پرش به محتوا

سید احمد خوانساری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
| وب‌گاه رسمی        =
| وب‌گاه رسمی        =
}}
}}
'''سید احمد خوانساری'''([[سال ۱۳۰۹ هجری قمری|۱۳۰۹]]-[[سال ۱۴۰۵ هجری قمری|۱۴۰۵ق]]) از [[مراجع تقلید شیعه]] در قرن ۱۴ ق. او از شاگردان [[آخوند خراسانی]]، [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی]]، [[میرزای نائینی]] و [[آقا ضیاء عراقی]] بود. او از معدود مراجعی است که در دوران [[مرجعیت]] خود در [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] معروف نبود و قبل از مرجعیت ساکن [[تهران]] شده بود. مرجعیت او بعد از درگذشت [[آیت الله بروجردی]] آغاز شد.
'''سید احمد خوانساری'''([[سال ۱۳۰۹ هجری قمری|۱۳۰۹]]-[[سال ۱۴۰۵ هجری قمری|۱۴۰۵ق]]) از [[مراجع تقلید شیعه]] در قرن ۱۴ ق. او از شاگردان [[آخوند خراسانی]]، [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی]]، [[میرزای نائینی]] و [[آقا ضیاء عراقی]] بود. او از معدود مراجعی است که در دوران [[مرجعیت]] خود در [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] معروف نبود و قبل از مرجعیت ساکن [[تهران]] شده بود. مرجعیت او بعد از درگذشت [[آیت الله بروجردی]] آغاز شد.


خوانساری به پارسایی و ساده‌زیستی معروف بود. سیره سیاسی وی، دارای فراز و نشیبی بود که به تدریج از مخالفت آشکار با سیاست‌های رژیم شاه و اعلام صریح مواضع خود به نوعی احتیاط و میانه‌روی سوق یافت.
خوانساری به پارسایی و ساده‌زیستی معروف بود. سیره سیاسی وی، دارای فراز و نشیبی بود که به تدریج از مخالفت آشکار با سیاست‌های رژیم شاه و اعلام صریح مواضع خود به نوعی احتیاط و میانه‌روی سوق یافت.
خط ۳۵: خط ۳۵:
نسب خوانساری با سی واسطه به [[امام کاظم(ع)]] می‌رسد.<ref>حسینی یزدی و همکاران، ص۳۱۷.</ref> پدرش میرزایوسف و جدش میرزا بابا، عالم دین بودند.<ref>شریف رازی، ج۲ ص۱۰۹؛ ابن رضا، ج۱، ص۳۷۵.</ref> سید احمد در [[محرم]] ۱۳۰۹ در [[خوانسار]] به دنیا آمد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، قسم۱، ص۴۶۲؛ امینی ج۲، ص۵۴۵.</ref> در سه سالگی پدرش را از دست داد و برادرش سید محمد حسن - که وی نیز عالم دین بود - سر پرستی او را بر عهده گرفت.
نسب خوانساری با سی واسطه به [[امام کاظم(ع)]] می‌رسد.<ref>حسینی یزدی و همکاران، ص۳۱۷.</ref> پدرش میرزایوسف و جدش میرزا بابا، عالم دین بودند.<ref>شریف رازی، ج۲ ص۱۰۹؛ ابن رضا، ج۱، ص۳۷۵.</ref> سید احمد در [[محرم]] ۱۳۰۹ در [[خوانسار]] به دنیا آمد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، قسم۱، ص۴۶۲؛ امینی ج۲، ص۵۴۵.</ref> در سه سالگی پدرش را از دست داد و برادرش سید محمد حسن - که وی نیز عالم دین بود - سر پرستی او را بر عهده گرفت.
==تحصیلات==
==تحصیلات==
خوانساری مقدمات علوم دین و دروس میانی را در خوانسار، نزد برادرش و [[سید علی اکبر بیدهندی]] (همسر خواهرش) فرا گرفت. در ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به [[اصفهان]]<ref>شریف رازی، ج۲، ص۱۰؛ ابن رضا، ج۱، ص۳۷۷.</ref> و سپس به [[نجف]]،<ref>شریف رازی، ج۲، ص۱۱ـ۱۰؛ «شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری» ص۲۳۰ به نقل از محمد تقی ستوده؛ آیت الله سید احمد خوانساری به روایت اسناد، مقدمه متولی، ص۱۵ـ ۱۶؛ ابن رضا، ج۱، ص۳۷۷ـ۳۷۵.</ref> [[دزفول]]،<ref>شریف رازی، ج۲، ص۱۱؛ شیخ آقا بزرگ طهرانی، قسم۱، ص۴۶۲، ابن رضا، ج۱، ص۳۷۷، که به ترتیب سال بازگشت وی را ۱۳۳۵ و ۱۳۳۳دانسته‌اند.</ref> سلطان آباد ([[اراک]])<ref>حسینی یزدی و همکاران، ص۳۱۷؛ آیت الله سید احمد خوانساری، همان مقدمه، ص۱۶.</ref> و [[قم]]<ref>آیت الله سید احمد خوانساری، همان، مقدمه، ص۱۷.</ref> رفت و در [[درس خارج|دروس خارج]] [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و همچنین [[علم رجال]]، [[حکمت]] و دیگر دروس حوزوی بزرگان آن عصر، شرکت کرد؛ از جمله:
خوانساری مقدمات علوم دین و دروس میانی را در خوانسار، نزد برادرش و [[سید علی اکبر بیدهندی]] (همسر خواهرش) فرا گرفت. در ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به [[اصفهان]]<ref>شریف رازی، ج۲، ص۱۰؛ ابن رضا، ج۱، ص۳۷۷.</ref> و سپس به [[نجف]]،<ref>شریف رازی، ج۲، ص۱۱-۱۰؛ «شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری» ص۲۳۰ به نقل از محمد تقی ستوده؛ آیت الله سید احمد خوانساری به روایت اسناد، مقدمه متولی، ص۱۵ ۱۶؛ ابن رضا، ج۱، ص۳۷۷۳۷۵.</ref> [[دزفول]]،<ref>شریف رازی، ج۲، ص۱۱؛ شیخ آقا بزرگ طهرانی، قسم۱، ص۴۶۲، ابن رضا، ج۱، ص۳۷۷، که به ترتیب سال بازگشت وی را ۱۳۳۵ و ۱۳۳۳دانسته‌اند.</ref> سلطان آباد ([[اراک]])<ref>حسینی یزدی و همکاران، ص۳۱۷؛ آیت الله سید احمد خوانساری، همان مقدمه، ص۱۶.</ref> و [[قم]]<ref>آیت الله سید احمد خوانساری، همان، مقدمه، ص۱۷.</ref> رفت و در [[درس خارج|دروس خارج]] [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و همچنین [[علم رجال]]، [[حکمت]] و دیگر دروس حوزوی بزرگان آن عصر، شرکت کرد؛ از جمله:






{{ستون-شروع|4}}
{{ستون-شروع|۴}}
# [[محمد صادق مدرس اصفهانی]]
# [[محمد صادق مدرس اصفهانی]]
# [[عبدالکریم گزی]]
# [[عبدالکریم گزی]]
خط ۵۹: خط ۵۹:


==حضور در تهران==
==حضور در تهران==
در ۱۳۶۹ که سید یحیی سجادی [[امام جماعت]] [[مسجد سیدعزیزالله]] واقع در بازار [[آیت الله بروجردی|تهران]] در گذشت،<ref>شریف رازی، ج۲، ص۱۱؛ مهری، ص۱۲۵</ref> تاجران و بازاریان از [[آیت الله بروجردی]] خواستند که شخص باکفایتی را به عنوان امام جماعت مسجد معرفی کند. بدین ترتیب در ۱۳۷۰ق خوانساری به توصیه بروجردی و به اصرار فراوان مردم به تهران رفت.<ref>آقا بزرگ طهرانی، همانجا؛ ابن الرضا، ج۱، ص۳۷۸</ref> او از همین سال تا پایان عمر در این مسجد به اقامه نماز، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت.<ref>حسینی یزدی و همکاران، ص۳۱۹ـ۳۱۸</ref>
در ۱۳۶۹ که سید یحیی سجادی [[امام جماعت]] [[مسجد سیدعزیزالله]] واقع در بازار [[آیت الله بروجردی|تهران]] در گذشت،<ref>شریف رازی، ج۲، ص۱۱؛ مهری، ص۱۲۵</ref> تاجران و بازاریان از [[آیت الله بروجردی]] خواستند که شخص باکفایتی را به عنوان امام جماعت مسجد معرفی کند. بدین ترتیب در ۱۳۷۰ق خوانساری به توصیه بروجردی و به اصرار فراوان مردم به تهران رفت.<ref>آقا بزرگ طهرانی، همانجا؛ ابن الرضا، ج۱، ص۳۷۸</ref> او از همین سال تا پایان عمر در این مسجد به اقامه نماز، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت.<ref>حسینی یزدی و همکاران، ص۳۱۹-۳۱۸</ref>


