌اش با تصور این که وی مرده است او را به خاک سپردند. وی در قبر به هوش آمده و نذر می‎‌کند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد کتابی را در [[تفسیر]] قرآن بنویسد. همان شب فردی به قصد دزدیدن کفن وی، قبر را شکافته و علامه از قبر بیرون آمد و نذر خود را ادا کرد.


این داستان را نخستین بار [[میرزا عبدالله افندی]] در [[ریاض العلماء]] نقل کرده است<ref>افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج ۴، ص ۳۵۷.</ref> با توجه به این که طبرسی عالم قرن ششم است و افندی از علمای قرن دوازدهم است این داستان نیاز به سند دارد ولی افندی این داستان را بدون سند و به عنوان «مشهور بین خاص و عام» نقل کرده است. [[محدث نوری]] نیز تصریح  دارد که این داستان در هیچ منبعی قبل از ریاض العلماء نقل نشده است.<ref>محدث نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۰.</ref>
این داستان را نخستین بار [[میرزا عبدالله افندی]] در [[ریاض العلماء]] نقل کرده است<ref>افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج ۴، ص ۳۵۷.</ref> با توجه به این که طبرسی عالم قرن ششم است و افندی از علمای قرن دوازدهم است این داستان نیاز به سند دارد ولی افندی این داستان را بدون سند و به عنوان «مشهور بین خاص و عام» نقل کرده است. [[محدث نوری]] نیز تصریح  دارد که این داستان در هیچ منبعی قبل از ریاض العلماء نقل نشده است.<ref>محدث نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۰.</ref>
۱۷٬۸۸۲

ویرایش