پرش به محتوا

تعبد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ اکتبر ۲۰۱۴
جز
imported>A.atashinsadaf
imported>A.atashinsadaf
خط ۱۳: خط ۱۳:
رویکرد قوی [[توحید|توحیدی]] در دین اسلام از مفهوم تعبد عنصری مهم و بنیادین ساخته که در متون مقدس دینی به روشنی قابل پی‌گیری و بازتاب فراگیر آن در حوزه‌های مختلف اندیشۀ اسلامی قابل ردیابی است.
رویکرد قوی [[توحید|توحیدی]] در دین اسلام از مفهوم تعبد عنصری مهم و بنیادین ساخته که در متون مقدس دینی به روشنی قابل پی‌گیری و بازتاب فراگیر آن در حوزه‌های مختلف اندیشۀ اسلامی قابل ردیابی است.
=== تعبد درقرآن ===
=== تعبد درقرآن ===
واژۀ تعبد و مشتقات آن از این مصدر در [[قرآن]] به‌کار نرفته است؛ اما دیگر مشتقات این ماده بیش از 270 بار و بیشتر در [[سوره‌های مکی]] به‌کار رفته‌اند. گفتمان تعبد به نوعی رابطۀ قدسی و معنوی میان انسان و خدا رهنمون است که در ارتباطی ساختاری با فلسفۀ آفرینش انسان است <ref>نک‌ : ذاریات ص 51-56؛ نیز فیض،ج 2ص 101</ref> آدم آفریده شد تا [[خلیفه]] خداوند در زمین باشد و در فرایند جای‌گیری در این مقام در نخستین آزمون، از او اطاعت مطلق و بی‌چون و چرا خواسته شد، اما بی‌درنگ پس از نافرمانی از [[بهشت]] رانده می‌شود، تا این لغزش را با پیروی خود از هدایتهای الاهی جبران نماید؛ و بدین‌سان، نسل وی در زمین به دو دستۀ [[مؤمن]] و [[کافر]] تقسیم می‌شوند <ref>بقره/2/30-39</ref>.
واژۀ تعبد و مشتقات آن از این مصدر در [[قرآن]] به‌کار نرفته است؛ اما دیگر مشتقات این ماده بیش از 270 بار و غالبا در [[سوره‌های مکی]] به‌کار رفته‌اند. گفتمان تعبد به نوعی رابطۀ قدسی و معنوی میان انسان و خدا رهنمون است که در ارتباطی ساختاری با فلسفۀ آفرینش انسان است.<ref>نک‌ : ذاریات ص 51-56؛ نیز فیض،ج 2ص 101</ref> آدم آفریده شد تا [[خلیفه]] خداوند در زمین باشد و در فرایند جای‌گیری در این مقام در نخستین آزمون، از او اطاعت مطلق و بی‌چون و چرا خواسته شد، اما بی‌درنگ پس از نافرمانی از [[بهشت]] رانده شد، تا این لغزش را با پیروی خود از هدایتهای الاهی جبران نماید؛ و بدین‌سان، نسل وی در زمین به دو دستۀ [[مؤمن]] و [[کافر]] تقسیم می‌شوند.<ref>بقره/2/30-39</ref>


در ادامۀ ماجرا [[پیامبر|پیامبران]] الاهی پیاپی برای ابلاغ فرمان تعبد انسان در برابر خدا و تجدید عهد با وی برانگیخته می‌شوند <ref>بقره/2/136- 138؛نحل/16/36؛ مریم/19/30؛ انبیاء/21/25</ref>. این فرمان از معنایی ساده و روشن و در عین حال از گستره‌ای وسیع به اندازۀ تمام زندگی انسان برخوردار است و هیچ استثنا و تبصره‌ای نمی‌پذیرد؛ زیرا انسان همۀ هستی و هویت انسانی خود را از خداوند دارد و خود هیچ استقلالی در زندگی ندارد <ref>انعام/ 6/ 17-18، 102؛ یونس /10/ 31- 35، 107؛ شعراء/ 26/ 77-89</ref>از این‌روی خداوند حتى می‌تواند جان آدمی را نیز بی‌هیچ بحث و گفت‌وگویی از او طلب نماید که جریان [[ابراهیم]](ع) و [[اسماعیل (ع)]] نمونۀ روشن آن است. <ref>صافات/37/102-105</ref>
در ادامۀ ماجرا [[پیامبر|پیامبران]] الاهی پیاپی برای ابلاغ فرمان تعبد انسان در برابر خدا و تجدید عهد با وی برانگیخته شدند.<ref>بقره/2/136- 138؛نحل/16/36؛ مریم/19/30؛ انبیاء/21/25</ref> این فرمان از معنایی ساده و روشن و در عین حال از گستره‌ای وسیع به اندازۀ تمام زندگی انسان برخوردار است و هیچ استثنا و تبصره‌ای نمی‌پذیرد؛ زیرا انسان همۀ هستی و هویت انسانی خود را از خداوند دارد و خود هیچ استقلالی در زندگی ندارد.<ref>انعام/ 6/ 17-18، 102؛ یونس /10/ 31- 35، 107؛ شعراء/ 26/ 77-89</ref> از این‌روی خداوند حتى می‌تواند جان آدمی را نیز بی‌هیچ بحث و گفت‌وگویی از او طلب نماید که جریان [[ابراهیم]](ع) و [[اسماعیل (ع)]] نمونۀ روشن آن است.<ref>صافات/37/102-105</ref>
 