او در مدت اقامت در تهران، این مسجد را به محلی برای اقدامات سیاسی و اجتماعی تبدیل نمود. اولین اقدام مهم سیاسی ایشان، صدور اعلامیه مشترکی همراه با [[سید محمد بهبهانی]] بر علیه [[لایحه انجمن‌های ایالتی-ولایتی]] بود. پس از آن، به دنبال عدم توجه حکومت پهلوی به اعتراض علما نسبت به این لایحه، چند نفر از علمای تهران، تصمیم گرفتند در این مسجد تحصن کنند و مردم را نیز به این تحصن و تجمع اعتراضی دعوت کردند.<ref> مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۷، ۳۳، ۵۲؛ دوانی، ج۲، ص۴۲، ۴۴، ۴۶، ۵۰، ۷۲ـ۷۳، ۱۳۷، ۱۴۸ـ۱۴۹، ۱۵۱، ۱۵۳ـ۱۵۴؛ هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۰۴، ۱۰۶ـ۱۰۷</ref>
او در مدت اقامت در تهران، این مسجد را به محلی برای اقدامات سیاسی و اجتماعی تبدیل نمود. اولین اقدام مهم سیاسی ایشان، صدور اعلامیه مشترکی همراه با [[سید محمد بهبهانی]] بر علیه [[لایحه انجمن‌های ایالتی-ولایتی]] بود. پس از آن، به دنبال عدم توجه حکومت پهلوی به اعتراض علما نسبت به این لایحه، چند نفر از علمای تهران، تصمیم گرفتند در این مسجد تحصن کنند و مردم را نیز به این تحصن و تجمع اعتراضی دعوت کردند.<ref> مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۷، ۳۳، ۵۲؛ دوانی، ج۲، ص۴۲، ۴۴، ۴۶، ۵۰، ۷۲-۷۳، ۱۳۷، ۱۴۸-۱۴۹، ۱۵۱، ۱۵۳-۱۵۴؛ هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۰۴، ۱۰۶-۱۰۷</ref>


===شاگردان===
===شاگردان===
افراد بسیاری در درس مرحوم خوانساری شرکت کردنداز جمله:<ref>ابن الرضا، ج۱، ص۳۸۰۳۸۳؛ شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری، ص ۲۲۹ به نقل از محمد تقی ستوده.</ref>
افراد بسیاری در درس مرحوم خوانساری شرکت کردنداز جمله:<ref>ابن الرضا، ج۱، ص۳۸۰۳۸۳؛ شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری، ص۲۲۹ به نقل از محمد تقی ستوده.</ref>
{{ستون-شروع|۳}}
{{ستون-شروع|۳}}
# [[سید رضا صدر]]
# [[سید رضا صدر]]
خط ۸۱: خط ۸۱:
# [[مرتضی مطهری]]
# [[مرتضی مطهری]]
# [[علی پناه اشتهاردی]]
# [[علی پناه اشتهاردی]]
# ...
#...
{{پایان}}
{{پایان}}


خط ۹۰: خط ۹۰:


===نظریات خاص===
===نظریات خاص===
* آیت الله خوانساری معتقد است که اثبات حرمت بازی با آلات قمار بدون برد و باخت مشکل است. از گفته‌های ایشان در کتاب [[جامع المدارک]] می‌توان برداشت کرد که طبق نظر ایشان، بازی با آلات قمار حتی اگر عنوان قمار بودن هم بر آن صدق کند بدون برد و باخت جایز است. <ref>جامع المدارك في شرح مختصر النافع، ج‌۳، ص: ۲۷.</ref>
* آیت الله خوانساری معتقد است که اثبات حرمت بازی با آلات قمار بدون برد و باخت مشکل است. از گفته‌های ایشان در کتاب [[جامع المدارک]] می‌توان برداشت کرد که طبق نظر ایشان، بازی با آلات قمار حتی اگر عنوان قمار بودن هم بر آن صدق کند بدون برد و باخت جایز است.<ref>جامع المدارک فی شرح مختصر النافع، ج‌۳، ص: ۲۷.</ref>
* آیت الله خوانساری از معدود علمایی است که در [[شطرنج]] نظری متفاوت دارد، وی در کتاب جامع المدارک گفته است: هرگاه شطرنج به عنوان یکی از [[آلات قمار]] شناخته نشود، بازی با آن [[حلال]] است. [[امام خمینی]] نیز حکم به حلیت شطرنج با این شرط دادو در مقابل اعتراض یکی از شاگردان خود، به سابقه این حکم توسط مرحوم خوانساری اشاره کرد.  
* آیت الله خوانساری از معدود علمایی است که در [[شطرنج]] نظری متفاوت دارد، وی در کتاب جامع المدارک گفته است: هرگاه شطرنج به عنوان یکی از [[آلات قمار]] شناخته نشود، بازی با آن [[حلال]] است. [[امام خمینی]] نیز حکم به حلیت شطرنج با این شرط دادو در مقابل اعتراض یکی از شاگردان خود، به سابقه این حکم توسط مرحوم خوانساری اشاره کرد.  
*وی در باب [[ولایت فقیه]] نیز قائل است که هیچ مرحله از ولایت برای فقیه نمی‌باشد و حتی حق تصرف در [[خمس]] را ندارد تا چه رسد به اجرای [[حدود]] و [[قصاص]] و [[قضاوت]] و دیگر امور اجتماعی.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/88202/?ParentID=79311 مصاحبه با آیت الله مرتضی لنگرودی]</ref>
*وی در باب [[ولایت فقیه]] نیز قائل است که هیچ مرحله از ولایت برای فقیه نمی‌باشد و حتی حق تصرف در [[خمس]] را ندارد تا چه رسد به اجرای [[حدود]] و [[قصاص]] و [[قضاوت]] و دیگر امور اجتماعی.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/88202/?ParentID=79311 مصاحبه با آیت الله مرتضی لنگرودی]</ref>


==سیره سیاسی==
==سیره سیاسی==
خوانساری از ابتدا در شمار مخالفان تند و صریح حکومت و به ویژه شخص [[محمدرضا شاه]] نبود.<ref>ر.ک: آیت الله سید احمد خوانساری، ص۸۹، ۹۴.</ref> او که از ناکامی علمای نجف در جریان [[مشروطه]] خاطرات ناخوشایندی داشت منش مداراگرایانه [[عبدالکریم حائری|حائری یزدی]] و [[بروجردی]] با حکومت را باور داشت، هرچند به نزدیکی با حکومت روی خوش نشان نمی‌داد.<ref> برای نمونه:ر.ک: آیت الله سید احمد خوانساری؛ ص۱۷۹، ۱۸۱ نیز ر.ک: رجبی، ج۱، سند۵۵.</ref>
خوانساری از ابتدا در شمار مخالفان تند و صریح حکومت و به ویژه شخص [[محمدرضا شاه]] نبود.<ref>رجوع کنید به: آیت الله سید احمد خوانساری، ص۸۹، ۹۴.</ref> او که از ناکامی علمای نجف در جریان [[مشروطه]] خاطرات ناخوشایندی داشت منش مداراگرایانه [[عبدالکریم حائری|حائری یزدی]] و [[بروجردی]] با حکومت را باور داشت، هرچند به نزدیکی با حکومت روی خوش نشان نمی‌داد.<ref> برای نمونه:رجوع کنید به: آیت الله سید احمد خوانساری؛ ص۱۷۹، ۱۸۱ نیز رجوع کنید به: رجبی، ج۱، سند۵۵.</ref>


مناسبات خوانساری با حکومت پهلوی با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بود و گاه این مناسبات به تیرگی می‌گرایید. چنان که در قضایایی مانند [[قیام پانزده خرداد|قیام پانزدهم خرداد]] ۱۳۴۲ و جشن‌های دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی در ۱۳۵۰ش، موضع وی با صدور اعلامیه و اظهار مخالفت صریح به جبهه مخالفان جدی رژیم نزدیک شد.<ref>ر.ک: دوانی، ج۴، ص۱۱۱۱۱۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۲۰۱۲۱؛ آیت الله سید احمد خوانساری، همان، مقدمه، ص۳۰۳۱.</ref> او همچنین در مقاطع مختلف تذکراتی به حکومت وقت می‌داد و خواست‌هایی را مطرح می‌کرد مانند برحذر داشتن رژیم از بی‌حرمتی به عالمان دینی در رادیو، جلوگیری از پخش بعضی برنامه‌های نامناسب از تلویزیون، ساماندهی معافیت طلاب علوم دینی از خدمت سربازی، پیگیری برای آزادی علما و زندانیان دیگر و رفع ممنوعیت از سخنرانی وعاظ ممنوع المنبر.<ref>ر.ک: اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۸۸، آیت الله سید احمد خوانساری، ص۱۳۸، ۱۸۰؛ مقدمه متولی، ص۳۲، ۳۴، ۳۵، ۳۹.</ref>
مناسبات خوانساری با حکومت پهلوی با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بود و گاه این مناسبات به تیرگی می‌گرایید. چنان که در قضایایی مانند [[قیام پانزده خرداد|قیام پانزدهم خرداد]] ۱۳۴۲ و جشن‌های دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی در ۱۳۵۰ش، موضع وی با صدور اعلامیه و اظهار مخالفت صریح به جبهه مخالفان جدی رژیم نزدیک شد.<ref>رجوع کنید به: دوانی، ج۴، ص۱۱۱-۱۱۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۲۰۱۲۱؛ آیت الله سید احمد خوانساری، همان، مقدمه، ص۳۰۳۱.</ref> او همچنین در مقاطع مختلف تذکراتی به حکومت وقت می‌داد و خواست‌هایی را مطرح می‌کرد مانند برحذر داشتن رژیم از بی‌حرمتی به عالمان دینی در رادیو، جلوگیری از پخش بعضی برنامه‌های نامناسب از تلویزیون، ساماندهی معافیت طلاب علوم دینی از خدمت سربازی، پیگیری برای آزادی علما و زندانیان دیگر و رفع ممنوعیت از سخنرانی وعاظ ممنوع المنبر.<ref>رجوع کنید به: اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۸۸، آیت الله سید احمد خوانساری، ص۱۳۸، ۱۸۰؛ مقدمه متولی، ص۳۲، ۳۴، ۳۵، ۳۹.</ref>


