پرش به محتوا

انفال: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۷۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hrezaei
imported>Hrezaei
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
برخی دیگر معتقدند، انفال همان است که در آیه 7 سوره حشر با تعبیر [[فیء]] بیان کرده و آنرا مختص خدا و رسول‌، و نیز ذی‌القُربى‌، یتیمان‌، مسكینان‌ و در راه‌ ماندگان‌ دانسته‌ است. این‌ تفسیر از [[عطاء بن‌ ابى‌ رباح‌]] و [[سُدّی‌]] از شاگردان‌ ابن‌ عباس‌ نقل‌ شده‌ است.<ref>همو، ج9، ص9</ref> [[ابوبكر ابن‌ عربى‌]]، در كتاب‌ [[احكام‌ القرآن‌(ابن عربی)|احكام‌ القرآن‌]] این‌ دیدگاه‌ را مورد تأیید قرار داده‌، و آن‌ را تفسیر مقبول‌ نزد فقیهان‌ [[مالكی|مالكى‌]] معرفی کرده است‌. <ref>نگاه كنید: ج2، ص375</ref>
برخی دیگر معتقدند، انفال همان است که در آیه 7 سوره حشر با تعبیر [[فیء]] بیان کرده و آنرا مختص خدا و رسول‌، و نیز ذی‌القُربى‌، یتیمان‌، مسكینان‌ و در راه‌ ماندگان‌ دانسته‌ است. این‌ تفسیر از [[عطاء بن‌ ابى‌ رباح‌]] و [[سُدّی‌]] از شاگردان‌ ابن‌ عباس‌ نقل‌ شده‌ است.<ref>همو، ج9، ص9</ref> [[ابوبكر ابن‌ عربى‌]]، در كتاب‌ [[احكام‌ القرآن‌(ابن عربی)|احكام‌ القرآن‌]] این‌ دیدگاه‌ را مورد تأیید قرار داده‌، و آن‌ را تفسیر مقبول‌ نزد فقیهان‌ [[مالكی|مالكى‌]] معرفی کرده است‌. <ref>نگاه كنید: ج2، ص375</ref>


در نظری دیگر در میان تفسیرهای منقول‌ از دیگر [[تابعان]] بیان شده که انفال معادل غنائم است که با آیه [[خمس|خمس]] [[نسخ]] شده است. بر اساس این دیدگاه، در ابتدا تمام غنایم‌ جنگى‌ در اختیار رسول‌ اكرم‌(ص‌) بوده‌ است‌ و با نزول آیه خمس، تنها یک پنجم آن‌ به‌ مصارف‌ پیشین‌ که بیان شده، اختصاص‌ یافته‌ است‌ و مابقی برای جنگجویان است. <ref>نگاه كنید: سیوطى‌، ج9، ص8 -10؛ ماوردی‌، ص‌ 176-177</ref>
در نظری دیگر در میان تفسیرهای منقول‌ از دیگر [[تابعان]] بیان شده که انفال معادل غنائم است که با آیه خمس [[نسخ]] شده است. بر اساس این دیدگاه، در ابتدا تمام غنایم‌ جنگى‌ در اختیار رسول‌ اكرم‌(ص‌) بوده‌ است‌ و با نزول آیه خمس، تنها یک پنجم آن‌ به‌ مصارف‌ پیشین‌ که بیان شده، اختصاص‌ یافته‌ است‌ و مابقی برای جنگجویان است. <ref>نگاه كنید: سیوطى‌، ج9، ص8 -10؛ ماوردی‌، ص‌ 176-177</ref>
 
خلاصه اینکه، معنای‌ انفال‌ در آیه شریفه‌، حتى‌ در عصر نخستین‌ اسلامى‌ برای‌ مفسران‌ تابعین‌ در پس‌ هاله‌ای‌ از ابهام‌ قرار داشته‌، و همین‌ امر سبب‌ بروز اختلاف‌ دیدگاهها گشته‌ است‌. به‌ هر جهت، انفال‌ به‌ عنوان‌ یك‌ اصطلاح‌ مستقل‌ از غنایم‌ و خمس‌ در فقه‌ اهل‌ سنت‌ توسعه‌ نیافته‌، و جایگاه‌ مستقلى‌ به‌ خود اختصاص‌ نداده‌ است‌.


