پرش به محتوا

آوه (شهر): تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئن ۲۰۱۵
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
}}
}}
[[پرونده:عکس ماهواره ای آوه.jpg|بندانگشتی|عکس ماهواره‌ای آوه]]
[[پرونده:عکس ماهواره ای آوه.jpg|بندانگشتی|عکس ماهواره‌ای آوه]]
'''آوه‌ (شهر)''' یا آبه‌، شهری است بین [[قم]] و [[ساوه]] دارای پیشینه تاریخی قابل توجه. اگر چه پیشینه این شهر به تاریخ قبل از اسلام بر می‌گردد و هنوز آثار آن موجود است ولی آنچه بعد از [[اسلام]] این شهر را حائز اهمیت کرده است حضور [[سادات]] و امامزادگان و همچنین پرورش علماء، فضلاء، [[:رده:فقها|فقهاء]] و [[:رده:شاعران شیعه|شعرای شیعی مذهب]] است تا جایی که بعضی آن را مهد [[تشیع]] در این بخش دانسته‌اند.<ref>جفرافیای تاریخی آوه مهد تشیع در ایران، دکترمحسن الویری.</ref> وجود بقعه‌های [[:رده:امامزادگان|امامزاگان]] مخصوصا فرزندان بلافصل [[امام موسی کاظم (ع)]] بر اهمیت آن افزوده است.
'''آوه‌ (شهر)''' یا آبه‌، شهری است بین [[قم]] و [[ساوه]]، دارای پیشینه تاریخی قابل توجه. اگر چه پیشینه این شهر به تاریخ قبل از [[اسلام]] برمی‌گردد و هنوز آثار آن موجود است ولی آنچه بعد از [[اسلام]] این شهر را حائز اهمیت کرده، حضور [[سادات]] و [[رده:امامزادگان|امامزادگان]] و همچنین پرورش علماء، فضلاء، [[:رده:فقها|فقهاء]] و [[:رده:شاعران شیعه|شعرای شیعی مذهب]] است تا جایی که بعضی آن را مهد [[تشیع]] در این بخش دانسته‌اند.<ref>جفرافیای تاریخی آوه مهد تشیع در ایران، دکترمحسن الویری.</ref> وجود بقعه‌های [[:رده:امامزادگان|امامزادگان]] مخصوصا فرزندان بلافصل [[امام موسی کاظم (ع)]] بر اهمیت آن افزوده است.


آوه، پیش از حمله [[سلطان محمود غزنوی]] شهر بوده است اما با حمله مغول به این شهر، به ویرانه‌ای تبدیل شد و روستایی از آن باقی ماند. در سال ۱۳۹۱ [[هجری شمسی|شمسی]]، دوباره شهر شد.
آوه پیش از حمله [[سلطان محمود غزنوی]] شهر بوده است، اما با حمله مغول به این شهر، به ویرانه‌ای تبدیل شد و روستایی از آن باقی ماند. در سال ۱۳۹۱ [[هجری شمسی|شمسی]]، دوباره شهر شد.




==علت نامگذاری==
==علت نامگذاری==
درباره علت نامگذاری شهر باستانی آوه چندین نظریه وجود دارد ولی بعضی آن را یک کلمه پارسی باستانی می‌دانند که ریشه هندواروپایی دارد.<ref>آوه دومین پایگاه تشیع در ایران، ص۱۶.</ref> ''برهان قاطع'' آوه را برگرفته از آب می‌داند.<ref>برهان قاطع، ج، ۱صص۱-۲.</ref> اما دیاکونوف می‌گوید آوه بر گفته از آوهنه به معنای روستا است.<ref>آوه دومین کانون تشیع در ایران، ص۲۴.</ref>
درباره علت نامگذاری شهر باستانی آوه چندین نظریه وجود دارد، ولی بعضی آن را یک کلمه فارسی باستانی می‌دانند که ریشه هندواروپایی دارد.<ref>آوه دومین پایگاه تشیع در ایران، ص۱۶.</ref> ''برهان قاطع'' آوه را برگرفته از آب می‌داند.<ref>برهان قاطع، ج، ۱صص۱-۲.</ref> اما دیاکونوف می‌گوید آوه برگرفته از آوهنه به معنای روستا است.<ref>آوه دومین کانون تشیع در ایران، ص۲۴.</ref>


==پیش از اسلام==
==پیش از اسلام==
خط ۳۵: خط ۳۵:


پیش از آریائیان به این شهر اباخینه و یا اباکینه می‌گفتند.<ref>آوه،دومین کانون تشیع درایران، ۵۴،ص.</ref>
پیش از آریائیان به این شهر اباخینه و یا اباکینه می‌گفتند.<ref>آوه،دومین کانون تشیع درایران، ۵۴،ص.</ref>
هنگام تولد [[حضرت مسیح]] سه تن از ایران برای دین او به [[بیت لحم]] می‌روند<ref>انجیل متی ۲/۲-۱.</ref> که به عقیده بعضی یکی از این سه نفر از اهالی آوه بوده است.<ref>Labourt, Op.Cit/16.</ref>
 
هنگام تولد [[حضرت مسیح]]، سه تن از ایران برای دیدن او به [[بیت لحم]] می‌روند<ref>انجیل متی ۲/۲-۱.</ref> که به عقیده بعضی، یکی از این سه نفر از اهالی آوه بوده است.<ref>Labourt, Op.Cit/16.</ref>


==پس از اسلام==
==پس از اسلام==


پس از ورود اسلام به قلمرو [[ساسانیان]]، مردم آوه نیز [[مسلمان]] می‌شوند و در سالهای آخر [[قرن اول]] مذهب [[تشیع]] را انتخاب می‌کنند<ref>آوه، دومین کانون تشیع درایران، ص.۷۹</ref> .
پس از ورود [[اسلام]] به قلمرو [[ساسانیان]]، مردم آوه نیز [[مسلمان]] می‌شوند و در سال‌های آخر [[قرن اول]] مذهب [[تشیع]] را انتخاب می‌کنند<ref>آوه، دومین کانون تشیع درایران، ص.۷۹</ref> .


نام آوه در بسیاری از تحرکات سیاسی اجتماعی شیعیان نمایان است و حاکی از آن است که مردم [[امامیه|امامی مذهب]] آن، حضور فعالی در عرصه‌های اجتماعی-سیاسی دارند.
نام آوه در بسیاری از تحرکات سیاسی اجتماعی شیعیان نمایان است و حاکی از آن است که مردم [[امامیه|امامی مذهب]] آن، حضور فعالی در عرصه‌های اجتماعی-سیاسی دارند.


در زمان ظهور و سقوط حکومتهای مقارن [[طاهریان]]، [[صفایان]]، [[علویان]] و [[سادات]]، شاهد حضور موفق و موثر انقلابیون شیعی آوه در قیام [[علویان طبرستان]] هستیم و در این مدت چند تن از بزرگان و معاریف شهر نیز در این نبردها به [[شهادت]] می‌رسند.
در زمان ظهور و سقوط حکومت‌های مقارن [[طاهریان]]، [[صفاریان]]، [[علویان]] و [[سادات]]، شاهد حضور موفق و موثر انقلابیون شیعی آوه در قیام [[علویان طبرستان]] هستیم و در این مدت چند تن از بزرگان و معاریف شهر نیز در این نبردها به [[شهادت]] می‌رسند.


===از آبادانی تا ویرانی===
===از آبادانی تا ویرانی===
نویسنده ''حدودالعالم‌'' می‌گوید: ساوه‌ و آوه‌ شهرک‌‏هایی‌اند انبوه‌ و آبادان‌ و با نعمت‌ بسیار و خرم‌ و هوای‌ درست‌ و راه‌ حجاج‌ [[خراسان بزرگ|خراسان‌]]. <ref>حدود العالم، ص‌۱۴۲.</ref> اما افول این شهر از زمان [[غزنویان]] شروع شد؛ به جهت مذهب شیعی، مردم آوه در تنگنای سیاسی و مذهبی قرار گرفتند. [[سلطان محمود غزنوی|محمودغزنوی]] پس از گرفتار شدن مجدالدوله به قلعه‌های ساوه وآوه حمله کرد و بسیاری از [[باطنیه|باطنی مذهبان]] را به دار آویخت.<ref>مروری بر جغرافیای تاریخی ساوه، ص۱۱۸؛ روضه الصفا، ص۶۰۱.</ref> پس از آن آوه به روستایی تبدیل می‌شود. عبدالجلیل قزوینی در این باره می‌‏گوید: اما شهر آبه اگر چه شهری است به صورت کوچک، بحمدالله و المنه بقعه‌ای بزرگوار است از شعار مسلمانی و آثار [[شریعت مصطفوی]] و سنت علوی<ref>النقض، ص.۱۹۹</ref> اما در سال ۶۱۷ق پس از [[حمله مغول]] همان روستا به ویرانه‌ای مبدل شد و تمام نقاط مهم شهر از جمله [[مسجد جامع|مساجد جامع]] و [[حوزه علمیه|مدارس علمیه]] و دیگر مناطق زیبای آن با خاک یکسان گردید و ده‌ها هزار نفر کشته شدند.<ref> آوه، دومین کانون تشیع درایران، ص۹۶.</ref>


نویسنده ''حدودالعالم‌'' گوید: ساوه‌ و آوه‌ شهرک‏هایی‌اند انبوه‌ و آبادان‌ و با نعمت‌ بسیار و خرم‌ و هوای‌ درست‌ و راه‌ حجاج‌ [[خراسان بزرگ|خراسان‌]]. <ref>حدود العالم، ص‌۱۴۲.</ref> اما افول این شهر از زمان [[غزنویان]] شروع شد، به جهت مذهب شیعی، مردم آوه در تنگنای سیاسی و مذهبی قرار گرفتند. [[سلطان محمود غزنوی|محمودغزنوی]] پس از گرفتار شدن مجدالدوله به قلعه‌های ساوه وآوه حمله کرد و بسیاری از [[باطنیه|باطنی مذهبان]] را به دار آوریخت.<ref>مروری بر جغرافیای تاریخی ساوه، ص۱۱۸؛ روضه الصفا، ص۶۰۱.</ref> پس از آن آوه به روستایی تبدیل می‌شود، عبدالجلیل قزوینی در این باره می‏گوید:اما شهر آبه اگر چه شهری است به صورت کوچک بحمدالله و المنه بقعه‌ای بزرگوار است از شعار مسلمانی و آثار [[شریعت مصطفوی]] و سنت علوی<ref>النقض، ص.۱۹۹</ref> اما در سال ۶۱۷ق پس از [[حمله مغول]] همان روستا به ویرانه‌ای مبدل شد و تمام نقاط مهم شهر از جمله [[مسجد جامع|مساجد جامع]] و [[حوزه علمیه|مدارس علمیه]] و دیگر مناطق زیبای آن با خاک یکسان گردید و دهها هزار نفر کشته شدند.<ref> آوه، دومین کانون تشیع درایران، ص۹۶.</ref>
پس از ویرانی، این شهر به کمک [[رده:فقها|فقهایی]] مثل [[تاج الدین آوجی]] دوباره برپا شد و شهرک آوه در کنار ویرانه‌های مساجد و مشاهد ایجاد گردید، اما هیچگاه نتواست موقعیت قبل از حمله [[مغول]] خود را به دست آورد.
 
پس از ویرانی، این شهر به کمک فقهایی مثل [[تاج الدین آوجی]] دوباره برپا شد و شهرک آوه در کنار ویرانه‌های مساجد و مشاهد ایجاد گردید اما هیچگاه نتواست موقعیت قبل از حمله [[مغول]] خود را بدست آورد.


==شیعه در آوه==
==شیعه در آوه==
درعموم منابع قدیم، ''آوه'' یکی از شهرهای مهم شیعه‌نشین و مردم آن به عنوان شیعیانی متعصب وصف شده‌اند.<ref>یاقوت ج۱، ص۵۰، قزوینی، آثار البلاد، ص۲۸۳.</ref>


درعموم منابع قدیم، ''آوه'' به عنوان یکی از شهرهای مهم شیعه‌نشین و مردم آن به عنوان شیعیانی متعصب وصف شده‌اند.<ref>یاقوت ج۱، ص۵۰، قزوینی، آثار البلاد، ص۲۸۳.</ref>
اهمیت آوه در ارتباط تنگاتنگ آن با تشیع است. پس از هجرت [[سادات]] و [[امامزاده|امامزادگان]] به سوی آوه، این شهر به مهد تشیع تبدیل شد و بسیاری از فقهای بزرگ امامی مذهب، از این شهر به خدمت [[تشیع]] درآمدند. در دوره [[آل بویه]] آوه در زمره مراکز مهم و اصلی شیعه بود.<ref>فقیهی، ص.۴۵۱</ref>


