پرش به محتوا

حسین وارث آدم (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Rezataran
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
'''حسین وارث آدم''' عنوان کتابی است که دکتر علی شریعتی آن را نگاشته است؛ مؤلف در خلق این اثر از [[زیارت وارث]] الهام گرفته است و با رویکرد خاصی، [[حادثه کربلا]] و برخی مفاهیم مرتبط با آن را تحلیل نموده است. از این رو از سوی [[مرتضی مطهری]] مورد نقد قرار گرفته است.
'''حسین وارث آدم''' عنوان کتابی است که دکتر علی شریعتی آن را نگاشته است؛ مؤلف در خلق این اثر از [[زیارت وارث]] الهام گرفته است و با رویکرد خاصی، [[حادثه کربلا]] و برخی مفاهیم مرتبط با آن را تحلیل نموده است. از این رو از سوی [[مرتضی مطهری]] مورد نقد قرار گرفته است.
==معرفی کتاب==
==معرفی کتاب==
کتاب حسین وارث آدم؛ مجموعه ای از سخنرانی ها و یاداشت های [[دکتر علی شریعتی]] است که در سال های ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ شمسی به مناسبت های مختلفی ایراد شده است. عمده مباحث این کتاب به صورت مستقل و جزوات جداگانه و با نام های مختلف، نیز منتشر شده است. نسخه کامل این کتاب، از سوی دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثار دکتر علی شریعتی تحت عنوان حسین وارث آدم، در مجموعه آثار جلد 19 منتشر شده است. این کتاب از هفت بخش اصلی و یک بخش ضمیمه تشکیل شده است. بخش های اصلی آن عبارتند از: حسین وارث آدم، ثار، شهادت، پس از شهادت، بحثی راجع به شهید، بینش تاریخی شیعه و انتظار مذهب اعتراض. در بخش ضمیمه نیز، به فلسفه تاریخ از دیدگاه اسلام و مقدمه بر کتاب حجر بن عدی پرداخته شده است. بخش های این کتاب، علیرغم تفاوت هایی محتوایی و مخصوصا از حیث نحوه بیان دارند، خط فکری یکسانی را دنبال می کنند، و از این رو باهم در این مجموعه گردآورده شده اند. نقد [[شهید مطهری]] بر کتاب حسین وارث آدم، تنها ناظر به بخش اول این کتاب است.
کتاب حسین وارث آدم؛ مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها و یاداشت‌های [[دکتر علی شریعتی]] است که در سال‌های ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ شمسی به مناسبت‌های مختلفی ایراد شده است. عمده مباحث این کتاب به صورت مستقل و جزوات جداگانه و با نام‌های مختلف، نیز منتشر شده است. نسخه کامل این کتاب، از سوی دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثار دکتر علی شریعتی تحت عنوان حسین وارث آدم، در مجموعه آثار جلد ۱۹ منتشر شده است. این کتاب از هفت بخش اصلی و یک بخش ضمیمه تشکیل شده است. بخش‌های اصلی آن عبارتند از: حسین وارث آدم، ثار، شهادت، پس از شهادت، بحثی راجع به شهید، بینش تاریخی شیعه و انتظار مذهب اعتراض. در بخش ضمیمه نیز، به فلسفه تاریخ از دیدگاه اسلام و مقدمه بر کتاب حجر بن عدی پرداخته شده است. بخش‌های این کتاب، علیرغم تفاوت‌هایی محتوایی و مخصوصا از حیث نحوه بیان دارند، خط فکری یکسانی را دنبال می‌کنند، و از این رو باهم در این مجموعه گردآورده شده‌اند. نقد [[شهید مطهری]] بر کتاب حسین وارث آدم، تنها ناظر به بخش اول این کتاب است.


==محتوای کتاب==
==محتوای کتاب==
===حسین وارث آدم===
===حسین وارث آدم===
این بخش شامل مقدمه، متن و پاورقی است. متن و مقدمه توسط [[علی شریعتی|دکتر شریعتی]] در [[عاشورا|عاشورای]] سال ۴۹ تهیه شده است و پاورقی ها نیز توضیحاتی است که در حین ارائه متن اصلی، توسط نویسنده ارائه شده است. متن این بخش به دلیل نوشتاری بودن و نثر ادبی آن، برای خواننده معمولی سنگین است که گاه آن را از فهم معنای اصلی دور می سازد.
