confirmed، templateeditor
۱۱٬۱۲۹
ویرایش
Ali.jafari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| لقب =ابن عباس • حبرالامه • بحر | | لقب =ابن عباس • حبرالامه • بحر | ||
| دلیل شهرت =روایات • مفسر بودن • جد [[بنی عباس|عباسیان]] | | دلیل شهرت =روایات • مفسر بودن • جد [[بنی عباس|عباسیان]] | ||
| زادروز = ۳ سال پیش از هجرت | | زادروز = ۳ سال پیش از [[هجرت]] | ||
| زادگاه= [[شعب ابی طالب]] | | زادگاه= [[شعب ابی طالب]] | ||
| محل زندگی =مدینه • [[مکه]] | | محل زندگی =مدینه • [[مکه]] | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| آثار = [[تفسیر ابن عباس]] | | آثار = [[تفسیر ابن عباس]] | ||
{{سرپیوندان|جعبه اطلاعات صحابه}}}} | {{سرپیوندان|جعبه اطلاعات صحابه}}}} | ||
'''عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب '''مشهور به '''ابن عباس''' (۳ سال پیش از هجرت-[[سال ۶۸ هجری قمری|۶۸ق]])، فرزند [[عباس بن عبدالمطلب]] و پسر عموی [[پیامبر(ص)]] و [[امام علی(ع)]]، از [[صحابه پیامبر(ص)]] و یاران سه امام اول [[شیعیان]] بود. | '''عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب '''مشهور به '''ابن عباس''' (۳ سال پیش از [[هجرت]]-[[سال ۶۸ هجری قمری|۶۸ق]])، فرزند [[عباس بن عبدالمطلب]] و پسر عموی [[پیامبر(ص)]] و [[امام علی(ع)]]، از [[صحابه پیامبر(ص)]] و یاران سه امام اول [[شیعیان]] بود. | ||
ابن عباس حضرت علی را شایسته مقام [[خلافت]] میدانست و با [[ | ابن عباس حضرت علی(ع) را شایسته مقام [[خلافت]] میدانست و با [[خلفای سه گانه]] نیز همکاری داشت؛ او در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] به طرفداری از علی(ع) حضور یافت و از طرف امام استانداری [[بصره]] را بر عهده گرفت. | ||
[[روایات]] فراوانی از طریق شیعه و [[اهل سنت|سنی]] از ابن عباس نقل شده است. [[تفسیر ابن عباس|کتاب تفسیری منسوب به او]]، بارها به چاپ رسیده است. وی جد [[عباسیان|خلفای بنی عباس]] نیز به شمار میآید. | [[روایات]] فراوانی از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] از ابن عباس نقل شده است. [[تفسیر ابن عباس|کتاب تفسیری منسوب به او]]، بارها به چاپ رسیده است. وی جد [[عباسیان|خلفای بنی عباس]] نیز به شمار میآید. | ||
==نسب و تولد== | ==نسب و تولد== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==زندگانی== | ==زندگانی== | ||
'''اسلام آوردن''' | '''اسلام آوردن''' | ||
ابن سعد می گوید وی قبل از هجرت مسلمانان به مدینه، اسلام آورده بود لیکن آن را مخفی می داشت. <ref>ابن سعد، الطبقات، ۱۴۱۴۰ق٬ ج۴، ص۱۰</ref> و این سخن عجیب می نماید چه او در این زمان باید کمتر از چهار سال داشته باشد. | ابن سعد می گوید وی قبل از هجرت مسلمانان به مدینه، اسلام آورده بود لیکن آن را مخفی می داشت. <ref>ابن سعد، الطبقات، ۱۴۱۴۰ق٬ ج۴، ص۱۰</ref> و این سخن عجیب می نماید چه او در این زمان باید کمتر از چهار سال داشته باشد. | ||
'''صحابه رسول خدا''' | '''صحابه رسول خدا''' | ||
پیامبر اکرم(ص)، پس از ولادت ابن عباس، با آب دهان، کام او را برداشت. و دربارهاش [[دعا]] کرد.<ref> انساب الاشراف، ج۴، ص۲۸</ref> سنّ او هنگام رحلت پیامبر(ص) در کتب تاریخی بین ۱۰ تا ۱۵ سال ذکر شده است.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | |||
پیامبر | |||
'''دوران خلفا''' | '''دوران خلفا''' | ||
[[خلفای راشدین]]، ابن عباس را تکریم میکردند. [[عمر بن خطاب]] او را در جمع شرکت کنندگان [[جنگ بدر]] وارد می کرد و نظراتش را می پرسید و گاه سخن او را بر دیگران ترجیح می داد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۱</ref> او در این دوران، مقام [[فتوا|افتاء]] را بر عهده داشت. [[خلیفه سوم]] نیز در مشکلات از نظراتش استفاده میکرد.<ref> المنتظم، ج۶، ص۷۲</ref> او از جمله کسانی بود که با برخی نظرات خلیفه دوم از جمله حرمت ازدواج موقت با استناد به سنت رسول خدا مخالفت کرد.<ref>بلاذری،انساب الاشراف، ج۴، ص۴۰</ref> عبدالله در [[سال ۳۵ هجری قمری|سال ۳۵]] هنگامی که عثمان محصور بود از سوی او با مردم [[حج]] گزارد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | |||
[[خلفای راشدین]]، ابن عباس را تکریم میکردند. عمر بن خطاب او را در جمع شرکت کنندگان جنگ بدر وارد می کرد و نظراتش را می پرسید و گاه سخن او را بر دیگران ترجیح می داد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۱</ref> او در این دوران، مقام [[فتوا|افتاء]] را بر عهده داشت. [[ | ابن عباس در [[سال ۲۷ هجری قمری|سال ۲۷ ق]] فرماندهی قسمتی از سپاه مسلمانان را در فتح افریقیه بر عهده داشت. پس از آن در ۳۰ق در فتح [[طبرستان]] ایران حضور یافت.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۷ق٬ ج۳، ص۳۲۳</ref> | ||
ابن عباس در سال | |||
'''دوران امام علی(ع)''': | '''دوران امام علی(ع)''': | ||
ابن عباس، در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفّین|صفّین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] حضور داشت.<ref> اعلام، ج۴، ص۹۵؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref> | ابن عباس، در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفّین|صفّین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] حضور داشت.<ref> اعلام، ج۴، ص۹۵؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref> | ||
در جنگ جمل سعی کرد با نصیحت [[طلحه]] و [[زبیر]] را از فتنه ای که در سر داشتند٬ منصرف سازد ولی آنان نپذیرفتند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۷ق٬ ج۳، ص۴۶۵</ref> او با [[عایشه]] نیز گفتگو کرد و بدو گفت: به خدا قسم علی امیر مومنان است که رحم پیامبر شد و اسلامش قبل از همه بود و علم و آثارش از پدر تو و نیز عمر بن خطاب بیشتر است.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج۱۱، ص۲۴۸</ref> | در جنگ جمل سعی کرد با نصیحت [[طلحه]] و [[زبیر]] را از فتنه ای که در سر داشتند٬ منصرف سازد ولی آنان نپذیرفتند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۷ق٬ ج۳، ص۴۶۵</ref> او با [[عایشه]] نیز گفتگو کرد و بدو گفت: به خدا قسم علی امیر مومنان است که رحم پیامبر شد و اسلامش قبل از همه بود و علم و آثارش از پدر تو و نیز عمر بن خطاب بیشتر است.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج۱۱، ص۲۴۸</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۵۸: | ||
'''دوران حسنین(ع)''': | '''دوران حسنین(ع)''': | ||
ابن عباس علاقه و ارادت ویژه ای به [[حسنین]] داشت. چون آنها می خواستند بر مرکب سوار شوند پای رکاب را می گرفت.<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شيعه، ۱۳۸۷ش٬ ص۲۸۱</ref> پس از شهادت امام علی(ع) مردم را به بیعت با [[امام حسن(ع)]] فرا میخواند. هنگامی که خطبه امام حسن(ع) به پایان رسید، ابن عباس در حضور او ایستاد و گفت: «ای مردم! این فرزند پیامبرتان و جانشین امامتان است؛ با او بیعت کنید...».<ref>خویی، معجم الرجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۳۴.</ref> | |||
ابن عباس علاقه و ارادت ویژه ای به حسنین داشت. چون آنها می خواستند بر مرکب سوار شوند پای رکاب را می گرفت.<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شيعه، ۱۳۸۷ش٬ ص۲۸۱</ref> پس از شهادت امام علی(ع) مردم را به بیعت با [[امام حسن(ع)]] فرا میخواند. هنگامی که خطبه امام حسن(ع) به پایان رسید، ابن عباس در حضور او ایستاد و گفت: «ای مردم! این فرزند پیامبرتان و جانشین امامتان است؛ با او بیعت کنید...».<ref>خویی، معجم الرجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۳۴.</ref> | |||
چندی بعد معاویه برای تحریک او به شورش بدو نامه ای نوشت و او را به خلافت شایسته تر خواند. لیکن ابن عباس جواب داد: مردم با کسی که بهتر از او هست٬ بیعت کرده اند.<ref>كلبرگ، كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ۱۳۷۱ش٬ ص۳۵۳</ref> | چندی بعد معاویه برای تحریک او به شورش بدو نامه ای نوشت و او را به خلافت شایسته تر خواند. لیکن ابن عباس جواب داد: مردم با کسی که بهتر از او هست٬ بیعت کرده اند.<ref>كلبرگ، كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ۱۳۷۱ش٬ ص۳۵۳</ref> | ||
در [[تشییع جنازه]] امام | در [[تشییع جنازه]] امام حسن(ع)، که [[بنیامیه]] از [[دفن]] او در کنار [[مرقد پیامبر]] جلوگیری کردند، ابن عباس با [[مروان بن حکم]] سخن گفت و مانع از درگیری میان [[بنیهاشم]] و بنیامیه گردید.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸.</ref> | ||
ابن عباس از اصحاب [[امام حسین(ع)]] نیز بوده است. او هنگام حرکت آن حضرت به [[عراق]] در [[مکه]] ماند. دو بار با امام ملاقات نمود و او را از سفر به [[عراق]] بخصوص [[کوفه]] بر حذر داشت.{{مدرک}} | ابن عباس از اصحاب [[امام حسین(ع)]] نیز بوده است. او هنگام حرکت آن حضرت به [[عراق]] در [[مکه]] ماند. دو بار با امام ملاقات نمود و او را از سفر به [[عراق]] بخصوص [[کوفه]] بر حذر داشت.{{مدرک}} | ||
خط ۷۶: | خط ۷۱: | ||
'''دوران بنیامیه''' | '''دوران بنیامیه''' | ||
ابن عباس در زمان [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] خودداری کرد<ref>طبری٬ تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۰۳.</ref> ولی بعدها با او بیعت کرد<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۴۳.</ref>. معاویه چنان از او بیزار بود که او را در کنار نام علی و مالک اشتر لعن می کرد.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ۱۴۱۳ق٬ ج۱۱، ص۲۵۴</ref> | ابن عباس در زمان [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] خودداری کرد<ref>طبری٬ تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۰۳.</ref> ولی بعدها با او بیعت کرد<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۴۳.</ref>. معاویه چنان از او بیزار بود که او را در کنار نام علی و مالک اشتر لعن می کرد.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ۱۴۱۳ق٬ ج۱۱، ص۲۵۴</ref> | ||
خط ۸۴: | خط ۷۸: | ||
در برخی احادیث آمده که پیامبر، ضمن دعا برای ابن عباس، از خدا خواسته است که علم تأویل قرآن را به وی بیاموزد.<ref>جفری، مقدمتان فی علوم القرآن، ص۵۳۵۴.</ref> | در برخی احادیث آمده که پیامبر، ضمن دعا برای ابن عباس، از خدا خواسته است که علم تأویل قرآن را به وی بیاموزد.<ref>جفری، مقدمتان فی علوم القرآن، ص۵۳۵۴.</ref> | ||
ابن عباس مشهورترین [[تفسیر|مفسر]] قرآن در قرن اول | ابن عباس مشهورترین [[تفسیر|مفسر]] قرآن در [[قرن اول هجری قمری]] است. او می گوید: من علم تفسیر را مدیون [[علی بن ابی طالب]] هستم. آنچه من می دانم در برابر علم او چونان قطره ای در برابر اقیانوس است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۸ق٬ ج۱، ص۱۹</ref> جایگاه علمی او چنان بود که در میان صحابه و تابعین هنگام اختلاف در تفسیر قرآن سخن وی را مقدم میداشتند.<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ۱۴۰۷ق٬ ج۱، ص۵۱</ref> | ||
مجاهد روش تفسیری ابن عباس را [[مکتب تفسیری مکه]] می نامد.<ref>نوفل مجاهد، المفسر و التفسیر، ۱۴۱۱ق٬ ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳.</ref> وی اول کس بود که برای توضیح مفردات قرآن شواهدی از اشعار کهن عرب میآورد.<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شيعه، ۱۳۸۷ش٬ ص۷۹۲</ref> | مجاهد روش تفسیری ابن عباس را [[مکتب تفسیری مکه]] می نامد.<ref>نوفل مجاهد، المفسر و التفسیر، ۱۴۱۱ق٬ ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳.</ref> وی اول کس بود که برای توضیح مفردات قرآن شواهدی از اشعار کهن عرب میآورد.<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شيعه، ۱۳۸۷ش٬ ص۷۹۲</ref> | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۳۹: | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
در میان روایات تاریخی تأسیس مکتبی را در تفسیر قرآن به ابن عباس نسبت میدهند. نامآورترین شاگردان مکتب او عبارتند از: | در میان روایات تاریخی تأسیس مکتبی را در [[تفسیر قرآن]] به ابن عباس نسبت میدهند. نامآورترین شاگردان مکتب او عبارتند از: | ||
* [[مجاهد بن جبر|مجاهد]]؛ او می گوید: قرآن را نزد ابن عباس سی بار ازبر خواند.<ref>حموی، معجم الأدباء، ۱۳۸۱ش٬ ج۲، ص۹۹۵</ref> | * [[مجاهد بن جبر|مجاهد]]؛ او می گوید: قرآن را نزد ابن عباس سی بار ازبر خواند.<ref>حموی، معجم الأدباء، ۱۳۸۱ش٬ ج۲، ص۹۹۵</ref> | ||
* [[عکرمه بن عبدالله بریری]]؛ ابن عباس بدو گفته بود: نزد مردم فتوا بده که من حامی تو هستم.<ref>یاقوت حموی، معجم الأدباء، ۱۳۸۱ش٬ ج۲، ص۷۰۶</ref> | * [[عکرمه بن عبدالله بریری]]؛ ابن عباس بدو گفته بود: نزد مردم فتوا بده که من حامی تو هستم.<ref>یاقوت حموی، معجم الأدباء، ۱۳۸۱ش٬ ج۲، ص۷۰۶</ref> | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۱: | ||
==تبعید== | ==تبعید== | ||
وقتی [[عبدالله بن زبیر]] در مکه بساط خلافت گسترد٬ ابنعباس که آن زمان در مکه سکونت داشت از بیعت با او خودداری کرد. [[یزید بن معاویه]] در نامه ای از او تشکر کرد که از خلافت بنی امیه حمایت کرده است. اما ابن عباس در جواب شهادت امام حسین را یادآوری کرده بدو نوشت: تو و خاندانت برای خلافت بر مسلمانان شایسته نیستید.{{مدرک}} | وقتی [[عبدالله بن زبیر]] در [[مکه]] بساط خلافت گسترد٬ ابنعباس که آن زمان در مکه سکونت داشت از بیعت با او خودداری کرد. [[یزید بن معاویه]] در نامه ای از او تشکر کرد که از خلافت بنی امیه حمایت کرده است. اما ابن عباس در جواب شهادت امام حسین را یادآوری کرده بدو نوشت: تو و خاندانت برای خلافت بر مسلمانان شایسته نیستید.{{مدرک}} | ||
ابن زبیر در نهایت او را به [[طائف]] تبعید کرد. او در این شهر نیز مردم را از ظلم بنی زبیر و بنی امیه آگاه می کرد.<ref> ابن اعثم كوفى، كتاب الفتوح، ج۶، ص۳۲۶</ref> و همواره در غم علی و حسنین اشک می ریخت.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۰۸</ref> تا این که در اواخر عمر نابینا شد<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | ابن زبیر در نهایت او را به [[طائف]] تبعید کرد. او در این شهر نیز مردم را از ظلم بنی زبیر و بنی امیه آگاه می کرد.<ref> ابن اعثم كوفى، كتاب الفتوح، ج۶، ص۳۲۶</ref> و همواره در غم علی و حسنین اشک می ریخت.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۰۸</ref> تا این که در اواخر عمر نابینا شد<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> |