پرش به محتوا

بدعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۱۸
جز
ویکی سازی
imported>S.J.Mosavi
جز (درج لینک زبان‌ها)
جز (ویکی سازی)
خط ۵: خط ۵:
به باور شیعیان روی‌هم گذاشتن دست‌ها در نماز، خواندن نماز تراویح به جماعت و گفتن [[آمین]] در نماز از مصادیق بدعت است. برخی از علمای [[اهل سنت]] بر این باورند که بدعت به خوب و بد تقسیم می‌شود و به جماعت‌خواندن [[نماز تراویح]] که به دستور [[عمر بن خطاب]] مرسوم شد، بدعت خوب است. اما برخی دیگر از اهل سنت هر بدعتی را [[حرام]] می‌شمرند.
به باور شیعیان روی‌هم گذاشتن دست‌ها در نماز، خواندن نماز تراویح به جماعت و گفتن [[آمین]] در نماز از مصادیق بدعت است. برخی از علمای [[اهل سنت]] بر این باورند که بدعت به خوب و بد تقسیم می‌شود و به جماعت‌خواندن [[نماز تراویح]] که به دستور [[عمر بن خطاب]] مرسوم شد، بدعت خوب است. اما برخی دیگر از اهل سنت هر بدعتی را [[حرام]] می‌شمرند.


عالمان مسلمان درباره بدعت آثاری نوشته‌اند؛ کتاب الاِعتصام اثر ابواسحاق ابراهیم شاطبی و البدعه نوشته جعفر سبحانی از این موارد است.
عالمان مسلمان درباره بدعت آثاری نوشته‌اند؛ کتاب الاِعتصام اثر ابواسحاق ابراهیم شاطبی و البدعه نوشته [[آیت‌الله سبحانی]] از این موارد است.


==تعریف‌های مختلف از بدعت==
==تعریف‌های مختلف از بدعت==
به گفته [[جعفر سبحانی]]، مسلمانان تعریف‌های مختلفی از بدعت ارائه کرده‌اند.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵.</ref> او در کتاب البدعه، ۲۲ تعریف از علمای [[شیعه]] و [[سنی]] مطرح کرده است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵تا۳۰.</ref> برای مثال از ابن‌حَجَر عَسقلانی آورده است که بدعت چیزی است که در مقابل سنت باشد.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵.</ref> همچنین به نقل از [[سید مرتضی|سیدِ مرتضی]]، بدعت را افزودن چیزی به دین یا کاستن چیزی از آن، تعریف کرده است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸.</ref>
به گفته [[آیت‌الله سبحانی]]، مسلمانان تعریف‌های مختلفی از بدعت ارائه کرده‌اند.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵.</ref> او در کتاب البدعه، ۲۲ تعریف از علمای [[شیعه]] و [[سنی]] مطرح کرده است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵تا۳۰.</ref> برای مثال از ابن‌حَجَر عَسقلانی آورده است که بدعت چیزی است که در مقابل سنت باشد.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵.</ref> همچنین به نقل از [[سید مرتضی|سیدِ مرتضی]]، بدعت را افزودن چیزی به دین یا کاستن چیزی از آن، تعریف کرده است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸.</ref>


[[فقیهان]] بدعت را آن می‌دانند که آنچه را در دین نیست، در آن وارد کنیم؛<ref> برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، ریاض‌المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۱۷۵؛ خویی، صراط‌النجاة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۲۸.</ref> مانند آنکه [[عبادت|عبادتی]] را که در دین نیامده است، جزء مناسک توصیه‌شده در دین  بدانیم.<ref>خویی، صراط‌النجاة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۲۸.</ref> به [[فتوا|فتوای]] فقیهان، حتی اگر عملی را که جزء اعمال دینی نیست، [[مستحب|مُستَحَب]] بدانیم، بدعت است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، موسوعةالامام خویی، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۳۵۵.</ref>
[[فقیهان]] بدعت را آن می‌دانند که آنچه را در دین نیست، در آن وارد کنیم؛<ref> برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، ریاض‌المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۱۷۵؛ خویی، صراط‌النجاة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۲۸.</ref> مانند آنکه [[عبادت|عبادتی]] را که در دین نیامده است، جزء مناسک توصیه‌شده در دین  بدانیم.<ref>خویی، صراط‌النجاة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۲۸.</ref> به [[فتوا|فتوای]] فقیهان، حتی اگر عملی را که جزء اعمال دینی نیست، [[مستحب|مُستَحَب]] بدانیم، بدعت است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، موسوعةالامام خویی، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۳۵۵.</ref>
خط ۱۹: خط ۱۹:


==بدعت، گناه کبیره==
==بدعت، گناه کبیره==
به گفته جعفر سبحانی، در روایات [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[حدیث|احادیث]] بسیاری در نکوهش بدعت آمده است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۵.</ref> وی ۳۰ روایت در این زمینه نقل کرده است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۵تا۲۱.</ref> برای مثال طبق حدیثی در مُسنَد احمد بن حنبل و سُنَن ابن‌ماجه قزوینی، پیامبر(ص) هر بدعتی را گمراهی شمرده است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۵و۱۶.</ref> ابن‌ماجه به نقل از پیامبر(ص) گفته است: [[روزه]]، [[نماز]]، [[صدقه]]، [[حج]]، [[عمره]] و [[جهاد]] اهل بدعت پذیرفته نمی‌شود.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۷.</ref> همچنین [[کلینی|کُلینی]] در کتاب [[الکافی|کافی]]، از [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]]  نقل کرده است که هر بدعتی گمراهی است و سرانجامِ هر گمراهی [[جهنم]] است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۶.</ref>
به گفته [[آیت‌الله سبحانی]]، در روایات [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[حدیث|احادیث]] بسیاری در نکوهش بدعت آمده است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۵.</ref> وی ۳۰ روایت در این زمینه نقل کرده است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۵تا۲۱.</ref> برای مثال طبق حدیثی در مُسنَد احمد بن حنبل و سُنَن ابن‌ماجه قزوینی، پیامبر(ص) هر بدعتی را گمراهی شمرده است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۵و۱۶.</ref> ابن‌ماجه به نقل از پیامبر(ص) گفته است: [[روزه]]، [[نماز]]، [[صدقه]]، [[حج]]، [[عمره]] و [[جهاد]] اهل بدعت پذیرفته نمی‌شود.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۷.</ref> همچنین [[کلینی|کُلینی]] در کتاب [[الکافی|کافی]]، از [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]]  نقل کرده است که هر بدعتی گمراهی است و سرانجامِ هر گمراهی [[جهنم]] است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۶.</ref>


جعفر سبحانی بدعت را از [[گناهان کبیره]] دانسته است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۵.</ref> [[شیخ صدوق]] هم در کتاب [[من لا یحضره الفقیه|مَن لا یَحضُرُه الفقیه]]، احادیث مربوط به بدعت را در بخش گناهان کبیره آورده است.<ref>نگاه کنید به شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref> به گزارش وی، امام باقر(ع) بدعت را از مصادیق [[کفر]] و [[شرک]] شمرده است.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref>
[[آیت‌الله سبحانی]] بدعت را از [[گناهان کبیره]] دانسته است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۵.</ref> [[شیخ صدوق]] هم در کتاب [[من لا یحضره الفقیه|مَن لا یَحضُرُه الفقیه]]، احادیث مربوط به بدعت را در بخش گناهان کبیره آورده است.<ref>نگاه کنید به شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref> به گزارش وی، امام باقر(ع) بدعت را از مصادیق [[کفر]] و [[شرک]] شمرده است.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref>


===نکوهش بدعت در قرآن===
===نکوهش بدعت در قرآن===
خط ۴۳: خط ۴۳:


==تقسیم بدعت‌ها به خوب و بد ==
==تقسیم بدعت‌ها به خوب و بد ==
به گفته جعفر سبحانی و نجم‌الدین طبسی، برخی از علمای [[اهل سنت]] چون شافعی، ابن‌حزم، غزالی و ابن‌اثیر<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> هر بدعتی را ناپسند ندانسته و از بدعت‌های نیک هم سخن به میان آورده‌اند.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸؛ سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> استناد آنان به سخن [[خلیفه]] دوم، [[عمر بن خطاب]] درخصوص سفارش به به‌جماعت‌خواندن [[نماز تراویح]] است که آن را بدعتی خوب نامید.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸.</ref> به نوشته غزالی تنها بدعتی حرام است که با [[سنت]] در تضاد باشد و امری شرعی را از میان بردارد.<ref>غزالی، احیاءالعلوم، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴و۵.</ref> برخی از علمای اهل سنت نیز بدعت را برپایه [[احکام خمسه]]، به پنج دستهٔ [[واجب]]، [[حرام]]، [[مستحب]]، [[مکروه]] و [[مباح|مُباح]] تقسیم کرده‌اند.<ref>شاطبی، الاعتصام، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۱تا۲۴۵.</ref>
به گفته [[آیت‌الله سبحانی]] و نجم‌الدین طبسی، برخی از علمای [[اهل سنت]] چون شافعی، ابن‌حزم، غزالی و ابن‌اثیر<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> هر بدعتی را ناپسند ندانسته و از بدعت‌های نیک هم سخن به میان آورده‌اند.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸؛ سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> استناد آنان به سخن [[خلیفه]] دوم، [[عمر بن خطاب]] درخصوص سفارش به به‌جماعت‌خواندن [[نماز تراویح]] است که آن را بدعتی خوب نامید.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸.</ref> به نوشته غزالی تنها بدعتی حرام است که با [[سنت]] در تضاد باشد و امری شرعی را از میان بردارد.<ref>غزالی، احیاءالعلوم، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴و۵.</ref> برخی از علمای اهل سنت نیز بدعت را برپایه [[احکام خمسه]]، به پنج دستهٔ [[واجب]]، [[حرام]]، [[مستحب]]، [[مکروه]] و [[مباح|مُباح]] تقسیم کرده‌اند.<ref>شاطبی، الاعتصام، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۱تا۲۴۵.</ref>


بیشتر علمای [[امامیه|شیعه]] و برخی دیگر از اهل سنت این تقسیم‌ها را نمی‌پذیرند. برای نمونه [[شهید اول]] نوشته است: امور تازه‌ای که پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] شکل گرفت، به پنج قِسم واجب مانند تدوین [[قرآن]]، حرام مانند تحریم [[ازدواج موقت]]، مستحب مانند ساخت مدارس، مکروه مانند پرخوری و مباح مانند تهیه وسیله رفاه، تقسیم می‌شود؛ اما تنها قِسم حرام آن بدعت است؛<ref>نگاه کنید به شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۴۴تا۱۴۶.</ref> هرچند به گفته سبحانی، او در کتاب دیگرش ذِکریٰ، از بدعت مکروه هم سخن گفته است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸.</ref> [[محمدباقر مجلسی]] با استناد به روایتی که در آن آمده است: «هر بدعتی حرام است»، تقسیم بدعت به اقسام پنج‌گانه را رد کرده است.<ref>نگاه کنید به مجلسی، مرآةالعقول، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۹۳.</ref>
بیشتر علمای [[امامیه|شیعه]] و برخی دیگر از اهل سنت این تقسیم‌ها را نمی‌پذیرند. برای نمونه [[شهید اول]] نوشته است: امور تازه‌ای که پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] شکل گرفت، به پنج قِسم واجب مانند تدوین [[قرآن]]، حرام مانند تحریم [[ازدواج موقت]]، مستحب مانند ساخت مدارس، مکروه مانند پرخوری و مباح مانند تهیه وسیله رفاه، تقسیم می‌شود؛ اما تنها قِسم حرام آن بدعت است؛<ref>نگاه کنید به شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۴۴تا۱۴۶.</ref> هرچند به گفته سبحانی، او در کتاب دیگرش ذِکریٰ، از بدعت مکروه هم سخن گفته است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸.</ref> [[محمدباقر مجلسی]] با استناد به روایتی که در آن آمده است: «هر بدعتی حرام است»، تقسیم بدعت به اقسام پنج‌گانه را رد کرده است.<ref>نگاه کنید به مجلسی، مرآةالعقول، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۹۳.</ref>
خط ۵۴: خط ۵۴:


==کتاب‌های درباره بدعت==
==کتاب‌های درباره بدعت==
به نوشته [[جعفر سبحانی]]، دانشمندان مسلمان از گذشته تاکنون کتاب‌ها و رساله‌های بسیاری در زمینه بدعت نگاشته‌اند.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۹.</ref> برخی از آنها، عبارت است از:
به نوشته [[آیت‌الله سبحانی]]، دانشمندان مسلمان از گذشته تاکنون کتاب‌ها و رساله‌های بسیاری در زمینه بدعت نگاشته‌اند.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۹.</ref> برخی از آنها، عبارت است از:
{{ستون|2}}
{{ستون|2}}
* البِدَع و النّهی عنها، نوشته ابن‌وضّاح قرطبی
* البِدَع و النّهی عنها، نوشته ابن‌وضّاح قرطبی
۹٬۵۲۷

ویرایش