پرش به محتوا

عبدالرحمن بن محمد بن اشعث کندی: تفاوت میان نسخه‌ها

imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۴۲: خط ۴۲:
ابتدا جنگ به نفع سپاه [[عراق]] بود. [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک]] که از این اوضاع به وحشت افتاده بود، برادرش، عبدالله، را همراه نامه‌ای به سوی [[عراق]] فرستاد که تا با ابن اشعث مذاکره نماید که اگر او خواهان عزل حجاج است، وی را عزل کند و ابن اشعث دست از جنگ و مخالفت بردارد. حجاج از این موضوع با خبر شده و هراسناک گشت. از این روی نامه‌ای برای [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک]] فرستاد و به او خاطرنشان کرد که در صورت عزل او، ابن اشعث وی را نیز عزل خواهد کرد. وی توانست عبدالملک را قانع کرده و به نبرد با عبدالرحمن ادامه دهد.<ref>طبری، پیشین، ص 3692.</ref>
ابتدا جنگ به نفع سپاه [[عراق]] بود. [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک]] که از این اوضاع به وحشت افتاده بود، برادرش، عبدالله، را همراه نامه‌ای به سوی [[عراق]] فرستاد که تا با ابن اشعث مذاکره نماید که اگر او خواهان عزل حجاج است، وی را عزل کند و ابن اشعث دست از جنگ و مخالفت بردارد. حجاج از این موضوع با خبر شده و هراسناک گشت. از این روی نامه‌ای برای [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک]] فرستاد و به او خاطرنشان کرد که در صورت عزل او، ابن اشعث وی را نیز عزل خواهد کرد. وی توانست عبدالملک را قانع کرده و به نبرد با عبدالرحمن ادامه دهد.<ref>طبری، پیشین، ص 3692.</ref>


در میان سپاه ابن اشعث قاریان و بزرگانی چون [[شعبى]] و [[سعيد بن جبير]] و [[أبوالبختري طايى]] و [[عبدالرحمن بن ابى ليلى]] و [[کمیل بن زیاد]] دیده می‌شد.[[مقدسی، پیشین، ج ‏2، ص 92]] از این روی برخی معتقدند از این پس شورش ابن اشعث شکل عقیدتی به خود گرفت.<ref>دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 3، عبدالکریم گلشنی، مدخل ابن اشعث.</ref>
در میان سپاه ابن اشعث قاریان و بزرگانی چون [[شعبى]] و [[سعيد بن جبير]] و [[أبوالبختري طايى]] و [[عبدالرحمن بن ابى ليلى]] و [[کمیل بن زیاد]] دیده می‌شد.<ref>مقدسی، پیشین، ج ‏2، ص 92.</ref> از این روی برخی معتقدند از این پس شورش ابن اشعث شکل عقیدتی به خود گرفت.<ref>دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 3، عبدالکریم گلشنی، مدخل ابن اشعث.</ref>


====پایان شورش====
====پایان شورش====
کاربر ناشناس