پرش به محتوا

صفیه دختر حیی بن اخطب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای جدید حاوی «صَفيَّه بنت حُيَّي بن اخطب {{جا:ویرایش}} ==نسب== از تیره یهودیان بنی نضیر بود...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
صَفيَّه بنت حُيَّي بن اخطب
صَفيَّه بنت حُيَّي بن اخطب بن سعية بن ثعلبة بن عبيد،
{{در دست ویرایش ۲|ماه=نوامبر|روز=۲۹|سال=۲۰۱۴|چند = 2}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=نوامبر|روز=۲۹|سال=۲۰۱۴|چند = 2}}


==نسب==
==نسب==
از تیره یهودیان [[بنی نضیر]] بوده از حیث نسب از اسباط لاوی بن یعقوب و از نسل نضیر بن نحام بن ینحوم از فرزندان [[هارون بن عمران]] برادر حضرت موسی به شمار می‌آمدند.[۱]
از تیره یهودیان [[بنی نضیر]] بوده از حیث نسب از اسباط لاوی بن یعقوب و از نسل نضیر بن نحام بن ینحوم از فرزندان [[هارون بن عمران]] برادر حضرت موسی به شمار می‌آمدند.<ref>استیعاب، ج4، ص1871؛ اسدالغابه، ج6، ص169</ref>


صفیه، در کودکی بسیار مورد توجه پدر و عمویش ابویاسر بن اخطب که از سران یهود بنی‌نضیر و از اشراف [[مدینه]] به شمار می‌آمدند قرار داشت.[۲] با هجرت رسول‌خدا(ص) به مدینه پدر و عمویش در زمره دشمنان پیامبر(ص) درآمدند.
صفیه، در کودکی بسیار مورد توجه پدر و عمویش ابویاسر بن اخطب که از سران یهود بنی‌نضیر و از اشراف [[مدینه]] به شمار می‌آمدند قرار داشت.[۲] با هجرت رسول‌خدا(ص) به مدینه پدر و عمویش در زمره دشمنان پیامبر(ص) درآمدند.
مادرش «بره» دختر سموئیل[۳] نام داشت؛ او خواهر رفاعة بن سموئیل از شاخه یهودیان [[بنی قریظه]] بود که در ردیف یهودیان بنی‌نضیر بوده‌اند.[۴]
مادرش «بره» دختر سموئیل نام داشت<ref>استیعاب، ج4، ص1871؛ اسدالغابه، ج6، ص169</ref>؛ او خواهر رفاعة بن سموئیل از شاخه یهودیان [[بنی قریظه]] بود.<ref>اسدالغابه، ج2، ص76</ref>


==پیش از اسلام==
==پیش از اسلام==
صفیه در مدینه متولد شد؛ او نخست به [[ازدواج]] سلام بن مشکم قریظی درآمد؛ ولی پس از مدتی از او جدا شده،[۵] به همسری کنانة بن ربیع بن ابی‌الحقیق که از شاخه یهودیان بنی‌نضیر بود درآمد.[۶]
صفیه در مدینه متولد شد؛ او نخست به [[ازدواج]] سلام بن مشکم قریظی درآمد؛ ولی پس از مدتی از او جدا شده، به همسری کنانة بن ربیع بن ابی‌الحقیق در آمد.<ref> استیعاب، ج4، ص1871؛  اسدالغابه، ج6، ص169</ref>
در سال چهارم هجرت و در پی جنگی که بین یهودیان بنی‌نضیر و مسلمانان پیش آمد یهودیان بنی‌نضیر شکست خورده ملزم به ترک مدینه شدند. پس از طرد از مدینه عده‌ای از سران بنی‌نضیر از جمله [[حیی بن اخطب]] و [[کنانة بن ربیع]] و دیگران به [[خیبر]] رفته در قلعه‌های آنجا ساکن شدند.[۷]
 
در سال چهارم هجرت و در پی جنگی که بین یهودیان بنی‌نضیر و مسلمانان پیش آمد یهودیان بنی‌نضیر شکست خوردند و ملزم به ترک مدینه شدند. پس از طرد از مدینه عده‌ای از سران بنی‌نضیر از جمله [[حیی بن اخطب]] و [[کنانة بن ربیع]] و دیگران به [[خیبر]] رفته در قلعه‌های آنجا ساکن شدند.[۷]
 
پس از [[صلح حدیبیه]]، در اوایل سال هفتم هجرت رسول-خدا(ص) با یهودیان خیبر وارد جنگ شدند و این منطقه را  فتح کردند. در این جنگ کنانة بن ربیع شوهر صفیه کشته شد.<ref>استیعاب، ج4، ص1871</ref> و غنائم بسیاری نصیب مسلمانان شد. در جریان فتح قلعه قموص که یکی از قلاع هفتگانه خیبر و دژ فرزندان ابی‌الحقیق بود زنانی به اسارت گرفته شدند که از جمله آنان صفیه دختر حیی بن اخطب و یکی از دختر عموهایش بودند.


پس از [[صلح حدیبیه]]، در اوایل سال هفتم هجرت رسول-خدا(ص) با یهودیان خیبر وارد جنگ شدند و این منطقه را  فتح کردند. در این جنگ کنانة بن ربیع شوهر صفیه کشته شد[۸] و غنائم بسیاری نصیب مسلمانان شد. در جریان فتح قلعه قموص که یکی از قلاع هفتگانه خیبر و دژ فرزندان ابی‌الحقیق بود زنانی به اسارت گرفته شدند که از جمله آنان صفیه دختر حیی بن اخطب و یکی از دختر عموهایش بودند.[۹]
==ازدواج با پیامبر==
==ازدواج با پیامبر==
پیامبر(ص) به بلال حبشی فرمان داد، صفیه و دختر عمویش را کنار بارها و جایگاه خود ببرد.[۱۰] یکی از مسلمانان به نام دحیه کلبی در نظر داشت تا از رسول¬خدا(ص) صفیه را بخواهد. اتفاقاً خود رسول¬خدا(ص) از کنار صفیه عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند[۱۱] و به این طریق مسلمانان متوجه شدند که حضرت او را برای خود برگزیده است. و دختر عموی صفیه را نیز به دحیه کلبی بخشید.[۱۲] حضرت اسلام را بر صفیه عرضه فرمودند و گفتند: «اگر بخواهی به دین خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمی‌کنم؛ ولی اگر خدا و رسول او را برگزینی تو را به‌ همسری خود برمی‌گزینم».[۱۳] صفیه گفت: «حتماً خدا و پیامبر او را برمی‌گزینم». حضرت او را آزاد کرد و سپس به همسری خویش برگزید و آزادی‌اش را صداقش قرار داد.[۱۴]  
پیامبر(ص) به بلال حبشی فرمان داد، صفیه و دختر عمویش را کنار بارها و جایگاه خود ببرد. دحیه کلبی در نظر داشت تا از رسول¬خدا(ص) صفیه را بخواهد. <ref> استیعاب، ج4، ص1872؛ اسدالغابه، ج6، ص169</ref> اتفاقاً خود رسول خدا(ص) از کنار صفیه عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند و به این طریق مسلمانان متوجه شدند که حضرت او را برای خود برگزیده است. و دختر عموی صفیه را نیز به دحیه کلبی بخشید.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> حضرت اسلام را بر صفیه عرضه فرمودند و گفتند: «اگر بخواهی به دین خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمی‌کنم؛ ولی اگر خدا و رسول او را برگزینی تو را به‌ همسری خود برمی‌گزینم». صفیه گفت: «حتماً خدا و پیامبر او را برمی‌گزینم». حضرت او را آزاد کرد و سپس به همسری خویش برگزید و آزادی‌اش را صداقش قرار داد.<ref>استیعاب، ج4، ص1872</ref>
 
نقل است که رسول¬خدا(ص) بعد اسارت صفیه را نزد خود نگه داشت. در این هنگام، پیامبر(ص) در چهره صفیه و نزدیک چشم او نشانه کبود شده¬ای که به سبزی می¬زد دید از او پرسید: «این چیست؟» گفت: «ای رسول¬خدا(ص) در خواب چنان دیدم که ماهی از سوی آسمان [[یثرب]] آمد و در دامن من قرار گرفت این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت گویا دوست داری همسر این پادشاهی شوی که از مدینه می‌آید؟ پس ضربه‌ای بر من وارد کرد...».<ref> اسدالغابه، ج6، ص170</ref>
صفیه هفده ساله بود که به ازدواج رسول¬خدا(ص) درآمد. ازدواج رسول¬خدا(ص) با صفیه بنت حیی بن اخطب بعد از ازدواج حضرت با جویریه و در میان راه خیبر به مدینه اتفاق افتاد.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> گفته شده در زمین‌های هموار بین راه سفره‌های چرمی گستردند و با غذایی مرکب از خرما و روغن و آرد و کشک از میهمانان پذیرایی شد.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص444</ref>


نقل است که رسول¬خدا(ص) بعد اسارت صفیه را نزد خود نگه داشت. در این هنگام، پیامبر(ص) در چهره صفیه و نزدیک چشم او نشانه کبود شده¬ای که به سبزی می¬زد دید از او پرسید: «این چیست؟» گفت: «ای رسول¬خدا(ص) در خواب چنان دیدم که ماهی از سوی آسمان یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت گویا دوست داری همسر این پادشاهی شوی که از مدینه می¬آید؟ پس ضربه¬ای بر من وارد کرد...».[۱۵]
رسول‌خدا(ص) چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر صفیه افکند و بر ترک شترش نشانده او را به مدینه آورد. چون رسول¬خدا(ص) به مدینه آمد، صفیه را در خانه‌ای از خانه‌های انصار منزل داد. زنان انصار به دیدن او می‌رفتند. عایشه همسر پیامبراکرم(ص) نیز از جمله زنانی بود که در حالی که نقاب زده بود به دیدن او رفته بود.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص444</ref>
صفیه هفده ساله بود که به ازدواج رسول¬خدا(ص) درآمد.[۱۶] ازدواج رسول¬خدا(ص) با صفیه بنت حیی بن اخطب بعد از ازدواج حضرت با جویریه و در میان راه خیبر به مدینه اتفاق افتاد.[۱۷] گفته شده در زمین‌های هموار بین راه سفره‌های چرمی گستردند و با غذایی مرکب از خرما و روغن و آرد و کشک از میهمانان پذیرایی شد.[۱۸]


رسول¬خدا(ص) چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر صفیه افکند و بر ترک شترش نشانده او را به مدینه آورد. چون رسول¬خدا(ص) به مدینه آمد، صفیه را در خانه¬ای از خانه¬های انصار منزل داد. زنان انصار به دیدن او می‌رفتند. عایشه همسر پیامبراکرم(ص) نیز از جمله زنانی بود که در حالی که نقاب زده بود به دیدن او رفته بود.[۱۹]
پیامبر(ص) صفیه را ملزم به رعایت حجاب کرد و برای او هم‌مانند همسران دیگرش نوبت معین کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444 </ref>مورخین و سیره‌نویسان صفیه بنت اخطب را تنها همسر غیر عرب رسول‌خدا(ص) برشمردند.


پیامبر(ص) صفیه را ملزم به رعایت حجاب کرد و برای او هم‌مانند همسران دیگرش نوبت معین کرد.[۲۰] مورخین و سیره‌نویسان صفیه بنت اخطب را تنها همسر غیر عرب رسول¬خدا(ص) برشمردند.[۲۱]
==خصوصیات==
==خصوصیات==
در تاریخ از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله، و حلیمه یاد شده است. [۲۲] گفته شده هنگام ترک خیبر هنگامی که شتر پیامبر(ص) را آوردند تا از خیبر خارج شود پیامبر(ص) ران خود را به صورت افقی(رکاب) قرار دادند تا صفیه پای بر آن نهد و سوار شتر شود صفیه از روی ادب زانوی خود را بر ران حضرت نهاد و سوار شد.[۲۳]
در تاریخ از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله، و حلیمه یاد شده است. <ref>اسدالغابه، ج6، ص169؛ الاستیعاب، ج4، ص1872 </ref> گفته شده هنگام ترک خیبر هنگامی که شتر پیامبر(ص) را آوردند تا از خیبر خارج شود پیامبر(ص) ران خود را رکاب قرار دادند تا صفیه پای بر آن نهد و سوار شتر شود، صفیه از روی ادب زانوی خود را بر ران حضرت نهاد و سوار شد.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص443</ref>
 
