پرش به محتوا

اسما و صفات خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

imported>M.bahrami
imported>M.bahrami
خط ۲۲: خط ۲۲:


صفت به معنای حالتی است که در چیزی یافت می‌شود.<ref> مفردات، ص۸۷۳، «وصف».</ref> کلمه «صفت» همان کلمه «وصف» است که «واو» آن حذف و تاء در عوض به آخر آن افزوده شده است. برخی گفته‌اند: «صفت» برگرفته از وصف، به معنای زیور و زیبایی موجود در موصوف است.<ref> لسان العرب، ج ۱۵، ص۳۱۵، «وصف».</ref>
صفت به معنای حالتی است که در چیزی یافت می‌شود.<ref> مفردات، ص۸۷۳، «وصف».</ref> کلمه «صفت» همان کلمه «وصف» است که «واو» آن حذف و تاء در عوض به آخر آن افزوده شده است. برخی گفته‌اند: «صفت» برگرفته از وصف، به معنای زیور و زیبایی موجود در موصوف است.<ref> لسان العرب، ج ۱۵، ص۳۱۵، «وصف».</ref>
میان اسم و صفت در اینجا هیچ فرق نیست


==تفاوت دو اصطلاح «اسم» و «صفت»==
==تفاوت دو اصطلاح «اسم» و «صفت»==
این دو کلمه در علوم مختلف به معانی متفاوتی به کار رفته است.
در علم کلام اسم آن لفظی است که بر صِرف ذات دلالت می‌کند؛ مانند: «اللّه»، «رجل» و «انسان» یا بر ذاتی که به وصفی متصف است دلالت می‌کند مانند: «عالِم» و «قادر» و یا بر مبدأ فعل دلالت می‌کند؛ مانند: «رازق» و «خالق» امّا صفت تنها یک کاربرد دارد و تنها بر مبدأ دلالت می‌کند بدون اینکه علامتی بر ذات بوده باشد؛ مانند: علم، قدرت، رزق و خلقت، به همین جهت می‌توان اسم را محمول قرار داده و آن را بر ذات حمل کرد و گفت: خداوند «عالم» یا «خالق» یا «رحمان» یا «رحیم» است؛ ولی صفت را نمی‌توان محمول قرار داد و گفت: خداوند خلق است.<ref>مفاهیم القرآن، ج ۶، ص۳۳ </ref>
 
===در علم نحو(ادبیات عرب)===
اسم در ادبیات عرب در برابر فعل و حرف قرار داشته و از اقسام کلمه به شمار می‌آید و با دو ویژگی «استقلال در معنا» و «عدم دلالت بر زمان» از فعل و حرف متمایز می‌شود؛ امّا صفت در برابر موصوف و هر دو از اقسام اسم به شمار می‌آیند.<ref> مبادی العربیه، ج ۲، ص۱۰۴ </ref>
 
===در علم کلام===
دو تبیین از اسما و صفات در علم کلام وجود دارد:
 
۱) اسم، اعتبار شی ء است در صورتی که به تنهایی لحاظ گردد، مانند آسمان و زمین؛ امّا اگر شیئی با صفتی معین لحاظ گردد وصف نامیده می‌شود، مانند: خالق، رازق، طویل و قصیر.<ref> مفاهیم القرآن، ج ۶، ص۳۳ </ref> این تبیین رایج‌تر است.
 
۲) اسم آن لفظی است که بر صِرف ذات دلالت می‌کند؛ مانند: «اللّه»، «رجل» و «انسان» یا بر ذاتی که به وصفی متصف است دلالت می‌کند مانند: «عالِم» و «قادر» و یا بر مبدأ فعل دلالت می‌کند؛ مانند: «رازق» و «خالق» امّا صفت تنها یک کاربرد دارد و تنها بر مبدأ دلالت می‌کند بدون اینکه علامتی بر ذات بوده باشد؛ مانند: علم، قدرت، رزق و خلقت، به همین جهت می‌توان اسم را محمول قرار داده و آن را بر ذات حمل کرد و گفت: خداوند «عالم» یا «خالق» یا «رحمان» یا «رحیم» است؛ ولی صفت را نمی‌توان محمول قرار داد و گفت: خداوند خلق است.<ref> مفاهیم القرآن، ج ۶، ص۳۳ </ref>


===در فلسفه و عرفان===
===در فلسفه و عرفان===
کاربر ناشناس