۱۶٬۹۸۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
به گفته منابع تاریخی، پیامبر بعد اسارت صفیه، در چهره او کبودی یافت از او پرسید: «این چیست؟» صفیه در پاسخ گفت: «ای رسولخدا(ص) در خواب دیدم که ماهی از سوی آسمان [[یثرب]] آمد و در دامنم قرار گرفت این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت گویا دوست داری همسر پادشاهی شوی که از مدینه میآید؟ پس ضربهای بر من وارد کرد...».<ref> البدایه و النهایه، ج8، ص46، ج4، ص196؛ بنگرید: اسدالغابه، ج6، ص170، که به جای شوهرش از پدرش نام می برد.</ref> | به گفته منابع تاریخی، پیامبر بعد اسارت صفیه، در چهره او کبودی یافت از او پرسید: «این چیست؟» صفیه در پاسخ گفت: «ای رسولخدا(ص) در خواب دیدم که ماهی از سوی آسمان [[یثرب]] آمد و در دامنم قرار گرفت این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت گویا دوست داری همسر پادشاهی شوی که از مدینه میآید؟ پس ضربهای بر من وارد کرد...».<ref> البدایه و النهایه، ج8، ص46، ج4، ص196؛ بنگرید: اسدالغابه، ج6، ص170، که به جای شوهرش از پدرش نام می برد.</ref> | ||
صفیه بیش هفده سال نداشت که به ازدواج پیامبر درآمد.<ref> الاصابه، ج8، ص212</ref> ازدواج او در صهباء میان راه خیبر به مدینه اتفاق افتاد.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> <ref> انساب الاشراف، ج1، ص444؛ البدایه و النهایه، ج4، ص196؛ السیرة النبویة، ج2، ص464؛ الطبقات الکبری، ج8، ص99</ref> | صفیه بیش از هفده سال نداشت که به ازدواج پیامبر درآمد.<ref> الاصابه، ج8، ص212</ref> ازدواج او در صهباء میان راه خیبر به مدینه اتفاق افتاد.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> <ref> انساب الاشراف، ج1، ص444؛ البدایه و النهایه، ج4، ص196؛ السیرة النبویة، ج2، ص464؛ الطبقات الکبری، ج8، ص99</ref> | ||
پیامبر در مدینه صفیه را در | پیامبر در مدینه صفیه را در خانه حارثة بن عمان انصار منزل داد. زنان انصار به دیدن او میرفتند. عایشه نیز از جمله زنانی بود که در حالی که نقاب زده بود به دیدن او رفته بود.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص444؛ الطبقات الکبری، ج8، ص 100</ref> | ||
پیامبر(ص) صفیه را ملزم به رعایت حجاب کرد و برای او هممانند همسران دیگرش نوبت معین نمود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444 </ref>مورخین و سیرهنویسان صفیه بنت اخطب را تنها همسر غیر عرب رسولخدا(ص) برشمردند. <ref>سبل الهدی، ج11، ص145؛ السیرة النبویة، ج2، ص649</ref> | پیامبر(ص) صفیه را ملزم به رعایت حجاب کرد و برای او هممانند همسران دیگرش نوبت معین نمود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444 </ref>مورخین و سیرهنویسان صفیه بنت اخطب را تنها همسر غیر عرب رسولخدا(ص) برشمردند. <ref>سبل الهدی، ج11، ص145؛ السیرة النبویة، ج2، ص649</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
در تاریخ از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله، و حلیمه یاد شده است.<ref>اسدالغابه، ج6، ص169؛ الاستیعاب، ج4، ص1872 ؛ البدایة و النهایة، ج8، ص64</ref> گفته شده هنگام ترک خیبر هنگامی که شتر پیامبر(ص) را آوردند تا از خیبر خارج شود پیامبر(ص) ران خود را رکاب قرار داد تا صفیه پای بر آن نهد و سوار شتر شود، صفیه از روی ادب زانوی خود را بر ران حضرت نهاد و سوار شد.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص443</ref> | در تاریخ از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله، و حلیمه یاد شده است.<ref>اسدالغابه، ج6، ص169؛ الاستیعاب، ج4، ص1872 ؛ البدایة و النهایة، ج8، ص64</ref> گفته شده هنگام ترک خیبر هنگامی که شتر پیامبر(ص) را آوردند تا از خیبر خارج شود پیامبر(ص) ران خود را رکاب قرار داد تا صفیه پای بر آن نهد و سوار شتر شود، صفیه از روی ادب زانوی خود را بر ران حضرت نهاد و سوار شد.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص443</ref> | ||
در بیماری وفات رسول خدا به او گفت: «إني و الله يا نبيّ الله لوددت أن الّذي بك بي»؛ ای رسول خدا به خدا سوگند دوست می دارم بیماری تو بر جان من وارد شود و تو سالم شوی<ref> الاصابه، ج8، ص212؛ طبقات الکبری، ج2، ص239، ج8، ص101</ref> | در بیماری وفات رسول خدا به او گفت: «إني و الله يا نبيّ الله لوددت أن الّذي بك بي»؛ ای رسول خدا به خدا سوگند دوست می دارم بیماری تو بر جان من وارد شود و تو سالم شوی<ref> الاصابه، ج8، ص212؛ طبقات الکبری، ج2، ص239، ج8، ص101</ref> | ||
گزارشهایی از اذیت | ==اذیت== | ||
گزارشهایی از اذیت برخی از همسران پیامبر نسبت به او در منابع آمده است.<ref> الاصابه، ج8، ص212؛ طبقات الکبری، ج2، ص239، ج8، ص101؛ اسدالغابه، ج6، ص171</ref> از جمله روزی پیامبر از علت گریه صفیه پرسید وی گفت دو تن از همسرانت با زبان خویش مرا آزرده اند، آنان می گویند ما از صفیه برتریم چون دختران عموهای رسول خدا و همسران او هستیم. پیامبر به او فرمود: چرا نگفتی پدرم موسی عمویم هارون و شوهرم محمد است؟<ref> الاصابه، ج8، ص211؛ اسدالغابه، ج6، ص170</ref> | |||
== پس از رحلت پیامبر== | == پس از رحلت پیامبر== |
ویرایش