جن: تفاوت میان نسخهها
←باورهای عامیانه
imported>Elyas-salehi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
==باورهای عامیانه== | ==باورهای عامیانه== | ||
در بین مردم راجع به جن باورهای عجیب و غیر مستند زیادی وجود دارد، داستانهای فراوانی که در این مورد نقل میکنند از حد فزون است، گاه متناقض و گاه باورپذیر. کتابهای فراوانی نیز در این زمینه نگاشته شده است که وجه مشترک آنها غیر قابل اعتماد بودن آنهاست. پری، آل، مردآزما، زار، غول، هوا، باد، هانتو، پِپو و دیگر نمونهها از این موجودات وهمی در باورهای مردم سرزمینهای شرق تا غرب، هریک دربردارندۀ معانی و مفاهیمی با قدمتی به مراتب بیشتر از اندیشۀ جن در اسلام دارند. | در بین مردم راجع به جن باورهای عجیب و غیر مستند زیادی وجود دارد، داستانهای فراوانی که در این مورد نقل میکنند از حد فزون است، گاه متناقض و گاه باورپذیر. کتابهای فراوانی نیز در این زمینه نگاشته شده است که وجه مشترک آنها غیر قابل اعتماد بودن آنهاست. پری، آل، مردآزما، زار، غول، هوا، باد، هانتو، پِپو و دیگر نمونهها از این موجودات وهمی در باورهای مردم سرزمینهای شرق تا غرب، هریک دربردارندۀ معانی و مفاهیمی با قدمتی به مراتب بیشتر از اندیشۀ جن در اسلام دارند. | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] فیلسوف و مفسر قرن ۱۴ش. این سخن رائج میان مردم که [فرشته جسم لطیفی است که به هرشکلی جز سگ و خوک در میآید و جن میتواند حتی به صورت سگ و خوک در بیاید] را سخنی بدون دلیل عقلی و نقلی( آیه و روایت معتبر) دانسته است و ادعای اجماع مسلمانان را که برخی بر این سخن کردهاند نادرست و بر فرض چنین اجماعی در این گونه مسائل اعتقادی، آن را خالی از حجیت دانسته است. <ref>طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۱۷، ص۱۳.</ref> | |||
===غول=== | ===غول=== | ||
برخی هر نوع جنّ، چه مذکر چه مؤنث، که به صورتهای گوناگون ظاهر شود را غول مینامند.<ref> قس قزوینی، ص۳۷۰؛ برای شرح انواع فریب غول رجوع کنید به بدخشی، ص۲۴۹ </ref> [[ابن عباس]] (متوفی ۶۸) سگِ سیاه و و سگِ خالدار را جنّ میدانست.<ref> رجوع کنید به جاحظ، ج ۱، ص۲۹۱ </ref> | برخی هر نوع جنّ، چه مذکر چه مؤنث، که به صورتهای گوناگون ظاهر شود را غول مینامند.<ref> قس قزوینی، ص۳۷۰؛ برای شرح انواع فریب غول رجوع کنید به بدخشی، ص۲۴۹ </ref> [[ابن عباس]] (متوفی ۶۸) سگِ سیاه و و سگِ خالدار را جنّ میدانست.<ref> رجوع کنید به جاحظ، ج ۱، ص۲۹۱ </ref> |