کاربر ناشناس
سکینه دختر امام حسین(ع): تفاوت میان نسخهها
←ویژگیهای اجتماعی، علمی و معنوی: تصحيح ابيات شعري
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hasanzade (←ویژگیهای اجتماعی، علمی و معنوی: تصحيح ابيات شعري) |
||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
همچنین از تسلط بر ادبیات و شعر عرب و بلاغت و فصاحت سکینه سخن به میان آمده است. گزارشهای او از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید او در رثای پدرش امام حسین(ع) معروف است. شعر زیر از جمله این اشعار است: | همچنین از تسلط بر ادبیات و شعر عرب و بلاغت و فصاحت سکینه سخن به میان آمده است. گزارشهای او از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید او در رثای پدرش امام حسین(ع) معروف است. شعر زیر از جمله این اشعار است: | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
|لا تعذلیه فهم قاطع طرقه| | |لا تعذلیه فهم قاطع طرقه|فعینه بدموع ذرف غدقه | ||
|ان الحسین غداة الطف یرشقه|ریب المنون فما ان | |ان الحسین غداة الطف یرشقه|ریب المنون فما ان یخطئ الحدقه | ||
|بکف شر عبادالله کلهم|نسل البغایا و جیش المرق الفسقه | |بکف شر عبادالله کلهم|نسل البغایا و جیش المرق الفسقه | ||
|یا امة السوء هاتوا ما احتجاجکم| | |یا امة السوء هاتوا ما احتجاجکم|غدا و جلکم بالسیف قد صفقه | ||
}} | }} | ||
{{وسطچین}}<small>ترجمه: کسی را سرزنش مکن که راهش را گم کرده است، زیرا از چشمانش اشک فراوان میبارد. در روز طف (عاشورا) تیری به سوی امام حسین(ع) پرتاب شد که خطا نمیرود و از حدقه چشم امام [سجاد(ع)] دور نمیشود. این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و حرامزاده و خارج از دین و [[فاسق]] بودند.ای بدترین امت دلیلهایتان را در رستاخیز اقامه کنید شما برهانی ندارید زیرا همه شما او را با شمشیرتان زدید.»<ref>ابن صوفی، المجدی فی انساب الطالبیین، ۱۴۲۲ق، ص۵۸۲-۵۸۳؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۴۹۲.</ref> | {{وسطچین}}<small>ترجمه: کسی را سرزنش مکن که راهش را گم کرده است، زیرا از چشمانش اشک فراوان میبارد. در روز طف (عاشورا) تیری به سوی امام حسین(ع) پرتاب شد که خطا نمیرود و از حدقه چشم امام [سجاد(ع)] دور نمیشود. این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و حرامزاده و خارج از دین و [[فاسق]] بودند.ای بدترین امت دلیلهایتان را در رستاخیز اقامه کنید شما برهانی ندارید زیرا همه شما او را با شمشیرتان زدید.»<ref>ابن صوفی، المجدی فی انساب الطالبیین، ۱۴۲۲ق، ص۵۸۲-۵۸۳؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۴۹۲.</ref> |