این بخش شامل مقدمه، متن و پاورقی است. متن و مقدمه توسط [[علی شریعتی|دکتر شریعتی]] در [[عاشورا|عاشورای]] سال ۴۹ تهیه شده است و پاورقی‌ها نیز توضیحاتی است که در حین ارائه متن اصلی، توسط نویسنده ارائه شده است. متن این بخش به دلیل نوشتاری بودن و نثر ادبی آن، برای خواننده معمولی سنگین است که گاه آن را از فهم معنای اصلی دور می‌سازد.
شریعتی تلاش دارد از طریق ارتباط برقرار کردن بین گذشته، حال و آینده، حادثه [[عاشورا]] را تحلیل کند. وی [[واقعه کربلا]] را چکیده و خلاصه تمام درگیری های تاریخ از فرعون تا خود [[امام حسین]] (ع) می داند که بر ضد تثلیث قارون و بلعم و باعور (زر و زور و تزویر) شوریده است. این بخش نوعی فلسفه تاریخ است، شریعتی با الهام از [[زیارت وارث]] به نوعی پیوستگی تاریخی معتقد است. از نظر او وراثت یک تعبیر ادبی نیست بلکه یک اصطلاح علمی تاریخی است. نویسنده تلاش دارد با استفاده از زیارت وارث، حوادث شخصی زمانه خویش را به حوادث تاریخی [[صدر اسلام]] گره بزند.
شریعتی تلاش دارد از طریق ارتباط برقرار کردن بین گذشته، حال و آینده، حادثه [[عاشورا]] را تحلیل کند. وی [[واقعه کربلا]] را چکیده و خلاصه تمام درگیری‌های تاریخ از فرعون تا خود [[امام حسین]](ع) می‌داند که بر ضد تثلیث قارون و بلعم و باعور (زر و زور و تزویر) شوریده است. این بخش نوعی فلسفه تاریخ است، شریعتی با الهام از [[زیارت وارث]] به نوعی پیوستگی تاریخی معتقد است. از نظر او وراثت یک تعبیر ادبی نیست بلکه یک اصطلاح علمی تاریخی است. نویسنده تلاش دارد با استفاده از زیارت وارث، حوادث شخصی زمانه خویش را به حوادث تاریخی [[صدر اسلام]] گره بزند.
شریعتی معتقد است، آن گونه که [[دجله]] و [[فرات]] از یک منبع سرچشمه می گیرند و بر بستر تاریخ پیش می آیند، از هم دور می شوند و در پایان کار، به آرامش یکنواخت نخستین می رسند. آغاز تاریخ بشر، نیز در آغاز اشتراکیت و برابری است، سپس نابرابری و حق و باطل آغاز می شود و سر انجام به وحدت باز می گردد.
شریعتی معتقد است، آن گونه که [[دجله]] و [[فرات]] از یک منبع سرچشمه می‌گیرند و بر بستر تاریخ پیش می‌آیند، از هم دور می‌شوند و در پایان کار، به آرامش یکنواخت نخستین می‌رسند. آغاز تاریخ بشر، نیز در آغاز اشتراکیت و برابری است، سپس نابرابری و حق و باطل آغاز می‌شود و سر انجام به وحدت باز می‌گردد.
دو بخش انسان، یعنی دو طبقه برخوردار و استعمارگر و فقیر و استثمار شده؛ طبقه حاکم و برخوردار سه چهره دارد: [[سیاست]]، [[اقتصاد]]، [[مذهب]]؛ یا صاحبان زر، زور و تزویر که اولی سر خلق را به بند می آورد، و دومی جیبش را خالی می کند، و سومی آرام و مهربان فریبش می دهد. از نظر شریعتی، قصر و دکان و معبد، سه شعبه یک بنگاه اند. تیغ و طلا و تسبیح یک کار می کنند. نظام حاکم بر تاریخ همواره همین بوده است و آنچه غیر از این بوده نهضت هایی بوده محکوم، قیام ها و انقلاب هایی بوده دلسوزانه و مذبوحانه.
