کاربر ناشناس
اعراف: تفاوت میان نسخهها
←اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟
imported>Aghaie |
imported>Aghaie |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<blockquote>{{متن قرآن|'''أَ هؤُلاءِ الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لا ینالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَیکمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۴۹﴾'''|ترجمه= «آیا اینان همان کسان نبودند که سوگند یاد میکردید که خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید؟» «[اینک ] به بهشت درآیید. نه بیمی بر شماست و نهاندوهگین میشوید.» |سوره=۷|آیه=۴۹}}</blockquote> | <blockquote>{{متن قرآن|'''أَ هؤُلاءِ الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لا ینالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَیکمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۴۹﴾'''|ترجمه= «آیا اینان همان کسان نبودند که سوگند یاد میکردید که خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید؟» «[اینک ] به بهشت درآیید. نه بیمی بر شماست و نهاندوهگین میشوید.» |سوره=۷|آیه=۴۹}}</blockquote> | ||
==اصحاب اعراف چه | ==اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟== | ||
در | در این که اصحاب اعراف چه کسانی هستند در میان [[مفسران]] اختلاف وجود دارد که به چهارده قول میرسد. بیشتر کسانی که در مورد اعراف سخن گفتهاند به اقوال و اختلاف یاد شده اشاره نمودهاند. <ref> المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبائی، ج۸، ص۱۲۶، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، بیروت، بیتا؛ تفسیر کبیر، فخر رازی، ج۱۴، ص۹۰، دارالکتب العلمیة، تهران بیتا؛ روض الجنان و روح الجنان، ابوالفتوح رازی، ج۸، ص۲۰۴، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، ۱۳۷۶. </ref> | ||
دیدگاههای مزبور به سه دسته کلی باز میگردد: | |||
#آنها | #آنها عدهای از مقربان درگاه الهی همچون [[انبیا]]، [[ائمه]] و [[شاهدان اعمال]] میباشند. | ||
#آنها کسانی هستند که [[سیئه|سیئات]] و [[حسنه|حسنات]] | #آنها کسانی هستند که [[سیئه|سیئات]] و [[حسنه|حسنات]]شان با هم برابر است. | ||
#اصحاب اعراف، آن دسته از [[ملائکه]] است که بر بالای اعراف ناظر اشخاصاند و هر کس را از سیما و | #اصحاب اعراف، آن دسته از [[ملائکه]] است که بر بالای اعراف ناظر اشخاصاند و هر کس را از سیما و قیافهاش میشناسند.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبائی، ج۸، ص۱۲۹، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، بیروت، بیتا.</ref> | ||
=== نظر اهل سنت === | === نظر اهل سنت === | ||
بیشتر [[مفسر|مفسرین]] و علمای [[اهل سنت]] قول دوم را انتخاب نمودهاند. <ref> البدور السافرة فی أحوال الآخرة، جلال الدین سیوطی، | بیشتر [[مفسر|مفسرین]] و علمای [[اهل سنت]] قول دوم را انتخاب نمودهاند. <ref> البدور السافرة فی أحوال الآخرة، جلال الدین سیوطی، ص۳۹۹، دارالکتب العلمیه، بیروت، بیتا؛ روح المعانی، آلوسی، ج۸، ص۱۲۸، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بیتا؛ الثعلبی جامع الاحکام القرآن، ابوعبداللّه محمد بن احمد قرطبی، ج۷، ص۲۱۲، دارالفکر، بیروت، بیتا؛ البعث والنشور، ابوبکر احمد بن الحسین بیهقی، ص۱۰۹، مرکز الخدمات والابحاث الثقافیة، ییروت، ۱۴۰۶</ref> [[ابن عربی]] درباره اصحاب اعراف گفته است: آنها کسانی هستند که [[حسنات]] و [[سیئات]]شان مساوی است یک چشم به سوی [[بهشت]] و چشم دیگر به [[جهنم]] دوختهاند در حالی که ورود به هیچ کدام برای آنها رجحان ندارد اما وقتی دستور [[سجده]] به آنها داده میشود همه سجده میکنند و وارد [[بهشت]] میشوند <ref>فتوحات مکیه، محی الدین عربی، ج۴، ص۴۷۵، مکتبة العربی، مصر، ۱۳۹۵. </ref> از بین شیعیان [[صدرالمتألهین]] در [[شواهد الربوبیه]] همین قول را برگزیده است. <ref>شواهد الربوبیه، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، ج۱، ص۳۸۴، بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۲. </ref> | ||
=== نظر شیعه === | === نظر شیعه === | ||
بسیاری از علمای [[شیعه]] ضمن اشاره به دیدگاههای مختلف درباره اصحاب اعراف با توجه به روایاتی که از [[اهل بیت]] ( | بسیاری از علمای [[شیعه]] ضمن اشاره به دیدگاههای مختلف درباره اصحاب اعراف با توجه به روایاتی که از [[اهل بیت]] (علیهم السلام) در این باره رسیده اصحاب اعراف را [[پیامبران]] الهی و [[ائمه]] اطهار (علیهم السلام) میدانند. <ref>الاعتقادات، علی بن بابویه صدوق، ص۷۰، مندرج در مصنفات شیخ مفید، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳؛ اسفار الاربعة، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، ج۹، ص۳۱۸، داراحیاء التراث العربی، بیروت. </ref> [[ملاصدرا]] در [[اسفار اربعه|اسفار]] <ref>اسفار الاربعة، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، ج۹، ص۳۱۸، داراحیاء التراث العربی، بیروت. </ref> پس از اشاره به دیدگاه [[ابن عربی]] قول مشهور در میان [[شیعه]] را انتخاب نموده است. | ||
