کاربر ناشناس
حسد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Alikhosravi |
imported>Alikhosravi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|بَيْنَما مُوسَى بْنُ عِمْرانَ يُناجِى رَبَّهُ وَ يُكَلِّمُهُ اذْ رَأى رَجُلًا تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ، فَقالَ: يا رَبِّ مَنْ هذا الَّذى قَدْ أظَلَّهُ عَرْشُكَ؟ فَقالَ: يا مُوسى، هذا مِمَّنْ لَمْ يَحْسُدِ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مُنْ فَضْلِهِ.|ترجمه=موسى بن عمران در مناجات و سخن گفتن با حضرت حق بود، ناگهان مردى را در سايه عرش خدا ديد، عرضه داشت: خدایا! اين كيست كه در سايه عرش توست؟ خطاب رسيد: اى موسى! اين كسى است كه بر عنايات من بر مردم حسد نورزيده است.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[بحارالانوار]]، ج۷۰، ص: ۲۴۵</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|بَيْنَما مُوسَى بْنُ عِمْرانَ يُناجِى رَبَّهُ وَ يُكَلِّمُهُ اذْ رَأى رَجُلًا تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ، فَقالَ: يا رَبِّ مَنْ هذا الَّذى قَدْ أظَلَّهُ عَرْشُكَ؟ فَقالَ: يا مُوسى، هذا مِمَّنْ لَمْ يَحْسُدِ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مُنْ فَضْلِهِ.|ترجمه=موسى بن عمران در مناجات و سخن گفتن با حضرت حق بود، ناگهان مردى را در سايه عرش خدا ديد، عرضه داشت: خدایا! اين كيست كه در سايه عرش توست؟ خطاب رسيد: اى موسى! اين كسى است كه بر عنايات من بر مردم حسد نورزيده است.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[بحارالانوار]]، ج۷۰، ص: ۲۴۵</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
==مفهوم شناسی== | ==مفهوم شناسی== | ||
حسد به معناى آرزوىِ زوال نعمتها و داشتههاى دیگران، و حد افراطىِ رفتار کسى دانسته شده است که از نیکبختى دیگران رنج میبرد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۱۷ق، ج۴۱، ص۵۲.</ref> برخى از فرهنگنویسان، اصل این واژه را از حَسْدَل به معناى کَنِه دانستهاند. همانگونه که کَنه پوست تن آدمى را زخم میکند و خونش را میمکد، حسد نیز با جان و روان حاسد چنین میکند.<ref> رجوع کنید به ازهرى؛ ابنمنظور؛ زبیدى، ذیل واژه </ref> | حسد به معناى آرزوىِ زوال نعمتها و داشتههاى دیگران، و حد افراطىِ رفتار کسى دانسته شده است که از نیکبختى دیگران رنج میبرد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۱۷ق، ج۴۱، ص۵۲.</ref> برخى از فرهنگنویسان، اصل این واژه را از حَسْدَل به معناى کَنِه دانستهاند. همانگونه که کَنه پوست تن آدمى را زخم میکند و خونش را میمکد، حسد نیز با جان و روان حاسد چنین میکند.<ref> رجوع کنید به ازهرى؛ ابنمنظور؛ زبیدى، ذیل واژه </ref> | ||
خط ۱۱: | خط ۱۰: | ||
* آرزوى نابودی نعمتهاى دیگران و خواستن آن نعمتها فقط براى خود است، <ref>ارسطو، اخلاق نیکوماخوسی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۷۱.</ref> | * آرزوى نابودی نعمتهاى دیگران و خواستن آن نعمتها فقط براى خود است، <ref>ارسطو، اخلاق نیکوماخوسی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۷۱.</ref> | ||
* آرزوى زوالِ نعمتهاى دیگران که حتی شاید با تلاش براى نابودى آن همراه باشد.<ref>یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۹.</ref> | * آرزوى زوالِ نعمتهاى دیگران که حتی شاید با تلاش براى نابودى آن همراه باشد.<ref>یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۹.</ref> | ||
==حسد در قرآن== | ==حسد در قرآن== | ||
کلمه حسد و مشتقات آن در چهار [[آیه]] از [[قرآن]] به کار رفته است،<ref>آیه۱۰۹ بقره: وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّـهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿١٠٩﴾، ترجمه: سیاری از اهل کتاب- پس از اینکه حق برایشان آشکار شد- از روی حسدی که در وجودشان بود، آرزو میکردند که شما را، بعد از ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو کنید و درگذرید، تا خدا فرمان خویش را بیاورد، که خدا بر هر کاری تواناست ؛ آیه ۵۴ سوره نساء:أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا ﴿٥٤﴾،ترجمه: بلكه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده رشك مىورزند؛ در حقيقت، ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم، و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم. ؛ آیه ۱۵ فتح: سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَىٰ مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ ۖ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّـهِ ۚ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَٰلِكُمْ قَالَ اللَّـهُ مِن قَبْلُ ۖ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا ۚ بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿١٥﴾،ترجمه: چون به [قصد] گرفتن غنايم روانه شديد، به زودى برجاىماندگان خواهند گفت: «بگذاريد ما [هم] به دنبال شما بياييم.» [اين گونه] مىخواهند دستور خدا را دگرگون كنند. بگو: «هرگز از پى ما نخواهيد آمد. آرى، خدا از پيش در باره شما چنين فرموده.» پس به زودى خواهند گفت: «[نه،] بلكه بر ما رشگ مىبريد.» [نه چنين است] بلكه جز اندكى درنمىيابند. ؛ آیه۵ فلق:وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾، ترجمه:و از شرّ [هر] حسود، آنگاه كه حسد ورزد.»</ref> برخى آیات نیز بدون آنکه واژه حسد یا مشتقات آن در آنها به کار رفته باشد، مفهوم حسد را میرسانند.<ref>آیه ۳۲ سوره نساء:وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّـهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّـهَ مِن فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٣٢﴾، ترجمه: به مؤمنان فرمان داده شده است تا به آنچه خدا بهرهشان ساخته راضى باشند و آنچه را خداوند به دیگران داده طلب نکنند. آیه ۱۲۰ سوره آل عمران:إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾، ترجمه: اگر به شما خوشى رسد آنان را بدحال مىكند؛ و اگر به شما گزندى رسد بدان شاد مىشوند؛ و اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمىرساند؛ يقيناً خداوند به آنچه مىكنند احاطه دارد. آیه۸ سوره یوسف: إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٨﴾، ترجمه:هنگامى كه [برادران او] گفتند: «يوسف و برادرش نزد پدرمان از ما -كه جمعى نيرومند هستيم- دوستداشتنىترند. قطعاً پدر ما در گمراهى آشكارى است.»</ref> | کلمه حسد و مشتقات آن در چهار [[آیه]] از [[قرآن]] به کار رفته است،<ref>آیه۱۰۹ بقره: وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّـهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿١٠٩﴾، ترجمه: سیاری از اهل کتاب- پس از اینکه حق برایشان آشکار شد- از روی حسدی که در وجودشان بود، آرزو میکردند که شما را، بعد از ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو کنید و درگذرید، تا خدا فرمان خویش را بیاورد، که خدا بر هر کاری تواناست ؛ آیه ۵۴ سوره نساء:أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا ﴿٥٤﴾،ترجمه: بلكه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده رشك مىورزند؛ در حقيقت، ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم، و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم. ؛ آیه ۱۵ فتح: سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَىٰ مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ ۖ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّـهِ ۚ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَٰلِكُمْ قَالَ اللَّـهُ مِن قَبْلُ ۖ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا ۚ بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿١٥﴾،ترجمه: چون به [قصد] گرفتن غنايم روانه شديد، به زودى برجاىماندگان خواهند گفت: «بگذاريد ما [هم] به دنبال شما بياييم.» [اين گونه] مىخواهند دستور خدا را دگرگون كنند. بگو: «هرگز از پى ما نخواهيد آمد. آرى، خدا از پيش در باره شما چنين فرموده.» پس به زودى خواهند گفت: «[نه،] بلكه بر ما رشگ مىبريد.» [نه چنين است] بلكه جز اندكى درنمىيابند. ؛ آیه۵ فلق:وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾، ترجمه:و از شرّ [هر] حسود، آنگاه كه حسد ورزد.»</ref> برخى آیات نیز بدون آنکه واژه حسد یا مشتقات آن در آنها به کار رفته باشد، مفهوم حسد را میرسانند.<ref>آیه ۳۲ سوره نساء:وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّـهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّـهَ مِن فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٣٢﴾، ترجمه: به مؤمنان فرمان داده شده است تا به آنچه خدا بهرهشان ساخته راضى باشند و آنچه را خداوند به دیگران داده طلب نکنند. آیه ۱۲۰ سوره آل عمران:إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾، ترجمه: اگر به شما خوشى رسد آنان را بدحال مىكند؛ و اگر به شما گزندى رسد بدان شاد مىشوند؛ و اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمىرساند؛ يقيناً خداوند به آنچه مىكنند احاطه دارد. آیه۸ سوره یوسف: إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٨﴾، ترجمه:هنگامى كه [برادران او] گفتند: «يوسف و برادرش نزد پدرمان از ما -كه جمعى نيرومند هستيم- دوستداشتنىترند. قطعاً پدر ما در گمراهى آشكارى است.»</ref> | ||
===واژه بغی=== | ===واژه بغی=== | ||
گفته شده است واژه بَغْى هم در برخى از کاربردهاى قرآنى، داراى وجه معنایى حسد است <ref>دامغانی، الوجوه و النظائر فی القرآن، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۶۶.</ref> و به گفته [[جلال الدین سیوطی|سیوطى]] <ref>سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۲۱.</ref> بَغْى در لهجه تمیمى به معناى حسد است. [[فخر رازی]] برخى از این کاربردهاى قرآنى را ذکر کرده است،<ref>رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۶ش، ذیل بقره، آیه ۱۰۹.</ref> | گفته شده است واژه بَغْى هم در برخى از کاربردهاى قرآنى، داراى وجه معنایى حسد است <ref>دامغانی، الوجوه و النظائر فی القرآن، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۶۶.</ref> و به گفته [[جلال الدین سیوطی|سیوطى]] <ref>سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۲۱.</ref> بَغْى در لهجه تمیمى به معناى حسد است. [[فخر رازی]] برخى از این کاربردهاى قرآنى را ذکر کرده است،<ref>رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۶ش، ذیل بقره، آیه ۱۰۹.</ref> | ||
==حسد در احادیث== | ==حسد در احادیث== | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|إنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الإْيمانَ كَما تَأْكُلُ النّارُ الْحَطَبَ.|ترجمه=حسد ايمان را میخورد، چنانكه آتش هيزم را.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[کافی]]، ج۲، ص: ۳۰۶</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|إنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الإْيمانَ كَما تَأْكُلُ النّارُ الْحَطَبَ.|ترجمه=حسد ايمان را میخورد، چنانكه آتش هيزم را.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[کافی]]، ج۲، ص: ۳۰۶</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
[[احادیث]] فراوانى در نکوهش حسد و بیان انگیزهها و نشانههاى آن نقل شده است. در حدیثى، تأثیر این خوى ناپسند در تباه ساختن حسنات آدمى، به تأثیر آتش بر هیزم تشبیه شده است.<ref>ابنماجه، سنن ابن ماه، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۱۴۰۸؛ ابوداوود، سنن ابوداوود، ج۴، ص ۲۷۶.</ref> بنابر حدیثى [[نبوت|نبوى]]، حسد از خویهاى ناپسندى است که هیچ کس از آن در امان نیست.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۳۳۹.</ref> در نقلی دیگر از [[امام صادق (ع)]] حسد یکى از سه امرى است که هیچ پیامبر و افراد فروتر از آن در امان نیستند، اما [[مؤمن]] هیچگاه رفتار ناشى از حسد ندارد و حسادت را به عرصه عمل راه نمیدهد.<ref>کلینى، اصول کافی، ج۸، ص۱۰۸.</ref> در حدیثى دیگر، حسد نخستین گناه است که در آسمانها [[شیطان|ابلیس]] و در زمین [[قابیل]] مرتکب شد.<ref>ماوردی، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷، ج۱، ص۲۶۱.</ref> | [[احادیث]] فراوانى در نکوهش حسد و بیان انگیزهها و نشانههاى آن نقل شده است. در حدیثى، تأثیر این خوى ناپسند در تباه ساختن حسنات آدمى، به تأثیر آتش بر هیزم تشبیه شده است.<ref>ابنماجه، سنن ابن ماه، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۱۴۰۸؛ ابوداوود، سنن ابوداوود، ج۴، ص ۲۷۶.</ref> بنابر حدیثى [[نبوت|نبوى]]، حسد از خویهاى ناپسندى است که هیچ کس از آن در امان نیست.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۳۳۹.</ref> در نقلی دیگر از [[امام صادق (ع)]] حسد یکى از سه امرى است که هیچ پیامبر و افراد فروتر از آن در امان نیستند، اما [[مؤمن]] هیچگاه رفتار ناشى از حسد ندارد و حسادت را به عرصه عمل راه نمیدهد.<ref>کلینى، اصول کافی، ج۸، ص۱۰۸.</ref> در حدیثى دیگر، حسد نخستین گناه است که در آسمانها [[شیطان|ابلیس]] و در زمین [[قابیل]] مرتکب شد.<ref>ماوردی، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷، ج۱، ص۲۶۱.</ref> | ||
===برداشته شدن حکم حسد از مؤمنان=== | ===برداشته شدن حکم حسد از مؤمنان=== | ||
بنابر [[حدیث رفع|حدیثِ رفع]] یکى از الطاف خدا در حق مؤمنان نادیده انگاشتن گناه حسد آنان است.{{مدرک}} در شرح این حدیث، بهویژه با توجه به نکوهش شدید حسد در فرهنگ اسلامی، گفتهاند مراد از حسد در اینجا، حسد در مرتبه قلب است که بروز خارجى نیافته و [[کیفر]] ندارد.{{مدرک}} | بنابر [[حدیث رفع|حدیثِ رفع]] یکى از الطاف خدا در حق مؤمنان نادیده انگاشتن گناه حسد آنان است.{{مدرک}} در شرح این حدیث، بهویژه با توجه به نکوهش شدید حسد در فرهنگ اسلامی، گفتهاند مراد از حسد در اینجا، حسد در مرتبه قلب است که بروز خارجى نیافته و [[کیفر]] ندارد.{{مدرک}} | ||
===تفاوت غبطه با حسد=== | ===تفاوت غبطه با حسد=== | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|إنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لا يَحْسُدُ، وَ الْمُنافِقُ يَحْسُدُ وَ لا يَغْبِطُ.|ترجمه=مؤمن غِبطه میخورد ولى حسد نمیورزد و منافق حسد میورزد و غبطه ندارد.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[کافی]]، ج۲، ص: ۳۰۷</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|إنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لا يَحْسُدُ، وَ الْمُنافِقُ يَحْسُدُ وَ لا يَغْبِطُ.|ترجمه=مؤمن غِبطه میخورد ولى حسد نمیورزد و منافق حسد میورزد و غبطه ندارد.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[کافی]]، ج۲، ص: ۳۰۷</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
مفهوم [[غبطه]] (منافسه) با حسد در ارتباط است. <ref>غزالى، احیاء علوم الدین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> تفاوت آنها در این است که آدمى در غبطه آرزوى زوال نعمت دیگران را ندارد، بلکه فقط میخواهد او نیز از آن نعمت بهره مند شود.<ref>نراقى، جامع السعادات، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه، به عکس حسد، صفتى پسندیده است،<ref>ماوردى، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۲.</ref> به ویژه آنکه در روایتى، به صراحت غبطه از صفات [[ایمان|مؤمن]] و حسد از خصلت هاى [[نفاق|منافق]] دانسته شده است.<ref>مجلسى، بحارالانوار، ج۷۰، ص۲۵۰.</ref> | مفهوم [[غبطه]] (منافسه) با حسد در ارتباط است. <ref>غزالى، احیاء علوم الدین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> تفاوت آنها در این است که آدمى در غبطه آرزوى زوال نعمت دیگران را ندارد، بلکه فقط میخواهد او نیز از آن نعمت بهره مند شود.<ref>نراقى، جامع السعادات، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه، به عکس حسد، صفتى پسندیده است،<ref>ماوردى، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۲.</ref> به ویژه آنکه در روایتى، به صراحت غبطه از صفات [[ایمان|مؤمن]] و حسد از خصلت هاى [[نفاق|منافق]] دانسته شده است.<ref>مجلسى، بحارالانوار، ج۷۰، ص۲۵۰.</ref> | ||
===پیوند چشم زخم با حسد=== | ===پیوند چشم زخم با حسد=== | ||
موضوع [[چشم زخم]] با حسد پیوند تنگاتنگ دارد. در برخى روایات به این ارتباط اشاره شده<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۷۰، ص۲۵۳.</ref> و [[مفسران]]، آیه ۵ [[سوره فلق]] را، که در آن از حسادتِ حسودان یاد شده است، در اینباره میدانند.<ref>فخررازی، تفسیرکبیر، ۱۴۲۱ق، ذیل آیه ۵ سوره فلق.</ref> | موضوع [[چشم زخم]] با حسد پیوند تنگاتنگ دارد. در برخى روایات به این ارتباط اشاره شده<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۷۰، ص۲۵۳.</ref> و [[مفسران]]، آیه ۵ [[سوره فلق]] را، که در آن از حسادتِ حسودان یاد شده است، در اینباره میدانند.<ref>فخررازی، تفسیرکبیر، ۱۴۲۱ق، ذیل آیه ۵ سوره فلق.</ref> | ||
==حسد در دیدگاه صاحبنظران== | ==حسد در دیدگاه صاحبنظران== | ||
:::::::'''ابن عربی''': | :::::::'''ابن عربی''': | ||
خط ۶۲: | خط ۵۴: | ||
*بی مهری یا قطع رابطه با افراد، و پنهان کردن صفات برجسته دیگران. | *بی مهری یا قطع رابطه با افراد، و پنهان کردن صفات برجسته دیگران. | ||
*تملق و چاپلوسی در حضور محسود.<ref>صدوق، خصال، ۱۴۰۳ ق، ص۱۲۱.</ref> | *تملق و چاپلوسی در حضور محسود.<ref>صدوق، خصال، ۱۴۰۳ ق، ص۱۲۱.</ref> | ||
==آثار حسد== | ==آثار حسد== | ||
طبق آیات و [[روایات]] برخی از پیامدهای حسد چنین است: | طبق آیات و [[روایات]] برخی از پیامدهای حسد چنین است: | ||
خط ۷۶: | خط ۶۷: | ||
*نابودی اعمال.<ref>پیامبر اسلام(ص):الْحَسَدُ یَأْکُلُ الْحَسَنَاتِ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ؛ حسد حسنات را میخورد، همان گونه که آتش هیزم را میخورد.</ref> | *نابودی اعمال.<ref>پیامبر اسلام(ص):الْحَسَدُ یَأْکُلُ الْحَسَنَاتِ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ؛ حسد حسنات را میخورد، همان گونه که آتش هیزم را میخورد.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==درمان حسد== | ==درمان حسد== | ||
