confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
جز (اضافه کردن پیوند به بیرون) |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' اُصولِ اَرْبَعَمَائهْ ''' به چهارصد مجموعه مکتوب حدیثی میگویند که [[راوی|روایان]] نخستين [[شيعه]]، گرد آوردهاند. محتوای این مجموعهها سخنان [[امامان | ''' اُصولِ اَرْبَعَمَائهْ ''' به چهارصد مجموعه مکتوب حدیثی میگویند که [[راوی|روایان]] نخستين [[شيعه]]، گرد آوردهاند. محتوای این مجموعهها سخنان [[امامان معصوم(ع)]] در زمینههای گوناگون احکام، سنن، مواعظ، ادعیه و [[تفسیر]] است. | ||
گردآوری [[اصل|اصول]]، از زمان [[حضرت علی | گردآوری [[اصل|اصول]]، از زمان [[حضرت علی(ع)]] تا زمان [[امام حسن عسکری(ع)]] به قلم اصحاب آنان ــ که بنا بر تصریح برخی منابع، چهارصد تن بودهاند ــ انجام شده است؛ اما بیشتر آنان از اصحاب [[امام صادق(ع)]] بودهاند. | ||
این ''اصول''، منبع و مصدر و معیار اعتبار کتابهای حدیثی بعدی گردیدند؛ به نحوی كه یکی از ملاکهای صحّت حدیث نزد محدّثان نسلهای بعد، وجود آن حدیث در یکی از این اصول بود. | این ''اصول''، منبع و مصدر و معیار اعتبار کتابهای حدیثی بعدی گردیدند؛ به نحوی كه یکی از ملاکهای صحّت حدیث نزد محدّثان نسلهای بعد، وجود آن حدیث در یکی از این اصول بود. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==علت اهمیت اصلها== | ==علت اهمیت اصلها== | ||
ظاهراً علت اعتماد به این اصول این است که معمولاً اصحاب [[ائمه | ظاهراً علت اعتماد به این اصول این است که معمولاً اصحاب [[ائمه(ع)]] هنگام شنیدن [[حدیث]] از امام بدون فوت وقت آن را مینوشتهاند که احتمال فراموشی یا کم و زیاد شدن متن آن کمتر است. مؤید این مطلب روایتی است که [[سید بن طاووس]] در ''[[مهج الدعوات]]'' نقل کرده است که «گروهی از اصحاب [[امام کاظم(ع)]] با قلم و کاغذ در محضر ایشان حاضر میشدند و چون امام سخنی میفرمود یا درباره واقعهای فتوا میداد، آن را مینگاشتند.»<ref>آقابزرگ، الذریعة، ج۲، ص۱۲۷.</ref> | ||
در زمان ائمه (ع) بیش از چهارصد اصل بوده است، لیکن از میان آنها اصولی که امامیه بر اعتبار و صحّت آنها و نیز عمل بدانها اتّفاق داشتهاند چهارصد اصل بوده است.<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۱۷-۲۱</ref> | در زمان ائمه (ع) بیش از چهارصد اصل بوده است، لیکن از میان آنها اصولی که امامیه بر اعتبار و صحّت آنها و نیز عمل بدانها اتّفاق داشتهاند چهارصد اصل بوده است.<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۱۷-۲۱</ref> |