اهمیت آوه در ارتباط تنگاتنگ آن با تشیع است، پس از هجرت [[سادات]] و [[امازاده|امامزادگان]] به سوی آوه، این شهر به مهد تشیع تبدیل شد و بسیاری از فقهای بزرگ امامی مذهب، از این شهر به خدمت [[تشیع]] در آمدند. در دوره [[آل بویه]] آوه در زمره مراکز مهم اصلی شیعه بود.<ref>فقیهی، ص.۴۵۱</ref>
در برهه‌ای از تاریخ، اهمیت این شهر برای شیعیان تا بدان جا بوده که آن را شیعه‌خانه می‌خواندند.<ref>حسینی قمی، ص۶۷.</ref>


در برهه‌ای از تاریخ اهمیت این شهر برای شیعیان تا بدان جا دارای اهمیت بوده که آنجا را شیعه خانه می‌خواندند.<ref>حسینی قمی، ص۶۷.</ref>
قزوینی حدیثی از [[پیامبر(ص)]] نقل می‌کند که در شب [[معراج]] نظرم بر بقعه‌ای افتاد سفید و نورانی، پرسیدم از [[جبرئیل]] که این کدام بقعه است؟ گفت: این بقعه را آبه خوانند، رسالت تو و ولایت آل تو بر وی عرضه کردند، قبول کرد. باری تعالی از وی مردانی را آفریند که متابعت تو و فرزندان تو را میان بسته دارند، مبارک بادا بر آن شهر و بر اهلش ولایت و مروت شما. <ref>النقض، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>


قزوینی حدیثی از [[پیامبر(ص)]] نقل می‌کند: در شب [[معراج]] نظرم بر بقعه‌ای افتاد سفید و نورانی، پرسیدم از [[جبرئیل]] که این کدام بقعه است؟ گفت: این بقعه را آبه خوانند، رسالت تو و ولایت آل تو بر وی عرضه کردند قبول کرد. باری تعالی از وی مردانی را آفریند که متابعت تو و فرزندان تو را میان بسته دارند، مبارک بادا بر آن شهر و بر اهلش ولایت و مروت شما. <ref>النقض، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>
[[امام هادی (ع)]] در وصف مردم آوه می‌فرمایند: اهل قم و آبه آمرزیده شده‌اند. <ref>سفینه البحار، ج۱، ص۵۵.</ref>


[[امام هادی (ع)]] در وصف مردم آوه می‌فرمایند: اهل قم و آبه آمرزیده شده‌اند. <ref>سفینه البحار، ج۱، ص۵۵.</ref>
[[امام حسن عسکری (ع)|امام حسن عسکری(ع)]] نامه‌ای به اهل آوه می‌نویسند و آنان را می‌ستایند.<ref>منالقب آل ابی طالب، ج۴، ص۴۲۵.</ref>
[[امام حسن عسکری (ع)|امام حسن عسکری(ع)]] نامه‌ای به اهل آوه می‌نویسند و آنان را می‌ستایند.<ref>منالقب آل ابی طالب، ج۴، ص۴۲۵.</ref>
در بین دشمنان تشیع  آوه مورد غضب بوده واهل آن را رافضی و غلات می‌دانستند.
در بین دشمنان تشیع  آوه مورد غضب بوده واهل آن را رافضی و غلات می‌دانستند.
یاقوت حموی از شخصی نقل می‌کند که اشعاری در مذمت مردم آوه سروده که ترجمه آن چنین است:
 
یاقوت حموی از شخصی نقل می‌کند که اشعاری در مذمت مردم آوه سروده و ترجمه آن چنین است:


شاید کسی بپرسد مردم آوه را دشمن می‌داری
شاید کسی بپرسد مردم آوه را دشمن می‌داری


و حال آنکه آنان چهرهای سرشناس در امور دیوانی و کتابت هستند
و حال آنکه آنان چهره‌های سرشناس در امور دیوانی و کتابت هستند


پاسخ می‌دهم باید به تو بگویم که فردی مانند من
پاسخ می‌دهم باید به تو بگویم که فردی مانند من


هر آنکس که دشمن صحابه باشد را دشمن می‌دارد.<ref>قزوینی، آثار البلاد، ص۲۸۴.</ref>
هر آن کس که دشمن صحابه باشد را دشمن می‌دارد.<ref>قزوینی، آثار البلاد، ص۲۸۴.</ref>


[[حمد الله مستوفی]] می‌گوید: مردم‌ آنجا سفید چهره‌ و [[دوازده امامی|شیعه اثنا عشری‌]]‌اند و در آن‌ مذهب‌ به‌ غایت‌ متعصب‌اند، و با هم‌ اتفاق‌ نیکو دارند.<ref> نزهه القلوب، ص۶۰.</ref> تعصب آنان در تشیع زبانزد خاص و عام بوده است.<ref>دانشنامه ایران واسلام،ج۱، ص۲۵۷.</ref>
[[حمدالله مستوفی]] می‌گوید: مردم‌ آنجا سفیدچهره‌ و [[دوازده امامی|شیعه اثنا عشری‌]]‌اند و در آن‌ مذهب‌ به‌ غایت‌ متعصب‌اند، و با هم‌ اتفاق‌ نیکو دارند.<ref> نزهه القلوب، ص۶۰.</ref> تعصب آنان در تشیع زبانزد خاص و عام بوده است.<ref>دانشنامه ایران واسلام،ج۱، ص۲۵۷.</ref>


===مراسم شیعی در قرون اولیه===
===مراسم شیعی در قرون اولیه===
شاید در قرون اولیه اسلامی کمترین شهری را پیدا می‌کنیم که نسبت به [[تعظیم شعائر]] شیعی اقدام کرده باشند، ولی مردم آوه از دیرباز به این مطلب همت می‌گماشته‌اند، بعضی از این مراسم عبارتند از:
شاید در قرون اولیه اسلامی کمتر شهری را پیدا می‌کنیم که نسبت به [[تعظیم شعائر]] شیعی اقدام کرده باشند، ولی مردم آوه از دیرباز به این مطلب همت می‌گماشته‌اند. بعضی از این مراسم عبارتند از:


# مناقب خوانی: از جمله مراسم شیعی که در مراکز شیعیان حضوری قوی داشته است.<ref>النقض، ص۷۷.</ref>
# مناقب‌خوانی: از جمله مراسم شیعی که در مراکز شیعیان حضوری قوی داشته است.<ref>النقض، ص۷۷.</ref>
# مراسم عاشورا: مراسم [[عاشورا]] که مختص شیعیان بوده در این شهر برگزار می‌شده است.<ref>النقض، صص ۱۹۹-۲۰۰.</ref>
# مراسم عاشورا: مراسم [[عاشورا]] که مختص شیعیان بوده، در این شهر برگزار می‌شده است.<ref>النقض، صص ۱۹۹-۲۰۰.</ref>
# عید [[غدیر]]: مراسم عید غدیر نیز از سنت‌های بسیار قدیمی مردم آوه بوده است که در دیگر جاها کمتر دیده می‌شده است.<ref>النقض، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>
# عید [[غدیر]]: مراسم عید غدیر نیز از سنت‌های بسیار قدیمی مردم آوه بوده که در دیگر جاها کمتر دیده می‌شده است.<ref>النقض، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>
# [[نماز جمعه]]: اگر چه نماز جمعه از شعائر اسلام است و مختص شیعه نیست ولی برگزاری نماز جمعه در این شهر نشان از نماز جمعه مختص شیعیان دارد.<ref>النقض، ص۱۹۹-۲۰۰ و ص۳۹۵.</ref>
# [[نماز جمعه]]: اگر چه نماز جمعه از شعائر اسلام است و مختص شیعه نیست ولی برگزاری نماز جمعه در این شهر نشان از نماز جمعه مختص شیعیان دارد.<ref>النقض، ص۱۹۹-۲۰۰ و ص۳۹۵.</ref>
# شعار به رنگ سفید: شیعیان آوه برای خود پرچم سفیدی ترتیب داده بودند که یادآور پرچم سفید[[امام علی]](ع) بود. آنان، در انگشت دست راست انگشتری می‌کردند که سنت بود و به این ترتیب خود را از سایر گروهها متمایز می‌کردند، شیعیان این منطقه پس از یک دوران طولانی اختفا و اختناق، زمینه مساعدی برای تبلیغ و گسترش افکار و آرمان‌های اعتقادی و اجتماعی خود، یافته بودند.
# شعار به رنگ سفید: شیعیان آوه برای خود پرچم سفیدی ترتیب داده بودند که یادآور پرچم سفید [[امام علی]] (ع) بود. آنان، در انگشت دست راست انگشتری می‌کردند که سنت بود و به این ترتیب خود را از سایر گروه‌ها متمایز می‌کردند. شیعیان این منطقه پس از یک دوران طولانی اختفا و اختناق، زمینه مساعدی برای تبلیغ و گسترش افکار و آرمان‌های اعتقادی و اجتماعی خود یافته بودند.
 


== مدارس علمیه و امامزادگان آوه==
== مدارس علمیه و امامزادگان آوه==
خط ۹۰: خط ۹۱:
[[عبدالجلیل قزوینی]] از دو حوزه علمیه بزرگ آوه نام می‌برد که با استقبال بسیار زیاد شیعیان همراه بوده و نشان می‌دهد که آوه از نظر علمی نیز حائز اهمیت بوده است:<ref>النقض، ص۲۰۰.</ref> [[مدرسه عزالملکی]] و [[مدرسه عربشاهی]].
[[عبدالجلیل قزوینی]] از دو حوزه علمیه بزرگ آوه نام می‌برد که با استقبال بسیار زیاد شیعیان همراه بوده و نشان می‌دهد که آوه از نظر علمی نیز حائز اهمیت بوده است:<ref>النقض، ص۲۰۰.</ref> [[مدرسه عزالملکی]] و [[مدرسه عربشاهی]].


===امامزادگان داری بقعه===
===امامزادگان دارای بقعه===
 
#[[فضل بن موسی بن جعفر]](ع)
[[فضل بن موسی بن جعفر]](ع)
#[[سلیمان بن موسی بن جعفر]](ع)
 
#[[عبدالله بن موسی بن جعفر]](ع)
[[سلیمان بن موسی بن جعفر]](ع)
#[[امامزاده سید محمد (آوه)|امامزاده سید محمد]] معروف به امامزاده پیغمبر
 
#مقبره سادات سجادی معروف از نوادگان [[امام سجاد(ع)]] که به دست عبدالعزیز بن دلف در آوه به شهادت رسید.
[[عبدالله بن موسی بن جعفر]](ع)
 
[[امامزاده سید محمد (آوه)|امامزاده سید محمد]] معروف به امامزاده پیغمبر
 
مقبره سادات سجادی معروف از نوادگان [[امام سجاد(ع)]] که به دست عبدالعزیز بن دلف در آوه به شهادت رسید.


===امامزادگان بدون بقعه===
===امامزادگان بدون بقعه===
 
#دو امامزاده از نوادگان [[امام علی]] (ع).<ref>خلاصه البلدان، ص۱۴۹.</ref>
۱و۲. دو امامزاده از نوادگان [[امام علی]] (ع).<ref>خلاصه البلدان، ص۱۴۹.</ref>
#احمدبن عیسی بن علی بن حسین بن اصغر بن [[امام سجاد]] (ع) که به دلیل تنگی معیشت به آوه آمدند.<ref>خلاصه البلدان، ص۱۳۹.</ref>
 
#ابوجعفر بن احمد بن حسن ([[ناصر اطروش]])، بن علی بن حسن بن علی بن عمر اشرف بن [[امام سجاد]] (ع).<ref>کمونه، ص۲۹.</ref>
۳.احمدبن عیسی بن علی بن حسین بن اصغر بن [[امام سجاد]] (ع) که به دلیل تنگی معیشت به آوه آمدند.<ref>خلاصه البلدان، ص۱۳۹.</ref>
#فرزندان ابوجعفر بن قاسم بن محمد بن عمر بن یحیی بن [[حسین (ذوالدمعه)]] بن [[زید بن علی|زید الشهید]] بن امام سجاد علیه‌السلام.<ref>ابن طباطبا، ص۱۰۶.</ref>
 
#محمد بن احمدالاعربی بن محمد بن حسن بن عمر بن [[امام سجاد]] (ع).<ref>خلاصه البلدان، ص۱۳۹.</ref>
۴.ابوجعفر بن احمد بن حسن ([[ناصر اطروش]])، بن علی بن حسن بن علی بن عمر اشرف بن [[امام سجاد]] (ع).<ref>کمونه، ص۲۹.</ref>
#محمد بن احمد بن محمد بن حسن بن علی بن عمر بن علی حسن بن علی بن امام سجاد (ع).<ref>مقاتل الطالبین، ص۶۸۷.</ref>
 