== در فقه‌ امامیه‌==
== در فقه‌ امامیه‌==
[[امامیه|شیعه امامیه]] با تكیه‌ بر روایاتى‌ از [[ائمّه اطهار(ع)|ائمه اطهار(ع‌)]]، انفال‌ را در تعریفى‌ خاص‌، عبارت‌ از اموالى‌ دانسته‌اند كه‌ از جانب‌ خداوند در اختیار [[پیامبر اكرم‌(ص)]]، و پس‌ از آن‌ حضرت‌ در اختیار امامان‌(ع‌) قرار گرفته‌، و در عصر غیبت‌ نیز در تملك‌ [[امام زمان(عج)]]است‌.
[[امامیه|شیعه امامیه]] با تكیه‌ بر روایاتى‌ از [[ائمّه اطهار(ع)|ائمه اطهار(ع‌)]]، انفال‌ را در تعریفى‌ خاص‌، عبارت‌ از اموالى‌ دانسته‌اند كه‌ از جانب‌ خداوند در اختیار [[پیامبر اكرم‌(ص)]]، و پس‌ از آن‌ حضرت‌ در اختیار امامان‌(ع‌) قرار گرفته‌، و در عصر غیبت‌ نیز در تملك‌ [[امام زمان(عج)]]است‌.


انفال‌ در فقه‌ امامیه‌، به‌ عنوان‌ بخشی است که به‌ مباحث‌ خمس‌ ملحق شده است و همواره‌ مورد توجه‌ بوده‌ است‌. در یك‌ نگاه‌ گذرا بر مسائل‌ مطرح شده در این‌ باب‌ باید گفت‌ كه‌ همواره‌ بحث‌ از کسانی که انفال به آنها تعلق می گیرد و نیز سخن‌ در مبنای‌ تصرف‌ در اموال‌ امام‌(ع‌) اساسى‌ترین‌ محورهای‌ بحث‌ و گاه‌ اختلاف‌ در این‌ باب‌ فقهى‌ بوده‌ است‌. <ref>مثلاً نگاه كنید: علامه حلى‌، ص206-210</ref>
انفال‌ در فقه‌ امامیه‌، به‌ عنوان‌ بخشی است که به‌ مباحث‌ خمس‌ ملحق شده است و همواره‌ مورد توجه‌ بوده‌ است‌. مباحث اساسی در این باب، بحث از کسانی است که انفال به آنها تعلق می گیرد و نیز بحث در مبنای‌ تصرف‌ در اموال‌ امام‌(ع‌) که در موارد انفال بوده است. <ref>مثلاً نگاه كنید: علامه حلى‌، ص206-210</ref>


==مصادیق انفال==
==مصادیق انفال==
در مورد مصادیق و موارد انفال اختلاف نظری میان فقهای امامیه وروایات مندرج در این باب وجود دارد. با این حال، موارد زیر را می توان به عنوان مصادیق انفال در فقه امامیه نام برد.
در مورد مصادیق و موارد انفال با وجود اختلاف نظری که میان فقهای امامیه وروایات این بخش وجود دارد، موارد زیر را می توان به عنوان مصادیق انفال در فقه امامیه نام برد.


