کاربر ناشناس
شاه اسماعیل اول: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اِسْماعیلِ اَوَّلِ صَفَوی''' (حکومت 07 9-30 9 ق/501-524م)، نخستین پادشاه سلسله [[صفویه]]، و ملقب به ابوالمظفر بهادر خان حسینى بود.از جمله حوادث مهم دوران این شاه صفوی می توان به آغاز پادشاهی صفویان، رسمیت مذهب [[تشیع]] در [[ایران]] و [[جنگ چالدران]]،اشاره نمود. | '''اِسْماعیلِ اَوَّلِ صَفَوی''' (حکومت 07 9-30 9 ق/501-524م)، نخستین پادشاه سلسله [[صفویه]]، و ملقب به ابوالمظفر بهادر خان حسینى بود.از جمله حوادث مهم دوران این شاه صفوی می توان به آغاز پادشاهی صفویان، رسمیت مذهب [[تشیع]] در [[ایران]] و [[جنگ چالدران]]،اشاره نمود. | ||
[[پرونده:Safavid dynasty timeline.svg|چپ|180px|نمودار زمانی - تواریخ بر حسب هجری قمری است]] | [[پرونده:Safavid dynasty timeline.svg|چپ|180px|نمودار زمانی - تواریخ بر حسب هجری قمری است]] | ||
==نام | ==نام و نسب== | ||
اسماعیل میرزا مشهور به شاه اسماعیل اوّل ، پسر شیخ حیدر در روز سه شنبه 25 رجب سال 892 ق در [[اردبیل]] متولد شد.<ref>غیاث الدین ؛ حبیب السیرج 4، ص 428.</ref> نسب وی با پنج واسطه به [[شیخ صفی الدین اردبیلی]] میرسد. مادرش حلیمه بیگم آغا دختر اوزون حسن [[آق قویونلو]] است. نام اصلی مادرش، مارتا بود، که ظاهراً تا پایان عمر، مسیحی بود و اکنون قبرش در محوطه آرامگاه صفویان – خارج [[بقعه]] شیخ صفی است.<ref> خواندمیر؛ ص 438.</ref> | اسماعیل میرزا مشهور به شاه اسماعیل اوّل ، پسر شیخ حیدر در روز سه شنبه 25 رجب سال 892 ق در [[اردبیل]] متولد شد.<ref>غیاث الدین ؛ حبیب السیرج 4، ص 428.</ref> نسب وی با پنج واسطه به [[شیخ صفی الدین اردبیلی]] میرسد. مادرش حلیمه بیگم آغا دختر اوزون حسن [[آق قویونلو]] است. نام اصلی مادرش، مارتا بود، که ظاهراً تا پایان عمر، مسیحی بود و اکنون قبرش در محوطه آرامگاه صفویان – خارج [[بقعه]] شیخ صفی است.<ref> خواندمیر؛ ص 438.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==اقدامات شاه اسماعیل== | ==اقدامات شاه اسماعیل== | ||
===تشیع دین رسمی=== | ===تشیع دین رسمی=== | ||
اسماعیل میرزا در تابستان سال 907 هـ در سن 15 سالگی در تبریز تاجگذاری کرد و به شاه اسماعیل معروف شد.<ref>سیوری، راجر؛ ص 25</ref> شاه اسماعیل پس از نشستن بر تخت پادشاهی دستور داد تا | اسماعیل میرزا در تابستان سال 907 هـ در سن 15 سالگی در تبریز تاجگذاری کرد و به شاه اسماعیل معروف شد.<ref>سیوری، راجر؛ ص 25</ref> شاه اسماعیل پس از نشستن بر تخت پادشاهی دستور داد تا همه خطبا، خطبه به نام [[دوازده امامی|دوازده امام]] بخوانند و عبارت «'''اشهد أنّ علیاً ولی الله'''» را به [[اذان]] اضافه کنند.<ref>روملو، حسن بیگ؛ص 85 -86</ref> | ||