برخی گفته‌اند که علت اینکه آیت الله خوانساری در مباحث سیاسی ورود نیافت، ماجرای اهانت وی در بازار تهران در مسئله [[اصلاحات ارضی]] بود.<ref>خاطرات آیت الله منتظری، ج۱، ص ۲۰۷</ref>
برخی گفته‌اند که علت اینکه آیت الله خوانساری در مباحث سیاسی ورود نیافت، ماجرای اهانت وی در بازار تهران در مسئله [[اصلاحات ارضی]] بود.<ref>خاطرات آیت الله منتظری، ج۱، ص۲۰۷</ref>


==فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی==
==فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی==
خوانساری علاوه بر رسیدگی به [[:رده:حوزه‌های علمیه شیعه|حوزه‌های علمیه]] [[حوزه علمیه قم |قم]]، [[حوزه علمیه تهران|تهران]]، [[حوزه علمیه نجف|نجف]] و دیگر شهرها به احداث و تعمیر بسیاری از مساجد و بناهای عمومی کمک می‌کرد. هنگام وقوع [[زلزله]] [[خراسان]] در ۱۳۴۷ ش کمک‌هایی به زلزله‌زدگان اختصاص داد و در ماجرای اخراج ایرانیان از [[عراق]] در ۱۳۴۸ش، به همت او مجلسی بزرگ در اعتراض به این رفتار حاکمان عراق تشکیل گردید.<ref>ر.ک: فلسفی، ص۳۱۸۳۱۷؛ آیت الله سید احمد خوانساری، همان، مقدمه، ص۴۹۴۷؛ طاهری خرم آبادی، ج۱، ص۳۵۷.</ref>
خوانساری علاوه بر رسیدگی به [[:رده:حوزه‌های علمیه شیعه|حوزه‌های علمیه]] [[حوزه علمیه قم|قم]]، [[حوزه علمیه تهران|تهران]]، [[حوزه علمیه نجف|نجف]] و دیگر شهرها به احداث و تعمیر بسیاری از مساجد و بناهای عمومی کمک می‌کرد. هنگام وقوع [[زلزله]] [[خراسان]] در ۱۳۴۷ش کمک‌هایی به زلزله‌زدگان اختصاص داد و در ماجرای اخراج ایرانیان از [[عراق]] در ۱۳۴۸ش، به همت او مجلسی بزرگ در اعتراض به این رفتار حاکمان عراق تشکیل گردید.<ref>رجوع کنید به: فلسفی، ص۳۱۸۳۱۷؛ آیت الله سید احمد خوانساری، همان، مقدمه، ص۴۹۴۷؛ طاهری خرم آبادی، ج۱، ص۳۵۷.</ref>