*کلیه زمین هایی که اهالی آن به اراده و خواست خود نه به زور، از آن خارج شده اند و بدون جنگ به دست مسلمانان افتاده است؛
*کلیه زمین هایی که اهالی آن به اراده و خواست خود نه به زور، از آن خارج شده اند و بدون جنگ به دست مسلمانان افتاده است؛
*زمین های موات و ویرانه ای که اصلا مالک نداشته است و به وسیله کسی آباد و احیاء شده است؛
*[[زمین های موات]] و ویرانه ای که اصلا مالک نداشته است و به وسیله کسی آباد و احیاء شده است؛
*نی زارها؛
*نی زارها؛
*دره ها؛
*دره ها؛
خط ۴۵: خط ۴۳:
*قله کوه ها؛
*قله کوه ها؛
*بستر رودخانه ها و سواحل دریاها؛
*بستر رودخانه ها و سواحل دریاها؛
*زمین و میراثی که از مرده بدون وارث باقی مانده است؛ طوسی، جمل العقود...، ص106
*زمین و میراثی که از مرده بدون وارث باقی مانده است؛ <ref>طوسی، جمل العقود...، ص106</ref>
*اموال خصوصی و زمین هایی که پادشاهان و سلاطین بدون غصب در اختیار داشته اند و به دست مسلمانان افتاده است که قطایا و صفایا نامیده می شود؛
*اموال خصوصی و زمین هایی که پادشاهان و سلاطین بدون غصب در اختیار داشته اند و به دست مسلمانان افتاده است که [[قطایا]] و [[صفایا]] نامیده می شود؛
*غنائمی که در جنگ بدون اجازه حاکم شرع گرفته شده است؛(برای‌ روایات‌، نگاه كنید: حر عاملى‌، ج4، ص364 ؛ برای‌ بررسى‌ آیه‌، نگاه كنید: سیوری‌، ج1، ص254؛ برای‌ فروع‌ فقهى‌، نگاه كنید: محقق‌ حلى‌، ج1، ص183-184؛ صاحب‌ جواهر، ج16، ص115
*غنائمی که در جنگ بدون اجازه [[حاکم شرع]] گرفته شده است؛ <ref>برای‌ روایات‌، نگاه كنید: حر عاملى‌، ج4، ص364؛ برای‌ بررسى‌ آیه‌، نگاه كنید: سیوری‌، ج1، ص254؛ برای‌ فروع‌ فقهى‌، نگاه كنید: محقق‌ حلى‌، ج1، ص183-184؛ صاحب‌ جواهر، ج16، ص115</ref>
*غنیمتهای برجسته که در جنگ گرفته میشود؛
*غنیمتهای برجسته ای که در جنگ گرفته میشود؛
*دریاها؛
*دریاها؛
*معادن ظاهری و مخفی که در ملک کسی نباشد؛ نگاه کنید مشکینی، ص 96‌
*معادن ظاهری و مخفی که در ملک کسی نباشد؛ نگاه کنید <ref>مشکینی، ص 96‌</ref>


==اموال عمومی==
==اموال عمومی==
همانطور که بیان شد، در فقه امامیه موهبت های طبیعی همانند زمین های موات و جنگلها از موارد انفال دانسته شده است. توجه به این مسئله و اینکه امام زمان ع، استفاده‌ و بهره‌برداری‌ از انفال‌ را در عصر غیبت‌ برای‌ شیعیان‌ مباح‌ ساخته‌ است‌، زمینه مناسبى‌ را برای‌ بحث‌ درباره مسائل‌ حقوقى‌ این‌ اموال‌ و استفاده عموم‌ از آنها، و ایجاد اصطلاح اموال عمومی شده است.
در فقه امامیه موهبت های طبیعی همانند زمین های موات و جنگلها از موارد انفال دانسته شده است. توجه به این مسئله و اینکه امام زمان ع استفاده‌ و بهره‌برداری‌ از انفال‌ را در عصر غیبت‌ برای‌ شیعیان‌ [[مباح‌]] نموده است‌، زمینه مناسبى‌ را برای‌ بحث‌ درباره مسائل‌ حقوقى‌ این‌ اموال‌ و استفاده عموم‌ از آنها، و ایجاد اصطلاح اموال عمومی شده است.


این‌ مبحث‌ به‌ خصوص‌ از دوره صفوی‌ با دیده اهمیت‌ نگریسته‌ شده‌، و با وجود مخالفتهایى‌ در آغاز، روی‌ به‌ گسترش‌ و بسط آورده‌ است‌. مهمترین و قدیمی ترین متن در مورد اموال عمومی را می توان «قاطعه اللجاج‌» محقق‌ كركى‌ دانست (به‌خصوص‌، نگاه كنید: ص‌ 162).
این‌ مبحث‌ به‌ خصوص‌ از [[صفویه|دوره صفوی‌]] دارای اهمیت ویژه ای شد و با وجود مخالفتهایى‌ در آغاز، روی‌ به‌ گسترش‌ و بسط آورده‌ است‌. مهمترین و قدیمی ترین متن در مورد [[اموال عمومی]] را می توان «[[قاطعه اللجاج‌(کرکی)|قاطعه اللجاج‌]]» [[محقق‌ كركى‌]] دانست (<ref>به‌خصوص‌، نگاه كنید: ص‌ 162</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
کاربر ناشناس