کاربر ناشناس
مکتب تفکیک: تفاوت میان نسخهها
جز
←مخالفت با فلسفه
imported>Shadpoor جز (←مخالفت با فلسفه) |
imported>Shadpoor جز (←مخالفت با فلسفه) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==مخالفت با فلسفه== | ==مخالفت با فلسفه== | ||
نظریهپردازان مکتب تفکیک در مواجهه با فلسفه، دارای موضعی یکسان تلقی نشدهاند؛ چرا که متقدمان مکتب تفکیک مانند [[میرزا مهدی اصفهانی]] و [[محمود حلبی]]، به ضدیت با فلسفه شناخته | نظریهپردازان مکتب تفکیک در مواجهه با فلسفه، دارای موضعی یکسان تلقی نشدهاند؛ چرا که متقدمان مکتب تفکیک مانند [[میرزا مهدی اصفهانی]] و [[محمود حلبی]]، به ضدیت با فلسفه شناخته میشوند؛<ref>موسوی، آیین و اندیشه، ۱۳۸۲ش، ص۲۲.</ref> چنانکه [[میرزا مهدی اصفهانی]]، فلاسفه را ویرانگران دین شمرده<ref>فلاسفة الاسلام هادمون للاسلام و لیسوا بخادمین له (تقریرات میرزا مهدی اصفهانی، به قلم محمود حلبی، ص۲۵).</ref> و همهٔ گزارههای فلسفی را در تضاد با تعالیم الهی میداند<ref>لتری مناقضة کل ما جاء به الشریعة مع جمیع قواعد الفلسفة (تقریرات میرزا مهدی اصفهانی، به قلم محمود حلبی، ص۱۷۸).</ref> و قیاس ابلیس در تمرد از امر الهی را برهان فلسفی میشمرد{{یادداشت|ان قیاس ابلیس کان بصورة البرهان}} و همهٔ قضایای حقیقیه و خارجیه را باطل میداند<ref>ان القضایا الحقیقیة و الخارجیة من العلوم الاصطلاحیة مؤسسة علی اساس باطل (اصفهانی، المواهب السنیه، ص۴۱).</ref> و مدرسین فلسفه را فریبکار میخواند.<ref>لولا تدلیس المعلمین و مدرسی کتب الفلاسفة لما اطمئن نفس الطلبة (اصفهانی، تقریرات، ص۱۲).</ref> | ||
[[میرزا مهدی اصفهانی]]، فلاسفه را ویرانگران دین شمرده<ref>فلاسفة الاسلام هادمون للاسلام و لیسوا بخادمین له (تقریرات میرزا مهدی اصفهانی، به قلم محمود حلبی، ص۲۵).</ref> و همهٔ گزارههای فلسفی را در تضاد با تعالیم الهی میداند<ref>لتری مناقضة کل ما جاء به الشریعة مع جمیع قواعد الفلسفة (تقریرات میرزا مهدی اصفهانی، به قلم محمود حلبی، ص۱۷۸).</ref> و قیاس ابلیس در تمرد از امر الهی را برهان فلسفی میشمرد{{یادداشت|ان قیاس ابلیس کان بصورة البرهان}} و همهٔ قضایای حقیقیه و خارجیه را باطل میداند<ref>ان القضایا الحقیقیة و الخارجیة من العلوم الاصطلاحیة مؤسسة علی اساس باطل (اصفهانی، المواهب السنیه، ص۴۱).</ref> و مدرسین فلسفه را فریبکار میخواند.<ref>لولا تدلیس المعلمین و مدرسی کتب الفلاسفة لما اطمئن نفس الطلبة (اصفهانی، تقریرات، ص۱۲).</ref> | |||
[[شیخ محمود حلبی]]، فلسفه را زیانآورترین مطالب دانسته و آن را دشمن بزرگ معارف الهی خوانده است.<ref>حلبی، دروس معارف الهیه، درس ۸.</ref> در درسهای حلبی، مواردی از بدگویی و دشنامگویی خطاب به فلاسفه و عرفا دیده میشود.<ref>خاک بر دهانشان و آتش بر زبانشان. مرحوم میرزا میفرمودند اگر یک نفر به محی الدین بگوید ای ... ای کثافت! قطعاً باید خوشش بیاید چون وصف اکملیت اوست (حلبی، دروس معارف الهیه، درس ۴۷).</ref> [[مجتبی قزوینی]] نیز طریق قرآن و سنت را مخالف طریق فلسفه میداند.<ref>قزوینی، بیان الفرقان، ج۱، مقدمه، ص۲.</ref> | [[شیخ محمود حلبی]]، فلسفه را زیانآورترین مطالب دانسته و آن را دشمن بزرگ معارف الهی خوانده است.<ref>حلبی، دروس معارف الهیه، درس ۸.</ref> در درسهای حلبی، مواردی از بدگویی و دشنامگویی خطاب به فلاسفه و عرفا دیده میشود.<ref>خاک بر دهانشان و آتش بر زبانشان. مرحوم میرزا میفرمودند اگر یک نفر به محی الدین بگوید ای ... ای کثافت! قطعاً باید خوشش بیاید چون وصف اکملیت اوست (حلبی، دروس معارف الهیه، درس ۴۷).</ref> [[مجتبی قزوینی]] نیز طریق قرآن و سنت را مخالف طریق فلسفه میداند.<ref>قزوینی، بیان الفرقان، ج۱، مقدمه، ص۲.</ref> | ||
با این حال متأخران مکتب تفکیک، مانند [[سید جعفر سیدان]] و [[محمدرضا حکیمی خراسانی|محمدرضا حکیمی]]، موضعی دیگر دارند و فلسفه را بهکلی نفی نمیکنند و مکتب تفکیک را تنها جدایی میان روشهای دینی و روش فلسفی میدانند<ref>خسروپناه، جریانشناسی فکری ایران معاصر، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۸.</ref> تا از این طریق، معارف [[وحی الهی|وحیانی]] را از تلفیق با معارف بشری، حفظ کنند.<ref>حکیمی، مکتب تفکیک، ۱۳۷۵ش، ص۴۴-۴۷.</ref> [[محمدرضا حکیمی خراسانی|محمدرضا حکیمی]] نسبت میان فلسفه با وحی قرآنی را نه تباین کلی، بلکه عدم تساوی کلی میداند.<ref>حکیمی، معاد جسمانی در حکمت متعالیه، ص۳۰۸؛ حکیمی، اجتهاد و تقلید در فلسفه، ص۶۶.</ref> در دیدگاه [[سید جعفر سیدان]]، عقل صریح نه تنها با وحی در تنافی نیست بلکه وحی، مبتنی بر عقل صریح است.<ref>«نسبت عقل و وحی از دیدگاه فلسفه و مکتب تفکیک»، ص۳۲۰.</ref> | |||
==دورههای تفکیک== | ==دورههای تفکیک== |