هانری کربن: تفاوت میان نسخهها
←گفتگوها با علامه طباطبایی
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
|مرتبط = | |مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''هانری کُربَن''' | '''هانری کُربَن''' فیلسوف، شیعهشناس و ایرانشناس [[فرانسه|فرانسوی]]. او برجستهترین مفسر غربی حکمت معنوی ایران و فلسفه شیعی این سرزمین خوانده شده است. | ||
کربن که تحصیلات خود را در فلسفههای اروپایی و مسیحی آغاز کرده بود، با آشنایی با فلسفه اشراق به حکمت و فلسفه اسلامی، به خصوص فلسفه شیعی ایرانی علاقهمند شد. او برای گسترش مطالعات خود در این زمینه، بهمدت بیست سال، بخشی از سال را در [[ایران]] ساکن بود و در [[دانشگاه تهران]] تدریس و با [[علامه طباطبایی]] و دیگر اندیشمندان مسلمان ایرانی گفتوگو میکرد. او به جایگاه [[امام]] و [[ولایت]] در آموزههای [[شیعی]] و خصوصا [[امام زمان(عج)]] علاقمند بود. علامه طباطبایی و [[سید حسین نصر]] او را به لحاظ درونی، [[شیعه]] دانستهاند. کربن در معرفی اسلام شیعی در غرب تأثیر گذاشت و توجه مطالعات شرقشناسی را از اسلام [[اهل سنت|سنی]] به اسلام شیعی جلب کرد. | |||
==زندگینامه و تحصیلات== | ==زندگینامه و تحصیلات== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، و بهدنبال سفری که او در (سپتامبر۱۹۴۵م) به [[ایران]] داشت، وزارت امور خارجه فرانسه ریاست بخش ایرانشناسی مؤسسه ایران و فرانسه را به او واگذار کرد. شرایط فراهم شد تا کربن سالی چندبار به ایران سفر کند و با [[سید محمد کاظم عصار]]، [[علامه طباطبایی]] و [[سید جلالالدین آشتیانی]] به بحث و گفتوگو بپردازد. از آن پس کربن به مدت بیست سال، اول هر پاییز به ایران سفر میکرد و در دانشکده ادبیات و علوم انسانی [[دانشگاه تهران]] تدریس مینمود. کربن در پایان پاییز مجدداً به پاریس بازمیگشت و در دانشگاه سوربن به تدریس حکمت و عرفان اسلامی ایران مشغول میشد.<ref>واعظی، نیم قرن پژوهش، زندگی علمی هانری کربن، ۱۳۸۲ش.</ref> | با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، و بهدنبال سفری که او در (سپتامبر۱۹۴۵م) به [[ایران]] داشت، وزارت امور خارجه فرانسه ریاست بخش ایرانشناسی مؤسسه ایران و فرانسه را به او واگذار کرد. شرایط فراهم شد تا کربن سالی چندبار به ایران سفر کند و با [[سید محمد کاظم عصار]]، [[علامه طباطبایی]] و [[سید جلالالدین آشتیانی]] به بحث و گفتوگو بپردازد. از آن پس کربن به مدت بیست سال، اول هر پاییز به ایران سفر میکرد و در دانشکده ادبیات و علوم انسانی [[دانشگاه تهران]] تدریس مینمود. کربن در پایان پاییز مجدداً به پاریس بازمیگشت و در دانشگاه سوربن به تدریس حکمت و عرفان اسلامی ایران مشغول میشد.<ref>واعظی، نیم قرن پژوهش، زندگی علمی هانری کربن، ۱۳۸۲ش.</ref> | ||
== | ==گفتوگو با علامه طباطبایی== | ||
اولین دیدار [[علامه طباطبایی]] و هانری کربن در اواخر [[سال ۱۳۳۷ش]] و دومین دیدار در مهر [[سال ۱۳۳۸ش]] در [[تهران]] انجام شد. کربن به علامه طباطبایی گفته بود در ژنو، کنفرانسی درباره [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه| امام منتظر]] از دیدگاه [[شیعه]] داشته که با استقبال دانشمندان غربی حاضر در جلسه مواجه شده است. او ادامه داده بود که از نظر او مذهب تشیع، یگانه مذهبی است که رابطه بشر با هدایت الهی و پیوند انسان با [[خدا]] را استوار نگه داشته است و با شبکه «[[ولایت]]» این پیوستگی را استمرار میبخشد. سپس علامه طباطبائی هم گفته بود که مسئله وجود حق تعالی، در همه ادیان مسأله مشترکی است، ولی در موضوع روش زندگی انسان، دینی جاودانه خواهد بود که ضمن حفظ اعتقاد به الوهیت و [[نبوت]]، و اعتقاد به دنیای دیگر [[معاد]] برای استمرار بخشیدن به این حقیقت، وسیله ویژهای برای ادامه پیوند و ارتباط از خود به یادگار گذاشته باشد و آن بیتردید همان مسأله «ولایت» است که در اسلام شیعی به آن توجه خاص کردهاند که توسل به آن، سعادت دنیوی و اخروی انسان را تضمین میکند.<ref>معارف، آبان و آذرماه ۱۳۹۰، شماره ۸۸، گفتگوی شرق و غرب.</ref> | اولین دیدار [[علامه طباطبایی]] و هانری کربن در اواخر [[سال ۱۳۳۷ش]] و دومین دیدار در مهر [[سال ۱۳۳۸ش]] در [[تهران]] انجام شد. کربن به علامه طباطبایی گفته بود در ژنو، کنفرانسی درباره [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه| امام منتظر]] از دیدگاه [[شیعه]] داشته که با استقبال دانشمندان غربی حاضر در جلسه مواجه شده است. او ادامه داده بود که از نظر او مذهب تشیع، یگانه مذهبی است که رابطه بشر با هدایت الهی و پیوند انسان با [[خدا]] را استوار نگه داشته است و با شبکه «[[ولایت]]» این پیوستگی را استمرار میبخشد. سپس علامه طباطبائی هم گفته بود که مسئله وجود حق تعالی، در همه ادیان مسأله مشترکی است، ولی در موضوع روش زندگی انسان، دینی جاودانه خواهد بود که ضمن حفظ اعتقاد به الوهیت و [[نبوت]]، و اعتقاد به دنیای دیگر [[معاد]] برای استمرار بخشیدن به این حقیقت، وسیله ویژهای برای ادامه پیوند و ارتباط از خود به یادگار گذاشته باشد و آن بیتردید همان مسأله «ولایت» است که در اسلام شیعی به آن توجه خاص کردهاند که توسل به آن، سعادت دنیوی و اخروی انسان را تضمین میکند.<ref>معارف، آبان و آذرماه ۱۳۹۰، شماره ۸۸، گفتگوی شرق و غرب.</ref> | ||