کاربر ناشناس
ثواب و عقاب: تفاوت میان نسخهها
←قبح عقاب بلابیان
imported>S.j.mousavi جز (درج لینک زبانها) |
imported>M.bahrami |
||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
اصولیان اشاره کردهاند که قصد اطاعت و فرمانبرداری یا قصد قربت از شروط لازم برای استحقاق ثواب است و بدون آن هیچ عملی مستحق ثواب نیست <ref> الذریعة الی اصول الشریعة، ق ۱، ص۷۷؛ کفایه، ص۷۲؛ تهذیب الاصول، ج۳، ص۴۹؛ نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، ج۱، ص۳۲۳</ref>. | اصولیان اشاره کردهاند که قصد اطاعت و فرمانبرداری یا قصد قربت از شروط لازم برای استحقاق ثواب است و بدون آن هیچ عملی مستحق ثواب نیست <ref> الذریعة الی اصول الشریعة، ق ۱، ص۷۷؛ کفایه، ص۷۲؛ تهذیب الاصول، ج۳، ص۴۹؛ نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، ج۱، ص۳۲۳</ref>. | ||
===قبح عقاب | ===قبح عقاب بلا بیان=== | ||
معنای این عبارت این است که از دید عقل، چنانچه خداوند قبل از اینکه حُکمی را به اطلاع انسان برساند او را به خاطر انجام ندادن آن مجازات کند ظلم است و خداوند هرگز مرتکب ظلم نمیشود. | معنای این عبارت این است که از دید عقل، چنانچه خداوند قبل از اینکه حُکمی را به اطلاع انسان برساند او را به خاطر انجام ندادن آن مجازات کند ظلم است و خداوند هرگز مرتکب ظلم نمیشود. | ||
از نظر [[اصول فقه|اصولیان]]، آنچه انسان را مستحق عقاب میکند، نافرمانی (عصیان) از دستورهای خداوند (احکام اللّه) است، اما چون تا فرمانی ابلاغ نشده باشد نافرمانی قابل تصور نیست <ref> کفایه، ص۲۵۸</ref>، مرحله ابلاغ حکم شرط لازم برای استحقاق عقاب به شمار آمده است <ref> کفایه، ص۲۵۸</ref>. گذشته از ابلاغ حکم، علم به ابلاغ نیز از شروط لازم برای استحقاق عقاب است اما نکته مهم این است که مکلف تا حد امکان باید برای دستیابی به احکام دین تلاش کرده باشد. | از نظر [[اصول فقه|اصولیان]]، آنچه انسان را مستحق عقاب میکند، نافرمانی (عصیان) از دستورهای خداوند (احکام اللّه) است، اما چون تا فرمانی ابلاغ نشده باشد نافرمانی قابل تصور نیست <ref> کفایه، ص۲۵۸</ref>، مرحله ابلاغ حکم شرط لازم برای استحقاق عقاب به شمار آمده است <ref> کفایه، ص۲۵۸</ref>. گذشته از ابلاغ حکم، علم به ابلاغ نیز از شروط لازم برای استحقاق عقاب است اما نکته مهم این است که [[مکلف]] تا حد امکان باید برای دستیابی به احکام دین تلاش کرده باشد. | ||
پرسش مهم در اینجا این است که اگر علم به خطا رفت و به عبارت دیگر، فقط اطمینان و یقینی نادرست بود و در واقع، حکمی ابلاغ نشده بود، آیا این یقین نادرست هم مایه استحقاق عقاب است ؟ | پرسش مهم در اینجا این است که اگر علم به خطا رفت و به عبارت دیگر، فقط اطمینان و یقینی نادرست بود و در واقع، حکمی ابلاغ نشده بود، آیا این یقین نادرست هم مایه استحقاق عقاب است ؟ |