پرش به محتوا

سکینه دختر امام حسین(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (Roohish صفحهٔ سکینه دختر امام حسین را به سکینه دختر امام حسین(ع) منتقل کرد)
خط ۸۶: خط ۸۶:
== حضور در واقعه کربلا ==
== حضور در واقعه کربلا ==
بر اساس گزارش‌های موجود در [[مقاتل]]، سکینه در [[واقعه کربلا]] حضور داشته است. بنابر نقل این منابع، در [[روز عاشورا]]، [[امام حسین(ع)]] برای آخرین وداع، از میدان جنگ به سوی اهل بیت خود بازگشت و با آنان وداع کرد سپس نزد دختر خود سکینه رفت که در گوشه‌ای نشسته و می‌گریست. امام حسین(ع)او را به صبوری دعوت کرد و در آغوش کشید، اشک از چشمان او پاک کرد و در ضمن اشعاری به سکینه گفت:
بر اساس گزارش‌های موجود در [[مقاتل]]، سکینه در [[واقعه کربلا]] حضور داشته است. بنابر نقل این منابع، در [[روز عاشورا]]، [[امام حسین(ع)]] برای آخرین وداع، از میدان جنگ به سوی اهل بیت خود بازگشت و با آنان وداع کرد سپس نزد دختر خود سکینه رفت که در گوشه‌ای نشسته و می‌گریست. امام حسین(ع)او را به صبوری دعوت کرد و در آغوش کشید، اشک از چشمان او پاک کرد و در ضمن اشعاری به سکینه گفت:
{{شعر۲
{{شعر2
|سبک نگارش=
|عرض=
|تراز=
|رنگ بالا=
|رنگ پایین=
|خط اول=
|سیطول بعدی یا سکینة فاعلمی|منک البکاء اذا الحمام دهانی
|سیطول بعدی یا سکینة فاعلمی|منک البکاء اذا الحمام دهانی
|لا تحرقی قلبی بدمعک حسرة|مادام منی الروح فی جثمانی
|لا تحرقی قلبی بدمعک حسرة|مادام منی الروح فی جثمانی
|فاذا قتلت فانت اولی بالذی|تبکینه یا خیرة النسوان<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰؛ موسوی المقرم، مقتل الحسین علیه‌السلام، ۱۹۷۹م، ص۲۷۷؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۹.</ref>
|فاذا قتلت فانت اولی بالذی|تبکینه یا خیرة النسوان<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰؛ موسوی المقرم، مقتل الحسین علیه‌السلام، ۱۹۷۹م، ص۲۷۷؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۹.</ref>
|تک مصرع=
|ترجمه= <small>ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.{{سخ}}تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.{{سخ}}ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.</small>
}}
}}
{{وسط‌چین}}<small>ترجمه:‌ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.{{سخ}}تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.{{سخ}}ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.»
</small>{{پایان}}
همچنین نقل شده که در روز [[محرم|یازدهم محرم]] به هنگام وداع اهل بیت(ع) با شهدا سکینه پس از سخنان عمه‌اش [[زینب(س)]] پیش رفت و جنازه پدر را در آغوش گرفت اما[[لشکریان عمر بن سعد]] او را به زور از بدن پدرش جدا کردند.<ref>سید بن طاوس، اللهوف، ۱۳۸۰ش، ص۱۳۴؛ بحرانی، العوالم الامام الحسین، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۳.</ref>
همچنین نقل شده که در روز [[محرم|یازدهم محرم]] به هنگام وداع اهل بیت(ع) با شهدا سکینه پس از سخنان عمه‌اش [[زینب(س)]] پیش رفت و جنازه پدر را در آغوش گرفت اما[[لشکریان عمر بن سعد]] او را به زور از بدن پدرش جدا کردند.<ref>سید بن طاوس، اللهوف، ۱۳۸۰ش، ص۱۳۴؛ بحرانی، العوالم الامام الحسین، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۳.</ref>


۱۹۶

ویرایش