==وفات==
==وفات==
{{جعبه نقل قول | عنوان =پیام تسلیت [[امام خمینی|امام خمینی]] به مناسبت رحلت سید احمد خوانساری:| نقل‌قول ={{سخ}}بسم اللّه الرحمن الرحیم انا للّه وانا الیه راجعون خبر رحلت مرحوم مغفور آیة الله خوانساری رحمه اللّه علیه موجب تأسف و تأثر گردید این عالم جلیل بزرگوار و مرجع معظم که پیوسته در حوزه‌های علمیه و مجامع متدینه مقام رفیع و بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس، و تربیت و علم و عمل به پایان رساند، حق بزرگی بر حوزه‌ها دارد، چه که با رفتار و اعمال خود و تقوا و سیره خویش، پیوسته در نفوس مستعده، مؤثر و موجب تربیت بود.
{{جعبه نقل قول| عنوان =پیام تسلیت [[امام خمینی|امام خمینی]] به مناسبت رحلت سید احمد خوانساری:| نقل‌قول ={{سخ}}بسم اللّه الرحمن الرحیم انا للّه وانا الیه راجعون خبر رحلت مرحوم مغفور آیة الله خوانساری رحمه اللّه علیه موجب تأسف و تأثر گردید این عالم جلیل بزرگوار و مرجع معظم که پیوسته در حوزه‌های علمیه و مجامع متدینه مقام رفیع و بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس، و تربیت و علم و عمل به پایان رساند، حق بزرگی بر حوزه‌ها دارد، چه که با رفتار و اعمال خود و تقوا و سیره خویش، پیوسته در نفوس مستعده، مؤثر و موجب تربیت بود.
از خداوند تعالی برای ایشان رحمت و مغفرت و برای علمای اعلام وحوزه های علمیه صبر و اجر خواستارم والسلام علی عباد اللّه الصالحین. روح‌الله الموسوی الخمینی|تاریخ بایگانی |منبع =<small>صحیفه امام، ج۱۹، ص ۱۲۸</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
از خداوند تعالی برای ایشان رحمت و مغفرت و برای علمای اعلام وحوزه‌های علمیه صبر و اجر خواستارم والسلام علی عباد اللّه الصالحین. روح‌الله الموسوی الخمینی|تاریخ بایگانی|منبع =<small>صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۲۸</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
خوانساری در ۱۳۶۳ ش (۱۴۰۵) در [[تهران]] درگذشت به مناسبت وفات او [[امام خمینی]] پیام تسلیتی صادر کرد<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص ۱۲۸</ref> و بازار تهران و حوزه‌های علمیه تعطیل و از سوی دولت یک هفته عزای عمومی اعلام شد. پیکر وی را پس از [[تشییع جنازه|تشییع]] در تهران به [[قم]] منتقل و در مسجد بالاسر [[حرم حضرت معصومه]] به خاک سپردند.<ref>امام خمینی، همانجا، آیت الله سید احمد خوانساری، همان، مقدمه، ص۵۶، امینی، ج۲، ص۵۴۶؛ ابن الرضا، ج۱، ص۳۸۸.</ref>
خوانساری در ۱۳۶۳ش (۱۴۰۵) در [[تهران]] درگذشت به مناسبت وفات او [[امام خمینی]] پیام تسلیتی صادر کرد<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۲۸</ref> و بازار تهران و حوزه‌های علمیه تعطیل و از سوی دولت یک هفته عزای عمومی اعلام شد. پیکر وی را پس از [[تشییع جنازه|تشییع]] در تهران به [[قم]] منتقل و در مسجد بالاسر [[حرم حضرت معصومه]] به خاک سپردند.<ref>امام خمینی، همانجا، آیت الله سید احمد خوانساری، همان، مقدمه، ص۵۶، امینی، ج۲، ص۵۴۶؛ ابن الرضا، ج۱، ص۳۸۸.</ref>


==فرزندان==
==فرزندان==
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:


==خصوصیات==
==خصوصیات==
بسیاری از عالمان معاصر احتیاط بسیار و [[ورع]] خوانساری را ستوده و وی را در [[تهذیب نفس]] و فضائل اخلاقی چون ادب، [[تواضع]] و ساده زیستی دارای مرتبه ای بلند دانسته‌اند.<ref>شریف رازی، ج۲، ص۱۰، امام خمینی، ج۲۱، ص۱۵۱، شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری، ص۲۳۱، به نقل از محمد تقی ستوده، ص۲۳۳ به نقل از هادی معرفت.</ref> جایگاه علمی رفیع او نیز برای همگان مشهود بود چنان که بسیاری از بزرگان حوزه قم، [[نجف]] و [[کربلا]] پس از درگذشت [[آیت الله بروجردی]] وی را اعلم و دارای دقت نظر در مسائل فقهی می‌دانستند.<ref>ر.ک: امام خمینی، ج۱۹، ص۱۲۸، ابن الرضا، ج۱، ص۳۷۸، شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری، ص۲۳۲، به نقل از حسین شمس، ص۲۳۳ـ ۲۳۴، به نقل از هادی معرفت.</ref> ویژگی مهم [[فقه]] خوانساری استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است.<ref>شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری، ص۲۳۴، ۲۳۷، به نقل از هادی معرفت.</ref>
بسیاری از عالمان معاصر احتیاط بسیار و [[ورع]] خوانساری را ستوده و وی را در [[تهذیب نفس]] و فضائل اخلاقی چون ادب، [[تواضع]] و ساده زیستی دارای مرتبه‌ای بلند دانسته‌اند.<ref>شریف رازی، ج۲، ص۱۰، امام خمینی، ج۲۱، ص۱۵۱، شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری، ص۲۳۱، به نقل از محمد تقی ستوده، ص۲۳۳ به نقل از هادی معرفت.</ref> جایگاه علمی رفیع او نیز برای همگان مشهود بود چنان که بسیاری از بزرگان حوزه قم، [[نجف]] و [[کربلا]] پس از درگذشت [[آیت الله بروجردی]] وی را اعلم و دارای دقت نظر در مسائل فقهی می‌دانستند.<ref>رجوع کنید به: امام خمینی، ج۱۹، ص۱۲۸، ابن الرضا، ج۱، ص۳۷۸، شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری، ص۲۳۲، به نقل از حسین شمس، ص۲۳۳-۲۳۴، به نقل از هادی معرفت.</ref> ویژگی مهم [[فقه]] خوانساری استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است.<ref>شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری، ص۲۳۴، ۲۳۷، به نقل از هادی معرفت.</ref>