در کتابهای [[حدیث]]ی [[شیعه]] از جمله [[بصائر الدرجات]] [[صَفّار]] <ref>بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفار، | در کتابهای [[حدیث]]ی [[شیعه]] از جمله [[بصائر الدرجات]] [[صَفّار]] <ref>بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفار، ج۱، ص۴۵۲، منشورات اعلمی، تهران، ۱۴۰۴ق. </ref>، [[کافی]] [[کلینی]]، <ref> اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج۱، ص۱۸۴، دارالصعب، بیروت، بیتا.</ref> [[معانی الاخبار]] [[شیخ صدوق|صدوق]] <ref>معانی الاخبار، شیخ صدوق، ج۱، ص۵۹۰، مکتبة الصدوق، ۱۳۷۹ش. </ref> و [[مسار الشیعة]] [[شیخ مفید]] <ref>مسارالشیعة، محمد بن نعمان مفید، ص۳۱، بینا بیجا بیتا.</ref> [[روایت|روایات]] فراوانی به این مضمون وجود دارد. | ||
===جمع بین دو دیدگاه=== | ===جمع بین دو دیدگاه=== | ||
غیر از سه دیدگاه بالا دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که بین روایات فوق و روایاتی که مستند علمای [[اهل سنت]] میباشد و در [[:رده:کتابهای حدیثی شیعه|منابع روایی شیعه]] نیز وجود دارد <ref>اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، | غیر از سه دیدگاه بالا دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که بین روایات فوق و روایاتی که مستند علمای [[اهل سنت]] میباشد و در [[:رده:کتابهای حدیثی شیعه|منابع روایی شیعه]] نیز وجود دارد <ref>اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج۱، ص۱۸۴، دارالصعب، بیروت، بیتا. </ref> این گونه جمع نموده که هر یک از این دو دسته روایات بیانگر حال عدهای است که در اعراف حضور دارند؛ به این معنا که در اعراف هم افرادی وجود دارند که اعمال خوب و بد آنها به گونهای است که نه لیاقت [[بهشت]] پیدا کردهاند و نه جهنم، و هم [[پیامبر|پیامبران]] و [[ائمه]] [[اهل بیت]] (علیهم السلام) که برای کمک به آنها در اعراف حضور دارند. | ||
مطابق این دیدگاه در | مطابق این دیدگاه در آیات چهارگانه فوق دو گونه صفات مختلف و متضاد برای این اشخاص ذکر شده است: | ||
در | در آیه اول و دوم، افرادی که بر اعراف قرار دارند چنین معرفی شدهاند که آرزو دارند وارد [[بهشت]] شوند ولی توانایی آن را ندارند. اینان هنگامی که نگاه به بهشتیان میکنند بر آنها درود میفرستند و میخواهند با آنها باشند و هنگامی که نظر به دوزخیان میافکنند از سرنوشت آنها وحشت نموده و به خدا پناه میبرند. ولی از آیه سوم و چهارم استفاده میشود که آنها افرادی با نفوذ و صاحب قدرتند، دوزخیان را مؤاخذه و سرزنش میکنند و به واماندگان در اعراف کمک مینمایند که از آن بگذرند و به سر منزل سعادت برسند. | ||
=== در روایات === | === در روایات === | ||
روایاتی که در زمینه اعراف و اصحاب اعراف نقل شده نیز ترسیمی از دو گروه متفاوت میکنند؛ در بعضی از روایات آمده است: نحن الاعراف: <ref> مائیم اعراف </ref> یا <ref> آل محمد هم الاعراف </ref>: <ref> خاندان پیامبر اعرافند </ref>؛ | |||
:::'''هُم | :::'''هُم اکرمُ الخَلقِ عَلَی اللهِ تَبارَک و تَعالی''': <ref> آنها گرامیترین مردم در پیشگاه خدایند </ref>؛ | ||
:::'''هُمُ الشّهداءُ | :::'''هُمُ الشّهداءُ عَلَی النّاسِ و النَّبیونَ شُهدائُهُم''': <ref> آنها گواهان بر مردمند و پیامبران گواهان آنها هستند </ref> و روایات دیگری که حکایت دارد آنها پیامبران و امامان و صلحاء و بزرگانند. | ||
ولی دسته دیگری از روایات میگوید آنها واماندگانی هستند که بدیها و نیکیهایشان مساوی است یا گنهکارانی هستند که اعمال نیکی نیز داشتهاند، مانند حدیثی که از [[امام صادق]] (علیهالسلام) نقل شده که فرمود: | |||
:::'''هُم قَومٌ اِستَوَت حَسَناتُهُم و | :::'''هُم قَومٌ اِستَوَت حَسَناتُهُم و سَیئاتُهم فَان اَدخَلَهُم النّارَ فَبِذُنُوبِهِم و اِن اَدخَلَهُمُ الجَنّةَ فَبِرَحمَتِهِ''': <ref> آنها گروهی هستند که حسنات و سیئاتشان مساوی است، اگر خداوند آنها را به دوزخ بفرستد بخاطر گناهانشان است و اگر به [[بهشت]] بفرستد به برکت رحمت او است </ref>. | ||
روایات متعدد دیگری در تفاسیر اهل سنت از [[حذیفة بن یمان|حذیفه]] و [[عبد الله بن عباس]] و [[سعید بن جبیر]] و امثال آنها به همین مضمون نقل شده است. در همین تفاسیر نیز شواهدی بر اینکه اهل اعراف، صلحاء و فقها و علما و یا فرشتگان هستند دیده میشود.<ref> منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج۹، ص۵۲۹، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم، ۱۳۸۳؛ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص۱۸۹، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۷.</ref> البته چنین جمعی از کلام [[شیخ صدوق]] نیز استفاده میشود. <ref> الاعتقادات، علی بن بابویه صدوق، ص۷۰، مندرج در مصنفات شیخ مفید، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳.]</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |