کاربر ناشناس
عایشه: تفاوت میان نسخهها
←در زمان عثمان
imported>Mashg (←منابع) |
imported>Mashg |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
او در سخنان خود و برخوردهایی که بین خودش و عثمان در [[مسجد مدینه]] پیش آمد، به شدت به انتقاد از خلیفه پرداخت.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۲۱.</ref> عثمان نیز در پاسخ، او را به همسران [[نوح]] و [[لوط]] شبیه خواند که به شوهرانشان خیانت کردند و وارد [[جهنم]] شدند که این جمله، با واکنش شدید عایشه همراه شد و وی با گفتن «اُقْتُلوا نَعْثَلاً فَقَدْ کفَر؛ نعثل{{یادداشت| نعثل نام یک یهودی با ریشهای بلند بود که عثمان را به او تشبیه کرده و این تعبیر تبدیل به لقبی برای عثمان شده بود. (ابنقتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۲.).}} را بکشید که او کافر شده است» عثمان را شایسته مرگ دانست.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۵۹</ref> | او در سخنان خود و برخوردهایی که بین خودش و عثمان در [[مسجد مدینه]] پیش آمد، به شدت به انتقاد از خلیفه پرداخت.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۲۱.</ref> عثمان نیز در پاسخ، او را به همسران [[نوح]] و [[لوط]] شبیه خواند که به شوهرانشان خیانت کردند و وارد [[جهنم]] شدند که این جمله، با واکنش شدید عایشه همراه شد و وی با گفتن «اُقْتُلوا نَعْثَلاً فَقَدْ کفَر؛ نعثل{{یادداشت| نعثل نام یک یهودی با ریشهای بلند بود که عثمان را به او تشبیه کرده و این تعبیر تبدیل به لقبی برای عثمان شده بود. (ابنقتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۲.).}} را بکشید که او کافر شده است» عثمان را شایسته مرگ دانست.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۵۹</ref> | ||
ابن خلدون نوشته است هنگامى كه عثمان در محاصره بود، عايشه به مكه رفته بود. چون مناسك به جاى آورده به مدينه باز مىگشت در راه مردى از بنى ليث بدو خبر داد كه عثمان را كشتهاند و با على بيعت شده است. عايشه گفت: به خدا سوگند كه عثمان به ستم كشته شده و من به طلب خون او خواهم كوشيد. آن مرد گفت: اكنون چنين مىگويى و آن روز درباره او چيزهاى ديگر مىگفتى؟ گفت: آنان نخست به توبهاش واداشتند و سپس به قتلش آوردند.<ref>ابن خلدون٬ | ابن خلدون نوشته است هنگامى كه عثمان در محاصره بود، عايشه به مكه رفته بود. چون مناسك به جاى آورده به مدينه باز مىگشت در راه مردى از بنى ليث بدو خبر داد كه عثمان را كشتهاند و با على بيعت شده است. عايشه گفت: به خدا سوگند كه عثمان به ستم كشته شده و من به طلب خون او خواهم كوشيد. آن مرد گفت: اكنون چنين مىگويى و آن روز درباره او چيزهاى ديگر مىگفتى؟ گفت: آنان نخست به توبهاش واداشتند و سپس به قتلش آوردند.<ref>ابن خلدون٬ ديوان المبتدأ و الخبر فى تاريخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأكبر، ۱۴۰۸ق٬ ج٬۲ ص۶۰۷</ref> | ||
{{همچنین ببینید|ماجرای قتل عثمان}} | {{همچنین ببینید|ماجرای قتل عثمان}} | ||