پرش به محتوا

مرو: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳
جز
جایگزینی متن - 'ی' به 'ي'
imported>Fouladi
جز (جایگزینی متن - 'ی' به 'ي')
خط ۱: خط ۱:
نام شهری است باستانی از [[ایران]] که امروزه جزء کشور [[ترکمنستان]] است و در انتهای جنوبی کویر قره قوم و به فاصله سی فرسخی شمال شرقی سرخس واقع و از رود مرغاب (مرورود) مشروب می شود و سکنه آن مسلمان و شیعه مذهب اند. قدمت مرو به پیش از میلاد مسیح می رسد. داریوش اول در کتیبه بیستون مرو را مَرگَوش نامیده و با باختر اسم برده است. اما جغرافیانویسان قدیم آن را مَرگیانا نامیده و جداگانه ذکر کرده اند. مرگیان یا مرو از ممالک تابعه پارت به شمار می آید.<ref>ایران باستان پیرنیا، ج2، ص2188 و 2651؛ به نقل دهخدا، ج 13، 1377، ص 20711، مدخل مرو.</ref>  
نام شهري است باستاني از [[ايران]] که امروزه جزء کشور [[ترکمنستان]] است و در انتهاي جنوبي کوير قره قوم و به فاصله سي فرسخي شمال شرقي سرخس واقع و از رود مرغاب (مرورود) مشروب مي شود و سکنه آن مسلمان و شيعه مذهب اند. قدمت مرو به پيش از ميلاد مسيح مي رسد. داريوش اول در کتيبه بيستون مرو را مَرگَوش ناميده و با باختر اسم برده است. اما جغرافيانويسان قديم آن را مَرگيانا ناميده و جداگانه ذکر کرده اند. مرگيان يا مرو از ممالک تابعه پارت به شمار مي آيد.<ref>ايران باستان پيرنيا، ج2، ص2188 و 2651؛ به نقل دهخدا، ج 13، 1377، ص 20711، مدخل مرو.</ref>  
== پیشینه تاریخی ==
== پيشينه تاريخي ==
نام دو شهر است در [[خراسان]] یکی مشهور به مروالشاهجان و دیگری مَروَروذ. یا مرّوذ و یا مروالروذ، و هر دو را با هم «مروان» خوانند. نسبت به اولی را بر خلاف قیاس «مروزی» نوشته اند. برخی مروی و مرویه را نسبت به شهری دانسته اند در [[عراق]] بر شط [[فرات]]. اما نسبت به شهر دوم، بر لفظ خود است یعنی مَروَرودی و مَروَذیّ. <ref>اقرب الموارد از مصباح، به نقل دهخدا، ج 13، 1377، ص 20711، مدخل مرو.</ref> چون مطلق مرو گویند مراد مروشاهجان است و آن شهری است از [[خراسان]] و نسبت بدان مروی و مروزی و مرغزی می آید.<ref>یادداشتهای دهخدا، به نقل دهخدا، ج 13، 1377، ص 20711، مدخل مرو.</ref>
نام دو شهر است در [[خراسان]] يکي مشهور به مروالشاهجان و ديگري مَروَروذ. يا مرّوذ و يا مروالروذ، و هر دو را با هم «مروان» خوانند. نسبت به اولي را بر خلاف قياس «مروزي» نوشته اند. برخي مروي و مرويه را نسبت به شهري دانسته اند در [[عراق]] بر شط [[فرات]]. اما نسبت به شهر دوم، بر لفظ خود است يعني مَروَرودي و مَروَذيّ. <ref>اقرب الموارد از مصباح، به نقل دهخدا، ج 13، 1377، ص 20711، مدخل مرو.</ref> چون مطلق مرو گويند مراد مروشاهجان است و آن شهري است از [[خراسان]] و نسبت بدان مروي و مروزي و مرغزي مي آيد.<ref>يادداشتهاي دهخدا، به نقل دهخدا، ج 13، 1377، ص 20711، مدخل مرو.</ref>


این شهر در 550ه.ق. ده کتابخانه بزرگ عمومی داشت که یکی از آنها دوازده هزار جلد کتاب داشت. مردم مرو [[ایرانی]] و زبانشان [[فارسی]] بوده است.<ref>یادداشتهای دهخدا، به نقل دهخدا، ج 13، 1377، ص 20711، مدخل مرو.</ref>
اين شهر در 550ه.ق. ده کتابخانه بزرگ عمومي داشت که يکي از آنها دوازده هزار جلد کتاب داشت. مردم مرو [[ايراني]] و زبانشان [[فارسي]] بوده است.<ref>يادداشتهاي دهخدا، به نقل دهخدا، ج 13، 1377، ص 20711، مدخل مرو.</ref>


مرو از مشهورترین، قدمیترین و خوش منظرترین شهرهای [[خراسان]] بوده است. که [[ذوالقرنین]] آن را بنا نهاد.<ref>قزوینی، بیتا، ص 456.</ref> به اعتبار اینکه مرو در کنار [[نیشابور]]، [[هرات]]، و [[بلخ]] یکی از چهار شهر بزرگ [[خراسان]] بوده است، این نام در دوره اعراب، یعنی در قرون وسطی، به یکی از چهار قسمت [[ایالت خراسان]] اطلاق می شده است. پس از فتوحات اول اسلامی، کرسی ایالت خراسان مرو و بلخ بود، ولی بعدها امرای سلسله [[طاهریان]] مرکز فرمانروایی خود را به ناحیه باختر برده؛ نیشابور را که شهری در غربی ترین قسمتهای چهارگانه بود، مرکز امارت خویش قرار دادند.<ref>سرزمینهای خلافت شرقی ترجمه فارسی، ص 408، به نقل دهخدا، 1377، ص 9634؛ مدخل خراسان.</ref>
مرو از مشهورترين، قدميترين و خوش منظرترين شهرهاي [[خراسان]] بوده است. که [[ذوالقرنين]] آن را بنا نهاد.<ref>قزويني، بيتا، ص 456.</ref> به اعتبار اينکه مرو در کنار [[نيشابور]]، [[هرات]]، و [[بلخ]] يکي از چهار شهر بزرگ [[خراسان]] بوده است، اين نام در دوره اعراب، يعني در قرون وسطي، به يکي از چهار قسمت [[ايالت خراسان]] اطلاق مي شده است. پس از فتوحات اول اسلامي، کرسي ايالت خراسان مرو و بلخ بود، ولي بعدها امراي سلسله [[طاهريان]] مرکز فرمانروايي خود را به ناحيه باختر برده؛ نيشابور را که شهري در غربي ترين قسمتهاي چهارگانه بود، مرکز امارت خويش قرار دادند.<ref>سرزمينهاي خلافت شرقي ترجمه فارسي، ص 408، به نقل دهخدا، 1377، ص 9634؛ مدخل خراسان.</ref>


یعقوبی می نویسد: و از [[سرخس]] بر جادۀ اعظم تا مرو شش منزل راه است كه اول آنها «اشتر مغاك» است و سپس «تلستانه» و سپس «دندانقان» و سپس «كنوكرد» املاك خاندان [[على بن هشام بن فرّ خسرو]]، و اين منازل در ميان دشت و بيابان واقع است و هر منزلى از آنها داراى دژى است كه اهل آن منزل از تعرض تركان در آن متحصن مى‌شوند، چه بسا كه تركان بر بعضى از اين منازل شبيخون زنند. و سپس مرو كه مهمترين استانهاى خراسان است و [[حاتم بن نعمان باهلى]] از طرف [[عبد اللّه بن عامر]] در خلافت [[عثمان]] آن را فتح كرد و گفته مى‌شود كه [[احنف بن قيس]] در فتح آن كه در سال 31 روى داد حضور داشت و مردم مرو اشرافى از دهقانان عجم‌اند و نيز قومى از عرب از (قبائل) [[ازد]] و [[تميم]] و [[جزانيان]] در آن سكونت دارند و واليان خراسان در اينجا منزل مى‌كردند و نخستين كسى كه در آن فرود آمد [[مأمون]] بود و سپس كسانى كه بعدها حكومت خراسان يافتند، تا آنكه [[عبداللّه بن طاهر]] در [[نيشابور]] منزل گزيد.
يعقوبي مي نويسد: و از [[سرخس]] بر جادۀ اعظم تا مرو شش منزل راه است كه اول آنها «اشتر مغاك» است و سپس «تلستانه» و سپس «دندانقان» و سپس «كنوكرد» املاك خاندان [[على بن هشام بن فرّ خسرو]]، و اين منازل در ميان دشت و بيابان واقع است و هر منزلى از آنها داراى دژى است كه اهل آن منزل از تعرض تركان در آن متحصن مى‌شوند، چه بسا كه تركان بر بعضى از اين منازل شبيخون زنند. و سپس مرو كه مهمترين استانهاى خراسان است و [[حاتم بن نعمان باهلى]] از طرف [[عبد اللّه بن عامر]] در خلافت [[عثمان]] آن را فتح كرد و گفته مى‌شود كه [[احنف بن قيس]] در فتح آن كه در سال 31 روى داد حضور داشت و مردم مرو اشرافى از دهقانان عجم‌اند و نيز قومى از عرب از (قبائل) [[ازد]] و [[تميم]] و [[جزانيان]] در آن سكونت دارند و واليان خراسان در اينجا منزل مى‌كردند و نخستين كسى كه در آن فرود آمد [[مأمون]] بود و سپس كسانى كه بعدها حكومت خراسان يافتند، تا آنكه [[عبداللّه بن طاهر]] در [[نيشابور]] منزل گزيد.
آب آشاميدنى اهالى مرو از چشمه‌هايى است كه جريان دارد و از رودخانه‌هايى، و [[خراج]] آن داخل در خراج [[خراسان]] است.<ref>یعقوبی، 1356، ص 55.</ref>
آب آشاميدنى اهالى مرو از چشمه‌هايى است كه جريان دارد و از رودخانه‌هايى، و [[خراج]] آن داخل در خراج [[خراسان]] است.<ref>يعقوبي، 1356، ص 55.</ref>


شهر مرو به واسطه نزدیکی به [[خوارزم]] و [[ماوراء النهر]] از یک طرف و اتصال آن به [[سرخس]] و [[نیشابور]] از طرف دیگر از نظر نظامی و تجاری مومقعیتی خاص داشته است به همین جهت در زمان [[ساسانیان]] و در دوره تسلط اعراب تا زمان [[مأمون]] همیشه این شهر دارالملک خراسان بوده است. [[طاهریان]] مرکز خراسان را به نیشابور انتقال دادند. [[سامانیان|سامانیها]] دارالملک را به [[بلخ]] و [[بخارا]] منتقل کردند ولی در موقع فرمانروائی [[سلجوقیان|سلجوقیها]] شهر مرو که در مجاورت یورت آنها بوده مرکز امپراطوری بزرگ سلجوقیها گردید پس از آن سلاطین تیموری شهر [[هرات]] را پایگاه فرمانروائی خود ساختند.<ref>دهخدا، ج13، 1377، ص 20712؛ مدخل مرو.</ref>
شهر مرو به واسطه نزديکي به [[خوارزم]] و [[ماوراء النهر]] از يک طرف و اتصال آن به [[سرخس]] و [[نيشابور]] از طرف ديگر از نظر نظامي و تجاري مومقعيتي خاص داشته است به همين جهت در زمان [[ساسانيان]] و در دوره تسلط اعراب تا زمان [[مأمون]] هميشه اين شهر دارالملک خراسان بوده است. [[طاهريان]] مرکز خراسان را به نيشابور انتقال دادند. [[سامانيان|سامانيها]] دارالملک را به [[بلخ]] و [[بخارا]] منتقل کردند ولي در موقع فرمانروائي [[سلجوقيان|سلجوقيها]] شهر مرو که در مجاورت يورت آنها بوده مرکز امپراطوري بزرگ سلجوقيها گرديد پس از آن سلاطين تيموري شهر [[هرات]] را پايگاه فرمانروائي خود ساختند.<ref>دهخدا، ج13، 1377، ص 20712؛ مدخل مرو.</ref>


این شهر در حمله مغول کاملاً ویران شد و در این واقعه هفتصد هزار آدمی کشته شدند و هیچ کس از ساکنان آنجا باقی نماندند(618ه.ق.).<ref>دهخدا، ج13، 1377، ص 20712؛ مدخل مرو.</ref>
اين شهر در حمله مغول کاملاً ويران شد و در اين واقعه هفتصد هزار آدمي کشته شدند و هيچ کس از ساکنان آنجا باقي نماندند(618ه.ق.).<ref>دهخدا، ج13، 1377، ص 20712؛ مدخل مرو.</ref>


دولت [[ایران]] در دوره [[ناصرالدین شاه]] با تسلیم شدن به قرارداد آخال ، که در 22 محرّم 1299/ 12 دسامبر 1881 منعقد شد، عملاً الحاق بخشهایی از خاک ایران را به [[روسیه]] پذیرفت.<ref>سارلی ، ج 1، ص 312؛ گلی ، ص 161ـ162؛ به نقل [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3477]</ref> در 1300/ 1883، روسها جلگة تجن در شمال خراسان را تصاحب کردند و در اوایل 1301/ 1884 مرو و سپس [[سرخس]] را به متصرفات خود افزودند.<ref>[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3477]</ref>
دولت [[ايران]] در دوره [[ناصرالدين شاه]] با تسليم شدن به قرارداد آخال ، که در 22 محرّم 1299/ 12 دسامبر 1881 منعقد شد، عملاً الحاق بخشهايي از خاک ايران را به [[روسيه]] پذيرفت.<ref>سارلي ، ج 1، ص 312؛ گلي ، ص 161ـ162؛ به نقل [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3477]</ref> در 1300/ 1883، روسها جلگة تجن در شمال خراسان را تصاحب کردند و در اوايل 1301/ 1884 مرو و سپس [[سرخس]] را به متصرفات خود افزودند.<ref>[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3477]</ref>


== پانویس ==
== پانويس ==
  <references />
  <references />
== منابع ==
== منابع ==
*قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، بیروت: دار الصادر، بیتا.
*قزويني، زکريا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، بيروت: دار الصادر، بيتا.
*دانشنامه جهان اسلام[http://www.encyclopaediaislamica.com/]
*دانشنامه جهان اسلام[http://www.encyclopaediaislamica.com/]
*دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج 7، تهران: دانشگاه تهران، 1377.
*دهخدا، علي اکبر، لغتنامه دهخدا، ج 7، تهران: دانشگاه تهران، 1377.
*دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج 13، تهران: دانشگاه تهران، 1377.
*دهخدا، علي اکبر، لغتنامه دهخدا، ج 13، تهران: دانشگاه تهران، 1377.
*اليعقوبي، احمد بن اسحاق، البلدان، مترجم:آیتی، محمد ابراهیم، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب،  ١٣۵۶.
*اليعقوبي، احمد بن اسحاق، البلدان، مترجم:آيتي، محمد ابراهيم، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب،  ١٣۵۶.
Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوان‌سالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸

ویرایش