پرش به محتوا

بیان السعادة فی مقامات العبادة (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

imported>Lohrasbi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi
خط ۶: خط ۶:


== معرفی ==
== معرفی ==
بیان السعادة، تفسیر عرفانی و شیعی قرآن به عربی، تألیف حاج ملاسلطان محمد گنابادی (۱۲۵۱ـ۱۳۲۷)، ملقّب به سلطان علیشاه و مشهور به سلطانعلی گنابادی، از اقطاب متأخر [[سلسله نعمت اللهی|سلسلۀ نعمت اللهی]] است و نام کامل آن بیان السعادة فی مقامات العبادة است. مؤلف آن را به نام مرشد خود، حاج محمدکاظم اصفهانی ملقب به سعادت علیشاه، نوشته است.<ref>تابنده، ص۱۹۵؛ معصوم علیشاه، ج ۳، ص۵۴۰</ref> اهمیت این تفسیر از آن روست که یگانه تفسیر کامل قرآن به مذاق عرفانی [[شیعه]] است که برجای مانده است. سبب نگارش آن، چنانکه در مقدمه‌اش<ref>ج ۱، ص۲</ref> آمده، جمع آوری لطایف و نکات نغزی بوده که در اشارات قرآن و تلویحاتِ اخبار یافته و پیش از آن نه در کتابی دیده و نه از کسی شنیده بوده است. این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه، با مقدمه‌ای در حقیقت علم و علائم آن و جهل مرکب و ملازمت علم و عمل آغاز شده؛ سپس مؤلف مطالب جامعی دربارۀ قرآن و فضیلت آن، تفسیر، تنزیل و تأویل قرآن و دیگر مقدمات لازم برای [[تفسیر قرآن]] بیان کرده<ref>ج ۱، مقدمه، ص۳ـ۲۱</ref> و آن گاه به تفسیر تمامی آیات پرداخته است. البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلی (غالباً عرفانی) تحت عنوان «تحقیق» نوشته است.
بیان السعادة، تفسیر عرفانی و شیعی قرآن به عربی، تألیف حاج ملاسلطان محمد گنابادی (۱۲۵۱ـ۱۳۲۷)، ملقّب به سلطان علیشاه و مشهور به سلطانعلی گنابادی، از اقطاب متأخر [[سلسله نعمت اللهی|سلسلۀ نعمت اللهی]] است و نام کامل آن بیان السعادة فی مقامات العبادة است. مؤلف آن را به نام مرشد خود، حاج محمدکاظم اصفهانی ملقب به سعادت علیشاه، نوشته است.<ref>تابنده، ص۱۹۵؛ معصوم علیشاه، ج۳، ص۵۴۰</ref> اهمیت این تفسیر از آن روست که یگانه تفسیر کامل قرآن به مذاق عرفانی [[شیعه]] است که برجای مانده است. سبب نگارش آن، چنانکه در مقدمه‌اش<ref>ج ۱، ص۲</ref> آمده، جمع آوری لطایف و نکات نغزی بوده که در اشارات قرآن و تلویحاتِ اخبار یافته و پیش از آن نه در کتابی دیده و نه از کسی شنیده بوده است. این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه، با مقدمه‌ای در حقیقت علم و علائم آن و جهل مرکب و ملازمت علم و عمل آغاز شده؛ سپس مؤلف مطالب جامعی دربارۀ قرآن و فضیلت آن، تفسیر، تنزیل و تأویل قرآن و دیگر مقدمات لازم برای [[تفسیر قرآن]] بیان کرده<ref>ج ۱، مقدمه، ص۳ـ۲۱</ref> و آن گاه به تفسیر تمامی آیات پرداخته است. البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلی (غالباً عرفانی) تحت عنوان «تحقیق» نوشته است.


