پرش به محتوا

شیخ حیدر صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie
imported>Amdeadman
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:


===واکنش یعقوب‌بیگ===
===واکنش یعقوب‌بیگ===
شروان‌شاه از سلطان یعقوب‌بیگ و ظاهراً از ابوالمعصوم خان، حکمران ایالت طبرسران (تبرسران) یاری خواست.<ref>رجوع کنید به فضل اللّه بن روزبهان، ص۳۰۰ـ۳۰۳؛ عالم آرای شاه اسماعیل، ص۲۷؛ عالم آرای صفوی، ص۳۱، با این ملاحظه که در منبع اخیر نام طبرسران به خطا طبرستان آمده است.</ref> سپاهیان پراکنده شروان وقتی از وضع شروان‌شاه مطّلع شدند، در مناطق شمالی شروان گردهم آمدند و با اعزامِ فرستاده‌ای به قلعه گلستان، از محاصره شدگان خواستند تا همراه با آنان و به طور همزمان، سپاهیان قزلباش را مورد حمله قرار دهند. این سفیر به اسارت قزلباشان افتاد و شیخ حیدر محاصره قلعه را رها کرد و با شتاب به محل تجمع سپاهیان شروان تاخت و آنها را تارومار کرد.  
شروان‌شاه از سلطان یعقوب‌بیگ و ظاهراً از ابوالمعصوم خان، حکمران ایالت طبرسران (تبرسران) یاری خواست.<ref>رجوع کنید به فضل اللّه بن روزبهان، ص۳۰۰ـ۳۰۳؛ عالم آرای شاه اسماعیل، ص۲۷؛ عالم آرای صفوی، ص۳۱، با این ملاحظه که در منبع اخیر نام طبرسران به خطا طبرستان آمده است.</ref> سپاهیان پراکنده شروان وقتی از وضع شروان‌شاه مطّلع شدند، در مناطق شمالی شروان گردهم آمدند و با اعزامِ فرستاده‌ای به قلعه گلستان، از محاصره شدگان خواستند تا همراه با آنان و به طور همزمان، سپاهیان قزلباش را مورد حمله قرار دهند. این سفیر به اسارت قزلباشان افتاد و شیخ حیدر محاصره قلعه را رها کرد و با شتاب به محل تجمع سپاهیان شروان تاخت و آنها را تارومار کرد.


اگرچه، محاصره شدگان منظور شیخ را از ترک محاصره نمی‌دانستند، اما این امر به آنها فرصت داد تا از قلعه گلستان به قلعه مستحکم سلوط پناه ببرند. از آن سو، یعقوب‌بیگ در پاسخ به استمداد شروان‌شاه، به سرعت خود را از سلطانیه به اردبیل رساند و سپاهی به فرماندهی سلیمان‌بیگ بیژن اوغلو و شاهزاده ابراهیم بن جهانگیر، پسرعمویش، به مقابله قزلباشان روانه کرد.<ref>فضل اللّه بن روزبهان، ص۳۰۴ـ۳۰۸.</ref>
اگرچه، محاصره شدگان منظور شیخ را از ترک محاصره نمی‌دانستند، اما این امر به آنها فرصت داد تا از قلعه گلستان به قلعه مستحکم سلوط پناه ببرند. از آن سو، یعقوب‌بیگ در پاسخ به استمداد شروان‌شاه، به سرعت خود را از سلطانیه به اردبیل رساند و سپاهی به فرماندهی سلیمان‌بیگ بیژن اوغلو و شاهزاده ابراهیم بن جهانگیر، پسرعمویش، به مقابله قزلباشان روانه کرد.<ref>فضل اللّه بن روزبهان، ص۳۰۴ـ۳۰۸.</ref>
خط ۵۵: خط ۵۵:


===نتیجه کار===
===نتیجه کار===
تلاش فراوان قزلباشان برای انتقال او به جایی امن نتیجه نداد و دربان یعقوب‌بیگ، موسوم به علی‌آقا، بر شیخ دست یافت و سرش را از تن جدا ساخت.<ref>فضل اللّه بن روزبهان، ص۳۱۶ـ۳۱۷؛ قس روملو، ج۱۱، ص۶۱۸، که این کار را به سلیمان‌بیگ نسبت داده است.</ref>  
تلاش فراوان قزلباشان برای انتقال او به جایی امن نتیجه نداد و دربان یعقوب‌بیگ، موسوم به علی‌آقا، بر شیخ دست یافت و سرش را از تن جدا ساخت.<ref>فضل اللّه بن روزبهان، ص۳۱۶ـ۳۱۷؛ قس روملو، ج۱۱، ص۶۱۸، که این کار را به سلیمان‌بیگ نسبت داده است.</ref>


سپاهیان یعقوب‌بیگ سرِ حیدر را همراه فتحنامه نزد او فرستادند. به دستور یعقوب‌بیگ، سر او را در کوچه‌های تبریز گرداندند و بعد آن را در میدان تبریز آویزان کردند.<ref>فضل اللّه بن روزبهان، ص۳۱۷ـ۳۱۸؛ روملو، همانجا؛ قس زنو، ص۴۳۰ که نوشته است سر او را جلوی سگان انداختند.</ref> قزلباشان جسد شیخ حیدر را در همان نزدیکی میدان جنگ (در طبرسران) دفن کردند.<ref>جهانگشای خاقان، ص۴۷؛ اسکندرمنشی، همانجا؛ قس خواندمیر، ج۴، ص۴۳۴؛ منشی قمی، ج۱، ص۴۰، که این امر را به سران سپاه آق قوینلو نسبت داده‌اند.</ref>
سپاهیان یعقوب‌بیگ سرِ حیدر را همراه فتحنامه نزد او فرستادند. به دستور یعقوب‌بیگ، سر او را در کوچه‌های تبریز گرداندند و بعد آن را در میدان تبریز آویزان کردند.<ref>فضل اللّه بن روزبهان، ص۳۱۷ـ۳۱۸؛ روملو، همانجا؛ قس زنو، ص۴۳۰ که نوشته است سر او را جلوی سگان انداختند.</ref> قزلباشان جسد شیخ حیدر را در همان نزدیکی میدان جنگ (در طبرسران) دفن کردند.<ref>جهانگشای خاقان، ص۴۷؛ اسکندرمنشی، همانجا؛ قس خواندمیر، ج۴، ص۴۳۴؛ منشی قمی، ج۱، ص۴۰، که این امر را به سران سپاه آق قوینلو نسبت داده‌اند.</ref>
خط ۶۸: خط ۶۸:
==منابع==
==منابع==
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
* اسکندرمنشی؛  
* اسکندرمنشی؛
* بوداق منشی قزوینی، جواهرالاخبار: بخش تاریخ ایران از قراقویونلو تا سال ۹۸۴ه.ق، چاپ محسن بهرام نژاد، تهران ۱۳۷۸ش؛  
* بوداق منشی قزوینی، جواهرالاخبار: بخش تاریخ ایران از قراقویونلو تا سال ۹۸۴ه.ق، چاپ محسن بهرام نژاد، تهران ۱۳۷۸ش؛
* حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه، برلین ۱۳۴۳؛  
* حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه، برلین ۱۳۴۳؛
* جهانگشای خاقان: تاریخ شاهاسماعیل، چاپ اللّه دتا مضطر، اسلام آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ۱۳۶۴ش؛  
* جهانگشای خاقان: تاریخ شاهاسماعیل، چاپ اللّه دتا مضطر، اسلام آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ۱۳۶۴ش؛
* حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۶ش؛  
* حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۶ش؛
* خواندمیر؛  
* خواندمیر؛
* حسن روملو، احسن التواریخ، چاپ عبدالحسین نوائی، ج۱۱، تهران ۱۳۴۹ش؛  
* حسن روملو، احسن التواریخ، چاپ عبدالحسین نوائی، ج۱۱، تهران ۱۳۴۹ش؛
* کاترینو زنو، سفرنامه کاترینوزنو، در سفرنامه‌های ونیزیان در ایران: شش سفرنامه، ترجمه منوچهر امیری، تهران: خوارزمی، ۱۳۸۱ش؛  
* کاترینو زنو، سفرنامه کاترینوزنو، در سفرنامه‌های ونیزیان در ایران: شش سفرنامه، ترجمه منوچهر امیری، تهران: خوارزمی، ۱۳۸۱ش؛
* غلامحسین ساعدی، خیاو، یا، مشکین شهر، تهران ۱۳۵۴ش؛  
* غلامحسین ساعدی، خیاو، یا، مشکین شهر، تهران ۱۳۵۴ش؛
* عالم آرای شاه اسماعیل، چاپ اصغر منتظر صاحب، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹ش؛  
* عالم آرای شاه اسماعیل، چاپ اصغر منتظر صاحب، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹ش؛
* عالم آرای صفوی، چاپ یداللّه شکری، تهران: اطلاعات، ۱۳۶۳ش؛  
* عالم آرای صفوی، چاپ یداللّه شکری، تهران: اطلاعات، ۱۳۶۳ش؛
* احمد بن محمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، تهران ۱۳۴۳ش؛  
* احمد بن محمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، تهران ۱۳۴۳ش؛
* فضل اللّه بن روزبهان، تاریخ عالم آرای امینی، چاپ مسعود شرقی، تهران ۱۳۷۹ش؛  
* فضل اللّه بن روزبهان، تاریخ عالم آرای امینی، چاپ مسعود شرقی، تهران ۱۳۷۹ش؛
* احمد بن حسین منشی قمی، خلاصة التواریخ، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۵۹ـ۱۳۶۳ش؛  
* احمد بن حسین منشی قمی، خلاصة التواریخ، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۵۹ـ۱۳۶۳ش؛
* محمدیوسف واله اصفهانی، خلد برین: ایران در روزگار صفویان، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۲ش؛
* محمدیوسف واله اصفهانی، خلد برین: ایران در روزگار صفویان، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۲ش؛
{{پایان}}
{{پایان}}
کاربر ناشناس