دو بخش انسان، یعنی دو طبقه برخوردار و استعمارگر و فقیر و استثمار شده؛ طبقه حاکم و برخوردار سه چهره دارد: [[سیاست]]، [[اقتصاد]]، [[مذهب]]؛ یا صاحبان زر، زور و تزویر که اولی سر خلق را به بند می‌آورد، و دومی جیبش را خالی می‌کند، و سومی آرام و مهربان فریبش می‌دهد. از نظر شریعتی، قصر و دکان و معبد، سه شعبه یک بنگاه‌اند. تیغ و طلا و تسبیح یک کار می‌کنند. نظام حاکم بر تاریخ همواره همین بوده است و آنچه غیر از این بوده نهضت‌هایی بوده محکوم، قیام‌ها و انقلاب‌هایی بوده دلسوزانه و مذبوحانه.


===ثار===
===ثار===
شریعتی در این بخش از کتاب به تحلیل واژه '''ثار''' می پردازد و می گوید: ثار واژه ای است که معنای آن فراتر از محدوده وجودی خود کلمه است. وی معتقد است که [[پیامبر اسلام]](ص) در بسیاری موارد فرهنگ و سنت رایج جامعه اش را گرفته و در درون آن، یک محتوای نوِ علمی، انقلابی و انسانی ریخته است؛ ثار نیز از این نمونه است که [[رسول اکرم]] (ص) خونخواهی و ثار قبیله ای را به یک ثار ایدئولوژیک، یک ثار انسانی تبدیل کرده است.
شریعتی در این بخش از کتاب به تحلیل واژه '''ثار''' می‌پردازد و می‌گوید: ثار واژه‌ای است که معنای آن فراتر از محدوده وجودی خود کلمه است. وی معتقد است که [[پیامبر اسلام]](ص) در بسیاری موارد فرهنگ و سنت رایج جامعه‌اش را گرفته و در درون آن، یک محتوای نوِ علمی، انقلابی و انسانی ریخته است؛ ثار نیز از این نمونه است که [[رسول اکرم]](ص) خونخواهی و ثار قبیله‌ای را به یک ثار ایدئولوژیک، یک ثار انسانی تبدیل کرده است.
از نگاه شریعتی، بین وراثت و ثار رابطه ای وجود دارد، که این دو مفهوم، [[فلسفه تاریخ]] انسان را در [[اسلام]] می سازند و معنی می کنند؛ در فلسفه تاریخ [[شیعه]]، بر اساس مفهوم وراثت [[امام حسین]](ع) به عنوان یک حلقه از این زنجیر طولانی که از [[آدم]] تا [[آخر الزمان]] به هم پیوسته است، مطرح است. آری تاریخ بشر با ثار شروع می شود و تداوم و توسعه پیدا می کند، تا وقتی که به انفجار می رسد، و انفجار یعنی گرفتن انتقام از فرزندان طاغوت؛ و در آنجاست که بشر به نجات، صلح و عدالت می رسد و تا آن روز تمام داستان زندگی انسان، داستان تلاش برای خونخواهی است.
از نگاه شریعتی، بین وراثت و ثار رابطه‌ای وجود دارد، که این دو مفهوم، [[فلسفه تاریخ]] انسان را در [[اسلام]] می‌سازند و معنی می‌کنند؛ در فلسفه تاریخ [[شیعه]]، بر اساس مفهوم وراثت [[امام حسین]](ع) به عنوان یک حلقه از این زنجیر طولانی که از [[آدم]] تا [[آخر الزمان]] به هم پیوسته است، مطرح است. آری تاریخ بشر با ثار شروع می‌شود و تداوم و توسعه پیدا می‌کند، تا وقتی که به انفجار می‌رسد، و انفجار یعنی گرفتن انتقام از فرزندان طاغوت؛ و در آنجاست که بشر به نجات، صلح و عدالت می‌رسد و تا آن روز تمام داستان زندگی انسان، داستان تلاش برای خونخواهی است.


