Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۱۵
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
برای مثال [[خواجه طوسی]] اصول دین اسلام را سه اصلِ ۱) توحید، ۲) عدل و ۳) نبوت پیامبر اسلام(ص) و امامت ائمه(ع) | برای مثال [[خواجه طوسی]] اصول دین اسلام را سه اصلِ ۱) توحید، ۲) عدل و ۳) نبوت پیامبر اسلام(ص) و امامت ائمه(ع) | ||
دانسته است. <ref>شهید ثانی، حقائق الأیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۵.</ref> [[شیخ طوسی]] در کتاب الاقتصاد دو اصل توحید و عدل را بیان کرده است. <ref>شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۶ق، ص۲۴.</ref> علامه حلی هم از سه اصل ۱) توحید و عدل ۲) نبوت و ۳)امامت سخن گفته و در جای دیگری معاد را به آنها افزوده است.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۹۳.</ref> | دانسته است. <ref>شهید ثانی، حقائق الأیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۵.</ref> [[شیخ طوسی]] در کتاب الاقتصاد دو اصل توحید و عدل را بیان کرده است. <ref>شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۶ق، ص۲۴.</ref> علامه حلی هم از سه اصل ۱) توحید و عدل ۲) نبوت و ۳)امامت سخن گفته و در جای دیگری معاد را به آنها افزوده است.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۹۳.</ref> | ||
ما درخصوص دیگر باورها، دیدگاههای بسیار متفاوتی میان آنها هست.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۸.</ref> برای مثال غزالی همه مسائل [[کلام اسلامی|کلامی]] و بسیاری از مسائل [[فقه|فقهی]] و [[اخلاق|اخلاقی]] را اصول دین حساب کرده و [[نماز]] و [[زهد]] را همچون توحید از اصول دین شمرده است.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۸.</ref> از سوی دیگر برخی تنها سه اصل توحید، نبوت و معاد را اصول دین دانستهاند.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۱۳.</ref | ما درخصوص دیگر باورها، دیدگاههای بسیار متفاوتی میان آنها هست.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۸.</ref> برای مثال غزالی همه مسائل [[کلام اسلامی|کلامی]] و بسیاری از مسائل [[فقه|فقهی]] و [[اخلاق|اخلاقی]] را اصول دین حساب کرده و [[نماز]] و [[زهد]] را همچون توحید از اصول دین شمرده است.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۸.</ref> از سوی دیگر برخی تنها سه اصل توحید، نبوت و معاد را اصول دین دانستهاند.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۱۳.</ref> | ||