#ابوجعفربن محمداکبر، بن عبدالله مفقودبن حسن بن علی اصغر بن امام سجاد (ع)، وی ابتدا در مدینه می‌زیسته ولی زیدیان [[طبرستان]] او را دعوت کرده و اولی به امامت دانستند، او نیز همراه برادرش علی عازم طبرستان شد، ولی کار داعی بالا گرفت لذا ابوجعفر به آوه نقل مکان کرد.<ref>ابن فندق، ص۴۹۲.</ref>
۵.فرزندان ابوجعفر بن قاسم بن محمد بن عمر بن یحیی بن [[حسین (ذوالدمعه)]] بن [[زید بن علی|زید الشهید]] بن امام سجاد علیه‌السلام.<ref>ابن طباطبا، ص۱۰۶.</ref>
#علی بن محمد السکران بن عبدالله بن حسین بن علی اصغر بن [[امام سجاد]](ع).<ref>فخر رازی، ص۱۷۹.</ref>
 
#ابوعلی حسن بن الحسن الاعرج بن ابوعبدالله بن حسین بن علی بن عمر بن علی اصغر بن امام سجاد (ع).<ref>ابن عنبه، الفصول الفخریه، ص۱۹۱.</ref>
۶.محمد بن احمدالاعربی بن محمد بن حسن بن عمر بن [[امام سجاد]] (ع).<ref>خلاصه البلدان، ص۱۳۹.</ref>
#علی بن علی الخزری بن علی اصغر بن امام سجاد (ع).<ref>فخر رازی، ص۱۷۵.</ref>
 
#محمد الخزری الثانی بن زبیریه بن علی بن علی الخرری بن علی اصغر بن امام سجاد (ع).<ref>مروزی ازوقانی، ص۸۲.</ref> و گروه بسیاری از فرزندان و نسل وی در آوه می‌زیسته‌اند.<ref>جغرافیای تاریخی آوه، ص۵۸.</ref>
۷.محمد بن احمد بن محمد بن حسن بن علی بن عمر بن علی حسن بن علی بن امام سجاد (ع).<ref>مقاتل الطالبین، ص۶۸۷.</ref>
#ابوالحسین بن حسن بن ابراهیم العسکری بن موسی ابی السبحه بن ابراهیم بن [[امام موسی کاظم]](ع).<ref>حسینی قمی، خلاصه البلدان، ص۲۷۰.</ref>و سه فرزندش به نامهای حسین، علی و ابراهیم.<ref>حسینی قمی، ص۲۷۰.</ref>
 
#محمد الممتع بن ابوالحسین محمد بن الحسین ابوطالب الکوفی بن ابراهیم العسکری بن موسی ابی سبحه بن ابراهیم بن موسی الکاظم(ع).<ref>فخر رازی، ص۸۵.</ref>
۸.ابوجعفربن محمداکبر، بن عبدالله مفقودبن حسن بن علی اصغر بن امام سجاد (ع)، وی ابتدا در مدینه می‌زیسته ولی زیدیان [[طبرستان]] او را دعوت کرده و اولی به امامت دانستند، او نیز همراه برادرش علی عازم طبرستان شد، ولی کار داعی بالا گرفت لذا ابوجعفر به آوه نقل مکان کرد.<ref>ابن فندق، ص۴۹۲.</ref>
#ابوعبدالله اسحاق بن ابراهیم العسکری بن موسی ابی سبحه بن ابراهیم بن [[امام کاظم|امام موسی الکاظم]] (ع).<ref>ابن طباطبا، ص۸۵؛ ابن عنبه، ص۱۳۷.</ref> و گروه بسیاری از فرزندان و نسل وی.<ref>جغفرافیای تاریخی تشیع، ص۶۴-۶۵.</ref>
 
۹.علی بن محمد السکران بن عبدالله بن حسین بن علی اصغر بن [[امام سجاد]](ع).<ref>فخر رازی، ص۱۷۹.</ref>
 
۱۰.ابوعلی حسن بن الحسن الاعرج بن ابوعبدالله بن حسین بن علی بن عمر بن علی اصغر بن امام سجاد (ع).<ref>ابن عنبه، الفصول الفخریه، ص۱۹۱.</ref>
 
۱۱.علی بن علی الخزری بن علی اصغر بن امام سجاد (ع).<ref>فخر رازی، ص۱۷۵.</ref>
 
۱۲.محمد الخزری الثانی بن زبیریه بن علی بن علی الخرری بن علی اصغر بن امام سجاد(ع).<ref>مروزی ازوقانی، ص۸۲.</ref>
و گروه بسیاری از فرزندان و نسل وی در آوه می‌زیسته‌اند.<ref>جغرافیای تاریخی آوه، ص۵۸.</ref>
 
۱۳-۱۶.ابوالحسین بن حسن بن ابراهیم العسکری بن موسی ابی السبحه بن ابراهیم بن [[امام موسی کاظم]](ع).<ref>حسینی قمی، خلاصه البلدان، ص۲۷۰.</ref>و سه فرزندش به نامهای حسین، علی و ابراهیم.<ref>حسینی قمی، ص۲۷۰.</ref>
 
۱۷.محمد الممتع بن ابوالحسین محمد بن الحسین ابوطالب الکوفی بن ابراهیم العسکری بن موسی ابی سبحه بن ابراهیم بن موسی الکاظم(ع).<ref>فخر رازی، ص۸۵.</ref>
 
۱۸.ابوعبدالله اسحاق بن ابراهیم العسکری بن موسی ابی سبحه بن ابراهیم بن [[امام کاظم|امام موسی الکاظم]] (ع).<ref>ابن طباطبا، ص۸۵؛ ابن عنبه، ص۱۳۷.</ref>
و گروه بسیاری از فرزندان و نسل وی.<ref>جغفرافیای تاریخی تشیع، ص۶۴-۶۵.</ref>


تعداد کامل امامزادگان و ساداتی که به آوه نقل مکان کردند دقیقا مشخص نیست و بسیار بیشتر از این است که در اینجا بیان شد.
تعداد کامل امامزادگان و ساداتی که به آوه نقل مکان کردند دقیقا مشخص نیست و بسیار بیشتر از این است که در اینجا بیان شد.


==بزرگان و دانشمندان==
==بزرگان و دانشمندان==
آوه به دلیل امن بودن برای شیعیان، به مهد پرورش علما، فقها و شخصیت‌های بزرگ شیعی تبدیل شده بود.


