شام غریبان (آیین): تفاوت میان نسخهها
←شام غریبان در اشعار
(←شام غریبان در اشعار: اصلاح/) |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==شام غریبان در اشعار== | ==شام غریبان در اشعار== | ||
نوحهها و مرثیههای فراوانی در این شب، سروده شده است که مضمون آنها بیان رها شدن جنازههای [[شهدای کربلا]] و بییار و یاور شدن [[ | نوحهها و مرثیههای فراوانی در این شب، سروده شده است که مضمون آنها بیان رها شدن جنازههای [[شهدای کربلا]] و بییار و یاور شدن [[ اسیران کربلا|اسراء و زنان و کودکان]] است. در میان شاعران شعر حبیب الله چایچیان متخلص به حِسان نیز ازاشعار معروف شام غریبان است با این مطلع(خیمه ها می سوزد وشمع شمع شب تارم شده...) و نیز از جمله معروفترین این اشعار که به صورت دودَمه در هیئات مذهبی خوانده میشود شعر [[شیخ محمد رضا ناصر الاسلام|خائف لاهیجی]] است.<ref>ر.ک: اصلاح عربانی، کتاب گیلان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۱۴</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = شعر خائف درباره شام غریبان:{{سخ}}{{شعر}}{{ب|امشب به صحرا بیکفن جسم شهیدان است |شام غریبان است}}{{ب|امشب نوای بیکسان بر بام کیوان است| شام غریبان است}}{{ب|امشب به دشت کربلا نالان یتیمانند| تا صبح گریانند}}{{ب|امشب به روی کشتهها در ناله مرغانند| چون نی در افغانند}}{{ب|بر خاک بیغسل و کفن رعنا جوانانند| خوابیده عریانند}}{{ب|بر غربت اجسادشان عالم پریشان است| شام غریبان است}}{{ب|امشب به بالین حسین زینب عزادار است |در غم گرفتار است}}{{ب|امشب سکینه بر سر نعش پدر زار است |تا صبح بیدار است}}{{ب|امشب فلک حیران ز حال عترت زار است |از دیده خونبار است}}{{ب|زهرا به دور کشتهها با خیل حوران است |شام غریبان است}}{{ب|امشب سلیمان زمان در گوشه هامون |غلطیده اندر خون}}{{ب|اندر هوای خاتم او بجدل ملعون |دیوانه و مجنون}}{{ب|سازد جدا انگشت شه آن بیحیای دون|ای چرخ شو وارون}}{{ب| کی خاتم محبوب حق در شأن دیوان است| شام غریبان است}}{{ب| امشب تن چاک حسین در نینوا بیسر |در بحر خون اندر}}{{ب| خوابیده بیغسل و کفن با اکبر و اصغر| با یاوران یک سر}}{{ب| اما ز ظلم خولی مردود سگ کمتر| در کنج خاکستر}}{{ب| در کوفه رأسش در تنور گرم مهمان است| شام غریبان است}}{{ب| امشب جناب فاطمه تا صبح در زاری| اشک غمش جاری}}{{ب| گاهی بحال دختران اندر پرستاری| اشک غمش جاری}}{{ب|گاهی کند در مطبخ خولی عزاداری| اشک غمش جاری}}{{ب|از نالههای زار او «خائف» نواخوان است| شام غریبان است}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|| منبع = اصلاح عربانی، کتاب گیلان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۱۴|تراز = وسط| عرض = 45۰px| اندازه خط = ۱۶px|رنگ پسزمینه =#E0E4E6| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = شعر خائف درباره شام غریبان:{{سخ}}{{شعر}}{{ب|امشب به صحرا بیکفن جسم شهیدان است |شام غریبان است}}{{ب|امشب نوای بیکسان بر بام کیوان است| شام غریبان است}}{{ب|امشب به دشت کربلا نالان یتیمانند| تا صبح گریانند}}{{ب|امشب به روی کشتهها در ناله مرغانند| چون نی در افغانند}}{{ب|بر خاک بیغسل و کفن رعنا جوانانند| خوابیده عریانند}}{{ب|بر غربت اجسادشان عالم پریشان است| شام غریبان است}}{{ب|امشب به بالین حسین زینب عزادار است |در غم گرفتار است}}{{ب|امشب سکینه بر سر نعش پدر زار است |تا صبح بیدار است}}{{ب|امشب فلک حیران ز حال عترت زار است |از دیده خونبار است}}{{ب|زهرا به دور کشتهها با خیل حوران است |شام غریبان است}}{{ب|امشب سلیمان زمان در گوشه هامون |غلطیده اندر خون}}{{ب|اندر هوای خاتم او بجدل ملعون |دیوانه و مجنون}}{{ب|سازد جدا انگشت شه آن بیحیای دون|ای چرخ شو وارون}}{{ب| کی خاتم محبوب حق در شأن دیوان است| شام غریبان است}}{{ب| امشب تن چاک حسین در نینوا بیسر |در بحر خون اندر}}{{ب| خوابیده بیغسل و کفن با اکبر و اصغر| با یاوران یک سر}}{{ب| اما ز ظلم خولی مردود سگ کمتر| در کنج خاکستر}}{{ب| در کوفه رأسش در تنور گرم مهمان است| شام غریبان است}}{{ب| امشب جناب فاطمه تا صبح در زاری| اشک غمش جاری}}{{ب| گاهی بحال دختران اندر پرستاری| اشک غمش جاری}}{{ب|گاهی کند در مطبخ خولی عزاداری| اشک غمش جاری}}{{ب|از نالههای زار او «خائف» نواخوان است| شام غریبان است}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|| منبع = اصلاح عربانی، کتاب گیلان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۱۴|تراز = وسط| عرض = 45۰px| اندازه خط = ۱۶px|رنگ پسزمینه =#E0E4E6| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||