شاه اسماعیل با تأسیس دولت [[صفوی]] توانست، سرزمین ایران کهن را که تا آن زمان پاره پاره بود، متحد کند؛ و وحدتی سیاسی در آن پدید آورد.<ref>جعفریان ؛رسول، صفویه از ظهور تا زوال، ص 70</ref> همچنین برقراری [[شیعه اثنی عشری|تشیع اثنی عشری]] به عنوان مذهب رسمی کشور توسط شاه اسماعیل، موجب ایجاد آگاهی بیشتری نسبت به هویّت ملّی و بدین طریق ایجاد دولت متمرکزتر و قویتر شد.<ref> سیوری راجر؛ص 27</ref> | شاه اسماعیل با تأسیس دولت [[صفوی]] توانست، سرزمین ایران کهن را که تا آن زمان پاره پاره بود، متحد کند؛ و وحدتی سیاسی در آن پدید آورد.<ref>جعفریان ؛رسول، صفویه از ظهور تا زوال، ص 70</ref> همچنین برقراری [[شیعه اثنی عشری|تشیع اثنی عشری]] به عنوان مذهب رسمی کشور توسط شاه اسماعیل، موجب ایجاد آگاهی بیشتری نسبت به هویّت ملّی و بدین طریق ایجاد دولت متمرکزتر و قویتر شد.<ref> سیوری راجر؛ص 27</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
شاه اسماعیل با شکست دادن مخالفان توانست قلمرو حکومت خود را گسترش دهد. وی توانست با شکست دادن «سلطان مراد آق قویونلو» در نزدیکی [[همدان]] بر سراسر [[عراق عجم]] مسلط شود. در سال 909 هـ، نیروهای قزلباش، [[سمنان]] و [[فارس]] و در سال بعد [[یزد]] را متصرف شوند و در سال 914هـ بر عراق عرب مسلط گردید. | شاه اسماعیل با شکست دادن مخالفان توانست قلمرو حکومت خود را گسترش دهد. وی توانست با شکست دادن «سلطان مراد آق قویونلو» در نزدیکی [[همدان]] بر سراسر [[عراق عجم]] مسلط شود. در سال 909 هـ، نیروهای قزلباش، [[سمنان]] و [[فارس]] و در سال بعد [[یزد]] را متصرف شوند و در سال 914هـ بر عراق عرب مسلط گردید. | ||
اسماعیل پس از غلبه بر علاءالدوله ذوالقدر 13ق/507م و تصرف دیار بکر و بخش علیای [[فرات]]، راهى عراق شد تا آخرین پایگاه امیران بایندری آق قویونلو و شهرهای مقدس شیعیان را تسخیر کند.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /85-90؛ روملو، 2 -6؛ عالم آرا، 12-21</ref> پس از فتح بغداد در 19ق به [[نجف]] اشرف، [[کربلا]] ی معلا و [[سامرا]] رفت و به نوسازی و تعمیر قبه و بارگاه امامان همت گماشت.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /93- 95؛ عالم آرا، 27- 28؛ جهانگشا، 83-92؛ قاضى احمد، /3 -4؛ حسینى، 24</ref> وی در سال 916 هـ، رقیب سنّی خود «شیبک خان ازبک» را شکست داد. وی دستور داد تا سر شیبک خان را از بدن جدا ساخته برای سلطان عثمانی «[[بایزید]]» فرستادند.<ref>روملو ؛حسن بیگ، ص 161.</ref> | اسماعیل پس از غلبه بر علاءالدوله ذوالقدر 13ق/507م و تصرف [[دیار بکر]] و بخش علیای [[فرات]]، راهى [[عراق]] شد تا آخرین پایگاه امیران بایندری [[آق قویونلو]] و شهرهای مقدس شیعیان را تسخیر کند.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /85-90؛ روملو، 2 -6؛ عالم آرا، 12-21</ref> پس از فتح بغداد در 19ق به [[نجف]] اشرف، [[کربلا]] ی معلا و [[سامرا]] رفت و به نوسازی و تعمیر قبه و بارگاه امامان همت گماشت.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /93- 95؛ عالم آرا، 27- 28؛ جهانگشا، 83-92؛ قاضى احمد، /3 -4؛ حسینى، 24</ref> وی در سال 916 هـ، رقیب سنّی خود «شیبک خان ازبک» را شکست داد. وی دستور داد تا سر شیبک خان را از بدن جدا ساخته برای سلطان عثمانی «[[بایزید]]» فرستادند.<ref>روملو ؛حسن بیگ، ص 161.</ref> | ||
==آغاز تنش با عثمانی ها== | ==آغاز تنش با عثمانی ها== | ||
پیش روی شاه اسماعیل در [[ماوراءالنهر]] و گسترش مذهب | پیش روی شاه اسماعیل در [[ماوراءالنهر]] و گسترش مذهب [[شیعه]] در سرزمینهای شرقى قلمرو اسلامى برای بایزید دوم که خود را پیشوای همه مسلمانان جهان مىدانست، سخت بود. از این رو نخست از در دوستى درآمد<ref>فلسفى، 2؛ جهانگشا، 24- 25؛</ref> اما چون سر شیبک خان را نزد او فرستادند، خشمناک شد و اسماعیل را از مداخله در کار شیعیان عثمانى و از فکر «استیلا بر ممالک روم» برحذر داشت و او را تهدید به جنگ کرد.<ref>فلسفى، 3؛ پارسادوست، 69-72</ref> | ||
از سوی دیگر شاه اسماعیل به بهانه پشتیبانى از [[صوفیان]] و شیعیان قلمرو عثمانى از بحرانهای اجتماعى و سیاسى آن کشور استفاده کرده، از یک سو به پشتیبانى از شورش شاه قلى بابا تکلو برخاست و از دیگر سو به نورعلى خلیفه کمک کرد تا شهرهای عثمانى را تخریب و تصرف کند. | از سوی دیگر شاه اسماعیل به بهانه پشتیبانى از [[صوفیان]] و شیعیان قلمرو عثمانى از بحرانهای اجتماعى و سیاسى آن کشور استفاده کرده، از یک سو به پشتیبانى از شورش شاه قلى بابا تکلو برخاست و از دیگر سو به نورعلى خلیفه کمک کرد تا شهرهای عثمانى را تخریب و تصرف کند. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
سرانجام اسماعیل با جمعى از نزدیکان، میدان نبرد را ترک کرد و به درگزین گریخت و سلیم پیروزمندانه وارد [[تبریز]] شد، ولى نتوانست در آنجا بماند و پس از روز تبریز را به سوی [[استانبول]] ترک کرد<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /45 - 48؛ روملو، 49؛ جهانگشا، 06 -07؛ اسکندربیک، /3</ref> و همه هنرمندانى را که شاه اسماعیل از [[هرات]] به پایتخت آورده بود، همراه گروهى از صنعتگران و اعیان تبریز از ایران به عثمانى برد.<ref> پارسا دوست، 90.</ref> | سرانجام اسماعیل با جمعى از نزدیکان، میدان نبرد را ترک کرد و به درگزین گریخت و سلیم پیروزمندانه وارد [[تبریز]] شد، ولى نتوانست در آنجا بماند و پس از روز تبریز را به سوی [[استانبول]] ترک کرد<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /45 - 48؛ روملو، 49؛ جهانگشا، 06 -07؛ اسکندربیک، /3</ref> و همه هنرمندانى را که شاه اسماعیل از [[هرات]] به پایتخت آورده بود، همراه گروهى از صنعتگران و اعیان تبریز از ایران به عثمانى برد.<ref> پارسا دوست، 90.</ref> | ||
پس از خروج سلیم از تبریز، شاه اسماعیل به پایتخت مراجعت کرد.<ref>روملو، 49</ref> او همواره به جبران شکست [[جنگ چالدران]] مىاندیشید و از جمله تدبیرهایش آن بود که در 21ق/515م سفرای پادشاهان [[مجارستان]] و [[آلمان]] را به حضور پذیرفت و دول [[اروپا]] | پس از خروج سلیم از تبریز، شاه اسماعیل به پایتخت مراجعت کرد.<ref>روملو، 49</ref> او همواره به جبران شکست [[جنگ چالدران]] مىاندیشید و از جمله تدبیرهایش آن بود که در 21ق/515م سفرای پادشاهان [[مجارستان]] و [[آلمان]] را به حضور پذیرفت و دول [[اروپا|اروپایی]] را به اتحاد بر ضد عثمانى فراخواند.<ref>طاهری،69- , 2</ref> | ||
==پس از شکست در چالدران== | ==پس از شکست در چالدران== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
سرانجام "شاه اسماعیل" پس از حدود 23 سال پادشاهی، در سن 38 سالگی در روز دوشنبه 19 رجب سال 930 درگذشت و جسد او را در آرامگاه نیاکانش در [[خانقاه | سرانجام "شاه اسماعیل" پس از حدود 23 سال پادشاهی، در سن 38 سالگی در روز دوشنبه 19 رجب سال 930 درگذشت و جسد او را در آرامگاه نیاکانش در [[خانقاه شیخ صفی]]» به خاک سپردند. وی هنگام مرگ نه فرزند از خود به یادگار گذاشت؛ که چهار پسر به نامهای: "تهماسب میرزا"، "القاسب میرزا"، "سام میرزا" و "بهرام میرزا" از آن جمله اند.<ref>پارسا دوست، منوچهر؛ص 669</ref> | ||
== | ==بناها و آثار== | ||
شاه اسماعیل به رسوم و آیینهای مذهبى و ملى بسیار علاقه داشت <ref>پارسادوست، 13 -16؛ جهانگشا، 28- 29، 73 -74</ref> و به ایجاد آبادانى و بناهای یاد بود اشتیاق نشان مىداد.<ref>سیلوا ای فیگروا، 34</ref> | شاه اسماعیل به رسوم و آیینهای مذهبى و ملى بسیار علاقه داشت <ref>پارسادوست، 13 -16؛ جهانگشا، 28- 29، 73 -74</ref> و به ایجاد آبادانى و بناهای یاد بود اشتیاق نشان مىداد.<ref>سیلوا ای فیگروا، 34</ref> مهمترین آثاری که از وی به یادگار مانده، اینهاست: بازار دور میدان قدیم [[اصفهان]] <ref>حسینى، 3؛</ref> [[مدرسه هارونیه]] و بقعه امام زاده هارون در اصفهان<ref>قاضى احمد، /51</ref> این دو بنا تماماً باقى مانده است؛ بناهای یاد بود در اوجان فارس و [[شیراز]] <ref>جهانگشا، 103</ref> و سرانجام آبادانیها و ساختمانهای متعددی که در خوی و تبریز بنیاد کرد.<ref>سیلوا ای فیگروا، 79-82</ref> | ||
مهمترین آثاری که از وی به یادگار مانده، اینهاست: بازار دور میدان قدیم [[اصفهان]] <ref>حسینى، 3؛</ref> [[مدرسه هارونیه]] و بقعه امام زاده هارون در اصفهان<ref>قاضى احمد، /51</ref> این دو بنا تماماً باقى مانده است؛ بناهای یاد بود در اوجان فارس و [[شیراز]] <ref>جهانگشا، 103</ref> و سرانجام آبادانیها و ساختمانهای متعددی که در خوی و تبریز بنیاد کرد.<ref>سیلوا ای فیگروا، 79-82</ref> | |||
شاه اسماعیل به فارسى و ترکى شعر مىسرود و خطایى تخلص مىکرد.<ref>جهانگشا، 09؛ سام میرزا، 1</ref> | شاه اسماعیل به فارسى و ترکى شعر مىسرود و خطایى تخلص مىکرد.<ref>جهانگشا، 09؛ سام میرزا، 1</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |