Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۰۰
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{الگو:کتابشناسی ناقص}} | {{الگو:کتابشناسی ناقص}} | ||
[[پرونده:انجمن حجتیه.jpg|بندانگشتی|300px]] | [[پرونده:انجمن حجتیه.jpg|بندانگشتی|300px]] | ||
'''انجمن خیریه حجتیه مهدویه'''، تشکیلاتی با هدف مبارزه با [[بهائیت]] و فراهم کردن زمینه ظهور [[امام عصر]]، که در سال | '''انجمن خیریه حجتیه مهدویه'''، تشکیلاتی با هدف مبارزه با [[بهائیت]] و فراهم کردن زمینه ظهور [[امام عصر]]، که در سال ۱۳۳۲ش توسط [[شیخ محمود حلبی]] تأسیس شد. فعالیتهای این تشکیلات پیش از [[انقلاب اسلامی]] مورد تأیید [[مراجع تقلید]] بود. گرایش غیرسیاسی انجمن حجتیه در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، موجب بدبین شدن انقلابیها به آن شد. بعد از انقلاب، این تشکل دچار انشعاب شد. برخی اعضا به انقلابیها نزدیک شدند و برخی دیگر، همان روال گذشته را ادامه دادند. موضعگیری [[امام خمینی]] علیه این تشکیلات در سال ۱۳۶۲ش، منجر به تعطیلی آن شد. پس از آن بارها اخباری از تجدید حیات انجمن حجتیه منتشر شده، اما هیچگاه به طور رسمی فعالیتی از آن دیده نشده است. | ||
==زمینه شکلگیری== | ==زمینه شکلگیری== | ||
[[پرونده:شیخ محمود حلبی.jpg|بندانگشتی|شیخ محمود حلبی، موسس انجمن حجتیه]] | [[پرونده:شیخ محمود حلبی.jpg|بندانگشتی|شیخ محمود حلبی، موسس انجمن حجتیه]] | ||
بنیانگذار انجمن حجتیه، شیخ محمود ذاکرزاده تَوَلایی، مشهور به [[شیخ محمود حلبی]]، از خطبا و علمای [[مشهد]] بود.<ref>نوذری، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۸۰ش، ص ۱۴۰.</ref> پس از دهه ۲۰ شمسی و همزمان با رونق فعالیت فرقه بهائیت و فعالیت معتقدان آن در جامعه، بسیاری از روحانیون و اقشار مذهبی درصدد مبارزه و مقابله با این فرقه برآمدند. شیخ محمود حلبی هم که روحانی هیأت مسلم بن عقیل در [[مشهد]] بود، هر ساله در روزهای قبل و بعد از [[نیمه شعبان]]، در خیابان گوهرشاد (صاحب الزمان فعلی) [[مشهد]] که محل سکونت عدهای از بهائیان بود، مراسمی برگزار میکرد.<ref>خسروپناه، جریانشناسی ضد فرهنگها، ص ۴۸۶.</ref> | |||
برخی، حلبی را در برخورد با بهائیان، متأثر از آیت الله | برخی، حلبی را در برخورد با بهائیان، متأثر از آیت الله [[شیخ احمد شاهرودی]] و آثار وی مانند «الحق المبین» (ردیهای بر مرام و مسلک [[بابیان]] و [[بهاییان]]) دانستهاند.<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی، ص ۵۲۹.</ref> برخی معتقدند اقدامات حلبی پس از آن آغاز شد که هیأتهای مذهبی، شیخ محمود حلبی و سید عباس علوی را مامور تحقیق و پژوهش درباره بهائیت و بهائیان کردند، اما سید عباس علوی پس از مدتی همنشینی با بهائیان، به آنان پیوست و مبلغ بهائیت شد و این رخداد، احساس خطر شیعیان و مخصوصا شیخ محمود حلبی را برانگیخت.<ref>پناهی، سیاستگریزی و ترویج جدایی دین از سیاست، روزنامه جمهوری اسلامی، ۸۱/۸/۹.</ref> بنابر منابعی دیگر، حلبی در سال ۳۲ شمسی، پس از آنکه [[امام زمان]] در خواب از او خواست گروهی را برای مبارزه با بهائیت تشکیل دهد، به فکر تاسیس انجمن حجتیه افتاد.<ref>علیانسب و علوینیک، جریان شناسی انجمن حجتیه، ص ۱۸.</ref> | ||
شیخ محمود حلبی تا پیش از کودتای ۲۸ مرداد، در عرصه سیاسی و مذهبی فعالیت داشت. در انتخابات مجلس هفدهم از مشهد نامزد شد، اما انتخاب نشد. وی از مبارزان [[ملی شدن صنعت نفت]] به شمار میآمد. او با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش، عرصه سیاست را ترک کرد.<ref> | شیخ محمود حلبی تا پیش از کودتای ۲۸ مرداد، در عرصه سیاسی و مذهبی فعالیت داشت. در انتخابات مجلس هفدهم از مشهد نامزد شد، اما انتخاب نشد. وی از مبارزان [[ملی شدن صنعت نفت]] به شمار میآمد. او با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش، عرصه سیاست را ترک کرد.<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی، ص ۵۲۸.</ref> | ||
==تاسیس انجمن حجتیه== | ==تاسیس انجمن حجتیه== | ||
حلبی پس از سرخوردگی در مسایل سیاسی، مشهد را ترک کرد و راهی تهران شد و تا یازده سال به زادگاه خود بازنگشت. وی در سال ۱۳۳۲ش محفلی در تهران با عنوان انجمن ضد بهائیت تشکیل داد که بعدها در سال ۱۳۳۶ش نام «انجمن حجتیه مهدویه» به خود گرفت.<ref>علیانسب و | حلبی پس از سرخوردگی در مسایل سیاسی، مشهد را ترک کرد و راهی تهران شد و تا یازده سال به زادگاه خود بازنگشت. وی در سال ۱۳۳۲ش محفلی در تهران با عنوان انجمن ضد بهائیت تشکیل داد که بعدها در سال ۱۳۳۶ش نام «انجمن حجتیه مهدویه» به خود گرفت.<ref>علیانسب و علوینیک، جریان شناسی انجمن حجتیه، ص ۱۶.</ref> تشکیل چندین کمیته آموزشی، برگزاری جلسات بحث و مناظره، و انجام پژوهشها و تحقیقاتی درباره بهائیت، از اقدامات انجمن حجتیه بود. این اقدامات در شهرهایی که محل تجمع بهائیان بود، پررنگتر صورت میگرفت. هزینههای انجمن حجتیه از [[وجوهات شرعیه]] و کمکهای افراد متدین و متمول بازار تامین میشد. حلبی در تبلیغ اعتقادات اسلام و نقد بهائیت، از روحانیون کمتر بهره میبرد و معتقد بود نباید شأن روحانیت در مناظرهها تضعیف شود.<ref>خسروپناه، جریانشناسی ضد فرهنگها، ص ۴۸۹.</ref> | ||
===اساسنامه انجمن=== | ===اساسنامه انجمن=== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
#ایجاد هر نوع مراکز درمانی نظیر بیمارستانها و درمانگاه با رعایت مقررات وزارت بهداری | #ایجاد هر نوع مراکز درمانی نظیر بیمارستانها و درمانگاه با رعایت مقررات وزارت بهداری | ||
طبق اساسنامه انجمن حجتیه، این انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نمیکرد و مسئولیت هر دخالتی در امور سیاسی از سوی افراد منتسب به خود را، از خود سلب کرده بود. بسیاری، اصل عدم ورود انجمن حجتیه در امور سیاسی را عامل اصلی بدبینی انقلابیون به انجمن دانستهاند. انقلابیون که تنها راه مبارزه علیه طاغوت و ظلم و ستم را ضدیت با نظام استبدادی و رژیم شاهنشاهی میدانستند، به هیچ وجه دلایل اعضای انجمن را برای مداخله نکردن در امور سیاسی نمیپذیرفتند. انجمن هم هیچ گاه از اصول خود عقبنشینی نکرد. بنا به گفته علی اکبر پرورش، از اعضای جدا شده انجمن حجتیه، این تشکل از اعضای خود تعهدی مکتوب برای عدم فعالیت سیاسی میگرفته است.<ref> | طبق اساسنامه انجمن حجتیه، این انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نمیکرد و مسئولیت هر دخالتی در امور سیاسی از سوی افراد منتسب به خود را، از خود سلب کرده بود. بسیاری، اصل عدم ورود انجمن حجتیه در امور سیاسی را عامل اصلی بدبینی انقلابیون به انجمن دانستهاند. انقلابیون که تنها راه مبارزه علیه طاغوت و ظلم و ستم را ضدیت با نظام استبدادی و رژیم شاهنشاهی میدانستند، به هیچ وجه دلایل اعضای انجمن را برای مداخله نکردن در امور سیاسی نمیپذیرفتند. انجمن هم هیچ گاه از اصول خود عقبنشینی نکرد. بنا به گفته علی اکبر پرورش، از اعضای جدا شده انجمن حجتیه، این تشکل از اعضای خود تعهدی مکتوب برای عدم فعالیت سیاسی میگرفته است.<ref>خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۴۹۶.</ref> | ||
==تشکیلات== | ==تشکیلات== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
کمیتههای آموزش، تحقیق و پژوهش، ارتباط با خارج و همچنین کمیته ارشاد، اقدامات انجمن حجتیه را به انجام میرساندند. علاوه بر کمیتههای یاد شده، آموزش اعضای انجمن، به عهده کمیته تدریس بود. وظیفه به دست آوردن خبر و تحقیق پیرامون عناصر بهایی را کمیته تحقیق انجام میداد. مسئولیت کمیته تحقیق به عهده مهندس مادرشاهی و گلزاری بود. اینان معمولاً در برخی از محافل بهایی نفوذ میکردند و اخبار لازم را از طریق ارتباط برقرار کردن با بهائیان کسب میکردند و به انجمن انتقال میدادند. این کمیته از واحدهای مؤثر حجتیه بود و در درون خود هم ردهبندیهای ویژهای داشت.<ref>آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با جواد مادرشاهی، جلسه سوم.</ref> | کمیتههای آموزش، تحقیق و پژوهش، ارتباط با خارج و همچنین کمیته ارشاد، اقدامات انجمن حجتیه را به انجام میرساندند. علاوه بر کمیتههای یاد شده، آموزش اعضای انجمن، به عهده کمیته تدریس بود. وظیفه به دست آوردن خبر و تحقیق پیرامون عناصر بهایی را کمیته تحقیق انجام میداد. مسئولیت کمیته تحقیق به عهده مهندس مادرشاهی و گلزاری بود. اینان معمولاً در برخی از محافل بهایی نفوذ میکردند و اخبار لازم را از طریق ارتباط برقرار کردن با بهائیان کسب میکردند و به انجمن انتقال میدادند. این کمیته از واحدهای مؤثر حجتیه بود و در درون خود هم ردهبندیهای ویژهای داشت.<ref>آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با جواد مادرشاهی، جلسه سوم.</ref> | ||
کمیتهای به نام گروه نگارش، مسئولیت داشتند مطالبی در رد بهائیت و اثبات وجود [[امام زمان(عج)]] بنویسند و آرای بهائیان را ابطال کنند. کمیته یا گروه بحث و مناظره، با برگزاری جلسات گفتوگو با هواداران بهائیت، تلاش میکردند ناتوانی آنها در مستدل کردن عقایدشان را نشان دهند. کمیته ارتباط با خارج، در کشورهای مختلفی از جمله [[هندوستان]]، استرالیا، اتریش، انگلیس و آمریکا فعالیت میکرد و عضو مؤثر آن، شخصی به نام مهندس شرفی بود که در اوایل انقلاب، فرماندار مسجد سلیمان شد. کمیته گروه کنفرانسها با مسؤولیت مهندس مهدی طیب اداره میشد. او بعدها از انجمن جدا شد و اقدام به تأسیس سازمان عبادالصالحین کرد.<ref> | کمیتهای به نام گروه نگارش، مسئولیت داشتند مطالبی در رد بهائیت و اثبات وجود [[امام زمان(عج)]] بنویسند و آرای بهائیان را ابطال کنند. کمیته یا گروه بحث و مناظره، با برگزاری جلسات گفتوگو با هواداران بهائیت، تلاش میکردند ناتوانی آنها در مستدل کردن عقایدشان را نشان دهند. کمیته ارتباط با خارج، در کشورهای مختلفی از جمله [[هندوستان]]، استرالیا، اتریش، انگلیس و آمریکا فعالیت میکرد و عضو مؤثر آن، شخصی به نام مهندس شرفی بود که در اوایل انقلاب، فرماندار مسجد سلیمان شد. کمیته گروه کنفرانسها با مسؤولیت مهندس مهدی طیب اداره میشد. او بعدها از انجمن جدا شد و اقدام به تأسیس سازمان عبادالصالحین کرد.<ref>باقی، ۱۳۶۲، ص ۱۸۶.</ref> | ||
==انجمن حجتیه از نظر مراجع تقلید و علما== | ==انجمن حجتیه از نظر مراجع تقلید و علما== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
امام خمینی در پاسخ فرمودند: «بسمه تعالی؛ در فرض مذکور هم اقدامات آقایان مورد تقدیر و رضای خدوند متعال است و نیز همکاری و همراهی با آنها مرضی ولی عصر- عجل الله فرجه- است. و هم مجازند مؤمنین از [[وجوه شرعیه]] از قبیل زکوات و شرعیات به آنها بدهند. در صورت لزوم مجازند از ثلث [[سهم امام|سهم مبارک امام]]-علیه السلام- به آنها کمک کنند؛ البته تحت نظارت اشخاص متعهد و اگر جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حلبی-دامت برکاته-می توانند، تحت نظارت ایشان وجوه داده شود. از خداوند تعالی موفقیت آنها را خواستار است. ۵ شهرشعبان المعظم ۱۳۹۰، روح الله الموسوی الخمینی» </ref> ولی بعد از آشکار شدن ماهیت غیرسیاسی انجمن، تأییدیه خود را پس گرفت.<ref>صحیفه امام، جلد ۲، صفحه ۳۵۷.</ref> | امام خمینی در پاسخ فرمودند: «بسمه تعالی؛ در فرض مذکور هم اقدامات آقایان مورد تقدیر و رضای خدوند متعال است و نیز همکاری و همراهی با آنها مرضی ولی عصر- عجل الله فرجه- است. و هم مجازند مؤمنین از [[وجوه شرعیه]] از قبیل زکوات و شرعیات به آنها بدهند. در صورت لزوم مجازند از ثلث [[سهم امام|سهم مبارک امام]]-علیه السلام- به آنها کمک کنند؛ البته تحت نظارت اشخاص متعهد و اگر جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حلبی-دامت برکاته-می توانند، تحت نظارت ایشان وجوه داده شود. از خداوند تعالی موفقیت آنها را خواستار است. ۵ شهرشعبان المعظم ۱۳۹۰، روح الله الموسوی الخمینی» </ref> ولی بعد از آشکار شدن ماهیت غیرسیاسی انجمن، تأییدیه خود را پس گرفت.<ref>صحیفه امام، جلد ۲، صفحه ۳۵۷.</ref> | ||
*آیت الله [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، سوابق انجمن در احیاء امر حضرت بقیه الله و تربیت جوانان توسط انجمن را مورد تقدیر قرار داده بود. همچنین آیت الله [[مرعشی نجفی]] در پاسخ به یکی از اعضای انجمن حجتیه گفته بود: «این مؤسسه خیریه دینیه که با زحمات طاقتفرسای حضرت حجت الاسلام و المسلمین و مبلغ الدین المبین آقای حلبی... تأسیس شده، مؤسسهای است بسیار مفید به جهت جوانان و قلع و قمع فرقه ضاله بهائیه و از بدو تأسیس تاکنون، حقیر مطلع هستم که چه فوایدی بر آن مترتب شده و صدها جوان گمراه مستبصر شده و یقیناً توهین به معظم له و انجمن، معلول و به تحریک فرقه ضاله و با وسایط مختلفه میباشد.»<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۲۸۲ و ۲۸۴.</ref> مراجع و علمای دیگری از جمله [[سید محمدهادی میلانی|میلانی]]، [[سید عبدالله شیرازی]] و بهاء الدین محلاتی هم از فعالیت اعضای انجمن تقدیر و تشکر کردند و به آنان اجازه استفاده از [[سهم امام]] (ع) و زکات و اموال [[مجهول المالک]] و نذورات مطلقه را دادند.<ref> | *آیت الله [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، سوابق انجمن در احیاء امر حضرت بقیه الله و تربیت جوانان توسط انجمن را مورد تقدیر قرار داده بود. همچنین آیت الله [[مرعشی نجفی]] در پاسخ به یکی از اعضای انجمن حجتیه گفته بود: «این مؤسسه خیریه دینیه که با زحمات طاقتفرسای حضرت حجت الاسلام و المسلمین و مبلغ الدین المبین آقای حلبی... تأسیس شده، مؤسسهای است بسیار مفید به جهت جوانان و قلع و قمع فرقه ضاله بهائیه و از بدو تأسیس تاکنون، حقیر مطلع هستم که چه فوایدی بر آن مترتب شده و صدها جوان گمراه مستبصر شده و یقیناً توهین به معظم له و انجمن، معلول و به تحریک فرقه ضاله و با وسایط مختلفه میباشد.»<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۲۸۲ و ۲۸۴.</ref> مراجع و علمای دیگری از جمله [[سید محمدهادی میلانی|میلانی]]، [[سید عبدالله شیرازی]] و بهاء الدین محلاتی هم از فعالیت اعضای انجمن تقدیر و تشکر کردند و به آنان اجازه استفاده از [[سهم امام]] (ع) و زکات و اموال [[مجهول المالک]] و نذورات مطلقه را دادند.<ref>خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۵۰۷.</ref> | ||
*[[شهید بهشتی]] در دیدار از نمایشگاه شعبان ۱۳۹۷ قمری در انجمن حجتیه، اظهار مسرت کرد و استاد مطهری در دیدار همین نمایشگاه، فعالیتهای حلبی را ابتکاری جالب و آموزنده و تبلیغی حاکی از ایمان و اعتقادات راسخ به بزرگان و پاکان در طول تاریخ اسلام دانسته است.<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۵۰۷.</ref> مرتضی مطهری با این حال به نقد تفکر غلطی که در میان برخی از عوام انجمن در شهرستانها مطرح بود، پرداخته است.<ref>مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، چاپ ۱۳۷۳، ص ۶۱-۶۵.</ref> | *[[شهید بهشتی]] در دیدار از نمایشگاه شعبان ۱۳۹۷ قمری در انجمن حجتیه، اظهار مسرت کرد و استاد مطهری در دیدار همین نمایشگاه، فعالیتهای حلبی را ابتکاری جالب و آموزنده و تبلیغی حاکی از ایمان و اعتقادات راسخ به بزرگان و پاکان در طول تاریخ اسلام دانسته است.<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۵۰۷.</ref> مرتضی مطهری با این حال به نقد تفکر غلطی که در میان برخی از عوام انجمن در شهرستانها مطرح بود، پرداخته است.<ref>مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، چاپ ۱۳۷۳، ص ۶۱-۶۵.</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==سیاست و انجمن حجتیه== | ==سیاست و انجمن حجتیه== | ||
انجمن حجتیه، به شهادت [[ابوالقاسم خزعلی]] و شهید هاشمینژاد، اجازه فعالیت سیاسی به اعضای خود نمیداده و فعالیت سیاسی اعضا منجر به اخراج آنها از انجمن میشده است.<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۱۲۷.</ref> به گفته علی اکبر پرورش، یکی از مسئولان انجمن حجتیه در اصفهان که قبل از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] از این تشکل جدا شد، انجمن حجتیه از اعضای خود تعهد کتبی میگرفت تا در امور سیاسی دخالت نکنند.<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۱۷۵.</ref> حمایت حلبی از مرجعیت [[آیت الله خویی]] پس از درگذشت [[آیت الله حکیم]]، و عدم حمایت از [[مرجعیت]] [[امام خمینی]] هم شاهدی بر مخالفت انجمن حجتیه با فعالیتهای سیاسی قلمداد شده است. بنابر اظهارات فردی به نام طیب که یکی از مسئولان گذشته انجمن معرفی شده، آقای حلبی با ناباوری با نهضت اسلامی برخورد میکرده و معتقد بود که نمیشود با رژیم تا دندان مسلح شاه مبارزه کرد. به گفته طیب، حلبی عقیده داشت کسانی که به این راه کشیده میشوند خونشان را هدر میدهند و کسانی که افراد را به این راه میکشانند، مسئول این خونها هستند و معتقد بود که کار صحیح، فعالیتهای فرهنگی و ایدئولوژیک است، نه مبارزه علیه رژیم.<ref> | انجمن حجتیه، به شهادت [[ابوالقاسم خزعلی]] و شهید هاشمینژاد، اجازه فعالیت سیاسی به اعضای خود نمیداده و فعالیت سیاسی اعضا منجر به اخراج آنها از انجمن میشده است.<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۱۲۷.</ref> به گفته علی اکبر پرورش، یکی از مسئولان انجمن حجتیه در اصفهان که قبل از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] از این تشکل جدا شد، انجمن حجتیه از اعضای خود تعهد کتبی میگرفت تا در امور سیاسی دخالت نکنند.<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۱۷۵.</ref> حمایت حلبی از مرجعیت [[آیت الله خویی]] پس از درگذشت [[آیت الله حکیم]]، و عدم حمایت از [[مرجعیت]] [[امام خمینی]] هم شاهدی بر مخالفت انجمن حجتیه با فعالیتهای سیاسی قلمداد شده است. بنابر اظهارات فردی به نام طیب که یکی از مسئولان گذشته انجمن معرفی شده، آقای حلبی با ناباوری با نهضت اسلامی برخورد میکرده و معتقد بود که نمیشود با رژیم تا دندان مسلح شاه مبارزه کرد. به گفته طیب، حلبی عقیده داشت کسانی که به این راه کشیده میشوند خونشان را هدر میدهند و کسانی که افراد را به این راه میکشانند، مسئول این خونها هستند و معتقد بود که کار صحیح، فعالیتهای فرهنگی و ایدئولوژیک است، نه مبارزه علیه رژیم.<ref>باقی، ۱۳۶۲، ص ۴۳</ref> | ||