دانشمندان [[اخلاق|علم اخلاق]] براى درمان بیمارى حسد دو روش علمى و عملى ذکر کردهاند. <ref> رجوع کنید به فیض کاشانى، ج ۵، ص ۳۴۲ـ ۳۴۸؛ نراقى، ج ۲، ص ۲۱۲ـ۲۱۵ </ref> | دانشمندان [[اخلاق|علم اخلاق]] براى درمان بیمارى حسد دو روش علمى و عملى ذکر کردهاند. <ref> رجوع کنید به فیض کاشانى، ج ۵، ص ۳۴۲ـ ۳۴۸؛ نراقى، ج ۲، ص ۲۱۲ـ۲۱۵ </ref> | ||
خط ۹۶: | خط ۸۶: | ||
در نقلی از پیامبر آمده شش گروه، به خاطر شش صفت، قبل از حساب [الهی] وارد آتش می شوند. عرض کردند ای رسول خدا! آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: زمامداران به خاطر ستمگری، عرب به خاطر تعصب [ناروا]، کدخدایان به خاطر تکبر، تجار به خاطر خیانت [به مردم]، روستاییان به خاطر جهل و دانشمندان به خاطر حسادت.<ref>فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۲۷.</ref> | در نقلی از پیامبر آمده شش گروه، به خاطر شش صفت، قبل از حساب [الهی] وارد آتش می شوند. عرض کردند ای رسول خدا! آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: زمامداران به خاطر ستمگری، عرب به خاطر تعصب [ناروا]، کدخدایان به خاطر تکبر، تجار به خاطر خیانت [به مردم]، روستاییان به خاطر جهل و دانشمندان به خاطر حسادت.<ref>فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۲۷.</ref> | ||
==در مثلهای فارسی و عربی== | ==در مثلهای فارسی و عربی== | ||
در پارهاى از مَثَلهاى فارسى و عربى، آموزههایى درباره حسد یافت میشود، مانند «اگر حسود نباشد، جهان گلستان است»، «حسود هرگز نیاسود»،<ref>دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و «الاحْسانُ الَى الْعَبیدِ مَکْبَتَةٌ لِلْحَسُود»(نیکى به بندگان مایه خوارى حسود است).<ref>محمد میدانی، مجمع الامثال، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۴۱.</ref> | در پارهاى از مَثَلهاى فارسى و عربى، آموزههایى درباره حسد یافت میشود، مانند «اگر حسود نباشد، جهان گلستان است»، «حسود هرگز نیاسود»،<ref>دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و «الاحْسانُ الَى الْعَبیدِ مَکْبَتَةٌ لِلْحَسُود»(نیکى به بندگان مایه خوارى حسود است).<ref>محمد میدانی، مجمع الامثال، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۴۱.</ref> | ||
==حکم فقهی حسد== | ==حکم فقهی حسد== | ||
مطابق آنچه که در کتاب [[جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام (کتاب)|جواهر]] آمده، حسد در صورتی که در گفتار یا کردار بروز کند، [[گناهان کبیره|گناه کبیره]] به شمار رفته و [[حرام]] است و صرف خطور آن در قلب، بدون ترتب اثری بر آن، حرام نمیباشد.<ref>صاحب جواهر، جواهرالکلام، ۱۴۲۱ق، ج۴۱، ص۵۲و۵۳.</ref> [[ملا محسن فیض کاشانی]] حسد را از موانع قبولی [[نماز]] شمرده، و تظاهر به آن را موجب ازبین رفتن [[عدالت]] میداند و معتقد است شهادت شخص حسود پذیرفته نیست.<ref>فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۵.</ref> | مطابق آنچه که در کتاب [[جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام (کتاب)|جواهر]] آمده، حسد در صورتی که در گفتار یا کردار بروز کند، [[گناهان کبیره|گناه کبیره]] به شمار رفته و [[حرام]] است و صرف خطور آن در قلب، بدون ترتب اثری بر آن، حرام نمیباشد.<ref>صاحب جواهر، جواهرالکلام، ۱۴۲۱ق، ج۴۱، ص۵۲و۵۳.</ref> [[ملا محسن فیض کاشانی]] حسد را از موانع قبولی [[نماز]] شمرده، و تظاهر به آن را موجب ازبین رفتن [[عدالت]] میداند و معتقد است شهادت شخص حسود پذیرفته نیست.<ref>فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۵.</ref> |