== پس از رحلت پیامبر==
== پس از رحلت پیامبر==
از او و احوالاتش پس از وفات پیامبر خبر چندانی در دست نیست نقل است، پس از وفات پیامبر(ص) عمر بن خطاب برای او شش هزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفت.[۲۴]
از او و احوالاتش پس از وفات پیامبر خبر چندانی در دست نیست نقل است، پس از وفات پیامبر(ص) عمر بن خطاب برای او شش هزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444</ref>
او در سال سی و پنج هجری و در پی محاصره خانه عثمان بن عفان - خلیفه سوم- به کمک عثمان شتافت و از خانه خود تا خانه عثمان معبری گشود و از طریق آن آب و غذا به او و خانواده¬اش می¬رساند.[۲۵]
او در سال سی و پنج هجری و در پی محاصره خانه عثمان بن عفان - خلیفه سوم- به کمک عثمان شتافت و از خانه خود تا خانه عثمان معبری گشود و از طریق آن آب و غذا به او و خانواده¬اش می‌رساند.
 
==وفات==
==وفات==
صفیه، در سال 50 [۲۶] یا 52[۲۷] در مدینه درگذشت؛ سعید بن عاص بر او نماز خواند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.[۲۸]
صفیه، در سال 50 <ref>استیعاب، ج4، ص1872؛ انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> یا 52 در مدینه درگذشت<ref>اعلام، ج3، ص206 </ref>؛ سعید بن عاص بر او [[نماز میت|نماز]] خواند<ref> انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> و در [[قبرستان بقیع]] به خاک سپرده شد. او را آخرین همسران پیامبر دانسته اند که در گذشته است. <ref>الانبا، ص46</ref>
 
36 اسدالغابه، ج6، ص 171
==روایت==
==روایت==
او از پیامبراکرم(ص) احادیثی را نقل کرده است.در کتب روایی ده حدیث از وی نقل شده است.[۲۹]
او از پیامبراکرم(ص) احادیثی را نقل کرده است.در کتب روایی ده حدیث از وی نقل شده است.<ref>الاعلام، ج3، ص206</ref>
افراد ذیل از او روایت کرده‌اند:
افراد ذیل از او روایت کرده‌اند:
* امام سجاد(ع)  
* امام سجاد(ع)<ref> اسدالغابه، ج6، ص171</ref>
* برادرزاده‌اش  
* برادرزاده‌اش
* دو تن از غلامانش به نامهای کنانه و یزید بن معتب
* دو تن از غلامانش به نامهای کنانه و یزید بن معتب
* اسحاق بن عبدالله بن حارث[۳۰]
* اسحاق بن عبدالله بن حارث
* زنانی چون  
* زنانی چون
* صُخَیرَه بنت جفیر بصری[۳۱]
* صُخَیرَه بنت جفیر بصری
* صافیه[۳۲]
* صافیه  
* جدّه صالح بن حیان[۳۳]
* جدّه صالح بن حیان


==مطالعه بیشتر==
صفیه بنت حی بن اخطب، نویسنده، محمد علی قطب، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۸ق.
[http://www.lib.ir/libview/DocView.aspx?did=ZWwZKBZHPZAPANnAPFDHPAPWwPZH ]
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۳}}
{{پانویس|۳}}


==منابع==
==منابع==
[۱] - بلاذری؛ انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۱، ص۴۴۳ و عسقلانی، ابن حجر؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵، ج۸، ص۲۱۰ و ابن اثیر؛ اسد الغابه، بیروت، دار الفکر، ۱۹۸۹، ج۶، ص۱۶۹ و مقریزی، احمد بن علی؛ امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۹، ج۶، ص۱۸۷
الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، أبو عمر يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبدالبر، تحقيق على محمد البجاوى، بيروت، دارالجيل، ط الأولى، 1412/1992.
[۲] - ابن هشام؛ السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج۱، ص۵۱۸-۵۱۹ و بیهقی، ابوبکر؛ دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵، ج۲، ص۵۳۳
سد الغابة فى معرفة الصحابة، عز الدين بن الأثير أبو الحسن على بن محمد الجزرى، بيروت، دارالفكر، 1409/1989.
[۳] - انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴ و طبری؛ تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۱۱، ص۶۱۱ و ابن سعد؛ طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج۸، ص۹۵
الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، خير الدين الزركلى، بيروت، دار العلم  للملايين، ط الثامنة، 1989.
[۴] - طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵
الإنباء فى تاريخ الخلفاء، محمد بن على بن محمد المعروف بابن العمرانى، تحقيق قاسم السامرائى، القاهرة، دار الآفاق العربية، ط الأولى، 1421/2001.ُُّّ
[۵] - طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵ و زرکلی، خیرالدین؛ الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۶، ج۳، ص۲۰۶
[۶] - انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳ و تاریخ طبری، پیشین، ج۳، ص۱۶۶ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵
[۷] - انساب الاشراف، پیشین، ص۳۴۳ و تاریخ طبری، پیشین، ج۲ ص۵۵۴ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۱۹۱
[۸] - طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳
[۹] - طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۳۳۱
[۱۰] - واقدی؛ مغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ سوم، ۱۹۸۹، ج۲، ص۶۷۳ و دلائل النبوه، پیشین، ج۴، ص۲۳۲ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۳۳۶
[۱۱] - مغازی، پیشین، ج۲، ص۷۰۷ و تاریخ طبری، پیشین، ج۳، ص۱۶۶
[۱۲] - السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۳۳۱ و دلائل النبوه، پیشین، ج۴، ص۲۳۲ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۲ و یعقوبی؛ تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸، ج۲، ص۵۶
[۱۳] - طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶
[۱۴] - ابن حنبل، مسند؛ بیروت، دار صادر، ج۳، ص۹۹ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶ و مسعودی؛ التنبیه والاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دارالصاوی، بی تا، ص۲۲۲ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳
[۱۵] - طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶ و ابن حبیب بغدادی، ابو جعفر محمد؛ المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالافاق الجدیده، بی تا، ص۹۰-۹۱
[۱۶] - دائرة المعارف اسلامیه، دارالمعرفه، بیروت، ج۱۴، ص۲۴۹
[۱۷] - انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳
[۱۸] - انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۶۴۶ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶
[۱۹] - انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۹
[۲۰] - طبقات الکبری، پیشین، ص۱۰۱
[۲۱] - السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۶۴۸ و قاضی ابر قوه؛ سیرت رسول الله(ص)، تحقیق اصغر مهدوی، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷، ج۲، ص۱۱۰۲
[۲۲] - ابن عماد حنبلی؛ شذرات الذهب، ۱۰۸۹، ج۱، ص۲۴۵ و الاصابه، پیشین، ج۸، ص۲۱۱
[۲۳] - طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶
[۲۴] - بلاذری؛ فتوح البلدان، بیروت، دارمکتبة الهلال، ۱۹۸۸، ص۴۴۳
[۲۵] - دائرة المعارف اسلامیه، پیشین، ج۱۴، ص۲۴۹ و الاصابه، پیشین، ج۸، ص۲۱۲
[۲۶] - الاعلام، پیشین، ج۷، ص۳۳۴ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴ و التنبیه و الاشراف، پیشین، ص۲۶۲ و طبقات الکبری، پیشین، ص۱۰۲
[۲۷] - تاریخ طبری، پیشین، ج۱۱، ص۶۱۱ و طبقات الکبری، پیشین، ص۱۰۲
[۲۸] - انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴
[۲۹] - الاعلام، پیشین، ج۳، ص۲۰۶
[۳۰] - الاصابه، پیشین، ج۸، ص۲۱۲
[۳۱] - طبقات الکبری، پیشین، ص۳۵۱
[۳۲] - همان، ۳۵۶
[۳۳] - همان، ۳۵۸
 
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
منبع مقاله: [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=38890 سایت پژوهه]
منبع مقاله: [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=38890 سایت پژوهه]
{{زنان اهل بیت}}
[[رده:همسران پیامبر]]
[[رده:مدفونان در بقیع]]