دین تنها از آن خداوند است<ref>نک‌ : زمر/39/2-3، 11، 14؛ غافر/40/65؛ بینه/ 98/5</ref> و گوهر این دین، تسلیم و تعبد محض در برابر اوست<ref>آل عمران/3/19-20</ref>؛ برای آگاهی بیشتر، <ref>نک‌ : طبرسی، فضل،ج 3ص273؛ مجلسی،ج 83،ص82ص؛ مازندرانی،ج 8،ص272،ج 12ص130</ref>. شرف و کمال انسانی در گرو این حس قدسی بوده <ref>نساء/4/171-173؛ زمر/ 39/15</ref>، و انسان بدون حس تعبد در برابر وی پوچ و بی‌معنی به‌شمار رفته <ref>قیامت/75/ 36</ref>؛ برای آگاهی بیشتر، <ref>نک‌ : طبری،ج 29ص 249</ref>، و تحت عنوان استکبار مورد مذمت قرار گرفته است <ref>مؤمنون/23/46-47</ref>. این احساس بندگی مطلق نه تنها با جنبۀ تعقل و خردورزی بشر ناسازگار نیست، که اقتضای طبیعی آن است.<ref>بقره/2/170-171؛انبیاء/21/67؛ زمر/39/11- 18، 64؛ غافر/40/65-67؛ برای آگاهی بیشتر، نک‌ : طباطبایی،ج 3ص323</ref>


دین تنها از آن خداوند است <ref>نک‌ : زمر/39/2-3، 11، 14؛ غافر/40/65؛ بینه/ 98/5</ref> و گوهر این دین، تسلیم و تعبد محض در برابر اوست <ref>آل عمران/3/19-20</ref>؛ برای آگاهی بیشتر، <ref>نک‌ : طبرسی، فضل،ج 3ص273؛ مجلسی،ج 83،ص82ص؛ مازندرانی،ج 8،ص272،ج 12ص130</ref>. شرف و کمال انسانی در گرو این حس قدسی بوده <ref>نساء/4/171-173؛ زمر/ 39/15</ref>، و انسان بدون حس تعبد در برابر وی پوچ و بی‌معنی به‌شمار رفته <ref>قیامت/75/ 36</ref>؛ برای آگاهی بیشتر، <ref>نک‌ : طبری،ج 29ص 249</ref>، و تحت عنوان استکبار مورد مذمت قرار گرفته است <ref>مؤمنون/23/46-47</ref>. این احساس بندگی مطلق نه تنها با جنبۀ تعقل و خردورزی بشر ناسازگار نیست، که اقتضای طبیعی آن است.<ref>بقره/2/170-171؛انبیاء/21/67؛ زمر/39/11- 18، 64؛ غافر/40/65-67؛ برای آگاهی بیشتر، نک‌ : طباطبایی،ج 3ص323</ref>
== تعبد دراسلام و دیگر ادیان==
== تعبد دراسلام و دیگر ادیان==
تعبد انسان در برابر خداوند در تفاوتی مشهود میان اسلام و دیگر ادیان و تحت تأثیر رویکرد توحیدی، علاوه بر فراگیری مطلق از صبغه‌ای کاملاً انحصاری برخوردار است؛ به گونه‌ای که انسان تنها در برابر او و نه در برابر هیچ موجود دیگری، موظف به احساس تعبد مطلق است <ref>انعام/ 6/ 56-57؛ اعراف/ 7/ 70-71؛ یوسف/12/ 39-40؛</ref> برای آگاهی بیشتر، <ref>نک‌ : طبری،ج 20ص154،ج 23ص 227</ref> و بر اساس همین معیار اعتقادی، تقسیم جامعۀ بشری به دو دستۀ مؤمن و کافر به منظور ارائۀ یک مرزبندی صورت می‌پذیرد <ref>کافرون/ 109/1-6 برای آگاهی بیشتر، نک‌ : طبری،ج 30ص430</ref>.
تعبد انسان در برابر خداوند در تفاوتی مشهود میان اسلام و دیگر ادیان و تحت تأثیر رویکرد توحیدی، علاوه بر فراگیری مطلق از صبغه‌ای کاملاً انحصاری برخوردار است؛ به گونه‌ای که انسان تنها در برابر او و نه در برابر هیچ موجود دیگری، موظف به احساس تعبد مطلق است <ref>انعام/ 6/ 56-57؛ اعراف/ 7/ 70-71؛ یوسف/12/ 39-40؛</ref> برای آگاهی بیشتر، <ref>نک‌ : طبری،ج 20ص154،ج 23ص 227</ref> و بر اساس همین معیار اعتقادی، تقسیم جامعۀ بشری به دو دستۀ مؤمن و کافر به منظور ارائۀ یک مرزبندی صورت می‌پذیرد <ref>کافرون/ 109/1-6 برای آگاهی بیشتر، نک‌ : طبری،ج 30ص430</ref>.
کاربر ناشناس