درباره یکی از کرامات آیت‌الله سیداحمد خوانساری نقل شده است: وی بیماری زخم معده داشت که احتیاج به عمل جراحی داشت، از طرفی وی سالخورده و از لحاظ جسمی ناتوان بود و تحمل جراحی بدون بیهوشی نیز ممکن نبود، پیش از آنکه عمل جراحی آغاز شود، وی اجازه بی‌هوش کردن را به پزشک نداد -چون به نظر ایشان در وضعیت بی‌هوشی، [[تقلید]] مقلدینشان دچار اشکال می‌شد- از این رو به پزشکان معالج گفت: هر گاه من مشغول قرائت [[سوره انعام|سوره مبارکه انعام]] شدم، شما مشغول عمل شوید، من توجه‌ام به [[قرآن]] است و در این صورت هیچ مشکلی پیش نمی‌آید -وی آن چنان به قرآن توجه پیدا می‌کرد که احساس درد نمی‌کردند- همان طور هم شد و با تمام شدن عمل جراحی، قرائت سوره مبارکه انعام نیز به پایان رسید!<ref>هزار و یک حکایت اخلاقی، محمدحسین محمدی.</ref>
درباره یکی از کرامات آیت‌الله سیداحمد خوانساری نقل شده است: وی بیماری زخم معده داشت که احتیاج به عمل جراحی داشت، از طرفی وی سالخورده و از لحاظ جسمی ناتوان بود و تحمل جراحی بدون بیهوشی نیز ممکن نبود، پیش از آنکه عمل جراحی آغاز شود، وی اجازه بی‌هوش کردن را به پزشک نداد -چون به نظر ایشان در وضعیت بی‌هوشی، [[تقلید]] مقلدینشان دچار اشکال می‌شد- از این رو به پزشکان معالج گفت: هر گاه من مشغول قرائت [[سوره انعام|سوره مبارکه انعام]] شدم، شما مشغول عمل شوید، من توجه‌ام به [[قرآن]] است و در این صورت هیچ مشکلی پیش نمی‌آید -وی آن چنان به قرآن توجه پیدا می‌کرد که احساس درد نمی‌کردند- همان طور هم شد و با تمام شدن عمل جراحی، قرائت سوره مبارکه انعام نیز به پایان رسید!<ref>هزار و یک حکایت اخلاقی، محمدحسین محمدی.</ref>


==آثار==
==آثار==
*'''جامع المدارک''': مهمترین اثر فقهی خوانساری که در هفت مجلد با تعلیقه [[علی اکبر غفاری]] به چاپ رسیده است، اثری جامع در [[فقه استدلالی]] و شرحی بر [[المختصر النافع]] [[محقق حلی]] است این کتاب بیانگر احاطه علمی خوانساری بر فقه و مبانی آن است. تألیف جامع‌المدارک بیش از سی سال طول کشیده و مبحث [[قصاص]] آن در ۱۴۰۱ پایان یافته است کتاب العتق (احکام آزادسازی بردگان) در این کتاب مطرح نشده است. او در این کتاب در بسیاری از مسائل به نقد نظر مشهور پرداخته و در ادله آن مناقشه کرده است. از ویژگی‌های دیگر این اثر استحکام در تعابیر، نوآوری در تقریر مطالب و اختصار مباحث است. دیدگاه‌ها غالباً بدون ذکر قائل آن‌ها مطرح شده و مهم‌ترین ادله مورد استناد آیات و احادیث است.<ref>شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری، ص۲۳۲۲۳۳ به نقل از حسین شمس، ص۲۳۴ به نقل از هادی معرفت؛ طباطبایی، ص۳۴۵ـ ۳۴۹.</ref>
*'''جامع المدارک''': مهمترین اثر فقهی خوانساری که در هفت مجلد با تعلیقه [[علی اکبر غفاری]] به چاپ رسیده است، اثری جامع در [[فقه استدلالی]] و شرحی بر [[المختصر النافع]] [[محقق حلی]] است این کتاب بیانگر احاطه علمی خوانساری بر فقه و مبانی آن است. تألیف جامع‌المدارک بیش از سی سال طول کشیده و مبحث [[قصاص]] آن در ۱۴۰۱ پایان یافته است کتاب العتق (احکام آزادسازی بردگان) در این کتاب مطرح نشده است. او در این کتاب در بسیاری از مسائل به نقد نظر مشهور پرداخته و در ادله آن مناقشه کرده است. از ویژگی‌های دیگر این اثر استحکام در تعابیر، نوآوری در تقریر مطالب و اختصار مباحث است. دیدگاه‌ها غالباً بدون ذکر قائل آن‌ها مطرح شده و مهم‌ترین ادله مورد استناد آیات و احادیث است.<ref>شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری، ص۲۳۲-۲۳۳ به نقل از حسین شمس، ص۲۳۴ به نقل از هادی معرفت؛ طباطبایی، ص۳۴۵-۳۴۹.</ref>