آوه به دلیل امن بودن برای شیعیان به مهد پرورش علما، فقها و شخصیت‌های بزرگ شیعی تبدیل شده بود که به بعضی از آنها اشاره می‌شود.
===علمای مذهبی آوه===
 
===علمای مذهبی آوی===
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
# [[فاضل آبی]]، شیخ عزالدین ابومحمدحسن بن ابوطالب از فقهای برجسته شیعه در قرن هفتم.<ref>اعیان الشیعه، ج۲، ص۸۵؛ الذریعه، ج۱۸، ص۳۵؛ طبقات اعلام الشیعه، قرن سابع، ص۳۸.</ref>
# [[فاضل آبی]]، شیخ عزالدین ابومحمدحسن بن ابوطالب از فقهای برجسته شیعه در قرن هفتم.<ref>اعیان الشیعه، ج۲، ص۸۵؛ الذریعه، ج۱۸، ص۳۵؛ طبقات اعلام الشیعه، قرن سابع، ص۳۸.</ref>
خط ۱۴۶: خط ۱۲۵:
# [[رضی الدین آبی|امام رضی الدین محمدآبی]] علوی از علما، فقها و محدثین و مشایخ اجازات و شیوخ روایات در قرن هفتم بوده است، وی را دوست [[سید بن طاووس]] دانسته‌اند<ref>آوه دومین کانون تشیع در جهان، ص۱۵۳.</ref> نسب ایشان به [[امام سجاد|امام زین العابدین]] می‌رسد.<ref>ریاض العلما، ج۵، ص۱۵۷؛ ریحانه الادب، ج۱، ص۶۵؛ اعیان الشیعه، ج۹، ص۴۰۵.</ref>
# [[رضی الدین آبی|امام رضی الدین محمدآبی]] علوی از علما، فقها و محدثین و مشایخ اجازات و شیوخ روایات در قرن هفتم بوده است، وی را دوست [[سید بن طاووس]] دانسته‌اند<ref>آوه دومین کانون تشیع در جهان، ص۱۵۳.</ref> نسب ایشان به [[امام سجاد|امام زین العابدین]] می‌رسد.<ref>ریاض العلما، ج۵، ص۱۵۷؛ ریحانه الادب، ج۱، ص۶۵؛ اعیان الشیعه، ج۹، ص۴۰۵.</ref>
# [[حمد بن حسین آبی]] از فقها و محدیثین قرن چهارم، وی را از اساتید [[شیخ صدوق]] دانسته‌اند.<ref>اعیان الشیعه، ج۲، ص۵۶۷.</ref>
# [[حمد بن حسین آبی]] از فقها و محدیثین قرن چهارم، وی را از اساتید [[شیخ صدوق]] دانسته‌اند.<ref>اعیان الشیعه، ج۲، ص۵۶۷.</ref>
# علامه [[تاج الدین آوی]]، از علما و فقهای مشهور شیعه در قرن هفتم و هشتم، وزیر [[اولجایتو]]، همان که در شیعه شدن الجایتو نقش ممهمی داشت.<ref>دایره المعارف تشیع، ج۱، ص۶؛ فصول الفخریه، ص۱۸۸.</ref>
# علامه [[تاج الدین آوی]]، از علما و فقهای مشهور شیعه در قرن هفتم و هشتم، وزیر [[اولجایتو]]، همان که در شیعه شدن [[الجایتو]] نقش ممهمی داشت.<ref>دایره المعارف تشیع، ج۱، ص۶؛ فصول الفخریه، ص۱۸۸.</ref>
# [[ابوعبدالله محمد بن محمودآوی]]، از علمای شیعی.<ref> مرآت البلدان، ج ص۱۱.</ref>
# [[ابوعبدالله محمد بن محمود آوی]]، از علمای شیعی.<ref> مرآت البلدان، ج ص۱۱.</ref>
# [[علاءالدین آوی]] از علمای شیعی معاصر [[ابن بطوطه]].<ref>سفرنامه ابن بطوطه، ج۲، ص۲۱۴و۲۱۵.</ref>
# [[علاءالدین آوی]] از علمای شیعی معاصر [[ابن بطوطه]].<ref>سفرنامه ابن بطوطه، ج۲، ص۲۱۴و۲۱۵.</ref>
# [[ابوطالب مناقبی]]، از فقهای نامدارآوه.<ref>النقض، صص۱۰۹-۱۱۰.</ref>
# [[ابوطالب مناقبی]]، از فقهای نامدار آوه.<ref>النقض، صص۱۰۹-۱۱۰.</ref>
# [[ابو محمد افطسی]] آوی فقیه و نقیب سادات، در عصر ایلخانان، از شاگردان [[خواجه نصیر طوسی]].<ref>دین و دولت در ایران عهد مغول، ج۲، ص۱۲۱.</ref>
# [[ابو محمد افطسی]] آوی فقیه و نقیب سادات، در عصر [[ایلخانان]]، از شاگردان [[خواجه نصیر طوسی]].<ref>دین و دولت در ایران عهد مغول، ج۲، ص۱۲۱.</ref>
# [[حسن بن محمد افطسی ]]از علمای شیعه قرن هشتم.<ref>طبقات الشیعه، قرن ثامن، ص۴۹-.۵۰</ref>
# [[حسن بن محمد افطسی ]]از علمای شیعه قرن هشتم.<ref>طبقات الشیعه، قرن ثامن، ص۴۹-.۵۰</ref>
# طاهر بن موسی آوی علمای شیعه در قرن پنجم، استاد علامه کراچکی.<ref>طبقات اعلام الشیعه، قرن خامس، ص۹۶.</ref>
# طاهر بن موسی آوی از علمای شیعه در قرن پنجم، استاد علامه کراچکی.<ref>طبقات اعلام الشیعه، قرن خامس، ص۹۶.</ref>
# داعی بن زید حسینی، از فقهای مشهور سادات در قرن پنجم، از شاگردان [[سید مرتضی]] و [[شیخ طوسی]].<ref>طبقات الاعلام الشیعه، قرن خامس، ص۷۵.</ref>
# داعی بن زید حسینی، از فقهای مشهور سادات در قرن پنجم، از شاگردان [[سید مرتضی]] و [[شیخ طوسی]].<ref>طبقات الاعلام الشیعه، قرن خامس، ص۷۵.</ref>
# رضی الدین محمد افطسی، از فقهای جلیل القدر قرن ششم.<ref>طبقات الشیعه، قرن سادس، ص۲۶۴.</ref>
# رضی الدین محمد افطسی، از فقهای جلیل القدر قرن ششم.<ref>طبقات الشیعه، قرن سادس، ص۲۶۴.</ref>
# رضی الدین مرعشی، از فقهای صالح و پرهیزکار.<ref> ریاض العلماء، ج۳، ص۱۴۴.</ref>
# رضی الدین مرعشی، از فقهای صالح و پرهیزکار.<ref> ریاض العلماء، ج۳، ص۱۴۴.</ref>
# محمد بن حسین دیناری ادیب،فقیه، اصولی در قرن ششم، صاحب کتاب ندبة الوالد علی المولود.<ref>طبقات الشیعه، قرن سادس، ص۲۶۰.</ref>
# محمد بن حسین دیناری ادیب، فقیه، اصولی در قرن ششم، صاحب کتاب ندبة الوالد علی المولود.<ref>طبقات الشیعه، قرن سادس، ص۲۶۰.</ref>
# محمد بن هلال آوی از علمای شیعی در قرن هشتم هجری از شاگردان [[فخرالمحققین]].<ref> طبقات الشیعه، قرن ثامن، ص۲۰۸.</ref>
# محمد بن هلال آوی از علمای شیعی در قرن هشتم هجری از شاگردان [[فخرالمحققین]].<ref> طبقات الشیعه، قرن ثامن، ص۲۰۸.</ref>
# ابن یوسف آوی، از علمای مشهور به کرامت در [[قرن هفتم]]، چندین کتاب در علوم و معارف شیعی به نام وی منسوب است.<ref> طبقات الشیعه، قرن هفتم، ص۳۷.</ref>
# ابن یوسف آوی، از علمای مشهور به کرامت در [[قرن هفتم]]، چندین کتاب در علوم و معارف شیعی به نام وی منسوب است.<ref> طبقات الشیعه، قرن هفتم، ص۳۷.</ref>
خط ۱۶۳: خط ۱۴۲:
# شیخ نظام الدین احمد بن محد بن عدالغنی فقیه آوی از دانشوران بنام شیعه.<ref>ریاض العلما، ص۱۸۴.</ref>
# شیخ نظام الدین احمد بن محد بن عدالغنی فقیه آوی از دانشوران بنام شیعه.<ref>ریاض العلما، ص۱۸۴.</ref>
# [[قاضی تاج الدین]] آوی از فقهای مشهور در قرن ششم.<ref>طبقات الشیعه، قرن سادس، ص۱۸۸، ریاض العلماء ج۴، ص۹۸.</ref>
# [[قاضی تاج الدین]] آوی از فقهای مشهور در قرن ششم.<ref>طبقات الشیعه، قرن سادس، ص۱۸۸، ریاض العلماء ج۴، ص۹۸.</ref>
# [[مولاناعضدالدین آوی]] از علمای شیعی در زمان ایلخانان، یکی از همراهان [[علامه حلی]]. <ref>ذیل جامع التواریخ رشیدی، ص۱۰۴.</ref>
# [[مولانا عضدالدین آوی]] از علمای شیعی در زمان [[ایلخانان]]، یکی از همراهان [[علامه حلی]]. <ref>ذیل جامع التواریخ رشیدی، ص۱۰۴.</ref>
# [[خواجه رشید الدین آوی]] از علما و فقهای مشهور شیعی قرن هشتم، شاگرد [[علامه حلی]]، علامه حلی وی را ستوده است.<ref>ریاض الدین، ج۴، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>
# [[خواجه رشیدالدین آوی]] از علما و فقهای مشهور شیعی قرن هشتم، شاگرد [[علامه حلی]]، علامه حلی وی را ستوده است.<ref>ریاض الدین، ج۴، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>
# ابوعبدالله آوی از فقهای شیعی قرن هفتم که [[علامه حلی]] وی را ستوده است.<ref>طبقات الشیعه، قرن السابع، ص۲۶.</ref>
# ابوعبدالله آوی از فقهای شیعی قرن هفتم که [[علامه حلی]] وی را ستوده است.<ref>طبقات الشیعه، قرن السابع، ص۲۶.</ref>
# [[نظام الدین حسین آوی]]، از علمای بزرگ شیعه در قرن هشتم که نقیب الاشراف نجف (بالاترین مقام مذهبی شیعیان عراق) بوده است.<ref>سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲</ref>
# [[نظام الدین حسین آوی]]، از علمای بزرگ شیعه در قرن هشتم که [[نقیب الاشراف]] نجف (بالاترین مقام مذهبی شیعیان عراق) بوده است.<ref>سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲</ref>
# [[کمال الدین حسینی آوی]]، فقیه قرن هشتم از بحار وی را رضی نامیده‌اند ولی در روضات لقب مرتضی را از آن وی دانسته‌اند.<ref>طبقات الشیعه، قرن ثامن، ص۸۰.</ref>
# [[کمال الدین حسینی آوی]]، فقیه قرن هشتم، در بحار وی را رضی نامیده‌اند، و در روضات لقب مرتضی را به او نسبت داده‌اند.<ref>طبقات الشیعه، قرن ثامن، ص۸۰.</ref>
# شیخ بن بلکو آوی از فقها و علمای و مجتهدان معروف شیعه در قرن هشتم وی از شاگردان [[علامه حلی]] بوده و علامه وی را ستوده است.<ref>طبقات الشیعه، قرن ثامن، ص۵.</ref>
# شیخ بن بلکو آوی از فقها و علما و مجتهدان معروف شیعه در قرن هشتم وی از شاگردان [[علامه حلی]] بوده و علامه وی را ستوده است.<ref>طبقات الشیعه، قرن ثامن، ص۵.</ref>
# [[صدرالدین محمد آوی]] از علمای شیعه در قرن هشتم.<ref>طبقات الشیعه، قرن هشتم، ص۲۰۳.</ref>
# [[صدرالدین محمد آوی]] از علمای شیعه در قرن هشتم.<ref>طبقات الشیعه، قرن هشتم، ص۲۰۳.</ref>
# [[سید فخر الدین بابا]] از اجله فقها در قرن ششم.<ref>ریاض العلماء، ص۱۳۰.</ref>
# [[سید فخر الدین بابا]] از اجله فقها در قرن ششم.<ref>ریاض العلماء، ص۱۳۰.</ref>
خط ۱۷۵: خط ۱۵۴:


===هنرمندان آوی===
===هنرمندان آوی===
 
# [[منصور بن حسین آبی|ابوسعد آبی]] فقیه، شاعر، تاریخ‌نگار و دولتمرد امامی مذهب در قرن پنجم.<ref>ریاض العلماء، ج۵، ص۲۱۹.</ref> وی شاگر [[شیخ صدوق]] بوده است.<ref>آوه دومین کانون تشیع در ایران، ص۱۴۶.</ref>
# [[منصور بن حسین آبی|ابوسعد آبی]] فقیه، شاعر، تاریخ نگار و دولتمرد امامی مذهب در قرن پنجم.<ref>ریاض العلماء، ج۵، ص۲۱۹.</ref> وی شاگر [[شیخ صدوق]] بوده است.<ref>آوه دومین کانون تشیع در ایران، ص۱۴۶.</ref>
# [[صاعد بریدی آوی]]، فاضل و ادیب مشهور شیعی و از معاصران شیخ منتجب الدین بوده است.<ref>اعیان الشیعه، ج۷، ص۳۶۸.</ref>
# [[صاعد بریدی آوی]]، فاضل و ادیب مشهور شیعی و از معاصران شیخ منتجب الدین بوده است.<ref>اعیان الشیعه، ج۷، ص۳۶۸.</ref>
# ابوالحسین علی ادیب و شاعر شیعی آوی.<ref>ستارگان فروزان، صص۱۷۶-۱۷۹.</ref>
# ابوالحسین علی، ادیب و شاعر شیعی آوی.<ref>ستارگان فروزان، صص۱۷۶-۱۷۹.</ref>
# علی نقی آوی از هنرمندان و خوشنویسان.<ref>سیری کوتاه در تاریخ تفرش وآشتیان، ص۳۱۲.</ref>
# علی نقی آوی از هنرمندان و خوشنویسان.<ref>سیری کوتاه در تاریخ تفرش وآشتیان، ص۳۱۲.</ref>


===شخصیتهای بزرگ آوی===
===شخصیت‌های بزرگ آوی===
 
# شمس الدین محمد آوی از نزدیکان سلطان علی موید پادشاه خراسان که [[شهید اول]]، [[اللمعة الدمشقیة]] را به درخواست وی نوشت.<ref>طبقات الشعیه قرن ثامن، ص۱۷۵.</ref>
# شمس الدین محمد آوی از نزدیکان سلطان علی موید پادشاه خراسان که [[شهید اول]]، [[اللمعة الدمشقیة]] را به درخواست وی نوشت.<ref>طبقات الشعیه قرن ثامن، ص۱۷۵.</ref>
# نصیر الدین سعد الملک آوری از وزرای [[سلجوقیان]].<ref>النقض، ج۲، ص۱۵۹.</ref>
# نصیر الدین سعد الملک آوری از وزرای [[سلجوقیان]].<ref>النقض، ج۲، ص۱۵۹.</ref>
# ابوصلت آبی که نامه‌ای به [[امام زمان]] (ع) نوشت و حضرت جواب دادند.<ref>رجال کشی، ص۴۶۶.</ref>
# ابوصلت آبی که نامه‌ای به [[امام زمان]] (ع) نوشت و حضرت جواب دادند.<ref>رجال کشی، ص۴۶۶.</ref>
# خواجه سعد الدین محمد آوی، از وزرایی که [[علامه حلی]] [[رساله سعدیه]] خود را برای وی تصنیف کرد.<ref>گنچینه آثار قم، ج۱، ص۳۶۵.</ref>
# خواجه سعد الدین محمد آوی، از وزرایی که [[علامه حلی]] [[رساله سعدیه]] خود را برای وی تصنیف کرد.<ref>گنچینه آثار قم، ج۱، ص۳۶۵.</ref>
# ابوالهیجاء آوی امرای عصر [[ایلخانان]]. <ref>النقض، ص۲۲۲.</ref>
# ابوالهیجاء آوی از امرای عصر [[ایلخانان]]. <ref>النقض، ص۲۲۲.</ref>
# دهخدا عبدالصمد بزرگ، از دولتمردان بزرگ شیعی.<ref>النقض، ص۲۲۰.</ref>
# دهخدا عبدالصمد بزرگ، از دولتمردان بزرگ شیعی.<ref>النقض، ص۲۲۰.</ref>
# ابوعبید یوسفی آوی از دولتمردان بزرگ شیعی، که مسجد جامع بزرگ آوه به دست وی ساخته شده بود.<ref>النقض، ص۲۲۰.</ref>
# ابوعبید یوسفی آوی از دولتمردان بزرگ شیعی که [[مسجد جامع]] بزرگ آوه به دست وی ساخته شده بود.<ref>النقض، ص۲۲۰.</ref>
# مجدالدین صاعد آوی، فقیه از امرای ال بویه.<ref>منتجب الدین، ص۱۰۰.</ref>
# مجدالدین صاعد آوی، فقیه و از امرای [[آل بویه]].<ref>منتجب الدین، ص۱۰۰.</ref>
# ابومنصور آوی از وزرای مجدالدوله دیلمی.<ref>دایره المعارف تشیع، ج۱، ص۶.</ref>
# ابومنصور آوی از وزرای مجدالدوله دیلمی.<ref>دایره المعارف تشیع، ج۱، ص۶.</ref>


==منابع مطالعاتی==
==منابع مطالعاتی==
برای آگاهی بیشتر به دو کتاب زیر مراجعه شود:
برای آگاهی بیشتر به دو کتاب زیر مراجعه شود:
#جغرافیای تاریخی آوه مهد تشیع در ایران، محسن الویری، تهران، نشر امید دانش.
#جغرافیای تاریخی آوه مهد تشیع در ایران، محسن الویری، تهران، نشر امید دانش.
#آوه دومین کانون تشیع درایران، حسن جلالی عزیزیان، مشهد، بنیاد پژهشهای اسلامی.
#آوه دومین کانون تشیع درایران، حسن جلالی عزیزیان، مشهد، بنیاد پژهش های اسلامی.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۲۰۷: خط ۱۸۲:
==منابع==
==منابع==
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
* آقایزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف شیعه، قم، اسماعیلیان.
* آقابزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، قم، اسماعیلیان.
* آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، بیروت، دارالکتاب العربی.
* آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، بیروت، دارالکتاب العربی.
* ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دارالکتب علمیه.
* ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دارالکتب علمیه.
* ابن طباطبا، مهاجران آل ابی طالب، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ش۱، چ۱۳۷۲.
* ابن طباطبا، مهاجران آل ابی طالب، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ش۱، چ۱۳۷۲.
* ابن عنبه،الفصول الفخریه، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
* ابن عنبه، الفصول الفخریه، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
* ابن فریغون، حدودالعالم من المشرق الی المغرب، تهران، طهوری.
* ابن فریغون، حدودالعالم من المشرق الی المغرب، تهران، طهوری.
* ابن فندق، لباب الانساب، کتابخانه ایه مرعشی نجفی، ط۱، ۱۴۱۰ق
* ابن فندق، لباب الانساب، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ط۱، ۱۴۱۰ق
* ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، تحقیق سیداحمدصفر، دراالبازاللنشرو التوزیع، بی‌تا.
* ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، تحقیق سیداحمدصفر، دراالبازاللنشرو التوزیع، بی‌تا.
* احسان یارشاطر، دانشنامه ایران واسلام، تهران، ترجمه و نشر کتاب.
* احسان یارشاطر، دانشنامه ایران واسلام، تهران، ترجمه و نشر کتاب.
۴۴۱

ویرایش