بسیاری از اعضای انجمن حجتیه که از مقلدان امام خمینی بودند، با پیروزی انقلاب اسلامی ایران یا قبل از آن، از انجمن جدا شده و با انقلاب اسلامی همراهی کردند و در جنگ ۸ ساله ایران و عراق هم مشارکت کردند. با این حال برخی از اعضای انجمن حجتیه، دیدگاه انتقادی خود در مواجهه با جمهوری اسلامی را حفظ کردند.<ref> | بسیاری از اعضای انجمن حجتیه که از مقلدان امام خمینی بودند، با پیروزی انقلاب اسلامی ایران یا قبل از آن، از انجمن جدا شده و با انقلاب اسلامی همراهی کردند و در جنگ ۸ ساله ایران و عراق هم مشارکت کردند. با این حال برخی از اعضای انجمن حجتیه، دیدگاه انتقادی خود در مواجهه با جمهوری اسلامی را حفظ کردند.<ref>خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۵۲۷.</ref> | ||
===انجمن حجتیه و ساواک=== | ===انجمن حجتیه و ساواک=== | ||
رهبران انجمن حجتیه بهویژه شیخ محمود حلبی، ارتباطاتی با سازمان اطلاعات و امنیت کشور، ساواک، داشتند که برخی این ارتباطات را ناشی با هدف جلوگیری از تعطیلی انجمن و استمرار حرکت فرهنگی تحلیل کردهاند. شیخ محمود حلبی در نامهای که ۵۴/۱/۶ خطاب به رییس اداره اطلاعات کشور نوشته، از محدودیتها در برابر فعالیت اعضای انجمن در یزد گلایه کرده و سرهنگ جعفری، رییس اداره اطلاعات کشور، در نامهای به ریاست شهربانی، خواستار پیگیری و برخورد صحیح با انجمن حجتیه میشود. نگاهی به ادبیات نامهها حاکی از روابط حسنه میان انجمن حجتیه و ساواک است.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده شیخ محمود واعظ حلبی، نامه ۴۵/۱/۲۰ شماره ۶۵۷/۸/۶۸۹۱.</ref><ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده شیخ محمود واعظ حلبی، نامه ۴۵/۱/۲۸، شماره ۵/۴۵۷.</ref> | رهبران انجمن حجتیه بهویژه شیخ محمود حلبی، ارتباطاتی با سازمان اطلاعات و امنیت کشور، ساواک، داشتند که برخی این ارتباطات را ناشی با هدف جلوگیری از تعطیلی انجمن و استمرار حرکت فرهنگی تحلیل کردهاند. شیخ محمود حلبی در نامهای که ۵۴/۱/۶ خطاب به رییس اداره اطلاعات کشور نوشته، از محدودیتها در برابر فعالیت اعضای انجمن در یزد گلایه کرده و سرهنگ جعفری، رییس اداره اطلاعات کشور، در نامهای به ریاست شهربانی، خواستار پیگیری و برخورد صحیح با انجمن حجتیه میشود. نگاهی به ادبیات نامهها حاکی از روابط حسنه میان انجمن حجتیه و ساواک است.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده شیخ محمود واعظ حلبی، نامه ۴۵/۱/۲۰ شماره ۶۵۷/۸/۶۸۹۱.</ref><ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده شیخ محمود واعظ حلبی، نامه ۴۵/۱/۲۸، شماره ۵/۴۵۷.</ref> | ||
با این حال اما برخی بر این عقیدهاند که ساواک و نظام پهلوی، هم روابط حسنهای با انجمن حجتیه داشته و هم با بهائیان. به گفته علی اکبر پرورش، «یک دفعه ساواک انجمن حجتیه را محدود میکرد و حتی افرادی را دستگیر میکرد و بعد از دو سه ماه که فشار ایجاد میشد، نقطه مقابل، بهائیها را آزاد میگذاشت و پس از دو سه ماه، بهائیها را ساواک شدیداً محدود میکرد و در مقابل به برادران انجمن اجازه فعالیت میدادند. یعنی در حقیقت میکوشید یک موازنه ایجاد کند. گاهی این گروه را محدود میکرد و گاهی بهائیها را.»<ref> | با این حال اما برخی بر این عقیدهاند که ساواک و نظام پهلوی، هم روابط حسنهای با انجمن حجتیه داشته و هم با بهائیان. به گفته علی اکبر پرورش، «یک دفعه ساواک انجمن حجتیه را محدود میکرد و حتی افرادی را دستگیر میکرد و بعد از دو سه ماه که فشار ایجاد میشد، نقطه مقابل، بهائیها را آزاد میگذاشت و پس از دو سه ماه، بهائیها را ساواک شدیداً محدود میکرد و در مقابل به برادران انجمن اجازه فعالیت میدادند. یعنی در حقیقت میکوشید یک موازنه ایجاد کند. گاهی این گروه را محدود میکرد و گاهی بهائیها را.»<ref>باقی، ۱۳۶۲، ص ۳۵.</ref> | ||
==انجمن بعد از انقلاب== | ==انجمن بعد از انقلاب== | ||
انجمن پس از پیروزی انقلاب، رویکرد مبارزه با بهائیت و رویکرد سلبی نسبت به [[انقلاب اسلامی]] را تغییر داده و به جای نقد بهائیت، به نفی مارکسیسم پرداخت. حلبی تا جریان ۱۷ شهریور، باور به حرکت تودهها بر ضد رژیم نداشت، ولی از فردای آن روز، اطمینان پیدا کرد که دست چپیها در کار نیست و به افراد انجمن توصیه کرد که در تظاهرات شرکت کنند. البته برخی از اعضای انجمن به شدت با این رویکرد حلبی مخالفت کردند. انجمن در نشریه انتظار، هواداری خود را از انقلاب اعلام کرد. آنها در تدوین پیش نویس قانون اساسی به پیشنهاد [[شهید مطهری]] مشارکت کرده و جایگاه مردم در قانون گذاری را در محدوده شرع دانست.<ref> | انجمن پس از پیروزی انقلاب، رویکرد مبارزه با بهائیت و رویکرد سلبی نسبت به [[انقلاب اسلامی]] را تغییر داده و به جای نقد بهائیت، به نفی مارکسیسم پرداخت. حلبی تا جریان ۱۷ شهریور، باور به حرکت تودهها بر ضد رژیم نداشت، ولی از فردای آن روز، اطمینان پیدا کرد که دست چپیها در کار نیست و به افراد انجمن توصیه کرد که در تظاهرات شرکت کنند. البته برخی از اعضای انجمن به شدت با این رویکرد حلبی مخالفت کردند. انجمن در نشریه انتظار، هواداری خود را از انقلاب اعلام کرد. آنها در تدوین پیش نویس قانون اساسی به پیشنهاد [[شهید مطهری]] مشارکت کرده و جایگاه مردم در قانون گذاری را در محدوده شرع دانست.<ref>خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۴۹۰.</ref> | ||
حلبی، علاوه بر همکاری در تدوین پیش نویس قانون اساسی، بیانیهای در آذرماه | حلبی، علاوه بر همکاری در تدوین پیش نویس قانون اساسی، بیانیهای در آذرماه ۱۳۵۸ش جهت تأیید قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان صادر کرد. البته خود وی از مشهد کاندیدای مجلس خبرگان شد، ولی انتخاب نشد.<ref>خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۴۹۰.</ref> | ||
===اعضای هیات مدیره=== | ===اعضای هیات مدیره=== | ||
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، اعضای هیأت مدیره، و هیأت مؤسس انجمن حجتیه در مشهد و تهران، عبارت بودند از: شیخ محمود حلبی، محمد صالحی آذری، سید حسین سجادی، محمدحسین سجادی، محمدحسین عطار، غلامحسین حاج محمد تقی باقر، سیدرضا آل رسول، مهندس هوشمند، دخانچی، هاشمی، دکتر عبدخدایی، نماینده مردم مشهد و دکتر محمدمهدیپور گل، اینان به طور معمول جلساتی را در منازل یکدیگر با دیگر هواداران انجمن برگزار میکردند.<ref>آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۵۳۲۷، تاریخ ۶۰/۱۱/۲۹ شماره ۵۹-۱۳.</ref> غیر از منازل شخصی، اعضای انجمن در برخی از نواحی، اقدام به تأسیس حسینیه و مسجد نیز میکردند. برگزاری جلسات هفتگی یا ماهانه از عادات مرسوم اعضای انجمن بود، چون با این شیوه میتوانستند به طور منظم و مرتب همدیگر را ببینید و درباره موضوعات و موارد خاص، تصمیمات مشخصی بگیرند. یکی از مراکز معروف انجمن در مشهد، حسینیهای بود که گروهی از هواداران آنها به سرپرستی محمد صالحی آذری در روستای جاهشک از توابع چناران ساخته بودند.<ref>آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده آیت الله ابوالقاسم | پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، اعضای هیأت مدیره، و هیأت مؤسس انجمن حجتیه در مشهد و تهران، عبارت بودند از: شیخ محمود حلبی، محمد صالحی آذری، سید حسین سجادی، محمدحسین سجادی، محمدحسین عطار، غلامحسین حاج محمد تقی باقر، سیدرضا آل رسول، مهندس هوشمند، دخانچی، هاشمی، دکتر عبدخدایی، نماینده مردم مشهد و دکتر محمدمهدیپور گل، اینان به طور معمول جلساتی را در منازل یکدیگر با دیگر هواداران انجمن برگزار میکردند.<ref>آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۵۳۲۷، تاریخ ۶۰/۱۱/۲۹ شماره ۵۹-۱۳.</ref> غیر از منازل شخصی، اعضای انجمن در برخی از نواحی، اقدام به تأسیس حسینیه و مسجد نیز میکردند. برگزاری جلسات هفتگی یا ماهانه از عادات مرسوم اعضای انجمن بود، چون با این شیوه میتوانستند به طور منظم و مرتب همدیگر را ببینید و درباره موضوعات و موارد خاص، تصمیمات مشخصی بگیرند. یکی از مراکز معروف انجمن در مشهد، حسینیهای بود که گروهی از هواداران آنها به سرپرستی محمد صالحی آذری در روستای جاهشک از توابع چناران ساخته بودند.<ref>آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده آیت الله ابوالقاسم خویی، شماره بازیابی ۹۶۴، ص ۱۰۱، تاریخ گزارش ۱ /۸ /۱۳۶۳.</ref> | ||
===موضع گیری امام خمینی=== | ===موضع گیری امام خمینی=== | ||
مخالفت شدید با انجمن بعد از پیروزی انقلاب از سال ۱۳۶۰ شمسی، توسط سازمان مجاهدین انقلاب آغاز شد و با انتشار کتاب «[[در شناخت حزب قاعدین زمان]]» توسط عمادالدین باقی و نشر دانش اسلامی وابسته به [[دفتر تبلیغات]] اسلامی در سال ۱۳۶۳شمسی، ضربه سختی بر آن وارد شد. به همین جهت، برخی از چهرههای انقلابی که سابقه ارتباط با انجمن را داشتند، به حاشیه رانده شدند. البته حزب توده نیز مخالفتهای شدیدی را با انجمن آغاز کرد. کیانوری در این باره میگوید: «ما چیزی به عنوان حجتیه نمیشناختیم. از روسیه به ما خط داده شد که این حجتیه را به عنوان یک ضد ارزش مطرح و علیه آن تبلیغ کنید. آن وقت یک «مهر باطل شده»، روی آن میزنند و از آن پس این مهر را به هر کس بزنند، میتوانند او را از رده خارج کنند و به این ترتیب یک حرکت ضد انقلابی کاملاً مؤثری صورت میگیرد». حزب توده و احسان طبری و کیانوری برای اولین بار تفرقه انداختن بین متدینین انقلاب را شروع کردند.<ref>گفتگوی دکتر افتخارزاده درگروه علوم سیاسی دفتر تبلیغات مورخ ۱۳۸۷/۱/۲۸.</ref> | مخالفت شدید با انجمن بعد از پیروزی انقلاب از سال ۱۳۶۰ شمسی، توسط سازمان مجاهدین انقلاب آغاز شد و با انتشار کتاب «[[در شناخت حزب قاعدین زمان]]» توسط عمادالدین باقی و نشر دانش اسلامی وابسته به [[دفتر تبلیغات]] اسلامی در سال ۱۳۶۳شمسی، ضربه سختی بر آن وارد شد. به همین جهت، برخی از چهرههای انقلابی که سابقه ارتباط با انجمن را داشتند، به حاشیه رانده شدند. البته حزب توده نیز مخالفتهای شدیدی را با انجمن آغاز کرد. کیانوری در این باره میگوید: «ما چیزی به عنوان حجتیه نمیشناختیم. از روسیه به ما خط داده شد که این حجتیه را به عنوان یک ضد ارزش مطرح و علیه آن تبلیغ کنید. آن وقت یک «مهر باطل شده»، روی آن میزنند و از آن پس این مهر را به هر کس بزنند، میتوانند او را از رده خارج کنند و به این ترتیب یک حرکت ضد انقلابی کاملاً مؤثری صورت میگیرد». حزب توده و احسان طبری و کیانوری برای اولین بار تفرقه انداختن بین متدینین انقلاب را شروع کردند.<ref>گفتگوی دکتر افتخارزاده درگروه علوم سیاسی دفتر تبلیغات مورخ ۱۳۸۷/۱/۲۸.</ref> | ||
سنخ مخالفتهای امام خمینی و انقلابیون با انجمن، تفاوت اساسی با مخالفتهای سازمان مجاهدین انقلاب و حزب توده داشت. آنها با این گونه مخالفت، درصدد حذف بخشی از مذهبیها و روحانیت از صحنه انقلاب به ویژه مدارس بودند؛ ولی امام بنا داشت هدایت انقلاب به دست کسانی باشد که سابقه انقلابی دارند؛ علاوه بر اینکه برخی از اعضای انجمن با وجود تأکید آقای حلبی، به جریان انقلاب نپیوستند و رویکرد دیگری را دنبال کردند. بدین رو، امام در طی سخنرانیهایی به نقد متحجران میپرداخت. انجمن در پی سخنان امام خمینی در ۲۱ /۴ /۱۳۶۲ به تعطیلی موقت انجامید. او گفت: «یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چی میآید؟ حضرت صاحب میآید که معصیت را بردارد، ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات [کج رویها] را بردارید این دسته بندیها را برای خاطر خدا، اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان، اگر ملّی هستید، این دسته بندیها را بردارید و در این موجی که الان این ملت را به پیش دارد میبرد، در این موج خودتان را وادار کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست.»<ref> | سنخ مخالفتهای امام خمینی و انقلابیون با انجمن، تفاوت اساسی با مخالفتهای سازمان مجاهدین انقلاب و حزب توده داشت. آنها با این گونه مخالفت، درصدد حذف بخشی از مذهبیها و روحانیت از صحنه انقلاب به ویژه مدارس بودند؛ ولی امام بنا داشت هدایت انقلاب به دست کسانی باشد که سابقه انقلابی دارند؛ علاوه بر اینکه برخی از اعضای انجمن با وجود تأکید آقای حلبی، به جریان انقلاب نپیوستند و رویکرد دیگری را دنبال کردند. بدین رو، امام در طی سخنرانیهایی به نقد متحجران میپرداخت. انجمن در پی سخنان امام خمینی در ۲۱ /۴ /۱۳۶۲ به تعطیلی موقت انجامید. او گفت: «یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چی میآید؟ حضرت صاحب میآید که معصیت را بردارد، ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات [کج رویها] را بردارید این دسته بندیها را برای خاطر خدا، اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان، اگر ملّی هستید، این دسته بندیها را بردارید و در این موجی که الان این ملت را به پیش دارد میبرد، در این موج خودتان را وادار کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست.»<ref>خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۴۹۲.</ref> | ||
===تعطیلی=== | ===تعطیلی=== | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
انجمن حجتیه در دهه هفتاد و هشتاد، حرکت جدیدی آغاز کرد، حرکتی که بیش از همه به وحدت [[شیعه]] و [[سنی]] آسیب میزد. انجمن به منظور دفاع از [[امامت]] [[امیرالمؤمنین]] (ع) به اهانت بر خلفای سه گانه و نقد اهل سنّت پرداخت و همچون گذشته در مقام عمل به جدایی دین از سیاست اصرار ورزید.<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۴۹۲.</ref> | انجمن حجتیه در دهه هفتاد و هشتاد، حرکت جدیدی آغاز کرد، حرکتی که بیش از همه به وحدت [[شیعه]] و [[سنی]] آسیب میزد. انجمن به منظور دفاع از [[امامت]] [[امیرالمؤمنین]] (ع) به اهانت بر خلفای سه گانه و نقد اهل سنّت پرداخت و همچون گذشته در مقام عمل به جدایی دین از سیاست اصرار ورزید.<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۴۹۲.</ref> | ||
رهبری انجمن در تمام مدت حیاتش با شیخ محمود حلبی بود. در این اواخر، به دلیل سنّ زیادی وی، کارهای اجرایی انجمن توسط [[سید حسن افتخارزاده]] صورت میگرفت. وی به صراحت، نظریه جدایی دین از سیاست را نفی کرده و آن را عقیده افراد انجمن نمیداند. او، این نظریه را که جهان باید پر از ظلم و جور باشد تا امام زمان بیاید را رد و همچنین انتساب زعامت انجمن را به خود را نیز انکار میکند و میگوید: «آقای حلبی، کار انجمن را به حدود ده نفر سپرد و بنده روحانی و پیش نماز آنها هستم». وی در باب مدل حکومت و سایر مسایل اجتماعی، نظر [[مراجع تقلید]] را اصل میداند. <ref> | رهبری انجمن در تمام مدت حیاتش با شیخ محمود حلبی بود. در این اواخر، به دلیل سنّ زیادی وی، کارهای اجرایی انجمن توسط [[سید حسن افتخارزاده]] صورت میگرفت. وی به صراحت، نظریه جدایی دین از سیاست را نفی کرده و آن را عقیده افراد انجمن نمیداند. او، این نظریه را که جهان باید پر از ظلم و جور باشد تا امام زمان بیاید را رد و همچنین انتساب زعامت انجمن را به خود را نیز انکار میکند و میگوید: «آقای حلبی، کار انجمن را به حدود ده نفر سپرد و بنده روحانی و پیش نماز آنها هستم». وی در باب مدل حکومت و سایر مسایل اجتماعی، نظر [[مراجع تقلید]] را اصل میداند. <ref>خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۴۹۲.</ref> | ||
مخالفان انجمن در دهه هفتاد نیز به انتشار نقدهای خود بر این جریان فکری پرداختند. برای نمونه میتوان از کتاب «ولایتیهای بیولایت» نوشته محمدرضا اخگری در سال | مخالفان انجمن در دهه هفتاد نیز به انتشار نقدهای خود بر این جریان فکری پرداختند. برای نمونه میتوان از کتاب «ولایتیهای بیولایت» نوشته محمدرضا اخگری در سال ۱۳۶۸ش یا مقالات «انجمن حجتیه نسلی مأیوس از حرکت و انقلاب» در نشریه «راه مجاهد» آقای میثمی که در سال ۱۳۶۸ش به صورت کتاب منتشر شد، نام برد. اوایل سال ۱۳۸۱ش، موج دیگری بر ضد انجمن حجتیه شکل گرفت و برای چندمین بار، مسأله انجمن با پیروزی احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۴ شمسی از سوی آیت الله توسلی از اعضای بیت امام مطرح گردید. <ref>خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگها، ص ۴۹۵.</ref> | ||
== فیلم مستند در نقد انجمن== | == فیلم مستند در نقد انجمن== | ||
«پوستین وارونه» مستندی ۹۰ دقیقهای به کارگردانی محمدمهدی خالقی است که به بررسی کارنامه و دیدگاههای «انجمن حجتیه» و «مدرسه علوی» پرداخته است. <ref>[http://www.teribon.ir/archives/200752/ سایت خبری تریبون]</ref> | «پوستین وارونه» مستندی ۹۰ دقیقهای به کارگردانی محمدمهدی خالقی است که به بررسی کارنامه و دیدگاههای «انجمن حجتیه» و «مدرسه علوی» پرداخته است. <ref>[http://www.teribon.ir/archives/200752/ سایت خبری تریبون]</ref> | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
*آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده آیت الله ابوالقاسم خویی، شماره بازیابی ۹۶۴، ص ۱۰۱، تاریخ گزارش ۱ /۸ /۱۳۶۳. | *آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده آیت الله ابوالقاسم خویی، شماره بازیابی ۹۶۴، ص ۱۰۱، تاریخ گزارش ۱ /۸ /۱۳۶۳. | ||
*جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش. | *جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش. | ||
* | *کرمیپور، حمید، خاطرات ابوالقاسم خزعلی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲ش. | ||
[[رده:مهدویت]] | [[رده:مهدویت]] | ||
[[رده:مقالههای بدون اولویت]] | [[رده:مقالههای بدون اولویت]] |