===شهادت===
===شهادت===
نویسنده در این بخش به تحلیل [[شهادت]] اختصاص می پردازد، [[علی شریعتی|شریعتی]] معتقد است که عظمت [[امام حسین(ع)]] از یکسو و شخص بینی ما از سوی دیگر موجب شده است که از آن چه که حسین(ع) به خاطر آن سخاوت مندانه خود را قربانی کرد، یاد نکنیم. شهادت در فرهنگ [[شیعه]]، مرگ تحمیلی و تراژدی نیست، بلکه یک درجه است. وسیله نیست، خود، هدف است؛ شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب می کند.
نویسنده در این بخش به تحلیل [[شهادت]] اختصاص می‌پردازد، [[علی شریعتی|شریعتی]] معتقد است که عظمت [[امام حسین(ع)]] از یکسو و شخص بینی ما از سوی دیگر موجب شده است که از آن چه که حسین(ع) به خاطر آن سخاوت مندانه خود را قربانی کرد، یاد نکنیم. شهادت در فرهنگ [[شیعه]]، مرگ تحمیلی و تراژدی نیست، بلکه یک درجه است. وسیله نیست، خود، هدف است؛ شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب می‌کند.
حسین، از شهر خویش بیرون می آید، زندگیش را رها می کند تا بمیرد! زیرا جز این سلاحی، برای مبارزه ندارد، اگر نمی تواند دشمن را بشکند، لا اقل به این وسیله رسوا کند، اگر نمی تواند قدرت حاکم را مغلوب سازد آن را محکوم کند.
حسین، از شهر خویش بیرون می‌آید، زندگیش را رها می‌کند تا بمیرد! زیرا جز این سلاحی، برای مبارزه ندارد، اگر نمی‌تواند دشمن را بشکند، لا اقل به این وسیله رسوا کند، اگر نمی‌تواند قدرت حاکم را مغلوب سازد آن را محکوم کند.


===پس از شهادت===
===پس از شهادت===
شریعتی در این بخش به مسئولیت های سنگینی پس از [[شهادت]]، اشاره می کند و می گوید: اکنون [[شهید|شهیدان]] کارشان را به پایان برده اند، و خاموش رفته اند. این ها دو کار کردند، یکی به ما آموختند که باید: چگونه زندگی کنیم- اگر می توانیم- و چگونه بمیریم- اگر نمی توانیم. دیگر آن که با خون خویش در محکمه تاریخ انسان شهادت دادند.
شریعتی در این بخش به مسئولیت‌های سنگینی پس از [[شهادت]]، اشاره می‌کند و می‌گوید: اکنون [[شهید|شهیدان]] کارشان را به پایان برده‌اند، و خاموش رفته‌اند. این‌ها دو کار کردند، یکی به ما آموختند که باید: چگونه زندگی کنیم- اگر می‌توانیم- و چگونه بمیریم- اگر نمی‌توانیم. دیگر آن که با خون خویش در محکمه تاریخ انسان شهادت دادند.


[[حسین (ع)|حسین]] با ناتمام گذاشتن [[حج]]، آموخت که اگر [[امامت]] نباشد، هدف نباشد، چرخیدن بر گرد [[خانه خدا]]، با خانه بت مساوی است. [[زینب]] رسالت رساندن پیام شهیدان را به دوش گرفته است و اگر زینب پیام [[کربلا]] را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ می ماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می مانند. رسالت زینب ابلاغ پیام کربلا است به همه انسان ها، به همه کسانی که بر مرگ حسین می گریند.
[[حسین(ع)|حسین]] با ناتمام گذاشتن [[حج]]، آموخت که اگر [[امامت]] نباشد، هدف نباشد، چرخیدن بر گرد [[خانه خدا]]، با خانه بت مساوی است. [[زینب]] رسالت رساندن پیام شهیدان را به دوش گرفته است و اگر زینب پیام [[کربلا]] را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ می‌ماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می‌مانند. رسالت زینب ابلاغ پیام کربلا است به همه انسان ها، به همه کسانی که بر مرگ حسین می‌گریند.