مدار این تفسیر بر حول مفهوم وَلایت به معنای عرفانی و شئون و جوانب مختلف آن است. چنانکه در آن، آیات راجع به [[کفر]] و [[ایمان]]، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است.<ref>ج ۱، ص۲۲۳، مقدمۀ سلطان حسین تابنده، ص ه</ref> همچنین، مؤلف برای کلمۀ «رب» دو تعبیر به دست می‌دهد: یکی «ربّ مطلق» که مقام الوهیت است، دیگر «ربّ مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور ربّ مطلق باشد.<ref>ج ۱، ص۶۳</ref> از آنجا که مفسّر اساس مذهب شیعه را پیروی از همین اصل می‌داند و به اتحاد ذاتی تصوف حقیقی و تشیع به معنای وَلَوی آن قائل است، کسانی را که از بُعد عرفانی تشیع غافل‌اند، دربارة گرایش این تفسیر، دچار تردید می‌کند؛ چنانکه صاحب التفسیر والمفسّرون<ref>ذهبی، ج ۲، ص۱۹۲ـ۲۰۳،۲۲۶</ref> در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر [[صوفیه]] ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. تعصّب و جانبداری سختِ حاج ملاسلطان محمد در مذهب تشیع به حدی بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازۀ خود او، قسمت‌هایی که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنی شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامی، تعدیل شد.<ref>ج ۱، مقدمۀ سلطان حسین تابنده، ص ید</ref>
مدار این تفسیر بر حول مفهوم وَلایت به معنای عرفانی و شئون و جوانب مختلف آن است. چنانکه در آن، آیات راجع به [[کفر]] و [[ایمان]]، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است.<ref>ج۱، ص۲۲۳، مقدمۀ سلطان حسین تابنده، ص ه</ref> همچنین، مؤلف برای کلمۀ «رب» دو تعبیر به دست می‌دهد: یکی «ربّ مطلق» که مقام الوهیت است، دیگر «ربّ مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور ربّ مطلق باشد.<ref>ج۱، ص۶۳</ref> از آنجا که مفسّر اساس مذهب شیعه را پیروی از همین اصل می‌داند و به اتحاد ذاتی تصوف حقیقی و تشیع به معنای وَلَوی آن قائل است، کسانی را که از بُعد عرفانی تشیع غافل‌اند، دربارة گرایش این تفسیر، دچار تردید می‌کند؛ چنانکه صاحب التفسیر والمفسّرون<ref>ذهبی، ج۲، ص۱۹۲ـ۲۰۳،۲۲۶</ref> در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر [[صوفیه]] ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. تعصّب و جانبداری سختِ حاج ملاسلطان محمد در مذهب تشیع به حدی بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازۀ خود او، قسمت‌هایی که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنی شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامی، تعدیل شد.<ref>ج۱، مقدمۀ سلطان حسین تابنده، ص ید</ref>
 
== سبک کتاب ==
بیان السعادة علاوه بر جنبه‌های عرفانی، جنبه‌های روایی، فقهی، فلسفی، کلامی و ادبی نیز دارد. از جنبۀ نقلی و روایی و بحث دربارۀ [[شأن نزول]] آیات، مباحث مستوفایی دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن مستند به احادیث و اخبار مروی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و ائمه اطهار علیهم السلام است. در نقل احادیث، از [[تفسیر صافی]] ِ [[فیض کاشانی]] و [[تفسیر برهان]] [[سید هاشم بحرانی]]، استفاده کرده است.<ref>سمیعی، ص۱۳۵</ref>
 
سلطانعلی شاه در خصوص اخبار مختلفی که در تفسیر آیات نقل کرده، مانند اخبار وارده دربارۀ شجرة مَنهیه در قصّۀ آدم، به جمع و تطبیق میان آنها مبادرت نموده است، به گونه‌ای که همۀ اقوال در مقام و مرتبۀ خود با یکدیگر سازگارند، مگر در موارد نادری که صحت اخبار مخدوش باشد.<ref>ج۱، ص۸۱؛ ج۲، ص۱۷۳</ref> با اینکه اساس این تفسیر، اخبار ائمه اطهار علیهم السلام و عرفان مبتنی بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفی و حکمی نیز هست، مانند تحقیق در مراتب وجود و تشکیک در حقیقت آن<ref>همان، ج۱، ص۳۷</ref> که غالباً به روش استادِ خود، [[حاج ملا هادی سبزواری]]، و براساس آرا و اقوال [[ملا صدرا]] است و از این حیث به تفاسیر ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد. وی آرای فلسفی را با لطایف عرفانی و عقاید کلامی درهم آمیخته و در مسائلی از قبیل [[معراج]]، [[جبر و اختیار]]، و [[بداء]]، که فلاسفه و متکلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبیق آرا پرداخته است.<ref>ج۱، ص۲۱۸ـ۲۲۰، ج ۲، ص۲۷۶، ۲۷۷، ۴۳۱ـ۴۳۳</ref>
 
بیان السعادة، متضمن مباحث ادبی نیز هست و در آن، ضمن تفسیر، نکات ادبی آیات و ترکیب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است. برای مثال، در وجوه محتمل معانی حروف آغازین برخی سوره ها، مثل «الم» در بقره، بحثهای مفصلی آمده است.<ref>ج۱، ص۳۹ـ۴۳</ref> از دیگر ویژگی‌های این تفسیر، آن است که مؤلف آن با وجود اعتقاد به این که جمع آوری آیات به ترتیب نزول آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوی میان آنها بوده، باتوجه به ترتیب موجود میان آیات و کلمات، به بیان ارتباط معنوی میان آنها پرداخته است.<ref>ج۱، ص۲۹۹</ref>
 
گر چه مؤلفِ بیان السعادة [[مجتهد]] بوده است، در این تفسیر کمتر به مسائل فقهی پرداخته، مگر در موارد معدودی که نظر شخصی خود را، نه به صورت فتوا، اظهار کرده است، از جمله در تفسیر {{متن قرآن|ویسْئَلونَکَ عنِ الخَمْرِ والمیسَر|سوره=بقره|آیه=۲۱۹}} به حرمت استعمال تریاک <ref>همان،ج۱، ص۱۹۶</ref> رأی داده است.


==پانویس ==
==پانویس ==
کاربر ناشناس