دیگر آثار و تالیفات وی عبارتند از:
دیگر آثار و تالیفات وی عبارتند از:
{{ستون-شروع|4}}
{{ستون-شروع|۴}}
* العقائد الحقة(یک دوره اصول عقاید استدلالی)
* العقائد الحقة(یک دوره اصول عقاید استدلالی)
* حاشیه بر [[العروة الوثقی]]
* حاشیه بر [[العروة الوثقی]]
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
* [[حوزه علمیه تهران]]
* [[حوزه علمیه تهران]]
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس۲}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
*'''این مقاله تلخیصی از مقاله احمد خوانساری دانشنامه جهان اسلام است.'''
*'''این مقاله تلخیصی از مقاله احمد خوانساری دانشنامه جهان اسلام است.'''
* آقا بزرگ طهرانی، محمد محسن، طبقات اعلام الشیعه: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم۱۴، ۱۴۰۴ق.
* آقا بزرگ طهرانی، محمد محسن، طبقات اعلام الشیعه: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم۱۴، ۱۴۰۴ق.
*ابن الرضا، مهدی، ضیاءالابصار فی ترجمة علماء خوانسار، قم، ۱۳۸۲ش.
*ابن الرضا، مهدی، ضیاءالابصار فی ترجمة علماء خوانسار، قم، ۱۳۸۲ش.
* اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴ش.
* اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴ش.
*امام خمینی، صحیفه امام: مجموعه آثار امام خمینی، (بیانات، پیام‌ها، مصاحبه‌ها، احکام اجازات شرعی و نامه‌ها)، تهران، ۱۳۷۸ش.
*امام خمینی، صحیفه امام: مجموعه آثار امام خمینی، (بیانات، پیام‌ها، مصاحبه‌ها، احکام اجازات شرعی و نامه‌ها)، تهران، ۱۳۷۸ش.
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
* دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، ۱۳۶۰.
* دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، ۱۳۶۰.
* رجبی، محمد حسن، زندگینامه سیاسی امام خمینی، ج۱، تهران، ۱۳۷۸ش.
* رجبی، محمد حسن، زندگینامه سیاسی امام خمینی، ج۱، تهران، ۱۳۷۸ش.
* رحمانی، محمد، مبانی فقهی بازی با شطرنج از نگاه آیت الله سید احمد خوانساری، فقه اهل بیت، ش ۱۷،۱۸، بهار ـ تابستان ۱۳۷۸ش.
* رحمانی، محمد، مبانی فقهی بازی با شطرنج از نگاه آیت الله سید احمد خوانساری، فقه اهل بیت،ش ۱۷،۱۸، بهار تابستان ۱۳۷۸ش.
* شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری در گفتگو با آیات و استاتی سید حسن شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده، همان.
* شخصیت آیت الله سید احمد خوانساری در گفتگو با آیات و استاتی سید حسن شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده، همان.
* شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران، ۱۳۵۲ ـ ۱۳۵۴ش.
* شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران، ۱۳۵۲ ۱۳۵۴ش.
* طاهری خرم آبادی، حسن، خاطرات آیت الله طاهری خرم آبادی، به کوشش محمد رضا احمدی، تهران، ۱۳۷۷-۱۳۸۴ش.
* طاهری خرم آبادی، حسن، خاطرات آیت الله طاهری خرم آبادی، به کوشش محمد رضا احمدی، تهران، ۱۳۷۷-۱۳۸۴ش.
* طباطبایی، مهدی، نگرشی بر فقه آیت الله سید احمد خوانساری و کتاب جامع المدارک، فقه اهل بیت، ش ۱۷۱۸، بهار ـ تابستان ۱۳۷۸ش.
* طباطبایی، مهدی، نگرشی بر فقه آیت الله سید احمد خوانساری و کتاب جامع المدارک، فقه اهل بیت، ش ۱۷۱۸، بهار تابستان ۱۳۷۸ش.
* عابدی میانجی، محمد، آیت الله سید احمد خوانساری: تندیس پارسایی، فرهنگ کوثر، ش ۹، آذر ۱۳۷۶.
* عابدی میانجی، محمد، آیت الله سید احمد خوانساری: تندیس پارسایی، فرهنگ کوثر، ش ۹، آذر ۱۳۷۶.
* فلسفی، محمد تقی، خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، تهران، ۱۳۷۶ش.
* فلسفی، محمد تقی، خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، تهران، ۱۳۷۶ش.
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
* هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، چاپ غلامرضا کرباسچی، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۷۱ش.
* هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، چاپ غلامرضا کرباسچی، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۷۱ش.
{{پایان}}
{{پایان}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۱۸۵

ویرایش