پرش به محتوا

کوه ابوقبیس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Eahmadian
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Eahmadian
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=نوامبر|روز=۳|سال=۲۰۱۴|چند = 2}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=نوامبر|روز=۳|سال=۲۰۱۴|چند = 2}}
'''اَبوقُبَیس'''، کوهی در [[مکه]] واقع در شرق حرم شریف [[مسجدالحرام]] مقابل [[ارکان کعبه|رکن]] [[حجرالاسود]]<ref>ابن جبیر، ۸۵</ref> که در منابع تاریخ و جغرافیایی مکه از آن بسیار یاد شده است. این کوه بنابر روایات محلی و مذهبی، محل فرود آمدن [[حضرت آدم]] و [[حوا]] از بهشت و مدفن حضرت آدم است. فاکهی(قرن سوم قمری)از وجود مسجدی به نام ابراهیم بر ابوقبیس خبر داده؛ اما در این که مراد از نام این مسجد، حضرت ابراهیم خلیل باشد اختلاف است.<ref>نک: ابن ظهیره، ص291؛ جعفریان، ص126.</ref> در دوره‌های بعد بناهای دیگری بر آن ساخته شد. این کوه و بناهای برفراز آن از قدیم زیارتگاه حجگزاران و زائران به ویژه شیعیان ایرانی بوده است.<ref>برای نمونه نک: ایازخان قشقایی، ج؟، ص419؛ هدایت علی، ص283.</ref>
'''اَبوقُبَیس'''، کوهی در [[مکه]] واقع در [[مسجدالحرام]] مقابل [[ارکان کعبه|رکن]] [[حجرالاسود]]<ref>ابن جبیر، ۸۵</ref> که در منابع تاریخ و جغرافیایی مکه از آن بسیار یاد شده است. این کوه بنابر روایات محلی و مذهبی، محل فرود آمدن [[حضرت آدم]] و [[حوا]] از بهشت و مدفن حضرت آدم است. فاکهی(قرن سوم قمری)از وجود مسجدی به نام ابراهیم بر ابوقبیس خبر داده؛ اما در این که مراد از نام این مسجد، حضرت ابراهیم خلیل باشد اختلاف است.<ref>نک: ابن ظهیره، ص291؛ جعفریان، ص126.</ref> در دوره‌های بعد بناهای دیگری بر آن ساخته شد. این کوه و بناهای برفراز آن از قدیم زیارتگاه حجگزاران و زائران به ویژه شیعیان ایرانی بوده است.<ref>برای نمونه نک: ایازخان قشقایی، ج؟، ص419؛ هدایت علی، ص283.</ref>
==وجه نامگذاری==
==وجه نامگذاری==
*درباره معنای نام و وجه نامگذاری این کوه نظرهایی اظهار شده که برخی از آنها ریشه در باورهای عامیانه مردم حجاز دارد؛ برای مثال برخی نام ابوقبیس را مأخوذ از قبس النار دانسته‌اند، زیرا بنابر برخی حکایات و اخبار، دو چوب آتش زنه (مرخ) از آسمان بر این کوه فرود آمد، آدم(ع) آنها را برگرفت و از برخورد آن دو آتش پدیدار گشت.<ref>یاقوت، ۱/۱۰۱-۱۰۲</ref> برخی نیز نام این کوه را به مردی با نام قبیس بن شالخ (یا شامخ) نسبت داده‌اند. گفته شده که این مرد از قبیله [[جُرهُم]] بوده است.<ref>سهیلی، ۵/۱۱۷؛ یاقوت، ۱/۱۰۲</ref> وی گویا میان مردی به نام عمرو بن مضاض و دختر عمش سخن‌چینی کرد و از بیم کشته شدن به کوه مزبور پناه برد و دیگر از او خبر و اثری نماند.<ref>یاقوت، ۱/۱۰۲</ref>
*درباره معنای نام و وجه نامگذاری این کوه نظرهایی اظهار شده که برخی از آنها ریشه در باورهای عامیانه مردم حجاز دارد؛ برای مثال برخی نام ابوقبیس را مأخوذ از قبس النار دانسته‌اند، زیرا بنابر برخی حکایات و اخبار، دو چوب آتش زنه (مرخ) از آسمان بر این کوه فرود آمد، آدم(ع) آنها را برگرفت و از برخورد آن دو آتش پدیدار گشت.<ref>یاقوت، ۱/۱۰۱-۱۰۲</ref> برخی نیز نام این کوه را به مردی با نام قبیس بن شالخ (یا شامخ) نسبت داده‌اند. گفته شده که این مرد از قبیله [[جُرهُم]] بوده است.<ref>سهیلی، ۵/۱۱۷؛ یاقوت، ۱/۱۰۲</ref> وی گویا میان مردی به نام عمرو بن مضاض و دختر عمش سخن‌چینی کرد و از بیم کشته شدن به کوه مزبور پناه برد و دیگر از او خبر و اثری نماند.<ref>یاقوت، ۱/۱۰۲</ref>
خط ۱۸: خط ۱۸:
*در روایات محلی مکه آمده است که ابوقبیس نخستین کوهی است که خداوند آفریده است. <ref>ازرقی، ۱/۳۲</ref>
*در روایات محلی مکه آمده است که ابوقبیس نخستین کوهی است که خداوند آفریده است. <ref>ازرقی، ۱/۳۲</ref>
*گویند هنگامی که آدم(ع) و حوا از [[بهشت]] رانده شدند بر کوه ابوقبیس نزدیک غاری فرود آمدند که آدم آن را «مغاره الکنز» نامید و از خدا خواست که آنرا مقدس بدارد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۵-۶</ref>
*گویند هنگامی که آدم(ع) و حوا از [[بهشت]] رانده شدند بر کوه ابوقبیس نزدیک غاری فرود آمدند که آدم آن را «مغاره الکنز» نامید و از خدا خواست که آنرا مقدس بدارد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۵-۶</ref>
*در حکایات و روایات درباره  قبرآدم(ع) اختلاف است. به نقل برخی گزارشها او در [[غار کنز]] واقع در ابوقبیس توسط فرزندش شیث(ع) به خاک سپرده شد و حوا و شیث نیز در این غار مدفون شده‌اند.<ref>طبری،۱/۱۶/-۱۶۲؛ ابن ظهیره، ص279.</ref> بنابر گزارشهای تایید نشده، اجساد آنان تا هنگام طوفان در غار کنز قرار داشت تا آنکه [[نوح(ع)]] پیش از طوفان اجساد رابیرون آورد و در تابوت نهاد و با خود به کشتی برد. چون طوفان فرونشست دوباره اجساد را به جایگاه نخستین در کوه ابوقبیس بازگرداند<ref>طبری،۱/۱۶/-۱۶۲ابن ظهیره، ص279.</ref> برخی نیز نقل کرده اند که آدم(ع) کتاب‌های خود یا صحایف مُنزَلِه را در غار کنز کوه ابوقبیس دفن کرده است.<ref>یاقوت، ج۳، ص۷۶۸</ref>ابن ظهیره مورخ اهل مکه قرن دهم قمری این اخبار را با تردید نقل و  تصریح کرده که در روزگار او، محل این غار معلوم نیست.<ref>ابن ظهیره، ص297.</ref>  
*در حکایات و روایات درباره  قبرآدم(ع) اختلاف است. به نقل برخی گزارشها او در [[غار کنز]] واقع در ابوقبیس توسط فرزندش شیث(ع) به خاک سپرده شد و حوا و شیث نیز در این غار مدفون شده‌اند.<ref>طبری،۱/۱۶/-۱۶۲؛ ابن ظهیره، ص279.</ref> بنابر گزارشهای تایید نشده، اجساد آنان تا هنگام طوفان در غار کنز قرار داشت تا آنکه [[نوح(ع)]] پیش از طوفان اجساد رابیرون آورد و در تابوت نهاد و با خود به کشتی برد. چون طوفان فرونشست دوباره اجساد را به جایگاه نخستین در کوه ابوقبیس بازگرداند<ref>طبری،۱/۱۶/-۱۶۲ابن ظهیره، ص279.</ref> برخی نیز نقل کرده اند که آدم(ع) کتاب‌های خود یا صحایف مُنزَلِه را در غار کنز کوه ابوقبیس دفن کرده است.<ref>یاقوت، ج۳، ص۷۶۸</ref>ابن ظهیره مورخ اهل مکه قرن دهم قمری این اخبار را با تردید نقل و  تصریح کرده که در روزگار او، محل این غار معلوم نیست.<ref>ابن ظهیره، ص297.</ref>
*گویند ابراهیم و [[حضرت اسماعیل|اسماعیل(ع)]] پایه‌های خانه [[کعبه]] را تا جایگاه [[حجرالاسود]] برافراشتند. آنگاه [[حضرت ابراهیم]](ع) حجرالاسود را که در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شده بود برگرفت و در جایگاه خود قرار داد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۷</ref> هنگامی که [[پیامبر(ص)]] ۷ ساله بود، در میان [[قریش]] قحطی گرسنگی روی داد. افراد قریش از [[عبدالمطلب]] خواستند که به دعای باران برخیزد وی با گروهی از اشراف و بزرگان قریش به کوه ابوقبیس رفت دست به دعا برداشت.<ref>خواندمیر، ج۱، ص۳۰۲</ref>
*گویند ابراهیم و [[حضرت اسماعیل|اسماعیل(ع)]] پایه‌های خانه [[کعبه]] را تا جایگاه [[حجرالاسود]] برافراشتند. آنگاه [[حضرت ابراهیم]](ع) حجرالاسود را که در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شده بود برگرفت و در جایگاه خود قرار داد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۷</ref> هنگامی که [[پیامبر(ص)]] ۷ ساله بود، در میان [[قریش]] قحطی گرسنگی روی داد. افراد قریش از [[عبدالمطلب]] خواستند که به دعای باران برخیزد وی با گروهی از اشراف و بزرگان قریش به کوه ابوقبیس رفت دست به دعا برداشت.<ref>خواندمیر، ج۱، ص۳۰۲</ref>
*بنابر روایتی به هنگام [[شق القمر]] نیمی از ماه برفراز ابوقبیس و نیمی بر بالای قعیقعان دیده شد.<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۸۰؛ ابن کثیر، ج۲، ص۱۱۷</ref>
*بنابر روایتی به هنگام [[شق القمر]] نیمی از ماه برفراز ابوقبیس و نیمی بر بالای قعیقعان دیده شد.<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۸۰؛ ابن کثیر، ج۲، ص۱۱۷</ref>
کاربر ناشناس