ما وارث عزیز ترین امانت های هستیم که با [[جهاد]]ها و [[شهادت]] های انسان های بزرگ در تاریخ [[اسلام]] فراهم آمده است، و ما مسئول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشد. آن ها که رفتند، کاری حسینی کرند، و آن ها که ماندند، باید کاری زینبی کنند، و گرنه یزیدی اند!
ما وارث عزیز‌ترین امانت‌های هستیم که با [[جهاد]]ها و [[شهادت]]‌های انسان‌های بزرگ در تاریخ [[اسلام]] فراهم آمده است، و ما مسئول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشد. آن‌ها که رفتند، کاری حسینی کرند، و آن‌ها که ماندند، باید کاری زینبی کنند، و گرنه یزیدی اند!


===بینش تاریخی شیعه===
===بینش تاریخی شیعه===
نویسنده پیش از آنکه بینش تاریخی [[شیعه]] را معرفی کند، مقصود خودش از شیعه را بیان می کند وی دو چهره برای شیعه قایل است؛ چهره دروغین و قلابی که همان شیعه [[ابوسفیان|ابوسفیانی]] است، و دیگری چهره راستین و حقیقی که شیعه [[ابوذر غفاری|ابوذری]] است که همواره پرچمدار عدالت و آزادی بوده. او که معتقد به پیوستگی تاریخی است، نگاه مقطعی و بریده از حوادث گذشته و آینده را موجب فلج شدن بینش شیعی می داند؛ شریعتی می گوید: ما [[واقعه عاشورا|داستان کربلا]] را از زمینه تاریخی اش جدا کرده ایم و آن را از معنی انداخته ایم آن گونه که قلبی را از داخل بدن بیرون بکشیم که دیگر قلب نیست و از کارآیی می افتد.
نویسنده پیش از آنکه بینش تاریخی [[شیعه]] را معرفی کند، مقصود خودش از شیعه را بیان می‌کند وی دو چهره برای شیعه قایل است؛ چهره دروغین و قلابی که همان شیعه [[ابوسفیان|ابوسفیانی]] است، و دیگری چهره راستین و حقیقی که شیعه [[ابوذر غفاری|ابوذری]] است که همواره پرچمدار عدالت و آزادی بوده. او که معتقد به پیوستگی تاریخی است، نگاه مقطعی و بریده از حوادث گذشته و آینده را موجب فلج شدن بینش شیعی می‌داند؛ شریعتی می‌گوید: ما [[واقعه عاشورا|داستان کربلا]] را از زمینه تاریخی‌اش جدا کرده‌ایم و آن را از معنی انداخته‌ایم آن گونه که قلبی را از داخل بدن بیرون بکشیم که دیگر قلب نیست و از کارآیی می‌افتد.
وی می گوید: [[عدل]]، [[خاتمیت|خاتمیت نبوت]] و استمرار خط [[امامت]] از مهم ترین اصول بینشی تفکر شیعی است؛ از دیدگاه شریعتی؛ خاتمیت نبوت، غیر از خاتمیت نهضت انبیا است؛ در بینش [[تشیع]]، [[نبوت]] خاتمه یافته اما نهضت [[انبیاء]] به وسیله امامت ادامه دارد و سرانجام عدالت در جهان استقرار می یابد. از نگاه شریعتی این جبر تاریخ و [[فلسفه تاریخ]] است.
وی می‌گوید: [[عدل]]، [[خاتمیت|خاتمیت نبوت]] و استمرار خط [[امامت]] از مهم‌ترین اصول بینشی تفکر شیعی است؛ از دیدگاه شریعتی؛ خاتمیت نبوت، غیر از خاتمیت نهضت انبیا است؛ در بینش [[تشیع]]، [[نبوت]] خاتمه یافته اما نهضت [[انبیاء]] به وسیله امامت ادامه دارد و سرانجام عدالت در جهان استقرار می‌یابد. از نگاه شریعتی این جبر تاریخ و [[فلسفه تاریخ]] است.


===انتظار، مذهب اعتراض===
===انتظار، مذهب اعتراض===
[[انتظار فرج|انتظار]]، دو معنی دارد؛ یکی مثبت و دیگری منفی؛ یکی بزرگترین عامل انحطاط است و دیگری بزرگترین عامل حرکت و ارتقاء، یکی تن دادن به ذلت و توجیه وضع موجود است، و دیگری پیش رونده و آینده گرا.انتظار به معنای مثبت اش، نیرومند ترین سلاح برای نابودی فساد و بزرگترین ضربه برای درهم کوبیدن ظلم است. مهم ترین ویژگی های انتظار مثبت عبارتند از:
[[انتظار فرج|انتظار]]، دو معنی دارد؛ یکی مثبت و دیگری منفی؛ یکی بزرگترین عامل انحطاط است و دیگری بزرگترین عامل حرکت و ارتقاء، یکی تن دادن به ذلت و توجیه وضع موجود است، و دیگری پیش رونده و آینده گرا.انتظار به معنای مثبت اش، نیرومند‌ترین سلاح برای نابودی فساد و بزرگترین ضربه برای درهم کوبیدن ظلم است. مهم‌ترین ویژگی‌های انتظار مثبت عبارتند از:
# انتظار هم یک اصل فکری اجتماعی وهم یک اصل فطری انسانی است به این معنی که اساسا انسان موجودی است منتظر.
# انتظار هم یک اصل فکری اجتماعی وهم یک اصل فطری انسانی است به این معنی که اساسا انسان موجودی است منتظر.
# انتظار، سنتز تضاد میان دو '''اصل حقیقت''' و '''واقعیت''' است. این تضاد میان '''واقعیت باطل حاکم''' و '''حقیقت نجات بخش محکوم''' را جز انتظار نمی تواند حل کند. انتظار یعنی نه گفتن به آنچه که هست، انتظار یعنی اعتراض به وضع موجود.
# انتظار، سنتز تضاد میان دو '''اصل حقیقت''' و '''واقعیت''' است. این تضاد میان '''واقعیت باطل حاکم''' و '''حقیقت نجات بخش محکوم''' را جز انتظار نمی‌تواند حل کند. انتظار یعنی نه گفتن به آنچه که هست، انتظار یعنی اعتراض به وضع موجود.
# انسان منتظر هم از نظر فکری و هم از نظر عملی و مادی، یک انسان آماده است که هر لحظه منتظر حضور در انقلاب نهایی است و خودش را در برابر آن مسئول می داند.
# انسان منتظر هم از نظر فکری و هم از نظر عملی و مادی، یک انسان آماده است که هر لحظه منتظر حضور در انقلاب نهایی است و خودش را در برابر آن مسئول می‌داند.


==نقد شهید مطهری بر کتاب==
==نقد شهید مطهری بر کتاب==
کتاب حسین وارث آدم، در تحلیل وقایع تاریخی از جمله [[واقعه کربلا]] رویکردی ویژه ای دارد که [[مرتضی مطهری]] برخی از محورهای اساسی آن را مورد نقد قرار داده است، مهم ترین نقدهای مطهری بر این کتاب عبارتند از:
کتاب حسین وارث آدم، در تحلیل وقایع تاریخی از جمله [[واقعه کربلا]] رویکردی ویژه‌ای دارد که [[مرتضی مطهری]] برخی از محورهای اساسی آن را مورد نقد قرار داده است، مهم‌ترین نقدهای مطهری بر این کتاب عبارتند از:
* ترویج مکتب مارکسیستی
* ترویج مکتب مارکسیستی
مطهری معتقد است که این کتاب نوعی توجیه تاریخ بر اساس مکتب مارکسیستی است و نوعی روضه مارکسیستی برای [[امام حسین]] (ع) است که تازگی دارد. طبق این کتاب، آغاز تاریخ بشر اشتراکیت و برابری است، سپس نابرابری و حق و باطل یعنی مالکیت آغاز می گردد و از اینجا جامعه بشر دو بخش می شود؛ آنچنانکه [[دجله]] و [[فرات]] از یک سرچشمه می جوشند و سپس دو بخش می گردند و از یکدیگر جدا می شوند. سرنوشت دجله و فرات این است که در نهایت به دریا بریزند و آرامش یابند. سرنوشت بشریت و پایان تاریخ بشر نیز اشتراکیت و سوسیالیسم است و تنها در آن وقت است که بشر از بلای مالکیت و نظام طبقاتی نجات می یابد.
مطهری معتقد است که این کتاب نوعی توجیه تاریخ بر اساس مکتب مارکسیستی است و نوعی روضه مارکسیستی برای [[امام حسین]](ع) است که تازگی دارد. طبق این کتاب، آغاز تاریخ بشر اشتراکیت و برابری است، سپس نابرابری و حق و باطل یعنی مالکیت آغاز می‌گردد و از اینجا جامعه بشر دو بخش می‌شود؛ آنچنانکه [[دجله]] و [[فرات]] از یک سرچشمه می‌جوشند و سپس دو بخش می‌گردند و از یکدیگر جدا می‌شوند. سرنوشت دجله و فرات این است که در نهایت به دریا بریزند و آرامش یابند. سرنوشت بشریت و پایان تاریخ بشر نیز اشتراکیت و سوسیالیسم است و تنها در آن وقت است که بشر از بلای مالکیت و نظام طبقاتی نجات می‌یابد.
* امام حسین مورد نظر کتاب، نقشی در تاریخ ندارد
* امام حسین مورد نظر کتاب، نقشی در تاریخ ندارد
امام حسین این کتاب همان امام حسین مظلوم و محکوم روضه خوان ها است که هیچ نقشی در تاریخ ندارد؛ با این تفاوت که امام حسین روضه خوانها لااقل سفره گریه ای برای توشه [[معاد]] یکی از [[اصول دین]] پهن کرده و امام حسین این جزوه به وسیله روضه ها و گریه ها ابزاری است در دست جناح حاکم برای بهره کشی طبقه محکوم.
امام حسین این کتاب همان امام حسین مظلوم و محکوم روضه خوان‌ها است که هیچ نقشی در تاریخ ندارد؛ با این تفاوت که امام حسین روضه خوانها لااقل سفره گریه‌ای برای توشه [[معاد]] یکی از [[اصول دین]] پهن کرده و امام حسین این جزوه به وسیله روضه‌ها و گریه‌ها ابزاری است در دست جناح حاکم برای بهره کشی طبقه محکوم.
* معبد، قصر و روحانی
* معبد، قصر و روحانی
در این کتاب، معبد همیشه در کنار قصر و دکان، و روحانی همواره در کنار حاکم و سرمایه دار است و البته آنچه در کنار است معبد است نه خصوص کلیسا و یا دیر و صومعه و یا بتخانه که شامل [[مسجد]] هم می شود. طبعا تکلیف [[روحانی]] هم روشن است.<ref>مطهری جلد 17، ص 671- 673</ref>
در این کتاب، معبد همیشه در کنار قصر و دکان، و روحانی همواره در کنار حاکم و سرمایه‌دار است و البته آنچه در کنار است معبد است نه خصوص کلیسا و یا دیر و صومعه و یا بتخانه که شامل [[مسجد]] هم می‌شود. طبعا تکلیف [[روحانی]] هم روشن است.<ref>مطهری جلد ۱۷، ص ۶۷۱- ۶۷۳</ref>
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|1}}
{{پانویس}}
 
==منابع==
==منابع==
# شریعتی، علی، حسین وارث آدم (مجموعه آثار، ج 19)، شرکت انتشارات قلم، تهران، 1380 ش، نهم.
# شریعتی، علی، حسین وارث آدم (مجموعه آثار، ج ۱۹)، شرکت انتشارات قلم، تهران، ۱۳۸۰ ش، نهم.
# مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، جلد 17، صدرا، تهران، 1390 ش، چاپ پانزدهم.
# مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، جلد ۱۷، صدرا، تهران، ۱۳۹۰ ش، چاپ پانزدهم.
 
==پیوند به بیرون==


[[رده:کتاب‌های تحلیل واقعه عاشورا]]
[[رده:کتاب‌های تحلیل واقعه عاشورا]]
[[رده:آثار علی شریعتی]]
[[رده:آثار علی شریعتی]]
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش