کاربر ناشناس
ضحاک بن عبدالله مشرقی: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Lohrasbi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
== حضور در کربلا == | == حضور در کربلا == | ||
ضحاک بن عبدالله مشرقی از جمله یاران [[امام حسین]] (ع) حاضر در کربلا است که با حضور و نیز فرار خود از صحنه نبرد روز [[عاشورا]]، انتقاداتی را بعدها بین تحلیل گران و مورخین شیعی -به علت تنها گذاشتن امام (ع) و اهل بیتش- برانگیخته است. | ضحاک بن عبدالله مشرقی از جمله یاران [[امام حسین]] (ع) حاضر در کربلا است که با حضور و نیز فرار خود از صحنه نبرد روز [[عاشورا]]، انتقاداتی را بعدها بین تحلیل گران و مورخین شیعی -به علت تنها گذاشتن امام (ع) و اهل بیتش- برانگیخته است. | ||
=== ملاقات با امام حسین(ع) === | === ملاقات با امام حسین(ع) === | ||
[[طبری]] آورده که [[ابومخنف]] از [[عبدالله بن عاصم الفائشی]] به نقل از ضحاک بن عبدالله مشرقی نقل کرده که وی به همراه [[مالک بن نضر ارحبی]]، در میانه راه کاروان حسینی به سوی [[کوفه]]، با امام حسین (ع) ملاقات نمودند. امام حسین (ع) آنها را به یاری خود خواند؛ وقتی آنها عذر خواستند امام(ع) علت عدم همراهیشان را جویا شد. مالک بن نضر گفت من، بدهی و نانخور دارم. اما ضحاک دعوت امام را مشروط قبول کرد و گفت: «من هم فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم؛ اما اگر به من اجازه دهی، هنگامی که هیچ جنگجویی - در کنارت - نیافتم، بازگردم و فقط تا آنجا برایت بجنگم که برایت سودمند باشد و بتوانم از تو دفاع کنم.» امام (ع) پذیرفت.<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، | [[طبری]] آورده که [[ابومخنف]] از [[عبدالله بن عاصم الفائشی]] به نقل از ضحاک بن عبدالله مشرقی نقل کرده که وی به همراه [[مالک بن نضر ارحبی]]، در میانه راه کاروان حسینی به سوی [[کوفه]]، با امام حسین (ع) ملاقات نمودند. امام حسین (ع) آنها را به یاری خود خواند؛ وقتی آنها عذر خواستند امام(ع) علت عدم همراهیشان را جویا شد. مالک بن نضر گفت من، بدهی و نانخور دارم. اما ضحاک دعوت امام را مشروط قبول کرد و گفت: «من هم فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم؛ اما اگر به من اجازه دهی، هنگامی که هیچ جنگجویی - در کنارت - نیافتم، بازگردم و فقط تا آنجا برایت بجنگم که برایت سودمند باشد و بتوانم از تو دفاع کنم.» امام (ع) پذیرفت.<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، ج۴، بیروت: نشر موسسه الاعلمی للمطبوعات، ص۳۱۷؛ همو تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: نشر بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۲، ص۳۰۱۵.</ref> | ||
=== نبردهای ضحاک در روز عاشورا === | === نبردهای ضحاک در روز عاشورا === | ||
ضحاک در صبح روز عاشورا در حمله اول شرکت کرد و شجاعتهای بسیاری از خود به نمایش گذاشت و نماز ظهر را همراه امام به جای آورد. او وقتی که دید سپاه [[بنی امیه]] به دستور [[عمر بن سعد]] اسب های یاران امام (ع) را هدف قرار داده و با پی کردن از پای در میآورند، اسب خود را در خیمهای پنهان کرد و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت. | ضحاک در صبح روز عاشورا در حمله اول شرکت کرد و شجاعتهای بسیاری از خود به نمایش گذاشت و نماز ظهر را همراه امام به جای آورد. او وقتی که دید سپاه [[بنی امیه]] به دستور [[عمر بن سعد]] اسب های یاران امام (ع) را هدف قرار داده و با پی کردن از پای در میآورند، اسب خود را در خیمهای پنهان کرد و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت. | ||
ضحاک خود نقل کرده که در مقابل امام (ع)، دو نفر از دشمن را که پیاده میجنگیدند را به قتل رسانده و دست یکی دیگر را از تنش قطع کرده که حضرت هم در حق او دعا کردند و فرمودند: «سست نگردی، دستت بریده نشود؛ خداوند از [[اهل بیت (ع)|اهل بیت رسول (ص)]]، بهترین پاداشها را به تو ارزانی دارد».<ref>الطبری، پیشین، | ضحاک خود نقل کرده که در مقابل امام (ع)، دو نفر از دشمن را که پیاده میجنگیدند را به قتل رسانده و دست یکی دیگر را از تنش قطع کرده که حضرت هم در حق او دعا کردند و فرمودند: «سست نگردی، دستت بریده نشود؛ خداوند از [[اهل بیت (ع)|اهل بیت رسول (ص)]]، بهترین پاداشها را به تو ارزانی دارد».<ref>الطبری، پیشین، ص۳۰۵۰.</ref> | ||
=== فرار از صحنه نبرد === | === فرار از صحنه نبرد === | ||
خط ۷۲: | خط ۷۳: | ||
:وقتی دیدم یاران امام حسین(ع) کشته شده اند و نوبت به وی و خاندانش رسیده و با وی بجز [[سوید بن عمرو خثعمی]] و [[بشیر بن عمرو حضرمی]] باقی نمانده اند، خدمت [[امام حسین|ابا عبدالله]] آمده و گفتم: یابن رسول الله (ص)! به خاطر دارید که بین من و شما چه شرطی بود؟ حضرت فرمود: آری. من بیعت خود را از تو برداشتم ولی تو چگونه میتوانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمهای پنهان کرده ام و به همین جهت هم بود که پیاده می جنگیدم. | :وقتی دیدم یاران امام حسین(ع) کشته شده اند و نوبت به وی و خاندانش رسیده و با وی بجز [[سوید بن عمرو خثعمی]] و [[بشیر بن عمرو حضرمی]] باقی نمانده اند، خدمت [[امام حسین|ابا عبدالله]] آمده و گفتم: یابن رسول الله (ص)! به خاطر دارید که بین من و شما چه شرطی بود؟ حضرت فرمود: آری. من بیعت خود را از تو برداشتم ولی تو چگونه میتوانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمهای پنهان کرده ام و به همین جهت هم بود که پیاده می جنگیدم. | ||
پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت. 15 نفر از اصحاب عمر سعد به تعقیبش پرداختند تا اینکه ضحاک به دهکدهای نزدیک ساحل [[فرات]] رسید و آنجا توقف کرد؛ [[کثیر بن عبدالله شعبی]] و [[ایوب بن مشرح حیوانی]] و [[قیس بن عبدالله صایدی]] از تعقیب کنندگان او را شناختند و با حمایت و کمک تعدادی از [[بنی تمیم]] که آنها نیز از تعقیب کنندگان بودند، ضحاک را از کشته شدن رهایی دادند.<ref>البلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، | پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت. 15 نفر از اصحاب عمر سعد به تعقیبش پرداختند تا اینکه ضحاک به دهکدهای نزدیک ساحل [[فرات]] رسید و آنجا توقف کرد؛ [[کثیر بن عبدالله شعبی]] و [[ایوب بن مشرح حیوانی]] و [[قیس بن عبدالله صایدی]] از تعقیب کنندگان او را شناختند و با حمایت و کمک تعدادی از [[بنی تمیم]] که آنها نیز از تعقیب کنندگان بودند، ضحاک را از کشته شدن رهایی دادند.<ref>البلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷، ج۳، ص۱۹۷؛ الطبری، پیشین، ص۳۰۵۰- ۳۰۵۱؛ ابن اثیر، پیشین، ج۴، ص۷۳.</ref> | ||
=== گزارشگری وقایع عاشورا === | === گزارشگری وقایع عاشورا === | ||
ضحاک از [[محدث|محدثین]] و گزارشگران [[واقعه کربلا]] در [[کوفه]] نیز است. برخی از مورّخان، از جمله [[محمد بن جریر طبری|طبری]]، جریان [[بیعت]] شب عاشورا توسط امام حسین(ع) و اظهار وفاداری یاران را از قول همین ضحّاک نقل کردهاند.<ref>طبری، تاریخ، | ضحاک از [[محدث|محدثین]] و گزارشگران [[واقعه کربلا]] در [[کوفه]] نیز است. برخی از مورّخان، از جمله [[محمد بن جریر طبری|طبری]]، جریان [[بیعت]] شب عاشورا توسط امام حسین(ع) و اظهار وفاداری یاران را از قول همین ضحّاک نقل کردهاند.<ref>طبری، تاریخ، ج۴، ص۳۳۹، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۷.</ref> | ||
[[شیخ مفید]] نیز در [[الارشاد|ارشاد]] در ماجرای واقعه عاشورا از وی روایت کرده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، نشر اسلامیه، | [[شیخ مفید]] نیز در [[الارشاد|ارشاد]] در ماجرای واقعه عاشورا از وی روایت کرده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، نشر اسلامیه، ۱۳۸۰، ص۴۴۶.</ref> بنابراین، نام او و [[حدیث|احادیث]] منقوله از او، در کتب تاریخ و مقاتل بسیار دیده میشود. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |