پرش به محتوا

احرام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳ مارس ۲۰۱۸
imported>Mortezanazarzadeh
(تکمیل و تصحیح منابع.)
imported>Mortezanazarzadeh
خط ۱۱: خط ۱۱:


==تاریخچه==
==تاریخچه==
بر پایه برخی [[روایات]]، احرام پیشینه‌ای به قدمت بنای [[کعبه]] و [[حج]] دارد در حدیثی آمده که [[خداوند]] هیچ [[فرشته|فرشته‌ای]] را به زمین نمی‌فرستد، مگر آن که او را به [[زیارت]] کعبه فرمان می‌دهد و آن فرشته از کنار [[عرش]] الهی احرام بسته، لبیک گویان به سوی کعبه فرود می‌آید..<ref>الأزرقی، أخبار مكة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۹.</ref> بر پایه حدیثی از [[امام صادق(ع)]]، پس از [[توبه]] آدم(ع) [[جبرئیل]] احرام و [[تلبیه]] را به او آموخت و به وی فرمان داد تا برای اعمال حج [[غسل]] کند و احرام بندد.<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۲۳۶، ح۱۴۶۷۷؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۷۸.</ref> بر پایه روایتی دیگر، جبرئیل پیش از اعمال حج، چگونگی احرام را به [[حضرت ابراهیم]] و اسماعیل آموخت و پس از احرام بستن، شیوه حج‌گزاری را به آنان تعلیم داد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۰۲؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۲۲۹.</ref> در حدیثی دیگر [[حضرت موسی]] برای حج از رمله مصر محرم شد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۲۳۴؛ شیخ طوسی، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۱۸.</ref> و با دو جامه پنبه‌ای بر تن، لبیک‌گویان به سوی مکه رفت.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۱۳؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۱۹.</ref> در روایتی دیگر، به همراهی ایشان با ۷۰ تن از پیامبران الهی هنگام احرام اشاره شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۱۴؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۲۳۴.</ref>
بر پایه برخی [[روایات]]، احرام پیشینه‌ای به قدمت بنای [[کعبه]] و [[حج]] دارد در حدیثی آمده که [[خداوند]] هیچ [[فرشته|فرشته‌ای]] را به زمین نمی‌فرستد، مگر آن که او را به [[زیارت]] کعبه فرمان می‌دهد و آن فرشته از کنار [[عرش]] الهی احرام بسته، لبیک گویان به سوی کعبه فرود می‌آید..<ref>الأزرقی، أخبار مكة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۹.</ref> بر پایه حدیثی از [[امام صادق(ع)]]، پس از [[توبه]] آدم(ع) [[جبرئیل]] احرام و [[تلبیه]] را به او آموخت و به وی فرمان داد تا برای اعمال حج [[غسل]] کند و احرام بندد.<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۲۳۶، ح۱۴۶۷۷؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۷۸.</ref> بر پایه روایتی دیگر، جبرئیل پیش از اعمال حج، چگونگی احرام را به [[حضرت ابراهیم]] و اسماعیل آموخت و پس از احرام بستن، شیوه حج‌گزاری را به آنان تعلیم داد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۰۲؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۲۲۹.</ref> در حدیثی دیگر [[حضرت موسی]] برای حج از رمله مصر محرم شد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۲۳۴؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۱۸.</ref> و با دو جامه پنبه‌ای بر تن، لبیک‌گویان به سوی مکه رفت.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۱۳؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۱۹.</ref> در روایتی دیگر، به همراهی ایشان با ۷۰ تن از پیامبران الهی هنگام احرام اشاره شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۱۴؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۲۳۴.</ref>


در میان اعراب [[جاهلیت|جاهلی]] نیز احرام بستن برای حج مرسوم و گاه آمیخته با خرافات بوده است. بر پایه برخی گزارش‌ها، آنان هنگام احرام، به جای ورود از دَرِ خانه خود، با زدن نقب از پشت خانه به آن وارد می‌شدند؛ با این توجیه که در حال احرام شیوه لباس پوشیدن دگرگون می‌شود و روش ورود به خانه نیز باید تغییر یابد.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۵۶-۱۵۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۷.</ref> آیه ۱۸۹ بقره، آنان را از این کار منع کرد.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۵۷؛ مغنیة، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۲۹۵.</ref>{{عربی|لَیسَ البِرُّ بِأَن تَأتُوا البُیوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ البِرَّ مَنِ اتَّقَی وَأتُوا البُیوتَ مِن أَبوَابِهَا}}. آنان باور داشتند در جامه‌ای که با آن گناه کرده‌اند، نباید احرام بندند و طواف کنند؛<ref>فخر الرازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۱۰۶.</ref> نیز بر این باور بودند که نخستین طواف را باید در لباس قبایل حمس (قبایل ساکن مکه) انجام داد اگر این جامه را نمی‌یافتند، برهنه طواف می‌کردند همچنین پس از طواف، جامه خود را دور انداخته، دیگر آن را نمی‌پوشیدند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۰۱.</ref> اسلام این کار را نهی نمود و قرآن کریم در آیه ۲۸ اعراف آن را نوعی زشتکاری شمرد که خداوند به بشر فرمان نداده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۴۴؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۴۰۵ق، ج۷، ص۱۸۹.</ref>
در میان اعراب [[جاهلیت|جاهلی]] نیز احرام بستن برای حج مرسوم و گاه آمیخته با خرافات بوده است. بر پایه برخی گزارش‌ها، آنان هنگام احرام، به جای ورود از دَرِ خانه خود، با زدن نقب از پشت خانه به آن وارد می‌شدند؛ با این توجیه که در حال احرام شیوه لباس پوشیدن دگرگون می‌شود و روش ورود به خانه نیز باید تغییر یابد.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۵۶-۱۵۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۷.</ref> آیه ۱۸۹ بقره، آنان را از این کار منع کرد.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۵۷؛ مغنیة، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۲۹۵.</ref>{{عربی|لَیسَ البِرُّ بِأَن تَأتُوا البُیوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ البِرَّ مَنِ اتَّقَی وَأتُوا البُیوتَ مِن أَبوَابِهَا}}. آنان باور داشتند در جامه‌ای که با آن گناه کرده‌اند، نباید احرام بندند و طواف کنند؛<ref>فخر الرازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۱۰۶.</ref> نیز بر این باور بودند که نخستین طواف را باید در لباس قبایل حمس (قبایل ساکن مکه) انجام داد اگر این جامه را نمی‌یافتند، برهنه طواف می‌کردند همچنین پس از طواف، جامه خود را دور انداخته، دیگر آن را نمی‌پوشیدند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۰۱.</ref> اسلام این کار را نهی نمود و قرآن کریم در آیه ۲۸ اعراف آن را نوعی زشتکاری شمرد که خداوند به بشر فرمان نداده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۴۴؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۴۰۵ق، ج۷، ص۱۸۹.</ref>
کاربر ناشناس